#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۷)
سفارشات علامه امینی
مرحوم حجه الاسلام دکتر امینی چنین می نویسد
پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم علامه امینی نجفی، شب جمعه ای قبل از اذان فجر ایشان را در خواب دیدم او را شاداب و خرسند یافتم
جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم:
پدر جان در آنجا چه علمی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
گفتند: چه می گویی؟
مجددا" عرض کردم آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟ كتاب الغدير ... یا سایر تألیفات یا تاسیس و بنیاد کتابخانه امير المؤمنین علیه السلام؟
پاسخ دادند نمی دانم چه میگویی قدری واضح تر و روشن تر بگو
گفتم آقا جان شما اکنون از میان ما رخت بر بسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و
مذهبی؟
مرحوم علامه امینی درنگ و تأملی نمودند. سپس فرمودند: فقط زیارت ابی عبدالله الحسین علیه السلام.
عرض کردم شما میدانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته ، چه کنم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می شود شرکت کن ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می دهند.
سپس فرمودند پسر جان در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه میکنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن.
...
مرتبا زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می باشد و امید دعا دارم.
آری علامه امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیر المؤمنين عليه السلام در نجف اشرف مواظبت کامل به خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا مینمودند و به این جهت ) خودم ) حدود سی سال
است مداوم به زیارت عاشورا می باشم
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۸)
پشتکار برای تحصیل معارف
از قول فرزند علامه امينی نقل شده است :
بعضي ها خيال مي کنند کتاب الغدير به راحتي تأليف شد است.
مرحوم علامه اميني سختي ها متحمل شد که توصيف آن از عهده زبان خارج است.
مقابل خانه ما کتابخانه مرحوم کاشف الغطاء قرار داشت ايشان يک مدرسه اي هم داشتند که در جنب اين کتابخانه بود و داراي ده، دوازده حجره بود. کتابهاي اين کتابخانه از پدرشان شيخ علي کاشف الغطا به ايشان رسيده بود و هيچگونه امکانات رفاهي نداشت.
مرحوم اميني از اين کتابخانه به لحاظ نزديکي، خيلي استفاده مي کردند. ايشان از صبح مي رفتند براي مطالعه و آن چنان غرق در مطالعه مي شدند که حتي گذشت زمان را هم فراموش مي کردند.
يک بار مدير کتابخانه هنگام عصر از کتابخانه بيرون مي آيد و در کتابخانه را قفل مي زند. غافل از اينکه علامه اميني داخل کتابخانه است.
آن روز سپري مي شود. روز بعد او وقتي به کتابخانه مي آيد مي بيند علامه در حال مطالعه هست.
به ايشان مي گويد: شما کِي آمده ايد؟
علامه پاسخ مي دهد: از ديروز که من را در اين کتابخانه زنداني کردي تا الآن در اينجا به سر مي برم!
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۹)
ارادت به حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
علامه تهراني در کتاب معاد شناسي خود مي نويسد:
از شخص موثقي شنيدم که مي گفت:
روزي يکي از معممين براي عيادت مرحوم علامه اميني در منزل موقت ايشان که در منطقه پيچ شميران تهران بود رفته بود.
علامه اميني ( ره) سخت مريض و به پشت خوابيده بودند.
آن شخص ضمن احوالپرسي و صحبت از آقا سؤال کرده بود:
اگر انسان به حضرت عباس عليه السلام علاقه و محبت نداشته باشد به ايمان او صدمه مي خورد؟
علامه متغير شده و با آن حال نقاهت نشستند و گفتند:
به حضرت ابوالفضل عليه السلام که سهل است. اگر به بند کفش من که نوکري از نوکران حضرت ابوالفضلم علاقه و محبت نداشته باشد از اين جهت که نوکرم ، والله به رو در آتش خواهد افتاد!
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱٠)
گردن بند طلا
دكتر صاوي مي گويد: «روزي جواني را ديدم كه گردن بندي از طلا با نقش علي (ع) بر گردن داشت. به خاطر عشق زياد به علي (ع) با خود گفتم: اي كاش آن گردن بند از آن من بود، ولي افسوس كه گردن بند طلا براي مرد حرام است. فرداي آن روز كه در خدمت علاّمه اميني بودم، يكي از عالمان ايراني وارد شد و كيسه اي به علاّمه داد. علاّمه آن كيسه را گرفت و به من داد، و فرمود: «آن چه مي خواستي در اين كيسه است».
