دانلود مداحی دشتی لری شیرازی غمگین حسن نعیمی طاقت ندارم در فراق مادر سوگ مادر مرگ مادر
ای الا ای با صبای صبح دلگیر
ای خبر از من ببر بر مادر پیر
بگو مادر که مو سلامت میرسونم
بیا مادر که مو طاقت ندارم
ای دل پژمرده را شادی ندارم
دل پژمرده مو چی مرغی اسیره
ای هجر رفتنت میخواد بمیره
♬ دشتی با صدای سعید صالحی ♬
گر گردم با خیالت آرمون ♪♪
گر گردم سودمه نامهربون ♩♩
تا دلم آروم بگیره ری وریت ♩♩
یه دمون نیستی و کو مهربون ♪
دانلود آهنگ محلی دشتی مادر سوزناک غمگین برای مادر فوت شده از دست رفته
دانلود آهنگ لالایی برای مادر فوت شده دشتی محلی غمگین جگر سوز
شروه فایز دشتی لری برای فوت مادر مادربزرگ از دست رفته برای مراسم ختم خاکسپاری چهلم مادر
آهنگ دشتی غم از دست دادن مادر | اهنگ دشتی سجاد فرهادی مادر
دانلود آهنگ بيا مادر بكن شيرت حلالم لالای لالای بلال بلالم
همه میخندن اما غیر مادر لالای لالای
همه دارن دل خوش غیر مادر لالای لالای
نمیدونم چه بد کرده به دنیا لالای لالای
آخی که این گونه کبابت کرده مادر لالای لالای
دانلود اهنگ دشتی ای دل ای دل
« صالح جعفرزاده ⊗ شروه ای دل »
عزیزم گهی ● نالم گهی شب نالم … !!
وای از بخت بی تدبیر نالم … !!
وای گهی نالم پلنگ ● تیر خورده … !!
عزیزم گهی ● چون شیر در زنجیر نالم … !!
عزیزم به دریا شک بردم ● از شب … !!
ای از این ● عمری که تلخ تلخ بگذشت … !!
ای دل به هر موجی که میگفتم غم خیش … !!
ای سری میزد به سنگو ● باز میگشت … !!
🔷🔷🔷🔷
شروه دشتی در مرگ برادر »
عمری را زحمت ● بیجا کشیدم … !!
ای دلم دیوانه و دیوونه تر شد … !!
خراب و کهنه و ● پوسیده تر شد … !!
روزگار ای گلی گم کرده ام میجویم او را … !!
به هر گل میرسم میبویم اورا … !!
گل من یک ● نشانی در بغل داشت … !!
وای گلم پیراهن کهنه ● به تن داشت … !!
هفت هشت روزه که بوی گل نیومد … !!
صدای نغمه ● داداش نیومد … !!
برید از باغبون گل بپرسید
#داغ جوان
اززبان پدرومادر
وصف جوان
گل سرخم گل زیباترینم
تورفتی ورخ تورونبینم
کجایی ای امیدوآرزویم
کشیدی پرعصای زنگی ام
امیدم بودکه درایام پیری
عصاباشی ودستم رابگیری
ندانستم ازاین دنیای فانی
عزیزم نورچشمم خیرندیدی
پریشونم پریشونم چوگریون
تورفتی وپدرزاروپریشون
تورفتی مادرت گریان ومحزون
سرقبرتوآیندبادلی خون
گذارندسربه روی قبرت ای داد
کنندناله به صدآه و به فریاد
الهی هیچ پدرمادری داغه اولادنبینه.داغه اولادکمرپدرومادرومیشکنه.حتماتواقوام دوستان.یکی رومیبینیدکه سرزنده وبلندوالاباشه.ولی بعدچندوقت اونومیبینید.ازدوستان میپرسید.فلانی روامروزدیدم.چه قدپیروشکسته شده.بهت میگن مگه نمیدونی آخه داغه جوون دیده
😭😭😭
داغ جوون ازهمه داغهاسراست
آفت جان پدرومادراست
داغه جوان یک شبه پیرت کند
شبیه صدساله زمین گیرت کند
اونی که داغه جوون ببینه.دوجادلش هوای جوونشومیکنه.یکی تنگ غروب.موقعی که میره ازخونه بیرون هم سن وسالهاودوستهاورفیقهای جوونشومیبینه.یکی هم جاییکه که اون همسن وسال ودوست ورفیق پسرش شب عروسیش باشه...اونجادیگه طاقت نداره😭😭😭😭😭
زمزمه.m4a
1.83M
#ترحیم_خوانی
#زمزمه_مادر
#ره_توشه_مجالس_ختم
#سبک: آرزومه بازم پیاده راهی بشیم سوی حرم،،،،
#بند_اول
رفته ای ز دســـتم ، ای مادر عزیزم
از غم فراقــت ، اشک از بصر بریزم
رفته ای ز دستم،ببین که دل غمینم
من چگـونه دیگـر ، روی تو را نبینم
رفتی و برفـــته ، تمام ، صـــبر و قرارم مادرم
تا که زنده بودی، تو بودی، دار و ندارم مادرم
باوجودت مادر،نداشتم،غمی در این زمانه من
بعد تو افتاده ، گِرِه بر ، همــــه ی کارم مادرم
( رفته ای ز دستم از غمت شکستم )(۲)
کنار قبر تو نشستم(۲)
بند_دوم
خانه بی وجـــــودت ، دیگر صفا ندارد
درد رفتــــن تـو ، دیگــــــــر دوا ندارد
دلخوشــی ماها بعد از پــــدر تو بودی
غم وغصه از این،دل ها تو می زندونی
نور خانه ی ما، بعد از تو،ببین مادر شده خموش
صوت زیبای تو ، اِی مادر،دیگر نمی آید به گوش
هر دم از غم تو ، از ســــــینه ، آهی بَرارَم مادرم
تا آخر عمرم ، هســتم من ، از داغ تو سیه پوش
( مادرم ، مادرم رَفته ای از برم )(۲)
اِی همه دار و ندارم(۲)
#بند_سوم
از زبان امام حسن علیه السلام
در کنار قبرت،چه دل غمین نشسته ام
بعد رفتن تو ، ببیــن چقدر شکسته ام
از غمت بر آید ، از ســــینه آه ســـردم
بعد تو ای مــــادر ، ببین که کوه دردم
کِی رود ز یادم ، که ثانـی ، چه کرده در کوچه ها
کِی رود ز یادم،که داغت،بامن چه ها کرده چه ها
" کی رود ز یادم که دشمن هست تو را گرفته بود
کِی رود ز یادم ، که زینب دست تو را گرفته بود "
( مادرم ، مادرم رَفته ای از برم )(۲)
اِی همه صبر و قرارم(۲)
شعر:محمد مبشری
AUD-20220519-WA0332.opus
1.25M
به نام خدا
#پندیات
#ره_توشه_مجالس_ختم
#اجرا_استاد_حسینیان_مشهد_مقدس
«از اساتید گرامی کانال»
جهان در گردش است و عمر ماهم رو به پایان است
بخواهی یا نخواهی بر بشر اینگونه داستان است
بلی دنیا چو بوم است و بشر نقاش این هستی
کشد نقشی زاعمالش بد و خوب درکش آسان است
یکی عمری به میخانه به سر برده همیشه مست
یکی هم در پی روشنگری چون ماه تابان است
یکی در فکر تاراج است ندارد شرم از این کار
یکی هم فکر بیدار کردن خیل ضعیفان است
یکی دائم به مسجد سر به سجاده نهد از عشق
یکی هم دزد دین و مذهب خلق مثل شیطان است
یکی خون برادر ریزد از نفس فزون خواهش
یکی مثل ابوفاضل به یاری از شهیدان است
یکی گوید خدایی نیست زند بانگ خدایی را
یکی هم مثل موسی رهنمای خلق به یزدان است
یکی هم آبروی دیگران ریزد زخود خواهی
همی در فکر آزار واذیت های خوبان است
یکی مردانگی را وجه احسن میکند اجرا
یکی هتّاک وبی پروا چو شیطان جلد انسان است
خداوندا بکن یاری که باشم بندهٔ پاکت
تمام دغدغه این است بشر دائم به نسیان است
قسم خورده که گیرد از کفم ایمان من شیطان
مرا دریاب که ایمانم نشان تیر خسران است
گهی انسان زروی جهل شود چون بلعم باعور
زدست نفس اماره اسیر جرم و عصیان است
به هرجا زر کند جلوه رود اکثر زکف ایمان
چنان قارون شود انسان که لعن حق بر ایشان است
بیا تا مرگ چنگالش نینداخته به حلقومت
بکن توبه خداوندت محبّ بر پشیمان است
(صفا) هردم کند اقرار که باشد جرم او بسیار
ولی داند خدا بر بنده گان همواره رحمان
PTT-20220525-WA0261.opus
228.1K
به نام خدا
#در_سوگ_مادر
#ره_توشه_مجالس_ختم
خداحافظ خداحافظ مرو ای غمگسار من
خداحافظ خداحافظ مروای چشم زار من
خداحافظ خداحافظ امید و هستیم مادر
خداحافظ خداحافظ دلیل مستیم مادر
خداحافظ خداحافظ انیس ومونس و یارم
الا مادر الا مادر ، برایت زار و بیمارم
خداحافظ خداحافظ طبیب درد ، دریابم
ز داغ دوریت مادر ، بیا بنگر که بی تابم
خداحافظ خداحافظ خدا باشد نگهدارت
توکه بال سفر بستی،شود حُبِّ علی یارت
خدا حافظ الامادر،نظر کن بر دو چشم تر
زداغ هجرت ای مادر،زنم بر سینه وبر سر
عجب دردی عجب داغی،نشسته بردلم مادر
تمام هستیم مادر ، تویی آ ب و گِلَم مادر
شعر: رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
4_5773620520494827170.mp3
1.86M
#زمزمه_مشترک
#سالگرد_پدر_مادر_جوان،،،
یک ساله که ندیدم ،صورت دلـرباتو
دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو
یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت
یک ساله مهربونم،بستی رومن چشاتو
درد فراق سخته، این انتظار سخته
بدون تو،،،،،،،،،،،، شــبای تار سخــته،
امان امان ای دل ای دل ای دل
دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست
چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست
یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو
هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست
کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی
کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی
امان امان ای دل ای دل ای دل
.:
┈┈┅•﷽•┅┈┈
#پندیات
#ره_توشه_مجالس_ختم
( مگـــر نشنیــدی )
زندگی یکسره جنگ اســت ؛ مگــر نشـــنیدی
سهـــم دل تیر خــدنگ است ؛ مگـر نشنیــدی
روز و شب میگـذرد همچـــو نسیم سحـــری
وقت بر ما همـــه تنگ اســـت؛ مگر نشـنیدی
در مثـل مرگ وحــیات همه در چرخه ی عمر
قصــه ی شیشـه و سـنگ است؛ مگر نشنیدی
میخــوری ضربه گه از دوست گهی از دشمن
شـاهــدم ناله ی چنگ اســـت ؛ مگر نشنیدی
نا کجـا؛.. مقصـــد احســـاس بود! صـــبر نما
شـــیوه ی عقل درنگ اســـت ؛ مگر نشنیـدی
تکیـــه بر عقل و توکل اگــرت نیســت بدان
پای تدبـیـر تو لنـگ اســت؛ مگــــر نشنیــدی
سینه گــــر محـــرم اســـرار نباشــد بی شک
سهمش از عشـق شرنگ است ؛ مگر نشنـیدی
دل اگـــر اینـه ی صـــدق نباشــد دل نیسـت
سنـگـــی آلوده به زنگ اسـت؛ مگــر نشنیدی
