eitaa logo
کشکول مطالب طلبگی
2.2هزار دنبال‌کننده
111 عکس
87 ویدیو
41 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 💬 ارتباط،تبادل و تبلیغ: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[12]: با آن که چشم شیخ ضعیف بود و در امور مرجعیت تشیّع و رسیدگی به تربیت و تدریس عالمان علوم دینی، گرفتاری‌های فراوانی داشت، بیش از سی جلد کتاب نوشت که هر کدام در موضوع خود کم نظیرند. وی در هر زمینه ای که قلم زده، چنان آن موضوع را بررسی کرده است که نکته ناگفته ای باقی نگذارده و به اصطلاح اهل فن، ورود و خروجش کاملاً آشکار است. خوشبختانه بیشتر نوشته‌های ایشان به چاپ رسیده است. آثار قلمی شیخ به قرار زیر است: ۱ رساله ای در ارث ۲ رساله ای در تقیه ۳ رساله ای در تیمم ۴ رساله ای در خمس ۵ رساله ای در زکات ۶ رساله ای در صلات ۷ رساله ای در تقلید (در این رساله درباره تقلید میت و اَعلم بحث شده است). ۸ رساله ای در رضاع ۹ رساله ای در خلل ۱۰ حاشیه بر استصحاب قوانین ۱۱ مناسک حج ۱۲ حاشیه بر نَجاةُ العبادِ شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) توضیح این که وقتی با اصرار از شیخ خواسته شد رساله عملیه خود را منتشر کند، وی از شدت ورع و رعایت احتیاط نمی پذیرفت تا این که سرانجام به احترام عالمان پیشین و باقی ماندن نامشان، بر بعضی از رساله‌ها حاشیه نوشت که از جمله آن‌ها همین کتاب حاشیه بر نجاة العباد است. ۱۳ حاشیه بر حاشیه بغیة الطالب ۱۴ کتاب طهارت ۱۵ کتاب رجال ۱۶ رساله ای در قطع ۱۷ رساله ای در ظنّ (این رساله، به نام رسالة فی حجیة المظنة چاپ شده است). ۱۸ رساله ای در اصالة البرائة ۱۹ رساله ای در استصحاب ۲۰ رساله ای در تعادل و تراجیح پنج رساله اخیر در یک مجلّد گردآوری شده و فرائد الاصول فی تمییز المقبول یا رسائل نام گرفته است. ۲۱ رساله ای در قاعده «لا ضرر و لا ضرار» ۲۲ رساله ای در قضاء عن المیت ۲۳ رساله ای در تحقیق مسأله مشتق ۲۴ مواسعه و مضایقه ۲۵ اثبات التسامح فی ادلة السنن ۲۶ رساله ای در قاعده «من ملِکَ شَیْئا مَلک الاقرار بِه» ۲۷ مکاسب یا متاجر (از کتاب‌های درسی حوزه‌های علمی است). ۲۸ اصول الفقه (مشتمل بر ۶۲ بحث از بحث‌های اصول فقه است). ۲۹ رساله در رد کسانی که اخبار را قطعیة الصدور می‌دانند. ۳۰ رساله ای در قرعه ۳۱ حواشی متفرقه بر عوائد نراقی ۳۲ رساله ای در ردّ حرام بودن متعه [۱] ---------- [۱]: ریحانة الادب، ج ۱، ص ۱۹۳؛ مکارم الآثار، صص ۴۸۷ ۵۱۷. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شرائع، استادحسینی، ج۱۲،طهارت.mp3
7.43M
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج12 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
💠انواع معانی (حجة) در کلمات اصولیین: ۱_وجوب متابعت، القطع حجة أی یجب متابعته ۲_طریقیت به سوی واقع، القطع حجة أی طریق إلی الواقع ۳_معذور بودن، القطع حجة أی معذر عند الخطاء ۴_منجز بودن، القطع حجة أی منجز للواقع عند الإصابه ۵_ما یحتج به علی الغیر، القطع حجة أی به یحتج المولی علی العبد ان کان قطعه موافقا للواقع ولم یعمل والعبد علی المولی اذا عمل به والحال انه مخالف للواقع ۶_مجموعه صغرا وکبرای منطقی، کما هو المعروف عند المناطقه ۷_حد وسط در استدلال، لأن الاوسط ما به یحتج لثبوت الاکبر للاصغر ۸_اصطلاح اصولی، أی کل شیئ یثبت متعلقه ولایبلغ درجة القطع [منبع: شرح رسائل استاد علی محمدی، ج۱؛ص۱۳_۱۴] https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 001.m4a