وقتي بيرون آمدم و كيسه را باز كردم، ديدم گردن بندي از مرمر است كه نقش علي (ع) بر آن حك شده است. با شگفتي از خود پرسيدم: چگونه علاّمه از خواست و اراده دروني من آگاه شد؟! سپس فهميدم كه او داراي كشف و كرامت است».
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۱)
مدح خوبان
آقاي حبيب اللّه چايچيان ـ حسان ـ از شاعران معاصر مي گويد: «علاّمه در ماه محرم يكي از سال ها در مشهد مقدس به منبر مي رفت. روزي بعد از منبر، كودك خردسالي بلند شد و قصيده اي درباره شب يازدهم محرم خواند كه مردم و علاّمه با صداي بلند گريستند و ضجّه زدند. پس از مراسم، علاّمه از شاعر قصيده، پرس و جو مي كند و مي فرمايد: مي خواهم او را ببينم. مرا خواستند و من به ملاقات ايشان رفتم. از آن روز تا زمان درگذشت علاّمه، همراه ايشان بودم. روزي كه با گروهي به استقبال ايشان رفته بوديم، اشعاري در مدح او خواندم. برخلاف انتظار من، علاّمه نگاه تندي به من كرد و فرمود: حسان! اگر به جاي من، امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را مدح مي كردي، پاداش بيش تري مي گرفتي. گفتم: من شما را به خاطر خدمتي كه به اهل بيت (ع) كرده ايد، مدح مي كنم. پس مدح شما، مدح اهل بيت (ع) است».
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۲)
ارزش صاحب الغدیر در نزد صاحب غدیر
1 ـ علاّمه سيدمحمدتقي حكيم از قول يكي از فضلاي خوزستاني نقل مي كند: «در خواب ديدم قيامت برپا شده است و مردم در محشر موج مي زنند. در اين هنگام ديدم گروهي در اطراف حوض آبي كه بسيار زلال و شفاف است، گرد آمده اند و هركدام مي كوشند در نوشيدن آب آن حوض بر ديگري پيشي گيرند. در اين هنگام، مردي نوراني كنار حوضِ آب آمد. برخي را در نوشيدن آب پيش مي اندازد و برخي را از نوشيدن آن باز مي دارد. فهميدم كه او امام علي (ع) است. جلو رفته، سلام كردم و با اجازه حضرت كاسه اي از آب حوض نوشيدم.
در اين هنگام ديدم علاّمه اميني وارد مي شود. مي خواستم برخورد امام (ع) را با علاّمه ببينم. وقتي ايشان كنار حوض رسيد، امام با احترام از او استقبال و با وي معانقه كرد. سپس كاسه اي از آن آب پر كرد و خواست كه با دست خود، علاّمه را سيراب كند، ولي علاّمه به خاطر احترام، به اين كار راضي نبود. سرانجام امام (ع)، با اصرار زياد علاّمه اميني را به دستِ مبارك خويش از آن آب سيراب كرد. وقتي چنين ديدم، به حضرت عرض كردم: اي مولاي من! يا اميرالمؤمنين! چرا برخورد و احترامي كه با علاّمه داشتيد با من نكرديد؟ امام فرمود: «الغَديرُ غديرُه؛ كتاب الغدير، چشمه كوثر او است.»
آري، به راستي كه الغدير، چشمه اي سيراب كننده و سرچشمه گرفته از حوض كوثر است».
2 ـ دكتر محمدهادي اميني از قول يكي از مراجع تقليد معاصر نقل مي كند: «روزي در نجف، خدمت علاّمه اميني بودم كه در مورد يكي از عالمان آن زمان سخن به ميان آمد. علاّمه به خاطر عملكرد او در يك موضوع ولايي، به شدّت از او انتقاد كرد. به خاطر اين انتقاد، كدورتي در دلِ من نسبت به علاّمه پيدا شد. پس از درگذشت علاّمه، شبي در عالم رؤيا ديدم كه عرصات محشر است. بسيار تشنه بودم. به همين دليل، به سوي حوض كوثر رفتم تا از دست صاحب كوثر سيراب شوم. وقتي به آن جا رسيدم، با شگفتي ديدم علاّمه اميني به جاي اميرالمؤمنين ايستاده است و مردم را سيراب مي كند. به اين ترتيب، مقام علاّمه بر من آشكار شد و از كرده خود پشيمان گشتم».
