#امام_حسین_علیه_السلام
#سیاهپوشان #محرم
خادم اهلبیت کمالی
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد
مارا برای بزم عزا انتخاب کرد
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
نام حسین بار دگر انقلاب کرد
دلشوره داشتم که نبینم محرمش
یکسال این فراق دلم را عذاب کرد
توبه شکسته ها همه گویند یاحسین
«ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد
از کودکی حسینیه دار محرممیم
این روسیاه را خودش عالیجناب کرد
هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت
اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد
گریه غبار سینه ی من داده شستشو
این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد
تفسیر دستگیریه او از رسول ترک
کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد
سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند
او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد
هرکس شنید ناله ی« حی علی العزا»
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد
آید به گوش ناله ی محزون فاطمه
مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد
ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب
صلی علی الحسین و صلی علی الغری🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ .....
پدر
میکشد آتشِ غم زبانه
میشود بی تو تاریک و خانه
چشمِ من شد چشمهیِ غم
رفتی و دل غرقِ ماتم
من ندارم تکیهگاهی
بی تو اِی بابا در عالم
در عزایت سوگوارم
سر به خاکت میگذارم
ای پدر جان /۴/
میشود بی تو غمخانه خانه
میماند هر سویش یک نشانه
گرمیِ کاشانهیِ ما
روشنیِ خانهیِ ما
در تبِ سختی و غمها
میشدی پروانهیِ ما
در عزایت گریه کردم
آشنا با داغ و دردم
ای پدر جان /۴/
مادر
قلبِ من خون شده از فراقت
عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت
یک بهارِ بی تو مادر
میرسد خاکم بر این سر
عیدِ امسالم ندارد
جز سیاهی رنگِ دیگر
بی تو کارم آه و زاریست
اشکِ غم از دیده جاریست
مادرم وای /۴/
ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز
روزگارم مکن تو غمانگیز
شیر و اشکِ تو سِرشتم
شد حسینی سرنوشتم
روضه رفتی گریه کردی
تا کنی اهلِ بهشتم
رویِ قبرِ ..... تو نوشتهَست
مزدِ صبرِ .... تو بهشت است
مادرم وای /۴/
اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است
از غمِ کربلا گریه کردهَست
گریه کرده بهرِ زینب
از غمِ مشک و تب و لب
میهِمانش کُن تو آقا
بر سرِ خوانِ خود امشب
جانِ زهرا جانِ مولا
کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما
یابنَ زهرا یاحسین جان /۴/
#مجلس_ختم #مادر #پدر #زمزمه #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ .....
پدر
میکشد آتشِ غم زبانه
میشود بی تو تاریک و خانه
چشمِ من شد چشمهیِ غم
رفتی و دل غرقِ ماتم
من ندارم تکیهگاهی
بی تو اِی بابا در عالم
در عزایت سوگوارم
سر به خاکت میگذارم
ای پدر جان /۴/
میشود بی تو غمخانه خانه
میماند هر سویش یک نشانه
گرمیِ کاشانهیِ ما
روشنیِ خانهیِ ما
در تبِ سختی و غمها
میشدی پروانهیِ ما
در عزایت گریه کردم
آشنا با داغ و دردم
ای پدر جان /۴/
مادر
قلبِ من خون شده از فراقت
عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت
یک بهارِ بی تو مادر
میرسد خاکم بر این سر
عیدِ امسالم ندارد
جز سیاهی رنگِ دیگر
بی تو کارم آه و زاریست
اشکِ غم از دیده جاریست
مادرم وای /۴/
ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز
روزگارم مکن تو غمانگیز
شیر و اشکِ تو سِرشتم
شد حسینی سرنوشتم
روضه رفتی گریه کردی
تا کنی اهلِ بهشتم
رویِ قبرِ ..... تو نوشتهَست
مزدِ صبرِ .... تو بهشت است
مادرم وای /۴/
اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است
از غمِ کربلا گریه کردهَست
گریه کرده بهرِ زینب
از غمِ مشک و تب و لب
میهِمانش کُن تو آقا
بر سرِ خوانِ خود امشب
جانِ زهرا جانِ مولا
کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما
یابنَ زهرا یاحسین جان /۴/
#مجلس_ختم #مادر #پدر #زمزمه #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ .....
پدر
میکشد آتشِ غم زبانه
میشود بی تو تاریک و خانه
چشمِ من شد چشمهیِ غم
رفتی و دل غرقِ ماتم
من ندارم تکیهگاهی
بی تو اِی بابا در عالم
در عزایت سوگوارم
سر به خاکت میگذارم
ای پدر جان /۴/
میشود بی تو غمخانه خانه
میماند هر سویش یک نشانه
گرمیِ کاشانهیِ ما
روشنیِ خانهیِ ما
در تبِ سختی و غمها
میشدی پروانهیِ ما
در عزایت گریه کردم
آشنا با داغ و دردم
ای پدر جان /۴/
مادر
قلبِ من خون شده از فراقت
عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت
یک بهارِ بی تو مادر
میرسد خاکم بر این سر
عیدِ امسالم ندارد
جز سیاهی رنگِ دیگر
بی تو کارم آه و زاریست
اشکِ غم از دیده جاریست
مادرم وای /۴/
ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز
روزگارم مکن تو غمانگیز
شیر و اشکِ تو سِرشتم
شد حسینی سرنوشتم
روضه رفتی گریه کردی
تا کنی اهلِ بهشتم
رویِ قبرِ ..... تو نوشتهَست
مزدِ صبرِ .... تو بهشت است
مادرم وای /۴/
اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است
از غمِ کربلا گریه کردهَست
گریه کرده بهرِ زینب
از غمِ مشک و تب و لب
میهِمانش کُن تو آقا
بر سرِ خوانِ خود امشب
جانِ زهرا جانِ مولا
کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما
یابنَ زهرا یاحسین جان /۴/
#مجلس_ختم #مادر #پدر #زمزمه #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ .....
پدر
میکشد آتشِ غم زبانه
میشود بی تو تاریک و خانه
چشمِ من شد چشمهیِ غم
رفتی و دل غرقِ ماتم
من ندارم تکیهگاهی
بی تو اِی بابا در عالم
در عزایت سوگوارم
سر به خاکت میگذارم
ای پدر جان /۴/
میشود بی تو غمخانه خانه
میماند هر سویش یک نشانه
گرمیِ کاشانهیِ ما
روشنیِ خانهیِ ما
در تبِ سختی و غمها
میشدی پروانهیِ ما
در عزایت گریه کردم
آشنا با داغ و دردم
ای پدر جان /۴/
مادر
قلبِ من خون شده از فراقت
عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت
یک بهارِ بی تو مادر
میرسد خاکم بر این سر
عیدِ امسالم ندارد
جز سیاهی رنگِ دیگر
بی تو کارم آه و زاریست
اشکِ غم از دیده جاریست
مادرم وای /۴/
ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز
روزگارم مکن تو غمانگیز
شیر و اشکِ تو سِرشتم
شد حسینی سرنوشتم
روضه رفتی گریه کردی
تا کنی اهلِ بهشتم
رویِ قبرِ ..... تو نوشتهَست
مزدِ صبرِ .... تو بهشت است
مادرم وای /۴/
اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است
از غمِ کربلا گریه کردهَست
گریه کرده بهرِ زینب
از غمِ مشک و تب و لب
میهِمانش کُن تو آقا
بر سرِ خوانِ خود امشب
جانِ زهرا جانِ مولا
کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما
یابنَ زهرا یاحسین جان /۴/
#مجلس_ختم #مادر #پدر #زمزمه #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی