311.3K
🏴#فراق_مادر
🏴#نوحه
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:اسماعیل تقوایی
🏴#فراق_مادر
🏴#نوحه
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:اسماعیل تقوایی
(سبک من ایرانم وتو عراقی)
منم بعد تو غرق ماتم، مادر من مادر من
منم بیقرارت دمادم، مادر من، مادرمن
بوده ای مادر توشمع محفلم
بی تو تاریکه، فضای منزلم
رفتی وافتاد شرر به حاصلم، عزیز جونم
دل شده تنگ نوازشای تو
اون لالایی های آشنای تو
تنگ اون اخلاق با صفای تو، عزیز جونم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چه شبها که بالا سر من، بودی بیدار، بودی بیدار
برای پرستاری از من، شدی بیمار، شدی بیمار
رفتی وکردی بهار من خزون
از فراق تو شده قدم کمون
جای تو خالی شده تو خونمون، ای مهربونم
خاک قبرت رو، میریزم رو سرم
مرگ تو مادر نمیشه باورم
بعد تو حالم خرابه مادرم، حالم خرابه
5M
روضه ختم پدر،روضه امام رضا[ع] و گریز به روضه حضرت رقیه [ع]
🎤کربلایی پرندوش
#زمزمه_فراق_مادر.
یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم
تا غم به دلها می اومد، سر روی پاش میزاشتیم
یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا میکرد
دستشو بالا می آورد برای ما دعا می کرد
یادش بخیر اون روزا که، کنار سفرمون بود
موی سپیدش به خدا ،برکت خونمون بود
حالا دیگه رفته و ما،تاج روی سر نداریم
با گریه میگم به همه ،ما دیگه مادر نداریم
خوشا به حال هر کی که مادر و هر روز میبینه..
دستشو میگیره و باز ،کنار مادر میشینه
تو رفتی و خونه برام، بی تو شبیه زندونه
تموم یادگاریات، دل منو میسوزونه.
رفته دیگه به زیر خاک، تموم تکیه گاه من
چادر نمازت مادرم، دیگه شده پناه من
ای کاش که قبل رفتنت، یه بار دیگه میدیدمت
تو رو بغل میکردمو ،دوباره میبوسیدمت
چل روزه که تو رفتی و ،خونه خرابه روسرم
نوحه ی این روزام شده وای مادرم وای مادرم
لالا لا لا گل داوودیِ من
امید روزای نومیدیِ من
لالا کن مثل دُر و مثله یاقوت
توی صندوقچه ی تاریکِ تابوت
چه دلگیرم خدا از رفتن او
میگیرم عطرشو این سو و هر سو
داره یخ میزنه آهنگ دریام
بگو ساحل بگو سجاده من کو؟
گلم عطرخزون تنت دمیده
چرا رنگ رخت اینقد پریده
مگه کم گریه کردم پیش رویش
خداهم ضجه هامو نشنیده؟
دارم دق میکنم بی حرف و چیزی
میبینم پشت هم داغ عزیزی
چیکار کردم رو این زندون خاکیت
که داری هی منو بهم میریزی
بلند شو وا بکن بندِ کفن رو
در خوشبختی رو به روم نبند و
از این لبهای بسته من میترسم
تبسم کن به روم و باز بخند و
عروست شد هم اغوش عزایت
چشاتو وا بکن دوماد کم رو
برام زندون میشه دنیای بی تو
داری بی من میری به حجله ی نو
عزیزت رخت گریه بر تنش کرد
بابا زانوش شکست و بر سرش زد
اتاقت ،میز تحریر و مدادت
شب و شمع و غزل میگن که برگرد
پاشو مادر نبینه زخم داغت
دل خواهر نسوزه ار فراقت
پاشو که طفل احساس غزلهات
دارن میگیرن هر لحظه سراغت
نگاتو کی از این دنیا ربوده
بمیرم زیر چشماتم کبوده
چجوری بسپرمت دست این خاک
خدا لعنت به هر چی خاک و دوده.