3 ـ نويسنده كتاب جرعه نوش غدير به نقل از يكي از مراجع تقليد در قم مي نويسد: «روزي علاّمه اميني در كربلا به خانه ما آمد و در ميان صحبت هايشان فرمود: روزي پولم تمام شده بود و چيزي در بساط نداشتم. حتّي دو روز بود غذايي در منزل نبود. به حرم اميرالمؤمنين مشرف شدم. پس از زيارت، قرآن را باز كردم و آيه «انّ اللّهَ هو الرّزاقُ ذوالقوة المتين» را براي حضرت خواندم و عرضه داشتم: «يا علي! من معني اين آيه را نمي فهمم» و از حرم خارج شدم. از صَحنِ مطهّر، بيرون نرفته بودم كه پول به دستم رسيد و از آن وقت تا حال، هيچ گاه بي پول نشده ام».
4 ـ «صبح روزِ ورودِ علاّمه اميني به منزل آقاي خادمي در اصفهان، حجت الاسلام فيروزيان كه از ورود علاّمه بي خبر بود، به خانه ايشان مي رود و مي گويد: شب گذشته در خواب ديدم كه جمعيت انبوهي جلوي منزل شما گرد آمده اند و به شدت ابراز احساسات مي كنند. پرسيدم: چه خبر است؟ گفتند: «اميرالمؤمنين آمده است».
اينك آمده بودم كه خوابم را براي شما نقل كنم كه خوابم تعبير شد؛ اگرچه خود مولا تشريف نياورده اند، ولي شاگردش آمده اند تا روح ايمان و ولايت را زنده كنند».
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۳)
دعای علامه وشفا یافتن مریض
1 ـ علاّمه نقل كرده است كه: «روزي به ديدن يكي از دوستانم رفتم كه از عالمان اهل سنّت بود. وقتي در خانه را زدم، صداي هلهله اي از درون خانه بلند شد، ولي وقتي در باز شد، صدا خاموش گرديد. پس از ورود، دوستم گفت: دختري دارم كه به بيماري صرع مبتلاست. هر وقت اين بيماري به سراغش مي آيد، دعانويسي هست كه دعايي مي نويسد و او خوب مي شود. لحظه اي پيش دوباره اين بيماري بر او چيره شد و ما كسي به دنبالش فرستاده بوديم كه بيايد و دعايي بنويسد. وقتي شما در زديد، خانواده گمان كردند كه آن دعانويس است و به اين دليل، خوش حالي كردند. گفتم: «من دعايي مي نويسم، او خوب مي شود.»
سپس بر كاغذي، ذكر «ياعلي» را نوشتم و گفتم اين را به بازوي راست دخترتان ببنديد و در باطن به مولا علي بن ابي طالب توسّل كردم كه ما را شرمنده نكند.
دعا را بر بازوي راست دختر بستند و دختر شفا يافت و به حالت اول برگشت
2 ـ حاج آقا رضا اميني نقل مي كند: «استاد محمدعبد الغني در نامه دوّمش به علاّمه نوشته بود: سفارش شما را ـ در مورد سرودن شعر براي اهل بيت (ع) ـ پذيرفتم و شعري را كه درباره اميرالمؤمنين سروده ام، خدمت شما مي فرستم. البته من اين قصيده را در حالي سروده ام كه دخترم ـ تنها اميد زندگاني ام ـ در بستر بيماري افتاده است و پزشكان او را جواب كرده اند. من اين اشعار را در كنار بستر دخترِ بيمارم و با چشمان اشك آلود سروده ام و از شما مي خواهم اين اشعار را خدمت مولايم ـ اميرالمؤمنين ـ بخوانيد و شفاي دخترم را از ايشان بخواهيد. اميدوارم شما شفاي دخترم را از حضرت بگيريد.
