eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
13.9هزار دنبال‌کننده
228 عکس
119 ویدیو
26 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 بنـالم بــا نـوای بــی نـوایی عـزیـز دُردانه ی بـابا کجایی الهی کاش آندم مرگ میمُرد نمـی افتـاد بیـن مـا جدایی تـو رفتـی عکستو در قاب کردم دلـم را از غمت بـی تـاب کردم من از باران چشمم خاک قبرت ز بس بـاریده ام سیـراب کردم سرشب تابه صبح تاشب دوباره بـرایت اَبــر چشمم اشـک بـاره نمی دانستم ایـن انـدازه داغت بــرایـم ای پسـر جــان درد داره سه پنج روزه به دام غم اسیرم غـم هجـر تــو را مـاتم بگیـرم توکه رفتی نخواهم زنده باشم دعـا کـن بـر سـر قبـرت بمیرم توکه رفتی دلم در تاب وتب شد نبودی مـادر تـو جان بـه لب شد چه شبهایی کـه بی تو ناله کردم برایم هفت شب هفتاد شب شد گلی پروردم عمـری دادم آبش بزرگش کرده ام با آب و تابش گلی که زحمتش راخودکشیدم اَجـل بگـرفته یکبـاره گـلابـش مو که داغ تو دیدوم چون ننالوم غم هجران کشیدوم چون ننالوم توکه رفتی شدم چون بیدمجنون مو کز غصه خمیدوم چون ننالوم از آن روزی کـه رفتی از کناروم بسان شمع سـوزان اشکباروم ندانستوم غمت اینگونه بـاشه که دیگرناله کردن گشته کاروم فشاندم از بصر اشک روان را قسم دادم خـدای مهـربان را الهـــی هیــچ بـابـایی نبینـد به عمرخود غم وداغ جوان را گلی گم کرده ام کزاونشان نیست گـل من در میان بوستان نیست خـداوندا مــرا صبـری عطـا کــن که داغی بدتر ازداغ جوان نیست نشد آخـر ببینم شـادی اش را در این ویـرانه ها آبادی اش را اَجل میدادمهلت کاش ای کاش ببینـم لحـظه ای دامادی ات را نشد آن وعده که دادی ببینم تو را من غرق در شادی ببینم نشد ای نازنینِ خفته در خاک تـو را در رَخت دامـادی ببینم؟ 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴          تِه بُوردی هوا وارش بِوارسّه لَلِه وای جــا نـالش بِـوارسّـه خبـر بِمـو ديگـه تِـره نَـويمّـه شب وروز مه دِتاچِش بِوارسّه خبـر ناگمـون مــره بَکُـوشته دِلّه دَکرده خون مره بَكوشته اگـه بَپِـرسینه چِتـى بَمـرده؟ بَوّين داغ جِوون مِره بَكوشته الهی هیچکه ناگمـون نَمیـره اُونى كه هَسّه مهربون نَميره اِسا كه وِنِه مَرگ ومیر دِواشه الهی هیچ خِنه جِـوون نَمیره 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
4_5886654868495537323.ogg
1.03M
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 الهی هیچکه رنگ غم نَوینه داغ جوون در این عالم نَوینه الهی هیچ جوون نَوّه کفن پوش وِنه چراغ عمر نَهووه خاموش الهی هیچ پِروماری در عالم نوینه شه نازنین جوونِ غم خبر بِمو که مه پسر بَمرده اَمه مَحْله شه تن سیو دَکرده تا بَدیمه پسره کار تمومه وِنه تابوت دنبال سینه زومه جوون شه پِروماره چِشِ سوعه جـوون وِشـون دلِ آرزوعـه جوون پِر وماره چشم و چراغه بَمیرم جـوون داغ گَـتی داغه تابوت سوار بَدیمه شه جوونّه کفن دَپـوشینه مـه پهلوونّه غم پسر چه بَد سوزنّه دِلّه ونـه داغ تـا اَبـد سـوزنّه دِلّه چتی تاب بیارم مرگِ پسر ره زیر خاک بوردنه پاره جگر ره پسر تا بَدیمه تابوت سواری دیگه مه کار بَهییه برمه زاری ته که بوردی پسر مره بکوشتی مه چراغِ آرزو ره دَکوشتی کجه بُوردی ته مه بهار بِلبِل چنه زود ته خِنه بَیّه زیـر گِل از غم ته مه دل در شوروشینه جان پسر مـه نـاله یاحسینه اگه من داغ شه پسر بَدیمه هیچکس ره خَنده خشحالی نَدیمه مرد و زن تسلیت بَوتنه مره بـا بِـرمه تعزیت بَـوتِنـه مـره مه جا همدردی هاکردنه همه اَمـان از دلِ حسیـنِ فـاطمه حسین تا بِرمه کرده خَنده زونه تاکه شه سر ره روشته طعنه زونه هر که داغ بَدیّه در شوروشینه دوای درد وشـون یـاحسینـه بنال«مداح»بنال که سخته این داغ الهی نشوعه هیچ کسِ سراغ 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
... 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 بی تونظربرهر گل وآلاله کردم،ای عزیزم توآمدی درخاطرمن ناله کردم،ای عزیزم دیدار رویت بوده اوج لذت من،وای ازاین غم رفتی ورفته دیگر ازتن قوت من،وای ازاین غم این درد و داغ ناگهانی آتشم زد پرپر شدنت در جوانی آتشم زد ای نازنین گل بودی وعمرت چوگل کم،ای دریغا دست خزان چیده تورادیگر زباغم،ای دریغا مادربقربانت که دیگر زیرخاکی، وای برمن رفتی ندیدی که قدم ازغصه شدخم،ای دریغا درد فراقت نازنینم آتشم زد(٢) غم گشته دیگر همنشینم (٢) مولاچه آمدبرسرت ازداغ اکبر,ای حسین جان آندم که میزدپیش چشمان توپرپر, ای حسین جان آندم که دیدی روی خاک جان کندنش را, من بمیرم مرگ خودت کردی طلب ازحی داور, ای حسین جان با ناله نالیدی که اکبر آتشم زد پیش نگاهم گشته پرپرآتشم زد : میتونیدبجای«ای پسرجان» اسم جوان متوفی روببرید. 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 کجایی ای اذان گـوی پیمبر؟ بـلالـم، ای بلنـدگـوی پیمـبر دلم خواهدبه گلبانگ اذانت بخـوانی نــام دلجـوی پیمـبر من آن مرغ شکسته پرو بالم پریشان خاطر و افسرده حالم بیـا بـه خـاطـر زهـرا اذان گـو دلـم تنـگ پـدر شـد ای بلالم الهـی فـاطمه دردت بـه جانم تو که ازاشک دیده ترشدی باز بمیرم چشم هایت گـود رفته تـو از دیـروز لاغـرتر شـدی باز دگـر شـد زنـدگی ام نــا مـرتب دلـم خواهد بمیرم، جان زینب زدست گریه هایت شکوه کردند کـه زهـرا روز نالد یا که در شب بـرای گـریه هـایت من بمیرم ز اشک بچه هایت من بمیرم چه شبهایی نخفتی ناله کردی بـرای نـاله هـایت مـن بمیـرم عزیزم تـا که از من رو گرفتی زجسم و جان من نیرو گرفتی خودم دیدم به وقت راه رفتن کمک از هـر دو تـا زانو گرفتی گل هیجده بهارم در جوانی چرا بگرفته ای رنگ خـزانی؟ دگـر تنهـاتر از اینـم مگردان بمان با من اگر که می توانی چرا با هر چه غصه خو گرفتی؟ چو پیران دست بر پهلو گرفتی مـدینه در حقت بـد کرد، زهرا چرا دیگر تـو از مـن رو گرفتی؟ تـو از مـن رو مگیر ای آفتابم سکوتت کرده دیگر دل کبابم تمام شهر با من قهر هستند تـو لااقـل بـده زهـرا جـوابم تـو را جـان پیمبـر کـن حـلالـم به زینب جانِ اطهر کـن حـلالم توراحق حسین حق حسن جان به اشک چشم حیدر کن حلالم فـــراق دیگـری را دیــد زینـب شب بـی مـادری را دیـد زینـب ازآن شب که علی سر زدبه دیوار غـم بــی یــاوری را دیــد زینـب علـی جـانم ز پیغمـبر شنیدم حسین من شهید دشنه گردد علی شب ها کنارش آب بگذار مبـادا کـه حسینم تشنه گردد 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 بنال ای نی دل ازغصه کبابه برای من خوشی دیگر