روضه ختم خواهر(2)
#گریز حضرت معصومه (س)
#هفتم (کاربرد چهلم وسالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ
#دشتي
♦️گل رنگين کمونم رفتي ازدست
♦️عزيزمهربونوم رفتي ازدست
♦️ندارم طاقت دوريتوخواهر
♦️همه روح وروونم رفتي ازدست
♦️گل سرخوم گل نيلوفرينوم
♦️کجايي خواهرم داغت نبينوم
♦️توکه رفتي چرايادم نکردي
♦️به گل چيدن تودلشادم نکردي
♦️تورفتي جاي تودرخونه خاليست
♦️تورفتي داغه توبردل نشسته
♦️عزيزان گوشه اي غمگين وخسته
♦️نگفتي که عزيزان چشم به راهن
♦️تورفتي وشديم مادل شکسته
♦️الهي هيچکس درزندگاني
♦️نبيندداغه خواهرجواني
⬅️مجلس به مناسبت (سوم،هفتم) خواهری مهربان برگزار شده برادران مرحومه شما خواهر از دست دادید امید برادر بعداز پدرومادربه خواهره خدا به شما صبر بده روح این خواهر عزیز از این مجلس ومحفل فیض ببرد
روحش با فاطمه زهرا محشور بشه حالا
🌾روضه برات بخونم نالشو بزنی..
امروز اشک چشمت رو هدیه کن به روح این عزیز خواهر..
🌾میخوام بگم برادران مرحومه شما داغ خواهر دیداما همه آمدند درمجلس خواهرتان شرکت کردند اومدن به شما..تسلیت گفتندشما را...آرام کردند..از روز اول در کنارتان بودند نگذاشتند تنها باشید مرگ خواهر خیلی سخته
حالا که در وصف خواهر خوندم بزار دلتو ببرم کربلا
بزار روضه بخوانم روح این عزیز خواهر ...... شاد بشه ان شاءالله
روضه خواهره میخوام از خواهری برات بخونم که نرسید به داداش
حضرت معصومه به طرف خراسان حرکت کرد که بیاد کنار برادر اما نرسید به داداش
حضرت معصومه شاید ذکر لبش این بوده
خدایا دلم واسه داداش رضا تنگه خدا ، دلم میخواد داداشم رو ببینم اخه من خواهرم طاقت دوری داداشم رو ندارم
کاش یه خواهر دیگری هم نمیرسید کربلا
امان از دل زینب ۲
حضرت معصومه به امام رضا نرسید کاش زینبم با امام حسین نمیومد کربلا
راوی میگه یه وقت دیدم یه خواهری دستا رو روی سر گذاشته بالای گودی قتلگاه میگه وا محمدااا وا علیاا واا اماه ...........
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#خواهر#کانال_ختم_خوانی_یازینب_س
🌾🌾🌾🌾
دلا این عالم فانی به یک ارزن نمیارزد
به دنیا آمدن بر زحمت رفتم نمیارزد
اگر صد صد سال در دنیا همه شهد و شکر نوشی
به آن یک ساعت تلخی جان کندن نمیارزد
اگرهر روز را کردی گناه و لذت و شادی
به تنهایی قبر و وحشت آن شب نمیارزد
اجازه بدین از زبان کودک این مرحوم روضه بخونم،،،
التماس دعا،،،
داغ پدر سنگینه،،،
خدا صبرتون بده،،،
آخی،،،
چرا بابا نمی گویی جوابم
زبعد رفتنت من دل کبابم
زدوری تو بابا بی قرارم
به روی قبر تو سر می گذارم
🥀🥀
ای دل ای دل،،،
به شانه می کشم بار غمت را
به یاد آرم دو چشم پر نمت را
زداغت سینه ای صد چاک دارم
گلی را من درون خاک دارم
🥀🥀
متوسل میشیم به آقاجانمون امام رضا،،،
غریب خاک خراسان،،،
پناه بی پناهان،،،
اموات فیض ببرن،،،
روح مرحوم پدر عزیز فیض ببره،،،
السلام علیکَ یا علی بن موسی،،،
ایها الرضا یابن رسول الله
یا حجة الله علی خلقه
یا سیدنا و مولانا
انا توجهنا واستشفعنا
و توسلنابکَ الی الله
و قدمناک بین یدی حاجاتنا
یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله
🌾قربون کبوترای حرمت امام رضا
🌾قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
🌾دوست دارم صدات کنم، تو هم منو صدا کنی
🌾من تو رو نگاه کنم تو هم منو نگاه کنی
🌾توی قبرم آقا جان منتظرم امام رضا
🌾که بزاری کف پاتو رو سرم امام رضا
آقا جان یا امام رضا،،،
قربون غریبیت آقا،،
هم ناله شو با مادرش زهرا،،،
آی حاجت دارا،،،مریض دارا،،،
دردمندا،،،آی داغ دیده ها،،،
فرمود اباصلت،،،
من میرم تو مجلس مأمون...