علاّمه پس از خواندنِ نامه، همان شب ـ كه شب جمعه بود ـ به حرم علوي رفت و همان اشعار و نامه را براي حضرت خواند و شفاي دختر را از حضرت خواست. فرداي آن روز، نامه اي به آن عالم فرستاد و نوشت: «من شب جمعه به حرم مطهر علوي مشرف شدم و شفاي دخترت را از حضرت طلب كردم».
پس از مدتي، نامه سوّم استاد عبدالغني رسيد كه نوشته بود: من ساعت و زمان تشرف شما را به حرم مطهّر با لحظه شفاي دخترم تطبيق كردم؛ همان ساعتي كه دخترم از بستر بيماري بلند شد، شما در حرم مطهّر، شفاي او را از حضرت درخواست كرده ايد».
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۴)
سفارش علامه به استاد جعفری
علاّمه محمدتقي جعفري مي نويسد: «يكي از خويشاوندان اين جانب، در واپسين روزهاي سال 1355، خواب مي بيند كه در برابر مرحوم علاّمه اميني، در يك اتاق نشسته است. علاّمه به او مي گويد: آيا شما جعفري را مي شناسيد؟ وي پاسخ مي دهد: آري!
سپس پاكتي را كه در ميان آن نامه اي بوده است، به ايشان مي دهد و مي گويد: اين نامه را به جعفري بدهيد و به او بگوييد: ما اكنون در عالمِ برزخ دستمان از كار بسته است (نمي توانيم كاري انجام بدهيم)، ولي شما كه در آن دنيا و در ميدان كار هستيد، درباره اميرالمؤمنين علي (ع) كار كنيد.
علاّمه جعفري مي نويسد: حدود يك سال بود كه در فكر ترجمه و تفسير نهج البلاغه بودم، ولي پس از آن كه جريان اين رؤيا را شنيدم، براي كار ترجمه و تفسير، تصميم نهايي را گرفتم».
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۵)
ارادت به نام حضرت زهرا
حجت الاسلام والمسلمین ادیب نیشابوری نقل می کند:
روزی بنده همراه با چند تن از پیرغلامان اهل بیت (ع) به عیادت علامه امینی رفتیم که فردی گفت جناب علامه از شما سوالی درباره حضرت زهرا دارم که در این حال علامه با ناراحتی فرمودند ساکت باش، همه از این برخورد علامه تعجب کردند تا اینکه ایشان به کمک نزدیکانشان از بستر برخواسته و نشستند و آنگاه فرمودند چرا در حالی که پایم دراز بود نام حضرت زهرا (س) را آوردی. خطیب این مجلس در پایان خاطرنشان کرد: هیچ نهضتی در طول تاریخ به گرد پای کربلا نمی رسد حتی نهضت انبیا.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۶)
علامه امینی وشاعر سنی
نقل شده كه علامه اميني ره قصد كرده بودند تمام اشعار در مدح مولا را جمع آوري كنند.روزي به او خبر دادند كه يكي از اساتيد سني دانشگاه بغداد شعري در مدح مولا سروده است.علامه تصميم گرفت به ديدار او رود و اشعار او را بشنود.
لذا عازم بغداد شد و به آدرسي كه گرفته بود رفت. وقتي كه به آنجا رسيد با كاخ زيبا و مجللي برخورد كرد، جلو رفت و در زد.
خدمتكار منزل درب را باز كرد و گفت چه ميخواهي!
علامه فرمود : فلاني منزل هستن؟
خلاصه استاد دانشگاه آمد و تا چشمش به يك شيخ شيعي افتاد از تعجب چهره اش برافروخته شد و گفت چه ميخواهي؟
علامه فرمود:براي بحث و مناظره نيامده ام/هر دو به يگانگي خداوند و نبوت پيامبر ص ايمان داريم.آمدم تا شعري را كه در مدح علي ع گفته اي بشنوم.
استاد دانشگاه از اين حركت علامه خشنود شد و او را به داخل دعوت كرد و پس از مدتي شعر را به علامه ارائه نمود و گفت:من اين شعر را پس از ۳ سال بررسي روايت علي مع الحق و الحق مع علي و يدورالحق مع علي حيث دارسروده ام.