وقت ان اســــت که در راه طـلب گام نهــیم
ســـالک راه زرنگ اســـت ؛ مگــــر نشنیــدی
مومـن از صــبغــه ی حق زینت و زیـور دارد
زینـــت نـور قسنـگ اســت ؛ مگـــر نشنیـدی
پاککـــن رنگ و ریا از دل فــــرزانه خـــــود
رنگ دنــیا همــه ننگ اســت ؛ مگــر نشنیدی
گوش کن پند( شقایق)که در این بحرعمیق
نفــس امــاره نهـنگ اســت ؛ مگــر نشنیـدی
شعر: استاد حمید رضازاده( شقایق)کرمان
۱
AUD-20220523-WA0108.m4a
3.7M
( مگـــر نشنیــدی )
زندگی یکسره جنگ اسـت ؛مگـر نشــنیدی
سهــم دل تیر خدنگ است ؛مگـر نشنیـدی
#شعر_استاد_حمید_رضا_زاده_کرمان
#اجرا_استاد_ابراهیم_پور_گیلان
#ره_توشه_مجالس_ختم
در غم برادر ☘☘☘☘☘
مناسب برای ختم برادر🍃🍃🍃🍃🍃
رفتی تو از دار فنا برادر برادر برادر
گشتی زجمع ما جدا برادر
ای شمع پر فروغ زندگانی
گا وازه عشق و صفا برادر
مانند گل پرپر شدی عزیزم
آتش زدی برقلب من برادر
با یاد تو گیرد دلم بهانه
هستن به هجرا مبتلا برادر
می ریزد از غم دیده گوهر ناب
کردی مرا غرق عزا برادر
من جون کنم با کودک یتیمت
کرده بپا شور ونوا برادر
گیرد سراغت را همیشه ازمن
آخر چه گویم از وفا برادر
عکس تورا بگرفته او در آغوش
بوسه زند عکس تو را برادر
برادار سر از خاک ای عزیزم.
سخن بگو باجمع ما برادر
گل میکنم پرپر کنار قبرت
ناله به درگاه خدا برادر
بیاد همه برادران آسمانی😭
شاعر و مداح کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
مناسب برای شب هفت پــــــــــــــــــــدر
خدایا بی سرو سامانم امشب اسیر درد بی پایانم امشب
ز دستم رفته بابای عزیزم بگرداب الم حیرانم امشب
پدر از هجر رویت بی قرارم
چو شمعی تا سحر گریانم امشب
شب شام غریبان تو باشد رود بر آسمان افغانم امشب
الا ای شمعها امشب بسوزید که من در آتشی سوزانم امشب
گلم را عاقبت از شاخه چیدند
چو بلبل زار و سر گردانم امشب
بود عکس تو بابا رو برویم گرفتار غم دورانم امشب
عجب شام غریبانی است امشب سرشک از غصه بردامانم امشب
بخوانم من نماز لیله الدفن برایت طالب غفرانم امشب
بیا بابا به بین بر سفره غم
ز هجران تو من مهمانم امشب
کجا یاد تو می گردد فراموش پریشان خاطر و نالانم امشب
نمانده طاعت و تاب و توانی گرفته غم تمام جانم امشب
بگو شیدا بیاد روی بابا
حدیث غصه را میخوانم امشب
💫💫💫💫💫
بجای شام غریبان شب هفت جایگزین کنید
#مادر
آهنگ:یامولادلم تنگ اومده
مادر بخدا،،،بی تودل من غمینه
غم هجرتو،،،با روح خستم اَجینه
جای خالیتو،،،میبینم واشک میریزم
رو لبم آهه،،،،سوزنده وآتشینه
مادرم ،،،دلم بیقراره
ازچشام،،،داره اشک میباره
ازوقتی تورفتی چشام دیگه خواب نداره
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
کاش بیای مادر،،،بازم بگیری دستامو
ازدل ببری،،،همه دردوغصه هامو
بی توزندگی،،،چنگی بدل نمیزنه
رنگ غم گرفت،،،بی توتموم دنیامو
مادرم ،،،،،،دنیاچه بیوفاست