سَرابه بنال ای نی که بانگت دلنشین است تَسّلای دلِ هردل غمین است چه غم می بارد ای نی ازصدایت بنال تا که شوم من همنوایت هرآنکس کز ازل درتو دمیده گمانم داغ جانسوزانه دیده بنال ای نی زسوزت دل بنالد دل ازدنیای بی حاصل بنالد توکه داری شکایت از جدایی بنال ای نی زدنیا، بی وفایی بنال ای نی که تیره گشته روزم بنال تامن هم ازسوزت بسوزم بنال ای نی که سنگین است حالم دریغا که دگر بشکسته بالم چرا ای نی تورا سوز گران است؟ مگردر سینه ات داغ جوان است؟ اگر من ناله دارم داغ دیدم گلی پرپر میان باغ دیدم گل من روح من بود جان من بود خودم دیدم گل من در کفن بود اگر بینی که زار و نا توانم گـرفتار غـم و داغ جـوانم اگر پیرم اگر افسرده هستم جوانی داشتم رفته ز دستم اگرمن سینه ای صدچاک دارم جوانِ نازنین در خاک دارم نه شب دارم نه روز ازاین مصیبت مسلمانان بُـوَد سنگین مصیبت چه دردی بدتر ازاین که ببینی لَحَد بر نعش فرزندت بچینی؟ تمـام آرزویـم بـود ای داد جوانم را کنم یک روز داماد تورفتی مادرت حسرت بدل ماند پدر در ماتمت پسر پسر خواند برادر خاک قبرت رابه سر ریخت زداغت خواهر ازدیده شرر ریخت اگرچه هر غمی«مداح»گران است ولـی جانسوزتر داغ جـوان است 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 کاش کـه رسم فـراق و غم نبود رسم گل چیدن دراین عالم نبود کاش می شد تا نبیند در جهان باغبانی باغ خود را در خزان کاش گل را رسم پژمردن نبود اتفاقی تلخ چون مُردن نبود باز هم پیک اجل داده خبر خبـر داغ جگـر سـوز پـدر غم جانسوز پدر را چه کنم؟ زده آتش به جگر را چه کنم؟ پدرم بوده مـرا نـور دو عین ذاکـر مخلص درگـاه حسین پـدر آن ذاکـر دلسوخته رفت بدل از غم شرر افروخته رفت پیر غلام اهل بیت آن پاکدل ای دریغـا رفته دیگر زیـر گِـل آن که تنها بود غمهایش حسین روضه ها و ذکر لبهایش حسین آن که عمری سوخته با روضه ها آتشی افروخته بـا روضه ها آن که عمری گفته قربان حسین در جنان گردیده مهمان حسین بچه های داغدیده و یتیم گشته اند در خانه ی ماتم مقیم ناله ی جانسوزشان شد سر بسر ای پدرجان ای پدرجان ای پدر ای پدرجان ازغمت دلخون شدیم از غم تو بی سر وسامون شدیم هیچ دانی بی تو برماچون گذشت روز وشب از دیدهٔ ماخون گذشت بی تو بابا خانه شد ماتمسرا شد بلند از هر طرف بانگ عزا سخت دلتنگت شدم بابای من آرزوی خوب فردا های من از غم تو شد نفس در سینه آه بر تن یاران همه رخت سیاه دسته دسته از برای تسلیت مرد و زن گفتند ما را تعزیت جملگی با اشک مان گریان شدند با غم و با دردمان حیران شدند کاش بودند این جماعت کربلا تا نمی شد زینب از غم مبتلا کاش در آن لحظهٔ پُر شوروشین می شـدند یـار یتیمان حسین کاش که در وقت پُر تاب وتبش می شدند از مهـر یـار زینبـش دختر زهرا سوی گودال رفت در بَرِ نعش حسین ازحال رفت کرده پنهان بغض واشک و آه را سوخته زین غم دل «مداح» را 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 کاش کـه رسم فـراق و غم نبود رسم گل چیدن دراین عالم نبود کاش می شد تا نبیند در جهان باغبانی باغ خود را در خزان کاش گل را رسم پژمردن نبود اتفاقی تلخ چون مُردن نبود باز هم پیک اجل داده خبر خبـر داغ جگـر سـوز پـدر غم جانسوز پدر را چه کنم؟ زده آتش به جگر را چه کنم؟ پدرم بوده مـرا نـور دو عین ذاکـر مخلص درگـاه حسین پـدر آن ذاکـر دلسوخته رفت بدل از غم شرر افروخته رفت پیر غلام اهل بیت آن پاکدل ای دریغـا رفته دیگر زیـر گِـل آن که تنها بود غمهایش حسین روضه ها و ذکر لبهایش حسین آن که عمری سوخته با روضه ها آتشی افروخته بـا روضه ها آن که عمری گفته قربان حسین در جنان گردیده مهمان حسین بچه های داغدیده و یتیم گشته اند در خانه ی ماتم مقیم ناله ی جانسوزشان شد سر بسر ای پدرجان ای پدرجان ای پدر ای پدرجان ازغمت دلخون شدیم از غم تو بی سر وسامون شدیم هیچ دانی بی تو برماچون گذشت روز وشب از دیدهٔ ماخون گذشت بی تو بابا خانه شد ماتمسرا شد بلند از هر طرف بانگ عزا سخت دلتنگت شدم بابای من آرزوی خوب فردا های من از غم تو شد نفس در سینه آه بر تن یاران همه رخت سیاه دسته دسته از برای تسلیت مرد و زن گفتند ما را تعزیت جملگی با اشک مان گریان شدند با غم و با دردمان حیران شدند کاش بودند این جماعت کربلا تا نمی شد زینب از غم مبتلا کاش در آن لحظهٔ پُر شوروشین می شـدند یـار یتیمان حسین کاش که در وقت پُر تاب وتبش می شدند از مهـر یـار زینبـش دختر زهرا سوی گودال رفت در بَرِ نعش حسین ازحال رفت کرده پنهان بغض واشک و آه را سوخته زین غم دل «مداح» را 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 خبر آمد ازآسمانم قمر رفت خبرآمده که ز دستم پسررفت خبر آمدو خاک عالم به سرشد خبر آمده مادرت بی پسر شد شنیدم که دیگر تورفتی زدستم همان لحظه تاکه شنیدم شکستم پسربی تودیگر چه سازم چسان با غم تو بسازم برایت بمیرم غمت کرده پیرم چگونه شود باورم ماتم تو مرامی کُشدای پسرجان غم تو عزیزم چودیدم تن تو کفن شد عزای توکه نه, روز مرگ من شد به داغ فراق تو آکنده باشم چگونه بدون تو من زنده باشم تو بودی همه بود وهستم چه زود رفته ای پس زدستم بهار وگل من بخون بلبل من همه بوده امید من شادی تو ببینم به تن رَخت دامادی تو دریغا همه آرزویم لگد شد بمیرم که جای تو زیر لحدشد تو را با چه خون دلی پروریدم دریغا وافسوس که خیری ندیدم دگر خاک غم بر سرم شد دگر مرگ تو باورم شد خزان شد بهارم شده گریه کارم حسین جان تودرکربلاچی کشیدی تو جان دادن اکبرت را که دیدی هماندم تو را تا که بابا صدا زد تومی دیدی واکبرت دست وپازد شنیدم که صیحه زدی گریه کردی تو دانی جوان مُرده دارد چه دردی تو رامضطرب دیده بودند به اشک تو خندیده بودند حسین ناگهانی شدی قد کمانی 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴 الهی هیچکه غم نصیب نهووه میون آشنا غریب نهووه غریبی درد بی درمونه مَردِم غریب دل همیشه خونه مَردِم مه غم چه چاره نبونه مه دل چه پاره نبونه چنه سخته هَسّه کس وکار نداری پِـر و مـار و خـواخر بـرار نـداری شما جان مارون، جان خواخرون رفیق و آشنا، پِـر و بـرارون جمع بَهووین تا غمخواری هاکنیم شه هموطن وِر زاری هاکنیم مه غم چه چاره نبونه            مه دل چه پاره نبونه بعین تا هاکنیم غریب نوازی الهی که خدا هم بَـوّه راضـی نَهوون فلانی یاور نداشته وِنه مجلس چه بِرمه کر نداشته غـریب آه و ناله شور و شینه کِمین غریب مثل امام حسینه نا کفن داشته نا تشییع جنازه وِنـه بَکـوشتـنِ غصـه درازه حسینِ تـنِ پیـرهن بَیّه غارت اون پیرهن بِیّـه کفن بَیّه غارت حسین میون گودال زوعه بال بال اَنّه بَزوعه بال بال بورده از حال ته از زینب چه خبر دارنی«مداح» داغ حسین وِنِسّه بِیّـه جـانکاه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
