در فیروزه نگاهشان
هنوز آوازِ سبز زندگی جاری است
دستهایشان بسته شد امّا
دلهایشان تا آخرین قطره خون
نامِ بلند ایثار را فریاد زد ...
#غواصان_دریادل
#عملیات_کربلای_چهار
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
به دریا رسیدن
نصیب شهیدی است
که دلبستگی نزدِ ساحل ندارد ...
#غواصان
#عملیات_کربلای_چهار
#شهید_علیاصغر_جعفرزاده
#گردان_غواصی_لشکر19فجر
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
به دریا رسیدن نصیب شهیدی است که دلبستگی نزدِ ساحل ندارد ... #غواصان #عملیات_کربلای_چهار #شهید_عل
•
#شهید "علیاصغر جعفرزاده
#عشق_بازی_درآب_رابر_دنیا_ترجیح_داد!
💢یک روز حمید رایگان پیش من آمد و گفت تعدادی از همشهریانم را برای آموزش #غواصی به گردان آوردهام. بین آنها به جوان #لاغر اندامی اشاره کرد و گفت ایشان علیاصغر جعفرزاده است. برادرش نیز « شهید » شده است، با اصرار زیاد بر پدر و مادرش توانسته است در جبهه حضور پیدا کند. پدرش او را به دست من سپرده است. او نیز خیلی دوست داشت در گردان #غواصی باشد. حاجرسول او را جایی به کار بگیر که در خطر نباشد.
💢پس از گذشت مدتی، علی اصغر متوجه رفتار متفاوت من با او شد. او از خانوادهای متمکن بود. آمد پیش من و پیشنهاد رشوه داد. گفت حاجی شما اگر بگذارید من همراه بچهها دورههای آموزشی ببینم و جزو افراد خط شکن در شب عملیات باشم، مقداری از اقلام گردان را تهیه میکنم. من گفتم شما برو اقلام را بیاور، یک کاریش میکنیم. علیاصغر دو وانت پراز وسایل شنا همچون حوله و دمپایی و... به اضافه دو موکت و یک تلویزیون بهجبهه آورد.
🔶حالا او اصرار داشت که جلو برود، من هم میخواستم او را قانع کنم که وظیفهش در پشتیبانی واجبتر است. قبل از عملیات #کربلای۴، رزمندهها را به منطقهای بردیم. علی #اصغر خیلی اصرار کرد که او را ببریم و اشک میریخت. اما او برای پشیبانی در مقر گردان ماند.
🔶وقتی به منطقهی #عملیات رفتیم، دیدم علی اصغر خود را به رزمندهها رسانده است و در جمع آنان است. گفتم علی اصغر باید برگردی عقب، اما به قدری اصرار کرد و اشک ریخت که در نهایت مجبورم کرد در خط نگهش دارم. انگار خودش میدانست که این #عملیات لحظهی عروجش است. شب عملیات #کربلای۴، در تاریکی شب در آبهای #شلمچه تیری به او اصابت کرد و به شهادت رسید و ما حتی نتوانستیم پیکر او را به عقب بیاوریم و وقتی دو هفته بعد در عملیات #کربلای۵ از همین محور عمل کردیم، #پیکرش را یافتیم و به عقب آوردیم.
⚫️پدر شهید علی اصغر جعفرزاده برای ما تعریف میکرد:
وقتی علی #اصغر گفت میخواهم به جبهه بروم، گفتم برادرت تازه #شهید شده است. بیا اینجا در همین شهر کنار خودم کار کن. اصلا خودم یک زمین ۵۰۰ متری برایت میگیرم و طبق خواستهی خودت میسازم. بعد هر دختری را که خواستی برایت به خواستگاری میروم. هر وسیله نقلیه هم که خواستی بهت میدم. بالاتر از اینها اینقدر پول به تو میدهم که تو نیازی به کار کردن نداشته باشی و هرجای دنیا که خواستی بروی تفریح کنی. علی اصغر برگشت و به من گفت: #پدر جانم تو سعادت مرا میخواهی یا شقاوتم را؟ گفتم: خوب معلوم است که هر پدری سعادت فرزندش را میخواهد. گفت: پس پدر جان سعادت من در این است که به #جبهه بروم و در راه خدا شهید بشوم.
🌾🕊به نقل از : #حاجرسول نصیری
فرمانده #گردانغواصی #لشکر۱۹فجر فارس
#شهید_علیاصغر_جعفرزاده
#روحش_شاد_با_ذکرصلوات
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
قرار بود نیروها با #قایق بیایند و علاوه بر پشتیبانی از ما، خطهای بعدی را بشکنند. بعد از گرفتن خط او
#شما_در_آن_عملیات_ازناحیه_گردن_مجروح_شدید_بعداز_آن_چه_شد_چطوربه_عقب_برگشتید؟؟
🕊🌾🕊🌾🕊
💢ما حدود ساعت 10 و نیم شب به خط زده بودیم؛ آن شب بعداز #مجروح شدنم خودم را لابه لای #نیزار پنهان کردم تا روحیه بچهها به هم نریزد و از هوش رفتم. بعد از یکی دو ساعت (حوالی ساعت سه نیمه شب) به هوش آمدم؛ آقای #جامبزرگ که مجروح شده بود، گوشهای نشسته بود؛ وقتی من را دید گفت: «کی هستی؟» و وقتی من را شناخت، گفت «بیا پیش من». من که از شدت درد و #خونریزی نمیتوانستم راه بروم، خودم را به حالت سینه خیز به سمت وی کشاندم.
#جامبزرگ به #غواصان گفت به عقببرگردند و مجروحان را هم بهم ببندند و در آب بندازند؛ ما در دهانه #خلیج فارس یک تور بسته بودیم و بچهها را میتوانستیم از آب بگیریم که متأسفانه نشد.
آن شب هوا خیلی سرد بود؛ #جامبزرگ به غواصان دستور داد که سنگرهای #عراقیها را بگردند و اورکتها و پتوهای موجود را روی #زخمیها بکشند. پتوها را روی همه کشیدند؛ به جز من، چرا که به دلیل زخم عمیق ناحیه گردنم و بیهوش شدنهای پشت سر هم، فکر میکردند به #شهادت رسیدهام.
به هوش آمدم و به دستور حاج محسن (#جامبزرگ) قرار شد من به کمک و همراهی شهید علی منطقی و سید #حسین_معصومزاده به عقب برگردیم. آنها زیر بغلم را گرفتند و لب #آب دو فینپایم کردند تا خودم هم در بازگشت با فین زدن در شنا و عبور از #رودخانه کمک کنم.من که به دلیل اصابت تیر به گلویم نمیتوانستم حرف بزنم با ایماء و اشاره به آنها گفتم که حاج محسن را هم بیاورید؛ اما وقتی به سویش رفتند، او که #استخوانهای پایش شکسته بود، صدای فریادش بلند شد. حاج محسن به ما گفت: «بروید، من میام.»
⭕️من در آب به سختی حرکت میکردم. آب به درون زخمم میرفت و خون به همراه آب بیرون میزد. وضع بدی بود، هر دو همراهم نیز که #زخمی شده بودند مرتب به سمت غرب و شرق میرفتند. من میدیدم دارند به سمت مواضع عراقیها شنا میکنند؛ صدا هم نداشتم، با ایماء و اشاره و دست زدن روی #آب، آنها را صدا میزدم و میگفتم که سمت #دشمن نروید؛ خط آن طرف است.
آنها هم برمیگشتند، زیر #بغلم را میگرفتندو چند متری که در آب جلو میرفتیم، دوباره هر دو من را رها کرده و به سمت #غرب و شرق میرفتند و من باز روی آب میزدم که برگردند؛ تا اینکه #شهید منطقی باک یک قایق شکسته را در آب دید، آن را زیر #شکمم گذاشتند و به عقب برگشتیم.
اتفاقاً بعد از بازگشت به آنان گفتم: «چرا مرتب به سمت #شرق و غرب میرفتید؟» آنها هم پاسخ دادند: «حقیقتش این است که ما #زخمی و خسته بودیم و دیدیم تو هم داری شهید میشوی، ما هم رهایت میکردیم که خود را نجات دهیم؛ اما تا میرفتیم صدایت بلند میشد و ما هم در رودربایستی به دنبالت میآمدیم.»