علامه ناگهان خنديد و گفت پس با اين حساب ۳سال از عمر خود را تباه كردي.استاد دانشگاه با چهره اي در هم گفت چطور؟علامه فرمود:چون اين روايت تنها در حق علي ع نيامده است بلكه در وصف عمار هم آمده است.ميتواني به كتب خودتان مراجعه كني آنگاه خواهي ديد كه در روايت آمده كه:عمار مع الحق والحق مع عمار و يدور عمار مع الحق حيث دار.
استاد دانشگاه پس از مراجعه و ديدن روايت دو دستي بر سرش زد و گريان شد.
در اين حال علامه خنديد و گفت:نالان مشو كه ميان اين دو روايت تفاوت از زمين تا آسمان است.در روايت عمار ميگويد:عمار با حق است و حق با عمار است و اين عمار است كه به دور حق ميگردد(و يدور العمار مع الحق حيث دار) اما در روايت علي ع مي فرمايد:اين حق است كه به دور علي مي چرخد.(و يدور الحق مع علي حيث دار)
در همان حال پس از اندكي كه علامه از فضائل مولا صحبت نمود استاد دانشگاه فرياد زد اشهد ان عليا ولي الله.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۷)
20ساعت مطالعه در شبانه روز
مرحوم دكتر شهيدي نقل ميكند:
علامه اميني در كتابخانه ي يكي از شهرهاي عراق به مطالعه پرداخته بود، چون اين كتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بيشتر باز نبود و جناب اميني هم نميتوانست بيش از چهار روز در آن شهر بماند، با توافقي كه ميان وي و رئيس كتابخانه برقرار شده بود، اميني هر روز به هنگام ظهر، يعني ساعت تعطيل كتابخانه وارد آنجا ميشد، كتابدار در را به روي او ميبست تا روز بعد ساعت 8 صبح كه در را به رويش ميگشود.
در نتيجه او روزي بيست ساعت در اين كتابخانه كار كرد و با لقمه ناني كه همراه داشت و جرعه آبي كه كتابدار در اختيارش ميگذاشت، توانست از ميان چهارهزار نسخه خطي، مأخذ دلخواه خود را بيابد.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۸)
عنایت امیرالمومنین به علامه امینی
در جاي ديگري علامه اميني ميفرمود: در جمع آوري الغدير به كتاب «الصراط المستقيم» (تأليف شيخ زين العابدين) نياز پيدا كردم. لازم به ذكر است كه كتاب مذكور، خطي و كمياب بود و فقط نزد يكي از علماي نجف موجود بود.
قصد كردم بروم درِ خانهاش و كتاب را از او امانت گرفته و بخوانم. اتفاقا يك روز به حرم مطهّر مشرّف شدم، ديدم كه همان شخص در ايوان حرم مطهر با تعدادي از طلبهها نشسته است! نزد او رفته و سلام كردم.
از ايشان خواستم كه آن كتاب را به من امانت دهد، ولي او قبول نكرد و...، در آخر به من گفت: تو آن كتاب را نخواهي ديد،!!؟
خيلي ناراحت شدم، رفتم كنار ضريح حضرت، ضريح را گرفتم و خيلي گريه كردم. عرض كردم الآن متوجه ميشوم كه چقدر غريب و مظلوم هستي، يكي از دوستداران شما كتابي در مناقب شما نوشته و يكي از علاقهمندان شما ميخواهد آن كتاب را بخواند ـ و كتاب دست يكي از شيعيان شماست ـ ولي آن شخص از دادن كتاب امتناع ميكند!
خيلي گريه كردم، در اين حال به قلبم خطور كرد كه خواسته من در كربلاست.
به كربلا رفتم و زيارت كردم. بعد از اين كه از زيارت فارغ شدم بيرون آمدم.
شخصي مرا به خانهاش دعوت كرد، قبول كردم و به خانهاش رفتم. بعد از مدتي تعدادي كتاب آورد و گفت: اين كتابها از آنِ پدر من است، ما چون نميتوانيم از اين كتابها استفاده كنيم شما ميتوانيد به عنوان امانت از اين كتابها استفاده كنيد. بقچه را باز كردم، كتابها را تميز كردم.