.. 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 ازآسمان عشقم دردا دگـر قمر رفت دیگر زخانه ی ما آن مهربان پدر رفت درداکه دیده بسته،آن ناخدای خسته کشتیِ آرزوهام دیگـر بـه گِل نشسته آمـال و آرزویم      غرور و آبرویم دیگر کجاپدرجان   گل رُخت ببویم ای دادازاین جدایی فریادازاین جدایی درداکه بعدازاین تا،دل گشته بیقرارت بـایدبرای دیدار، آیم سـر مزارت داغ توای پدرجان، بشکسته پروبالم حقـت ادا نکـردم، بنما دگـر حـلالم ای قدخمیده بابا  محنت کشیده بابا آسایشی بـه دنیا   هـرگز نـدیده بابا ای داداز این جدایی فریاد از این جدایی 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 رفتی ز دستم دلنوازم ، جان مادر ازداغ هجرت می گدازم، جان مادر دیگر شدم تنهای تنها ، ای دریغا بی روی ماه توچه سازم، جان مادر درد فراقت مادر من آتشم زد(۲) هجران تو شدباورمن آتشم زد(۲) درسینه دارم داغ هجران، جان مادر کرده اسیرم درد فقدان، جان مادر بی تو سرم بر زانوی غم، می گذارم بی مادری رانیست درمان،جان مادر بی مادری بی همزبانی،آتشم زد(2) رفته زدستم مهربانی،آتشم زد(2) 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ای ماه آسمون من،مادر مهربون من تاکه تورفتی ازبرم،به لب رسیده جون من تابه ابد توخونه مون جای توخالی میمونه قناریِ خوشبختی مون،دیگه غزل نمیخونه خدا حافظ مـادرم ای یـار صمیمی تو که رفتی برسرم شدخاک یتیمی دریغ وافسوس تامادر ازخونه میره دیگه خونه بی صفامیشه دل میگیره               مادرجان بهار آرزوی من، با رفتنت خزان شده درد ندیدنت دیگه. بلای جانمان شده دلم گرفته مادرم،بگوچه سازم ازغمت آتیش زده بجان من،درد فراق وماتمت تورفتی مادرخونه خیلی سوت وکوره بدون تو زندگیمون بی شوق وشوره عجب رسمی داره دنیای بی وفـایی چه سازم دیگرازاین هجران وجدایی                      مادرجان 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 غمت در باغ دل تا زد جوونه دلـم کـرده تـو را بـابـا بهونه دعـا کـردم بـا قلبی شکسته الهـی خـونه بـی بـابـا نمونه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بـه غیر از تو مرا همنفسی نیست مـرا جـز دیـدن تـو هـوسی نیست تـو کـه رفتـی از ایـن دنیا پـدرجان گمانم که دراین عالم کسی نیست 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 دلم بعداز توبا غم همنشینه عـزادار   غـم   تــو   نـازنیـنه الهی کاش می شد تا قیامت کسـی رنـگ غــم بـابـا نبیـنه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 عـزیـزان   داغ   بـابـا  درد  داره شـدم  گـر  نـاشکـیبا  درد  داره کـه میداندزهجرش چه کشیدم غمـش سـوزانده دل را درد داره 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
4_6012800291362050970.ogg
594.4K