34.95M
❇️❇️ 💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب دوم ( ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم الحجه فیه بنقل الثقات) ✳️ جلسه پنجم https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[13]: پس از محقق حلی، علامه حلی و شهید اول، شیخ انصاری تنها کسی است که کتاب هایش از سوی عالمان بعدی، همواره حاشیه خورده و شرح شده است،[۱]به گونه ای که تا کنون، بیش از ۲۰۰ نفر از عالمان بزرگوار مانند: آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، حاج میرزاحبیب اللّه رشتی، میرزاحسن آشتیانی و شیخ محمدحسن کاشف الغطا بر کتاب‌ها و نوشته‌های شیخ، حاشیه و تعلیقه نگاشته اند.[۲] با توجه به این که دو اثر شیخ (مکاسب و رسایل) از اهمیت فراوانی برخوردار است، به شرح اجمالی آن دو می‌پردازیم: 🔹۱ کتاب مکاسب (متاجر) کتاب مکاسب یکی از عمیق ترین و دقیق ترین کتاب‌های فقهی شیعه به شمار می‌رود و در سه بخش مکاسب مُحَرَّمه، بیع و خیارات تنظیم شده است. پدید آورنده توانا و چیره دست آن، در این سه بخش، به بیان احکام معاملات و خرید و فروش و ملحقات آن پرداخته است. شیخ بزرگوار در این کتاب، آرای فقیهان بزرگ شیعه را نقد و تجزیه و تحلیل کرده و در هر مسأله، نظر خود را با منطقی محکم و استدلال‌های روشن بر کرسی اثبات نشانده است. از این رو، کتاب مکاسب را می‌توان میدان تبادل آرا و معرکه استدلال‌های گوناگون فقهی دانست. در یک کلام، مکاسب، خلاصه و حاصل عمر پر برکت شیخ بزرگوار و محصول سال‌ها تحقیق و تتبّع ایشان است. در بزرگی شأن این کتاب همین بس که برای سالیان سال، منبع درسی استادان و طلاب حوزه‌های علمیه بوده است و هنوز از کتاب‌های مهم درسی حوزه‌های علمیه به شمار می‌رود. مکاسب، نماد فقه سنتی اسلام و نماینده پویایی و بالندگی فقاهت است. دریای بی کرانه ای است که علمای امت، در آن به غواصی پرداخته و گوهرهای ناب آن را به جهان دین و دانش عرضه کرده اند. به راستی کیست که در وادی فقه و فقاهت، اندک اطلاعی داشته باشد، ولی نام مکاسب شیخ انصاری رحمه الله را نشنیده و از یافته‌های علمی آن استفاده نکرده باشد؟![۳] 🔹۲ کتاب رسایل (فراید الاصول) بر اهل فن پوشیده نیست که بالندگی مکتب اسلام ناب و پاسخ گو بودن آن به تمام مسایل در همه عصرها و قرن ها، در گرو اجتهاد و جهاد علمی و عملیِ فرزانگان این مکتب است. اجتهاد نیز با دانش‌های گوناگونی مانند: ادبیات عرب، تفسیر، رجال، حدیث و اصول فقه پیوند دارد. در این میان، اصول فقه، ریشه و اساس استنباط احکام شریعت است.[۴]از سوی دیگر، به تصدیق اربابان نظر، تا کنون هیچ کتابی محکم تر و دقیق تر از کتاب شریف فرائد الاصول (رسایل) در زمینه اصول فقه نگارش نیافته است. دانشمندان و عالمان بزرگ، این کتاب را به دلیل دارا بودن رموز و نکات بی شمار، بارها و بارها شرح و تفسیر کرده اند و هم اکنون نیز در حوزه‌های علمیه در سطح عالی تدریس می‌شود.[۵] •٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠••••٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ [۱]: آشنایی با علوم اسلامی، ج ۳، ص ۱۰۱؛ شیخ اعظم انصاری و مسأله ولایت فقیه، احمد آذری قمی، دبیرخانه کنگره بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، ص ۶. [۲]: فقهای نامدار، ص ۳۳۱. [۳]: در محضر شیخ انصاری شرح خیارات، جواد فخار طوسی، نشر مرتضی، ۱۳۷۱، چ ۲، ج ۱، صص ۷ ۸. [۴]: شرح کفایه الاصول، علی محمدی خراسانی، نشر الامام الحسن بن علی، ۱۳۷۹، چ ۱، ج ۱، مقدمه. [۵]: تشریح المقاصد فی شرح الفراید، سید محمدجواد ذهنی تهرانی، نشر حاذق، چ ۲، ج ۱، ص ۷. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج13 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری [14]: شیخ در زهد و عبادت، یگانه روزگار و در میان خاص و عام مشهور بود. ایشان حتی در میان غیر شیعه به زهد و پارسایی معروف است و در این باره داستان‌هایی بر سر زبان هاست که بیان می‌شود: ۱. سلطان عثمانی چون از والی عراق که از اهل سنت بود احوال شیخ را پرسید، وی در پاسخ گفت: «و اللّه هو الفاروق الاعظم؛ به خدا سوگند! او فاروق اعظم است». ۲. در ایام حکومت نجیب پاشا قرار شد کسی جز نظامیان، در کربلا و نجف تفنگ نیاورد. به همین دلیل، در دروازه شهر، تفنگ زایران را می‌گرفتند و نام صاحبش را بر کاغذی نوشته، به آن می‌چسباندند و چون از شهر بیرون می‌آمد، تفنگش را به او می‌دادند. برخی خبرچینان که بغض شیخ انصاری را در دل داشتند، به حاکم نجف گفتند که مردم، تفنگ‌های بسیاری به رسم امانت، در خانه شیخ مرتضی پنهان کرده اند. حاکم، صاحب منصبی را که از اهل تسنّن بود، مأمور کرد تا با مأموران وارد خانه شیخ شوند و هر چه تفنگ در آن جا بود، بیاورند. آنان بی خبر به خانه استاد اعظم آمدند و اتاق ها، سردابه ها، چاه‌ها و دیوارهای خانه را به دقت گشتند، ولی اثری از جنگ افزار ندیدند. حتی دیدند خانه شیخ فرش ندارد و چیزی نیافتند مگر چند وصله گلیم کُهنه و لحاف‌های بروجردی از بین رفته و اندکی وسایل مِسی که در خانه‌های فقیران نیز یافت می‌شود. مأمور شگفت زده شد و نزد حاکم رفت و گفت: «مردم خلافِ واقع گفته اند. این مرد کاملاً از دنیا و امور دنیایی کناره گیری کرده است». [۱] ۳. بالیوز، نماینده سیاسی انگلستان در بغداد که دو سال در پی شرف یابی به خدمت شیخ بود و موفق نشده بود، سرانجام روزی در بیابان، هنگامی که شیخ برای زیارت حضرت سلمان می‌رفت، او را از دور دید و گفت: «به خدا سوگند! وی یا عیسی بن مریم یا نایب خاص او است». [۲] ۴. روزی همسر شیخ انصاری از او خواست تا چادر شبی برای پوشانیدن رخت خواب‌های منزل خریداری کند. شیخ به دلیل تقوا و پارسایی اش، بدین کار تن در نداد. همسر شیخ که از نمایان بودن رخت خواب‌ها در گوشه اتاق ناراحت بود، پس از ناامید شدن از جلب موافقت شیخ، در خرید گوشت صرفه جویی می‌کرد. وی به جای سه سیر گوشت، تا مدتی دو سیر و نیم می‌خرید و با مبلغی که از این راه پس انداز می‌شد، توانست یک چادر شب بخرد. وقتی شیخ، آن چادر را دید و چگونگی خرید آن را دانست، با ناراحتی گفت: «افسوس که تا به حال، مقداری از وجوه بیت المال بی جهت مصرف شده است. من گمان می‌کردم سه سیر گوشت، حداقلی است که ما می‌توانیم با آن زندگی کنیم و اکنون به نادرستی این پندار پی بردم. » آن گاه دستور داد تا آن چادر شب را پس دهند و از آن روز به بعد، به جای سه سیر گوشت، دو سیر و نیم بخرند. [۳] ۵. میرزاحبیب اللّه رشتی از شاگردان عالم و زاهد شیخ بود. روزی بر منبر درس گفت: «شیخ استاد، علمش را به من و ریاست و سیاستش را به میرزای شیرازی داد، ولی زهدش را با خود برد. » یکی از شاگردان از پای منبر به او