اولين كتابي كه برداشتم، ديدم همان كتاب (الصراط المستقيم) با خط بسيار عالي ميباشد كه من دنبالش بودم.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۱۹)
وفات
تلاش بـى وقفه معمار مـدینه غدیر را، دچار فتـور جسمانـى کـرد و بیمارش نمـود بیمارى، اندک اندک رو به فزونـى گرفت تا اینکه آن پیر فرزانه و فقیه پر مایه در روز جمعه 12 تیـر مـاه 1349 هـ .ش برابر با 28 ربیع الثـانـى 1390 هـ .ق نزدیک اذان ظهر در آستان 70 سالگى به ملکـوت اعلى پیـوست روز بعد پیکر پاک وى در تهران تشییع و پـس از چنـد روز به نجف اشـرف حمل و در آنجا بعد از تشییع و طـواف بـر گرد مزار دوست در کتـابخـانه عمـومـى که خـود تأسیـس کـرده بـود به خاک سپرده شد او رفت ولى الغدیر وى چراغ خانه دلهاى با صفا و مشعل هدایت امت تا طلـوع خـورشید ولایت شد.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
___________
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲٠)
اشاره ای به ویژگی های اخلاقی علامه امینی:
•۱ عبادت
•۲ زهد و تقوا
•۳ ادب و اخلاق
•۴ شجاعت
•۵ عزم و اراده
•۶ راست گویی و امانت داری
•۷ پشتکار علمی
•۸ قدرت خطابه
•۹ عشق به اهل بیت (ع)
•۱۰ شناخت عنصر زمان
•۱۱ کمک به نیازمندان
📘امین زمان: ویژه علامه امینی (ره) - ۵ سفرهای علمی پژوهشی
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۱)
علاّمه به عبادت و راز و نیاز به درگاه بی نیاز، نمازهای مستحبی و قرآن خواندن بسیار مشتاق بود.
نزدیک فجر به نماز شب میایستاد و پس از آن که نماز صبح را به جای میآورد، یک جزء کامل قرآن را با تدبّر تلاوت میکرد و از محضر قرآن درسها فرا میگرفت. [۱]
نمازهای ایشان نیز ویژگیهای خاصی داشت.
آیت اللّه سیّد مرتضی نجومی در این باره میگوید:
چه بگویم در مورد فردی که از سر تا پا ربّانی بود. من در حیاتم ندیدم که کسی مثل او نماز بخواند. [۲]
📘[۱]: یادنامه، ص ۲۲.
📘[۲]: جرعه نوش غدیر، ص ۴۲.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۲)
روح ایشان با آیات قرآن آمیخته بود و این شیفتگی به قرآن، در لابه لای متن الغدیر به چشم میخورد.
در ماه مبارک رمضان تمام کارهایشان را تعطیل میکرد و در کربلا یا نجف، به عبادت و اعمال وارد شده آن ماه مشغول میشد. ایشان تا آخر عمر شریفشان، مقیّد بود که در طول ماه رمضان، ۱۵ بار قرآن ختم کند و ثواب ۱۴ ختم قرآن را به امامان معصوم و ثواب یک ختم را نیز به روح پدر و مادر بزرگوارشان هدیه فرستد.
📘یادنامه، ص ۲۳.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۳)
تقوا و دوری جستن از سرمایه دنیایی از نشانههای دانشمند حقیقی است. امام صادق (ع) میفرماید:
کسی که به دنیا بی رغبت باشد و زهد را پیشه خود سازد، خداوند حکمت را در قلبش استوار دارد و زبانش را به آن گویا سازد. [۱]
این نشانهها در وجود علاّمه به خوبی نمایان بود. او مجتهد و فقیه عالی قدری بود که آثار گوناگون و ارزش مندی داشت. به همین دلیل، میتوانست زندگی مرفّه و آرامی داشته باشد، ولی هیچ گاه پرهیزگاری را ترک نکرد و به دنیازدگی که سرچشمه هر خطا و گناهی است دچار نشد. همیشه از زندگی ساده خود راضی و شکرگزار بود و هرگز کالای گران قدر آخرت را به «ثمن بخس» دنیا نفروخت.