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بنال ای دل بنال مه مار بمرده اَمـه چـراغ دلخشی دَمِـرده بنال ای دل بنالم با ته زار زار خله مه وسه عزیز بِیّه مه مار سه پنج روزه که مه دل دارنه نالش شه جان مار ور دِمه نواجش مه مهربون ننه ته غم بمیرم مه صفای خِنه ته غم بمیرم مره گَت هاکردی داشتی نداشتی اِسا بُوردی مه دلّه غم دِکاشتی ته صدا که اِمو خِنه ی میون دیگه مه غم و غصه بِیّه درمون دیگه شه خنه جان مار ندارمه گمونم دیگه روزگار ندارمه خنه ی گرمی گرمی جان ماره «مداح»مار که شونه دل بی قراره 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 تو که رفتی دلم کرده بهونه غمت درباغ سینه زد جوونه دعـا کـردم بـا قلبی شکسته الهـی خـونه بـی بـابـا نمونه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بـه غیر از تو مرا همنفسی نیست مـرا جـز دیـدن تـو هـوسی نیست تـو کـه رفتـی از ایـن دنیا پـدرجان گمانم که دراین عالم کسی نیست 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 دلم بعداز توبا غم همنشینه عـزادار   غـم   تــو   نـازنیـنه الهی کاش می شد تا قیامت کسـی رنـگ غــم بـابـا نبیـنه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 عـزیـزان   داغ   بـابـا  درد  داره دلــم شـد نـاشکـیبا  درد  داره کـه میداندزهجرش چه کشیدم غمـش سـوزانده دل را درد داره 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 چه رسمی داره این رسم زمونه ز مـا می گیره هـر کـه مهربونه اَمـان از داغ خواهر داغ خواهر غمش دل رابه آتش می کشونه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 دلم می سوزد از هجران خواهر الهـی کـه شـوم قـربـان خواهر تـو کـه رفتی صدای ناله ام شد کجایی جان خواهر جان خواهر 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 غم هجر تو خواهر کرده زارم از آن روزی که رفتی بی قرارم فـراق دوری ات را خواهر من مگـر تسکین دهـد پروردگارم 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
اشعارنغمه های سرخ: 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 خداجو،اهل سیم و زر نگردد ابـوجهل هـم خدابـاور نگردد از ایـن دنیـای فـانی ای بـرادر هر آنکس رفته دیگر بر نگردد 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 خداوند ناخوشی بـه کَس نداده طـراوت را بـه خـار و خس نداده به ما یکبار اذن زندگی داد هـر آنکس را که برده پس نداده 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 چه رسمی داره این رسم زمونه ز مـا می گیره هـر کـه مهربونه اَمـان از داغ خواهر داغ خواهر غمش دل رابه آتش می کشونه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 دلم می سوزد از هجران خواهر الهـی کـه شـوم قـربـان خواهر تـو کـه رفتی صدای ناله ام شد کجایی جان خواهر جان خواهر 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 غم هجر تو خواهر کرده زارم از آن روزی که رفتی بی قرارم فـراق دوری ات را خواهر من مگـر تسکین دهـد پروردگارم 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بنال ای دل بنالم با ته زار زار از داغ جـان مـار بَیمه عـزادار جان مار چشمه ی زلال اُوعه جـان مـار خنه ی چراغ سوعه از روزی که مـه جان مار بَمرده اَمـه خنـه چـراغ سـو دَمِــرده اون خنه دیگه بِک و بـو ندارنه مار که دَنیّه سِک و سو ندارنه مه جان مارِ مهربون بَمرده