زندگیم،،،بی توچه بی صفاست
بی تو این دل خستم،،،اسیرغصه هاست
🖤🖤🖤🖤🖤
#ختم_جوان
همه گل دامن گلشن نشانند
اخ من نشاندم گلم را در دل خاک
اخ گلم را ،نه دلم را خاک کردم
چو گل بهرش گریبان چاک کردم
اخ جوان بودی نه وقت رفتنت بود
اخ گلی بودی نه وقت چیدنت بود
گر چه من دیگر نمیبینم گل روی تو را
خاطراتت را در این غم خانه مهمان میکنم
قربون دل تو مادر که داغ جوان دیدی خیلی سخته بخدا اخه داغ جوان قلب پدرو مادر رو میشکنه
اما دلتو ببر کربلا اشکاتو امیخته کن با اشکای حسین ع
خورده زمین هی میگه پسرم
خواهم كه بوسه ات زنم، اما نمی شود
تحویل میگیری یانه؟
خواهم كه بوسه ات زنم، اما نمی شود
چرا؟آخه
جایی برای بوسه که پیدا نمیشود
خدا رحمت كنه مرحوم فلسفی رو این روضه ر
و ایشون می خوند:كه می گفت ابی عبدالله اومد بالا سرش، دید لحظات آخره، بچه اش داره دست و پا میزنه، گفت:یه بابا بگو، دید بچه نمی تونه، نگاه كرد دید یه لخته ی خون، راه گلوی علی رو بسته، ابی عبدالله دست كرد تو دهن علی، خون رو بیرون آورد، گفت:عزیزم:
لب را به هم بزن، نفسی زن که هیچ چیز
شیرینتر از شنیدن بابا نمیشود
بدون گریه نری، وای وای
ای پارهپارهتر ز دلِ پاره پارهام
گفتم بغل کنم بدنت را نمیشود
چیكار كردن، آی حسین.........یا صاحب الزمان(عج)، كنایه فهم ها:
باید کفن به وسعت یک دشت آورم
در یک کفن که پیکر تو جا نمیشود
هركاری كرد دید فایده نداره، چیكار كرد، بدن رو جمع كرد، خودش رو انداخت رو بدن علی، تنها روضه ای كه كربلا نمیشه خوند همین روضه است، نمی شه خوند چون مادرش طاقت نداره، تو داری یه چیزی میشنوی، من میگم این روضه به سه دلیل اینقدر عجیبه، اینقدر جگر سوزه، یه دلیلش اینه كه برا حسین سخت بود، حسین باباست، حسین این بچه رو بزرگ كرده، علی اكبر برا پدر هم پیغمبره، هم امیرالمؤمنینه، هم مادرش زهراست، این یه دلیل، دلیل دوم، خیلی سخته گفتنش، من فكر میكنم دلیل دیگه اش اینه، تا قبل مصیبت علی اكبر كسی جرأت نكرده بود این كار رو بكنه، بگم چه كاری، شب هشتمه، تا قبل روضه ی علی اكبر كسی جرأت نكرده بود این كار رو بكنه، اما وقتی علی اكبر افتاد رو زمین، حسین رسید، لشكر شروع كرد، هلهله كردن، همه می خندیدن، این خیلی سخته بخدا، حسین گریه می كرد، گفت:بابا پاشو، ببین دارن میخندن اینها، یه دلیل دیگه، دلیل سوم، تا قبل از روضه ی علی اكبر، این اتفاق نیوفتاده بود، اما مصیبت علی اكبر برا اولین بار این اتفاق افتاد، بگم چه اتفاقی، سادات داد بزنن، ضجه بزنن، وقتی علی اكبر، افتاد، حسین اومد، رو بدن افتاد، دیگه بلند نشد، دیدن زینب داره می دوه، وسط نامحرم ها، هی تو سرش میزنه، ای حسین........بگو نفست بگیره، ای حسین............بگو شاید نفس آخرت باشه، حسین...........
خیز و از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
زینبی كه هیچكی قد و بالاش رو ندید، بگو یا حسین...........