گفت: «جناب استاد! شما نیز بسیار زاهدید». میرزا حبیب اللّه با این که خود انسان وارسته ای بود، پاسخ داد: «ما و شما معنای واقعی زهد را نفهمیده ایم. به یاد دارم در سفری که در خدمت شیخ به زیارت کربلا می‌رفتیم، در میانه راه، توشه و غذای سفر ما تمام شد. از یک روستا، ظرف ماستی آوردند تا شیخ آن را بخرد و با نانش میل کند. شیخ، بهای ظرف ماست را از فروشنده پرسید. وی جواب داد: چهار پول (هر چهل پول برابر با یک ریال بوده است)، در حالی که ارزش چنان ماستی درآن زمان، بیش از دو پول نبود. شیخ به آن شخص گفت: چون این جا صحراست و ما هم به ماست تو نیازمندیم، من ماست را به بهای سه پول از تو می‌خرم، ولی ماست فروش نپذیرفت. شیخ ماست را نخرید و نان خشک خود را در آب خیس کرد و خورد. ما سبب این عمل را از شیخ پرسیدیم. گفت: نفس من حق بیش از یک پول را بر من ندارد».[۴] ---------- [۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۱. [۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۹. [۳]: سیمای فرزانگان، ص ۴۳۰. [۴]: استاد الفقها، ص ۱۶۴. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد، مبلغی .mp3
591.6K
❇️❇️ 🎙علوم رجال، درایه، حدیث و... را چگونه باید خواند؟ 🔹همه را باید خواند، اما در علم درایه شناخت اصطلاحات کافی است. 🔸 را به نظر من همه باید بخوانند، که اگر نخوانند خسارتش زیاد است. 💠استاد مبلغی 🔸کپی مطالب با ذکر منبع🔸⏬ https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[15]: ۶. شخصی عبای بسیار خوبی را به عنوان هدیه به شیخ تقدیم کرد. شیخ عبا را پوشید و از آن بسیار تعریف و از آورنده آن تشکر کرد. سپس به ملارحمت اللّه، خادم خود دستور داد تا عبا را به بازار ببرد و بفروشد و با پول آن چند عبا بخرد. خادم چنین کرد. آن گاه شیخ، عباها را به طلاب نیازمند داد و خود یکی از آن‌ها را برداشت و پوشید. [۱] ۷. ناصرالدین شاه در سفر مشهد به خدمت فیلسوف معروف، ملاهادی سبزواری رسید. او را روی گلیمی کهنه دید و فیلسوف با همان وضع فقیرانه از او پذیرایی کرد. شاه روزی به یکی از خاصّان خود گفت: «ملاهادی را مردی بسیار زاهد یافتم. » آن شخص گفت: «شیخ انصاری از او هم زاهدتر بود؛ زیرا دنیا به شیخ روی آورد، ولی شیخ آن را نخواست، ولی دنیا به ملاهادی سبزواری روی ننمود. » شاه قاجار گفت: آری! [۲] ۸. هنگامی که شیخ خواست دخترش را به ازدواج برادرزاده اش، شیخ محمدحسن انصاری درآورد، حاج محمد صالح کبه، وکیل شیخ در بغداد به نجف آمد و از ایشان خواست تا اجازه دهد وی تمام مخارج این امر خیر را از مال خویش بپردازد. شیخ اجازه نداد و نپذیرفت و مراسم عروسی را با جهیزیه بسیار ناچیز انجام داد. [۳] ۹. از دختر شیخ نقل شده است: «در کودکی وقتی به مکتب می‌رفتم، رسم بود شاگردان، ناهارشان را به مکتب می‌آوردند و همراه با خانم معلم غذا می‌خورند. روزی به مادرم گفتم: از منزلِ برخی از عالمان، سینی‌های غذا که در آن چند نوع طعام هست، به مکتب می‌آورند، ولی شما برایم نان و قدری تره می‌فرستید، به گونه ای که من شرمنده می‌شوم. شیخ سخن مرا شنید و با حالت تغیّر فرمود: بار دیگر نان تنها برای او بفرستید تا نان و تره به دهنش خوش آید».[۴] ۱۰. دارایی شیخ هنگام وفات، معادل هفده تومان پول ایرانی بود که همان مقدار هم بدهی داشت، به گونه ای که بازماندگانش توانایی برگزاری مراسم عزا را نداشتند و یکی از اشراف وقت، آن را به عهده گرفت. شیخ انصاری از حقوق شرعی استفاده نمی کرد و حتی یک پول از حقوق فقیران را تصرف نکرد.