شه دل داشته داغ جوون بَمرده مه جان مار بَدیّه داغ جوون بَدیّه شِه پسر ره غرق درخون مِـه مارِ دسّه گل بَهییه پرپر با افتخار شیّه همه دوش سر تابوت پشت سر کرده ونگ وا گته اَمان از دل اُم لیـلا اُم لیلا شه جوون ره نَدیّه علی اکبر ره غرق خون نَدیّه مه جان مار بَدیّه شه جوونه شه جوون رشید و غرق خونّه ناله زوعه شه نورعینِ قروون من شه جان امام حسین قروون من ونه دل پر دردِ بلاره شه جوونّه بَدیّه پاره پاره بشنوسّمه حسین چِش پَلی پسرجان داعه بال بال زوعه علی بشنوسّمه وِنـه قد نَهییه راس حسین ره بَورده تا خیمه عباس بشنوسّمه شه سرره روشته زینب اون لحظه شه خده بکوشته زینب اگه داغ جوون اینجوره «مداح» چـی بَکشـیّه پـس ابـا عبـدالله 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
. ای دل از غم ناله کن با من هر دم ناله کن وامصیبت کـه خـزان شـد بهـارم ناله کـن از آسمانِ دلخوشی ام قمرم رفت دریغ وافسوس که زدستم پسرم رفت ماندم از درد فراقش چه کنم خم شد از بار مصیبت کمرم چه سنگینه داغ جوون و نور دیده حالا میدونم امام حسین چی کشیده اَمان ای دل وای اَمان ای دل «۲» وای امان ای دل وای امان ای دل وای کـجا رفتـی پسـرم میـوهٔ جـان ثمـرم بعدمرگت ای عزیز خاک غم شدبه سرم امیدم بوده روز شادی ات ببینم تو را در لباس دامادی ات ببینم رفتی وشیشه ی امیدم شکست کشتیِ آرزوهـام بـه گِل نشست بگو چه سازم بعد از این ای نازنینم پسر جـانم داغ غمت زد بـر زمینم اَمان ای دل وای اَمان ای دل «۲» وای امان ای دل وای امان ای دل وای .👇
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 دریغـا رفــت مـاه از آسمانم شده تـاریک دیگر آشیانم دریغا که ز خانه ام صفا رفت دگر آن مـادر بـی ادعـا رفت چراغ زنـدگانی بـود مادر شُکوه مهربانی بود مادر چه غمگین است وسخت ورنج آور غـروب آفتـاب عمـر مـادر نباشدمادر آن خانه خراب است بسان چشمهٔ خالی ز آب است خدایا مادر من مهربان بود مگومادر که اوچون جانِ جان بود به خانه ای که مادرنیست مردم درآن عشق و محبت می شود گم دریغا مـادر آن فـرشته ی پاک شده کاشانه اش در سینهٔ خاک عجب شد رسم گلچین زمونه که می گیره عزیزان را نشونه گـل زنـدگیِ مـا بـود مـادر که با تیر اَجل گردیده پرپر بنالم زین غم از افسرده حالی کجایی مـادرم جای تـو خالی؟ دلم گرچه زداغت سوخت مادر به جان من شرر افروخت مادر غمت مادر کجا و داغ زهرا کـه بُبریده اَمـان مـرتضی را چنـان کـردند بـا حیدر کـرار که می نالید وسر میزد به دیوار شبانه همسرش را غسل داد و شبانه در دل خاکش نهاد و بـه همـراه یتیمـانش شبـانه مـی آمد پیـش زهـرا مخفیانه فدای بغض و آه حسنینش نکردند گریه راحت زینبینش غم زهرا چه جانسوزاست وجانکاه که شرح آن نباشد کار «مداح» 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بنال ای دل بنالم با ته زار زار بَهیمه عزادارِ شه جان مار اَجل که مه جانِ مار ره بَورده شیرینیِ روزگار ره بَورده اگـر چـه جـان پِـر چراغ راهه وقت گرفتاری مار جان پناهه اسا چتی مه دل بَهیره قرار خنه که شومه دَنیه جان مار آ جان مار بَوین مه روزگار ره چِشِ اَسریِ جا شورمه مزار ره اِمه ته قبر سر زار زار نالمّه دل که بونه تنگ جان مار نالمّه نواجش دمه جان مار قروون شه جان مار غصه خوار قروون ته چادر پرچم حضرت زهرا الهی ته شفیع بَهووه فردا بَخون«مداح»هیچ کسی مار نبونه مثل مار هیچکه غصه خوار نبونه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