وقتی برمیگردم،،،
اگه دیدی عبا به سرم کشیدم،،،
دیگه با من حرف نزن...
بدون کارم تمومه...
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومد...
اما عبا به سر کشیده...
حالشون منقلبه...
هی رو زمین میشینه...
هی بلند میشه...
میگه وای مادرم،،،
🌴وای مادر مددی کن جگرم میسوزد
🌴که نه تنها جگرم پا به سرم میسوزد
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخوام تنها باشم...
اباصلت میگه،،،
یه گوشه ای داخل حجره...
فرشای حجره رو کنار زد...
به یاد جد غریبش حسین،،،
رو زمین نشست...
مثل شخص مار گزیده،،،
از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
میگه یه مرتبه یه جوانی اومد...
مثل ماه میدرخشه،،،
یه گوشه ای ایستاد...
اباصلت میگه...
صدا زدم،،،
آقا،،،
من همه درها رو بسته بودم،،،،
شما از کجا وارد شدین...؟
فرمود
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس رسونده...
همون خدا قادره منو از درهای بسته وارد کنه...
میگه تا این آقازاده وارد حجره شد...
آقا امام رضا خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزنه...
پسرم خوش اومدی بابا...
جوادم...میوه دلم،،،
خوش اومدی عزیز دل بابا...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
خدایا چه لحظه سختیه...
میگه یه مرتبه آقا آروم آروم چشماشون و بستند...
صدای آقا جوادالائمه به ناله بلند شد...
اما آی کربلایی ها،،،
آی داغ دیده ها،،،
خود امام رضا فرمودند...
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
آی خانواده داغ دیده،،، نمیدونم اون لحظه آخر سر بابا به دامن کدوم
عزیزش بود،،،
خدا صبرتون بده
لحظه های آخر
آقا امام جواد سر بابا رو به دامن گرفت،،،،
مطمئنم دیگه سر بابا خونی و خاکستری نبود،،،
اما من یه سه ساله ای سراغ دارم کربلا،،،
تو خرابه های شام،،،،
الهی بمیرم،،، برا غربتت حسین جان،،،
خیلی سخته یه دختر،،،
بدن بی سر باباشو ببینه،،،
اما،،،
ای داد بی داد،،،
ای داد بی داد،،،
بمیرم،،،
بی بی رقیه تو خرابه های شام،،،
هی بهونه ی باباش میگرفت،،،
هر کاری کردن،،،
بی بی رقیه آروم نشد،،،
اونقده گریه کرد،،،
آخه رسمه،،،
بچه که گریه میکنه،،،
براش عروسک میبرن،،،
نوازشش میکنن،،،
اما نانجیب دستور داد،،،
سربریده ی باباشو براش ببرین،،،
با همون دستای کوچیکش،،،
سر بابا رو به سینه گذاشت،،،
داره با سر بریده درد دل میکنه،،،
🌴با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو
🌴عمه یادم داد ببوسم زخم رگ گلوتو
هی میگه بابای خوبم،،،
بابای مهربونم،،،
کی رگای گردنتو بریده،،،
سر و صورتت و خونی و خاکستری کرده،،،
صدا زد باباجون ببین حالا شبیه مادرت زهرا شدم😭😭
چرا؟
آخه شنیدم مادرت کتک خورده بابا،،،
منم تازیانه و سیلی خوردم😭😭
شنیدم مادرت پشت در سوخت 😭😭
منم سوختم بابا
ای داد بی داد،،،
🔸یتیمی درد بی درمام یتیمی
🔸یتیمی خواری دوران یتیمی
♦الهی طفل بی بابا نباشد
♦اگر باشد کتک خورده نباشد
هر کجا نشسته ای
چند مرتبه از سویدای دلت
بلند بگو یا حسین،،،
5M
روضه ختم پدر،روضه امام رضا[ع] و گریز به روضه حضرت رقیه [ع]
🎤کربلایی پرندوش
متن روضه علی اکبر
#ختم جوان
بـزرگـت كـردم و خيرت نديدم
گلـي از گـلشن رويــت نچيدم
تو گل بـودي نه وقت چيدنت بود
جـوان بـودي نه وقت مردنت بود
عـزيـز مـن چه وقت رفتنت بود
چه وقت زير خاك خوابيدنت بود
عـزيـزم رفـتي و از مــا بريدي
بـه ســوي آسـمانها پر كشيدي
فلــك آخــر تـوانـم را گرفتي
ز دســتـم نـو جـوانم را گرفتي
خـدايـا بـي سرو سامانم امشب
اسيــر درد بـي پـايـانم امشب
گريز:
اگر شما ببينيد پدري كنار جسم بي جان جوانش ناله ميزند ، چه ميكنيد؟...