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#زمزمه_ جهت_ تدفین مادر
زمزمه مناسب تدفین
داری میری خدا نگهدارت
مسافرم دست علی یارت
دلم شده چند روزه بیمارت
خدا نگهدار
ببین دلم ز غصه صد چاکه
صدای نالمون تا افلاکه
«مادر»خوبمون زیر خاکه
خدا نگهدار
دارم برا تو روضه میخونم
این خونه میشه بی تو زندونم
همیشه چشم برا تو می مونم
خدا نگهدار
تموم باورم خدا حافظ
خدا حافظ مادر ، وعده و دیدار ما به قیامت.
فرزندان داغدا نمیدونم بودین بالا سر مادر یا نه؟
تموم باورم خدا حافظ
یگانه گوهرم خدا حافظ
عزیز مادرم خدا حافظ
خدا حافظ خداحافظ خداحافظ
#داغ جوان
اززبان پدرومادر
وصف جوان
گل سرخم گل زیباترینم
تورفتی ورخ تورونبینم
کجایی ای امیدوآرزویم
کشیدی پرعصای زنگی ام
امیدم بودکه درایام پیری
عصاباشی ودستم رابگیری
ندانستم ازاین دنیای فانی
عزیزم نورچشمم خیرندیدی
پریشونم پریشونم چوگریون
تورفتی وپدرزاروپریشون
تورفتی مادرت گریان ومحزون
سرقبرتوآیندبادلی خون
گذارندسربه روی قبرت ای داد
کنندناله به صدآه و به فریاد
الهی هیچ پدرمادری داغه اولادنبینه.داغه اولادکمرپدرومادرومیشکنه.حتماتواقوام دوستان.یکی رومیبینیدکه سرزنده وبلندوالاباشه.ولی بعدچندوقت اونومیبینید.ازدوستان میپرسید.فلانی روامروزدیدم.چه قدپیروشکسته شده.بهت میگن مگه نمیدونی آخه داغه جوون دیده
😭😭😭
داغ جوون ازهمه داغهاسراست
آفت جان پدرومادراست
داغه جوان یک شبه پیرت کند
شبیه صدساله زمین گیرت کند
اونی که داغه جوون ببینه.دوجادلش هوای جوونشومیکنه.یکی تنگ غروب.موقعی که میره ازخونه بیرون هم سن وسالهاودوستهاورفیقهای جوونشومیبینه.یکی هم جاییکه که اون همسن وسال ودوست ورفیق پسرش شب عروسیش باشه...اونجادیگه طاقت نداره😭😭😭😭😭
در فراق مادر
ای آدی دلده ازبر ننه م وای
صولدی گولشنده گولر ننه م وای
سن نیه تز بیزی باشدان آتدون
دهریده یوردی غملر ننه م وای
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
ای صولان گلشنین باغبانی
چوخ ایدردون آنا جانفشانی
نام نیکین جهاندا قالاندی
آدین اولدی سنون جاویدانی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
اولسه مادر دوشر ایوه صفادن
دویماروق دای ننه بیز نوادن
غرق اولوبلار نوایه اوشاقلار
تز گدوبسن آنا سن آرادن
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
هم اوزوم هم آنام ای عزیزان
همسر شاه مردانه قربان
ترک ایدوب تز جهانی او مادر
دهریده دورت گولی قالدی گریان
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
زینبین گیدی الدن آناسی
سینه ده واردی مسمار یاراسی
داغدار اولدی شاهه ولایت
عرش و فرشین اوجالدی نواسی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
ترک ایدوب دخت طاها جهانی
آغلادوب دهریده مرتضانی
دفن وکفنی گیجه اولدی یاران
اشگ وماتم دوتوب ماسوانی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
الده گوردی حسین یوخدی چاره
نصف شب گیدی زهرا مزاره
زینب وکلثوم آغلور غمینده
منزله چکدیلر اوندا قاره
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
دورت گولی دهریده قویدی گیتدی
غصدن گول کیمی صولدی گیتدی
دوقوز ایل اولدی همدم امامه
غصه و غم اونی یوردی گیتدی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