[۵] عبادت‌های شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر، گذشته از واجبات و نافله‌ها و دعاها و تعقیبات، به قرار زیر بوده است: ۱. قرائت یک جزء کلام اللّه ؛ ۲. نماز حضرت جعفر طیار؛ ۳. زیارت جامعه و عاشورا در هر روز.[۶] ---------- [۱]: استادالفقها، ص ۱۶۵. [۲]: استادالفقها، ص ۱۶۵. [۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۲. [۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۶۵۸. [۵]: شرح حال رجال ایران، ج ۶، ص ۲۶۱؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۱۲ ۱۱۳؛ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۱۹۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۴۵۸. [۶]: قصص العلما، ص ۱۱۳. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استا د مبلغی.mp3
609.7K
❇️❇️ 🎙چرا در گذشته زودتر به میرسیدند؟ ⭕چون اجتهاد خیلی مقدماتِ چندانی نداشت و وصول به آن سهل تر بود، بعدا پیچیده تر شد و اقوال ونگاه ها بیشتر شد. 🔵 فقیهانی که به اجتهاد میرسیدند به سادگی نبود، شب و روز نداشتند. آقای شب ها تا صبح بیدار میماند، وگاهی اوقات مطالعه وی حتی تا حدی طول میکشید که نزدیک به قضا شدن نمازش میشد، وی غرق در مطالعه بود. میکردند اینطور نیست که زود به اجتهاد میرسیدند. 🔴الان کار نمیکنند، اگر کار کنند خیلی شاید بتوان بهتر از گذشتگان بود... 💠استاد مبلغی 🔸کپی مطالب با ذکر منبع🔸⏬ https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری [16]: با وجود آن همه وجوه شرعی که شیعیان برای شیخ می‌فرستادند، وی مانند یک فقیر، زندگی را می‌گذراند. حتی اموالی را که به عنوان هدیه به وی می‌دادند، میان طلاب و نیازمندان تقسیم می‌کرد. [۱] بازرگانان بغداد مبلغ قابل توجهی از حلال ترین سرمایه خود را برای شیخ فرستادند و پیغام دادند که این مبلغ از وجوه شرعی نیست تا شما اشکال کنید و آن را مصرف نکنید، بلکه از سرمایه خود ماست که می‌خواهیم به شما ببخشیم تا در کهولت سنی که دارید، در رفاه باشید. شیخ آن وجه را نپذیرفت و فرمود: «حیف نیست حال که عمری را به فقر گذرانده ام، در این آخر عمر خود را غنی کنم و نامم از فهرست فقیران محو شود و در آخرت، از مقام آن‌ها بازمانم».[۲] شیخ منصور انصاری برادر شیخ انصاری در زمان مرجعیت عامه شیخ، به قصد زیارت راهی مشهد مقدس گشت. هنگام حرکت، شیخ انصاری به او فرمود: در این سفر، خواه ناخواه، میان تو و شاه و امیران دولت ایران، ملاقاتی روی خواهد داد. عزت نفست را از دست مده و از آن‌ها پولی قبول مکن و بدین وسیله، خود را بنده آنان نساز! وگرنه اگر چیزی از ایشان پذیرفتی، دیگر پیش من نیا و در بازگشت از مشهد، در دزفول بمان».[۳] در دوران رهبری شیخ انصاری که وجوه شرعی بسیاری به وی می‌رسید، خانواده اش از نظر معیشتی در وضع سختی به سر می‌بردند و هزینه ناچیزی که شیخ برای خانه کنار می‌گذاشت، برای گذران زندگی کافی نبود. از این رو، همسرش نزد یکی از عالمان که پیش شیخ احترام و منزلتی داشت، از کمی مقرّری خانه شکایت کرد و از او خواست تا در این باره با شیخ گفت وگو کند تا اندکی بر آن افزوده شود. آن عالم خدمت شیخ رفت و خواسته خانواده را بیان کرد. شیخ به سخنان وی به طور کامل گوش داد، ولی هیچ نگفت. وقتی به خانه آمد، به همسرش فرمود: «لباس‌های مرا شست و شو ده و آب‌های چرکین آن‌ها را نگه دار و دور مریز. » همسر شیخ به فرموده شیخ عمل کرد. شیخ فرمود: «آب‌های چرکین را بیاور! » وقتی که آب‌ها را آورد، به همسرش گفت: «بنوش! » او گفت: «بنوشم. یعنی چه؟ انسان از این چیزها متنفّر است و عاقل چنین نمی کند. » شیخ فرمود: «این مال‌هایی که پیش من است، در نظرم مانند همین آب چرکین است. همان گونه که تو نمی توانی و نمی خواهی از این آب بنوشی، من هم حق ندارم و برایم جایز نیست تا به شما بیش از آن چه اکنون می‌دهم، بپردازم؛ زیرا این سرمایه ها، حقوق فقیران است و شما با دیگر نیازمندان در نظرم یکسانید».[۴] آیت اللّه العظمی موسی زنجانی می‌فرماید: «با وجود این که بسیاری از خواص، شیخ را بر صاحب جواهر مقدم می‌دانسته اند، ولی هر چه سراغ شیخ می‌روند که رساله بنویسد، او می‌گوید صاحب جواهر هست و به خود اجازه نمی دهد که در مقابل صاحب جواهر، موجودیتی برای خود قایل شود و رساله بدهد. این مطلب هم بر عقل و هم بر تقوای فوق العاده ایشان دلالت دارد».[۵]عالم بزرگوار آقامیرزامحمدتقی اردوبادی از مظفرالدین شاه قاجار و او نیز از یکی از عالمان نقل می‌کند: «وقتی در نجف اشرف، محضر شیخ انصاری حاضر می‌شدم، شبی در عالم واقعه، شیطان را دیدم که چند ریسمان در دست داشت. پرسیدم: این‌ها را برای چه به دست گرفته ای؟ گفت: این‌ها را به مردم می‌بندم و به سمت خود می‌کشم. در روز گذشته یکی از این‌ها را به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم و از اتاقش تا بیرون کوچه کشیدم، ولی در میان کوچه از قید رها شد و برگشت. وقتی بیدار شدم، خواب خود را نزد شیخ عرض کردم. شیخ فرمود: شیطان راست گفته است. شیطان دیروز می‌خواست به لطایف الحیل مرا گول زند؛ زیرا چیزی در خانه لازم شده بود و من پولی نداشتم. با خود گفتم یک قِران از سهم امام را که نزد من بی مصرف مانده است، به عنوان قرض برمی دارم و سپس ادا می‌کنم. وقتی آن پول را برداشتم و به کوچه آمدم، پشیمان شدم و آن را به جای اوّلش برگرداندم».[۶]هنگامی که نزدیک بیست هزار تومان نزد شیخ آورده بودند و او به تقسیم آن مشغول بود، شخصی آمد و چهار تومان طلب خود را از شیخ می‌خواست و می‌گفت: «برای شما مقداری گندم آورده بودم و مبلغ آن هنوز نرسیده و طول کشیده است. » شیخ فرمود: «چند روز دیگر مهلت بدهید. » آن مرد پذیرفت و رفت. پرسیدند: «یا شیخ! این مقدار سرمایه در دست شماست، چرا طلب مردِ کاسب را ندادید و از او مهلت خواستید؟ » فرمود: «این‌ها مال فقیران است و ربطی به من ندارد و از مال خود چیزی ندارم. می‌خواهم این فرش را بفروشم و ادای دین کنم».[۷] [۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۰؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۷. [۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۱؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۹۸. [۳]: سیمای فرزانگان، ص ۳۹۹. [۴]: سیمای فرزانگان، ص ۴۲۹. [۵]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۵ ۱۶.[۶]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴. [۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴. @Charayea
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج14 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2