eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه‌ای از علیهم‌السلام در در بیان علیه‌السلام علیه‌السلام به فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ستاد ملی ترویج احکام دین @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ‍ ✅ گوشه‌ای از علیهم‌السلام در در بیان علیه‌السلام علیه‌السلام به فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ‍ ✅ گوشه‌ای از علیهم‌السلام در در بیان علیه‌السلام علیه‌السلام به فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ستاد ملی ترویج احکام دین @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