از خواندن آیاتی از قرآن که در مذمّت دنیا آمده است، خسته نمی گردید. به درجههای بلند و ماندگار آخرت اطمینان روحی داشت و خانواده،
شاگردان و یاران خود را به همین شیوه سفارش میفرمود. [۲]
📘[۱]: اصول کافی، ج ۳، ص ۱۹۳.
📘[۲]: یادنامه، ص ۲۲.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۴)
ایشان با این که ۴۰ سال در نجف اشرف ساکن بود، ولی خانه ای شخصی نداشت؛ خانه ای نیز که در آخر عمر خریده بود، بین علاّمه و کتاب خانه مشترک بود.
دکتر جعفر شهیدی درباره زهد علاّمه میگوید:
درباره تقوای او باید همین را بگویم که به حقیقت، مصداقی بود از آیه کریمه «یُجاهِدونَ فی سَبیل اللّه وَ لا یَخافُونَ لَوْمَة لائمٍ».
📘حماسه غدیر، ص ۴۸۱.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۵)
آیت اللّه موسوی اردبیلی میگوید:
روزی در خدمت مرحوم آیت اللّه العظمی خویی حرکت میکردیم، مطلبی از ایشان پرسیده بودم. وقتی جوابم را گرفتم، میخواستم خداحافظی کنم. فرمود: علاّمه امینی از ایران برگشته اند؛ نمی خواهید به دیدن ایشان برویم؟ عرض کردم: امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید ما روز دیگری میرویم و امروز به درس هایمان میرسیم. فرمود: «مطمئن باشید ثواب زیارت ایشان از ثواب همه این درسها بیش تر است».
📘 یادنامه، ص ۷۰.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۶)
محمد سعید دحدوح [۱] از عالمان بزرگ حلب در بخشی از نامه اش به علاّمه مینویسد:
به راستی، شما روش و اخلاقی را از آل محمد صلی الله علیه و آله ارث برده اید که مانند آن را از غیر شما نخواهیم یافت، مگر تعداد قلیلی از پارسایان با اخلاص. [۲]
----------
[۱]: ایشان امام جماعت شهر حلبِ سوریه و از بزرگانِ علمی آن کشور است که با خواندن کتاب الغدیر و دیگر کتابهای شیعی، به مذهب تشیع گروید.
[۲]: ترجمه الغدیر، ج ۱، ص ۲۱.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۷)
علاّمه نقل میکند:
هنگامی که به حج بیت اللّه الحرام مشرف شدم، بعد از نماز صبح روز عرفه، به سوی عرفات حرکت کردم. وقتی به صحرای عرفات رسیدم، صحرا پر از جمعیت بود و از کثرت جمعیّت جایی برای نشستن و نصب خیمه نبود، امّا دیدم در گوشه بیابان، جایی خلوت است که مشخص بود مکان ویژه پادشاهان و اشراف عربستان است. به شخصی که وسایل مرا حمل میکرد، گفتم وسایل را به آن مکان ببرد. وسایلم را به آن جا برد و مزد او را پرداختم. وقتی مشغول نصب خیمه بودم، یکی از مأموران با صدای بلند فریاد زد و مرا از نصب خیمه منع کرد، ولی من به او توجهی نکردم. به طرف من آمد و دستم را گرفت تا مانع خیمه زدن در آن جا شود. ایستادم و گفتم: چه میخواهی؟ گفت: نصب خیمه در این مکان ممنوع است. گفتم: چرا؟ گفت: مگر نمی بینی که این جا خیمههای امیر نصب شده است. در این لحظه با صدای بلند و با تعجّب فریاد زدم (تا هرکه داخل خیمه است بشنود): «به امیرت بگو از سرزمین ما بیرون برود؛ این سرزمین بندگان است و برای امرا و رؤسا در این مکان، جایی نیست. »
مأمور ترسید و رفت تا کلام مرا به امیرش برساند.
وقتی خبر به امیر رسید، فهمید که این فرد، شخصی عادی نیست که چنین شجاعتی دارد. از این رو، دیگر مانع علاّمه نمی شوند و ایشان در آن جا میماند.