🌷🌷🌷🌷
#پس_از_بهبود،_دوباره_به_منطقه_جنگی_برگشتید؟
💢حدود 20 تا 25 روز در بیمارستان شهید خلیلی شیراز و بیمارستان امام خمینی(ره) شهر #همدان بستری بودم و بعد از بهبود، دوباره به #جبهه بازگشتم.
🍀🍀🍀🍀🍀
#بعدازکربلای4،_درکدام_عملیاتها_حضور_داشتید؟
💢بعد از بهبود و برگشت به منطقه، در عملیات #کربلای8، در#شلمچه و کنار کانال ماهی حضور یافتم اما دیگر #غواص نبودم. بعد از آن هم به دلیل شهادت و #اسارت نیروها (البته بعد از بازگشت آزادهها متوجه شدیم که آنان اسیر شده بودند) باز در #همدان شروع به جذب و ساماندهی نیرو کردیم.
در آن زمان من به عنوان معاون طرح و عملیات لشکر #انصارالحسین(ع) تعیین شدم و در عملیاتهای برده هوش، مائوت عراق،#کربلای10 در حلبچه و مرصاد شرکت کردم.
🌹🌹🌹🌹
#تابه_حال_خاطراتتان_راجایی_بازگو_کردهاید؟
💢در شبهای خاطره #همدان چند باری خاطراتم را بیان کردم، اخیراً نیز شب دوم ماه رمضان و به مناسبت بازگشت شهدای #غواص، به همراه آقای #جامبزرگ در یکی از برنامههای صدا و سیمای استان #همدان حضور یافتم.
◾️علاوه بر این آقای #زجاجی از سوی حوزه هنری استانهمدان در حال ضبط #خاطرات بنده است که اکنون حدود چهار تا پنج ماه از آغاز آن میگذرد. در حال حاضر شانزدهمین جلسه مصاحبه ما به اتمام رسیده و تازه به ماجرای #کربلای4 و اعزام من به #بیمارستان رسیدهایم.
🕊🕊🕊🕊🕊
#به_عنوان_سؤال_پایانی،_نگاه_شما به بازگشت شهدای غواص به میهن چیست؟
شهدا آمدند تا ما را در آن #فضا نشان دهند و دریابیم کهآلودۀ دنیا نشویم.پیدا شدن شهدا با این تعداد زیاد،حال و هوای جامعه را دگرگون کرد و فضای دوران جنگ را به #خاطرمان آورد.
#پــــایـــان
باتشــکر از راوی عملیــات کربلای۴ #جانبازکریممطهری_فرماندهگردانغواصیجعفرطیار_همدان
🕊🌾
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این قصه مادریه که محسنش رو تو #کربلای۴ تو کانال #ماهی از دست داده😓
میگویند:
شوهرم گفت چقدر خودت رو این ور و اون ور می زنی؟
محسن افتاد تو آب ماهی ها #خوردنش
میگه ماهی اگه #طلا هم باشه من نمی خورمش . بچه من رو ماهیا خوردن...
من ماهی بخورم؟
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
🍂💔
#السلامعلیکیافاطمهالزهرا(س)بنترسولالله(ص)
السلامایمادرپهلوشکسته🥀
السلامایآخرشدرخوننشسته
رفقا فرداشب #فاطمیه است.