دریغـا رفــت مـاه از آسمانم شده تـاریک دیگر آشیانم دریغا که ز خانه ام صفا رفت دگر آن مـادر بـی ادعـا رفت چراغ زنـدگانی بـود مادر شُکوه مهربانی بود مادر چه غمگین است وسخت ورنج آور غـروب آفتـاب عمـر مـادر نباشدمادر آن خانه خراب است بسان چشمهٔ خالی ز آب است خدایا مادر من مهربان بود مگومادر که اوچون جانِ جان بود به خانه ای که مادرنیست مردم درآن عشق و محبت می شود گم دریغا مـادر آن فـرشته ی پاک شده کاشانه اش در سینهٔ خاک عجب شد رسم گلچین زمونه که می گیره عزیزان را نشونه گـل زنـدگیِ مـا بـود مـادر که با تیر اَجل گردیده پرپر بنالم زین غم از افسرده حالی کجایی مـادرم جای تـو خالی؟ دلم گرچه زداغت سوخت مادر به جان من شرر افروخت مادر غمت مادر کجا و داغ زهرا کـه بُبریده اَمـان مـرتضی را چنـان کـردند بـا حیدر کـرار که می نالید وسر میزد به دیوار شبانه همسرش را غسل داد و شبانه در دل خاکش نهاد و بـه همـراه یتیمـانش شبـانه مـی آمد پیـش زهـرا مخفیانه فدای بغض و آه حسنینش نکردند گریه راحت زینبینش غم زهرا چه جانسوزاست وجانکاه که شرح آن نباشد کار «مداح 🔸️شاعر
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 بنال ای دل بنالم با ته زار زار بَهیمه عزادارِ شه جان مار اَجل که مه جانِ مار ره بَورده شیرینیِ روزگار ره بَورده اگـر چـه جـان پِـر چراغ راهه وقت گرفتاری مار جان پناهه اسا چتی مه دل بَهیره قرار خنه که شومه دَنیه جان مار آ جان مار بَوین مه روزگار ره چِشِ اَسریِ جا شورمه مزار ره اِمه ته قبر سر زار زار نالمّه دل که بونه تنگ جان مار نالمّه نواجش دمه جان مار قروون شه جان مار غصه خوار قروون ته چادر پرچم حضرت زهرا الهی ته شفیع بَهووه فردا بَخون«مداح»هیچ کسی مار نبونه مثل مار هیچکه غصه خوار نبونه 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
1_10262621421.ogg
626.5K
خبر آمد ازآسمانم قمر رفت خبرآمده که ز دستم پسررفت خبر آمدو خاک عالم به سرشد خبر آمده مادرت بی پسر شد شنیدم که دیگر تورفتی زدستم همان لحظه تاکه شنیدم شکستم پسربی تودیگر چه سازم چسان با غم تو بسازم برایت بمیرم غمت کرده پیرم 😭😭 چگونه شود باورم ماتم تو مرامی کُشدای پسرجان غم تو عزیزم چودیدم تن تو کفن شد عزای توکه نه, روز مرگ من شد به داغ فراق تو آکنده باشم چگونه بدون تو من زنده باشم تو بودی همه بود وهستم چه زود رفته ای پس زدستم بهار وگل من بخون بلبل من 😭😭 همه بوده امید من شادی تو ببینم به تن رَخت دامادی تو دریغا همه آرزویم لگد شد بمیرم که جای تو زیر لحدشد تو را با چه خون دلی پروریدم دریغا وافسوس که خیری ندیدم دگر خاک غم بر سرم شد دگر مرگ تو باورم شد خزان شد بهارم شده گریه کارم 😭😭 حسین جان تودرکربلاچی کشیدی تو جان دادن اکبرت را که دیدی هماندم تو را تا که بابا صدا زد تومی دیدی واکبرت دست وپازد شنیدم که صیحه زدی گریه کردی تو دانی جوان مُرده دارد چه دردی تو رامضطرب دیده بودند به اشک تو خندیده بودند حسین ناگهانی شدی قد کمانی 😭😭😭😭