حتما به او تسليت مي گوييد ، اشك چشمانش را پاك مي كنيد ...
ولي بميرم براي پدري كه آمد كنار بدن پاره پاره ي علي اكبرش...
لالـه اش را ديـد پرپر روي خاك
قـطعه قـطعه ريز ريـز روي خاك
داد از كـف طـاقـت و از پـا فتاد
صورتــش بـر صـورت اكبر نهاد
گـل كــجا و صـدمه ي آهن كجا
من كــجا و خنده ي دشمن كجا
ديده بستي يا ز من دل كنده اي؟
دســت و پا زن تا ببينم زنده اي
كوفيان چه كردند؟ تسليت دادند؟ اشك چشمان حسين را پاك كردند؟ نه ، تا اين پدر صورت به صورت علي گذاشت صداي هلهلـه ي كوفيـان بلنـد شـد ،
ديدند بانويي مجلله از سوي خيمه ها آمد و زير بغلهاي حسين را گرفـت و بـه
خيمه برگرداند ، همه گفتند: اين زن را چه كسي مي شناسد؟ جواب آمد: ايـن
دختر علي ( زينب س) است...
مي خواهم بگويم اينجا زينب زير بغل برادر را گرفت ، اي كاش مَحرمي هم بود و زينب را تسليت ميداد ، كجا؟ آن زمان كه لب به رگهاي بريده ي حنجر برادر
گذاشته بود...
يـافـت آن گـل را ولي پرپر شده
پـاره پـاره پـيـكري بي سر شده
گفـت:آيـا يـوسـف زهــرا توئي
آن كـه مـن گم كرده ام آيا توئي
گرچه سر تا پاي تو بوسيدني است
ليـك يك جـا براي بوسه نيـست
4_6037391491687517797.mp3
543.6K
▪️نوحه داغ جوان
ختم خوانی
▪️سبک شهر مدینه اذانش هم درد آوره
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
این دل زارم چند روزه داره بهونه
روضهٔ فراق ز هجره داره میخونه
ماتم وعزا خیمه زده در خونه مون
داغ نوجوان خیال نکن که آسونه
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عمری بهر تو رنج فراوان دیده ام
به پای تومن مثل کمان خمیده ام
تا شادت کنم عزیزمن در زندگی
از خوشی هایم از دل وجان ببریده ام
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من بفدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
نشد ببینم شور وشوق دامادی تو
من با دل شاد حجله گه شادی تو
شد رخت عزا بتن ترا رخت وصال
مادر بمیره نمونه با زاری تو
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دارم من به دل ،آه و فغان در هرمکان
گویم که زکف رفته رفته مرا رعنا جوان
در کوه وصحرا بگیرم از تومن نشان
مادر بمیره توئی تنها ورد زبان
ای پسر شوم قربان تو //مادر بمیره ندیده،سرو سامان تو
ای پسر شوم من به فدات۲
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
▪️▪️▪️➖▪️▪️▪️▪️➖▪️▪️▪️