آماده هستید؟
یعنی میشه سوز دل امسالمون هم قبول بشه؟
باید کاری کنیم حضرت فاطمه(س) مارو بخره
مثل #حاجقاسم و همراهانش
مثل #شهیدفخریزاده و محافظانش
مثل شهدایی که مادری بودند و از پهلو تیر خوردند و به شهادت رسیدند
بنی فاطمه_اگه میشه نفس بزن7.mp3
8.03M
اگه میشه نفس بزن
اگه میشه دووم بیار😭
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از مطلع عشق خانواده 4020
حجاب زبانی در ارتباط با قرآن
متأسفانه ما حجاب زبانی داریم، حجاب لغوی داریم؛ این کمبود ماست. یعنی کمبود ملتهای غیر عرب است. کسانی که زبانشان عربی است، همینطور که قاری تلاوت میکند، اینها که نشستهاند، ولو نه بهصورت کامل، آن را میفهمند؛ بیان قرآن، بیان فصیح و بلیغ و خیلی والائی است و هرکسی جزئیات این بیان را نمیفهمد. بلاتشبیه مثل گلستان سعدی که انسان آن را مثلاً در جمعی بخواند. خوب، گلستان سعدی فارسیِ بلیغ است، مردم هم میفهمند؛ اما دقائق و جزئیاتش را فقط ادبا، اهل ذوق و اهل درک بالا میفهمند. حالا این را هزاران برابر بکنید. قرآن اینجوری است. دقائق و لطائف و جزئیات را ممکن است مستمعِ عربزبانِ معمولی نفهمد، اما بالاخره مفهوم این کلمات را میفهمد؛ لذا دلش رقیق میشود؛ لذا در شنیدن تلاوت قرآن اشک میریزد؛ چون موعظهی الهی را درک میکند. این حجابی است که ما داریم و قابل حل هم هست. نبادا کسی خیال کند حالا چه کار کنیم، نمیشود؛ نخیر، این کاملاً قابل حل است. بسیاری از کلمات و لغات قرآنی در زبان فارسی متداول ما تکرار شده است و ما میفهمیم.
بیانات در دیدار قاریان ۱۳۸۶/۶/۲۲،۱۳۸۶/۰۶/۲۲
#ما_و_قرآن
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄
غواصان "کربلای چهار" در اسارت و حالا پس از سالها
#شهیدگمنام✨
#حاج_قاسم_سلیمانی🥀
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄
⭕️ بايد زمستان باشد
اَروند رود باشد
غواص باشى
شب باشد
دستهايت بسته
و۳۰ سال بعد برگردی
تا بدانى كربلاى۴ يعنى چه!
صلواتى بفرستيم براى غواصان خمينى
که اسیر خاک نشدند و دل به دریا زدند.../
#کربلای_چهار
#مرد_میدان
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄
#وصیتنـــامه غواصان عملیات ڪربلاے چهار 📜
وصیت کردند که همدیگرو شفاعت کنند...❣
📆 تاریخ امضاها ۶۵/۱۰/۲ هست.
عملیاتی که در آن نیروهاے
پاک و رزمنده اے از دل یک روستا قریب به ۵۰ نفر پاے وصیتنامه ای را امضا میکنند📝
که از مجموع ۵۰ نفر حاضر در عملیات کربلاے چهار، از روستاے سورک ۸ تن
به شهادت🥀 و ۳۰ نفر به درجــه جانبازے رسیدند.
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄
از سیدمصطفی به ملت ایران :📞
مـا دستمـان
از این دنیا ڪوتاه است،
تا جایی ڪه شما می توانید
براے حفظ وحـــــدت و
سرافرازی حزبالله کوشش نمایید☝️
#شهیـدغواص
#سیدمصطفیخاتمیان🕊☘
#شهادتوالفجر۸🌱
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄
بـه افق " فاطمیه " نزدیک میشویم 😔
بـو کـن :
بـوی بـغـض
بـوی پـیـراهـن مـشـکـی
بـوی فــریــاد " یـا فاطمه سلام الله علیها "
کـم کـم شـمارش روز هـا بـه اتـمـام مـیـرسـد
دیـگـر نـزدیــک است ؛
" خبر از یک زن بیمار شود 😭
میمیرم ...😭
مادری دست به دیوار شود 😭
میمیرم ...😭
با زمین خوردن تو ...
بال و پرم میریزد ...
چادرت را نتکان ...
عرش بهم میریزد ...😭
" اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها🤲
🖤متانت حلاجیان🖤
🏴#فاطمیه🏴
#یـــٰافٰاطِمَــــةَالزَهْــــرٰا(س)🏴
@Karbala_1365🥀
●➼┅═❧═┅┅───┄