‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
#زندگینامه🔖!" #قسمت_سی_ششم🌿" اولین بار وقتی مردم با چهره جهادمغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم وا
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_سی_هفتم🌿"
جشن تولد يكی از دوستانمان بود با جهاد تصميم گرفتيم با هم بریم و براش كادو بخريم ..🎁
من به جهاد يكی از بهترين پاساژها رو برای خريد معرفی كردم که به آنجا بريم اما جهاد مخالفت كرد و از من خواست كه به يكی از مغازهها برای خريد كردن بريم .. وقتی رسيديم ديدم كمی چهرش درهم رفت و سرش پايين بود...
ازش سوال كردم اتفاقی افتاده؟ گفت: دلم ميگيره وقتی جوونا رو اينجوری ميبينم.. ديدم نگاهش به آن سمت خيابان رفت ..
چند دخترو پسر مشغول شوخی باهم و حركات سبكانهای بودند.💔!
دستش رو روی شانه ام گذاشت و گفت برويم...
به داخل مغازه رفت وسريع چيزی برای هديه انتخاب كرد و برگشتيم. در داخل ماشين سرش پايين و زياد حرف نميزد مگر اينكه من باهاش صحبت ميكردم و اون پاسخ میداد ..
شب هنگامی كه ميخواستيم به مهمانی بريم ناگهان او را جلوی در خانه خود ديدم و پرسيدم: اينجا چيكار ميكنی؟
من فكر ميكردم رفتی!؟ گفت: من نميام ولی از طرف من هديه رو بهش بده و تبريک بگو ازش علت اينكار رو سوال كردم..
گفت شنيدم جايی كه تولد رو گرفتن مكان مناسبی برای شركت ما نيست. ما ابروی حزبالله و جوانان اين راهيم، اونوقت خودمون اسمش را خراب كنيم؟!
#برادرم_جهاد🌱
#زندگی_به_سبک_برادر ♥️