📘 تمام داستانها و خاطرهها در این نوشتار، بازآفرینی شده اند. ربع القرن مع العلاّمه، ص ۴۶.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۸)
شیخ رضا امینی، فرزند علاّمه در این باره میگوید:
علاّمه خود را برای همه مشقّتها آماده ساخت، در برابر واقعیّات تلخ ایستاد، با موانع جنگید و آنها را تسلیم خود ساخت. [۱]
به راستی، اراده ای آهنین و عشق و علاقه ای سرشار میطلبد تا فردی ۴۰ سال از عمرش را برای نوشتن یک کتاب صرف کند؛ کتابی که به طور معمولی باید چندین پژوهشگر در نگارش آن همکاری میکردند. آیت اللّه عبدالهادی حسینی شیرازی میفرماید:
اگر مؤلف عالی قدر این کتاب (علاّمه امینی) میان ما نبود و نمی دیدیم که او به تنهایی به این عمل بزرگ اقدام نموده اند، جا داشت که گمان شود این کتاب، اثر جمعیتی است که هر کدام، نگارش گوشه ای از آن را به عهده داشتند. [۲]
و شاعر چه زیبا سروده است:
جمالِ مبهمِ تاریخِ اسلام ز یُمنِ همتش گردید روشن دهد ما را نشان آمار و ارقام
که کار اُمتّی کرده ست یک تن [۳]
📘[۱]: یادنامه، ص ۳۰.
📘[۲]: ترجمه الغدیر، ج ۹، ص ۱۵.
📘[۳]: حماسه غدیر، ص ۵۷۵.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۲۹)
علاّمه امینی، مجاهدی خستگی ناپذیر در خدمت به دین و اهل بیت (ع) بود. ولی در طول عمر، با کتاب و کتاب خانه انس گرفته و تمامی لذتهای زندگی دنیوی را ترک کرده بود.
سالهای سال گذشت و علاّمه برای غذای خود، اهمیتی قائل نمی شد و قوت روزانه اش را تناول نمی کرد، مگر بعد از نداهای خسته کننده کسانی که در انتظار او سر سفره نشسته بودند. شوق او به تألیف باعث میشد که به کارهای دیگر توجه نکند.
پس از صرف صبحانه، به کتاب خانه ویژه خود میرفت و تا وقتی که شاگردانش میآمدند، مطالعه میکرد. پس از تدریس و خوردن ناهار نیز یک ساعت استراحت میکرد. سپس تا نیمههای شب، به مطالعه و نوشتن میپرداخت.
📘 یادنامه، ص ۳۴.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۳٠)
علاّمه امینی در فقه، اصول، تفسیر، حدیث، تاریخ و رجال، صاحب نظر بود و «خصوصا در علم فقهِ تاریخ، از همه محققان، گوی سبقت را ربود». [۱] چنان که از ایشان به عنوان «فقیه تاریخ» یاد میکنند، مانند ابن خلدون که به «فیلسوف تاریخ» معروف است. [۲]
📘[۱]: ترجمه الغدیر، ج ۱، ص ۱۵۸.
📘[۲]: حماسه غدیر، ص ۱۹۳.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#ناگفته_هایی_از_علامه_امینی(۳۱)
آیت اللّه سیداحمد اشکوری در مورد پشتکار علاّمه، داستان زیر را نقل میکند:
آیت اللّه #کاشف_الغطا کتاب خانه ای داشت که رو به آفتاب بود و درهای آن که به حیاط باز میشد، همگی از شیشه بود و مانع تابیدن آفتاب نمی شد و این در گرمای سوزان نجف بسیار طاقت فرسا بود. در آن جا، فرشهایی از لیف خرما به نام کُمبار درست میکردند که به سادگی از بین نمی رفت.
مرحوم امینی به آن جا میرفت و بدون هیچ وسیله خنک کننده ای، روی این کمبارها مینشست و به مطالعه میپرداخت. گاهی تا ۴ ساعت مطالعه میکرد، به گونه ای که وقتی از جا بلند میشد، تمام جای پای ایشان، از عرق تر میشد، ولی او این گرما را تحمل میکرد برای این که کاری انجام دهد.
📘یادنامه، ص ۱۴۰ و ۱۴۱.
#علامه_امینی
#الغدیر
#کشکول
_______
⚠️نشر مطالب بدون ذکر آدرس کانال، جایز نیست.
🔹کانال #کشکول /عضویت:
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2