آغلادوب عرش وفرشی اومادر
یالقوز اولدی فراقینده حیدر
داغدار اولدی کلثوم وزینب
شمع تک یاندی دخت پیامبر
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
عرض قیلام من ای دخت طاها
فظلیده ای اولان مثل دریا
مهدیم چوخدی جرم و گناهیم
دوت الیمدن منیم جان مولا
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
﷽🍁
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
#نوحه _ختم _پدر
بابای مهربانم
نیروی جسم و جانم - بابای خوش بیانم - بابای جان فشانم
بابا تو بی ریایی بابا تو دل ربایی
تنها امید مایی بابای مهربانم
كاش می شد پدرم برگردد
گونه از بوسة او تر گردد
باز بینم رخ نیكویش را
شام هجران وی آخر گردد
كاش می آمد و غم ها می رفت
دیده سویش به تماشا می رفت
از دل خون و پریشان شده ام
دلهره ترس و تمنّا می رفت
كاش بابای ز جانم بهتر
می كشید دست نوازش بر سر
این تن خستة رنجور و نحیف
می نشانید به محبّت در بر
بابای مهربانم
بابا تو بی ریایی بابا تو دل ربایی
تنها امید مایی بابای مهربانم
كاش می شد كه بیاید از ره
بر شب تار بتابد چون مه
نور امّید بپاشَد در دل
دست ظالم نماید كوته
كاش یك بار دگر می دیدم
در رُخَش بارقة امیدم
دل به یُمن نگهش می آسود
غنچه از لعل لبش می چیدم
كاش بود و غم ما را می دید
نقش زنجیر به پا را می دید
با دلم از غم فردا می گفت
این همه شور و نوا را می دید
بابای مهربانم
بابا تو بی ریایی بابا تو دل ربایی
تنها امید مایی بابای مهربانم
كاش می آمد و پیشم می ماند
قصة مهر به گوشم می خواند
لشكر ماتم و اندوه و بلا
با نگاهی ز وجودم می راند
كاش بند غم دل وا می شد
دیده محو رخ بابا می شد
از پس ابر سیه می بارید
سینه چون پهنة دریا می شد
كاش آن رفته سفر می آمد
موسم غصّه به سر می آمد
تا نوازش كند این غنچة ناز
با دو صد بوسه ز در می آمد
بابای مهربانم
بابا تو بی ریایی بابا تو دل ربایی
تنها امید مایی بابای مهربانم
كاش غم ها همگی می رفتند
سایه های زندگی می رفتند
عشق و امّید پناهی می یافت
عقده های بندگی می رفتند
كاش می شد پدرم برگردد
گونه از بوسة او تر گردد
باز بینم رخ نیكویش را
شام هجران وی آخر گردد
سروری در غم و سوگ پدری
گوید از دغدغه های دختری
گوید از عشق و امید و آرزو
از دل خون و گل خون جگری
بابای مهربانم
شاعر : محمدرضا سروری
🖤🖤🖤🖤
#عجب_رسمیه_رسم_زمونه
#در_فراق_پدر_جوان
عجب رسمیه رسم زمونه
می میره اونی که مهربونه
همه میدونن یتیمی سخته
رفته ز دستم بابای خونه
کجاست اون باباجون صمیمی
عجب دردیه درد یتیمی
ای داد از این غم فریاازاین غم
دنبال بابا می گرده بچه
تو خونه وخیابون و کوچه
میگه به مادر کجاست باباجون
چرا نمیاد دلم که شد خون
با زبون میریزه احساسشو
می بوسه عکسِ گلِ یاسشو
با گریه میگه ، که بی بهونه
بیا بابا جون ، بازم به خونه
ای داد ازاین غم فریاد ازاین غم
خدا نیاره جوون بمیره
اون بابای مهربون بمیره
داغش میزنه آتیش دلا رو
میسوزونه دلِ دخترا رو
می زنه بر سر براش برادر
می خونه براش لالایی خواهر
لالا لالایــی عــزیــز بــرادر
چه سخته داغت برای مادر
ای داد از این غم فریاد ازاین غم
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#جوان
#پدر