eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
872 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و اما مردانی که دیگر مثلشان نیست... ❣خوشا آنانکه که با عزت ز گیتی بساط خـویش برچیدند و رفتنـد ❣اسفند 1364 منطقه عملیاتی #والفجر8 عکاس : محمدرضا صفار خوش‌اقبال #قاب_ماندگار
🌸امام على عليه السلام: ✨نيرنگ زدن به كسى كه به تو اعتماد كرده، كفر است المَكرُ بمَنِ ائتَمنَكَ كُفرٌ 📚غررالحكم حدیث 1165
کشتی شکسته ایم ڪہ بےتاب مانده ایم آشفتہ در تلاطم گرداب مانده ایم رحمے ڪن اے اجل،ڪہ طواف حرم ڪنیم در حسرٺ زیارٺ #ارباب مانده ایم
#51روز_تا_اربعین_حسینی ❤️✨ ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است ✨❤️ راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است ❤️✨
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#51روز_تا_اربعین_حسینی ❤️✨ ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است ✨❤️ ر
( کربلا آماده ای ؟؟ ) کربلا اماده ای؟ فرزند زهرا میرسد، نور چشمان علی ، ارام دلها میرسد، میتوانی با محبت میزبانی اش کنی؟ با ابوفاضل ، علی اصغر و لیلا میرسد. رسم مهمانی بجا آور ،کمی آبش بده گرچه او دریا دل است و سوی دریا میرسد، من نمیدانم چه شد در روز عاشورا که او بانگ هل من ناصرش تا عرش اعلا میرسد، با دلی خونبار شد عازم به میدان بلا، ناله های دخترش تا قلب بابا میرسد، کاروانسالار او بعد از شهادت زینب است، خطبه هایش چون علی بر گوش دنیا میرسد. ❤️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدایی که بـا نردبان چوبی بـه آسمــان رسیدنـد ... شهیـدان : محمد محسنی سیدمرتضی حسینی آزاد موسی رمضان پور مهدی معلم کلایی سعید بخشی کیادهی #نردبان_شهادت #رزمندگان_لشکر۲۵ڪربلا
❣در این آشــوبِ شهـر #دلتنگی برای شما یک نعمت است . . . 🌷هدیه به روح پاک و مطهر شهـــدا #صلوات🌷
از چی بگم‌ برات...😔🌹
💥رضا سگ باز(!) یه لات بود تو مشهد... هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا(!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن.....!!! چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!! شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه..... شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …! رضا جا خورد!.... .... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد! تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟!!! اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. ... سر نماز، موقع قنوت صدای گریه اش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضارو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی... به نقل از کتاب "خاطرات 🌹
قبول نمیکنيد که ولي باور کنید دلتنگي آدمو از پا درمیاره :(
💢ثروت بیشتر، مسئولیت بیشتر ✅امام صادق(ع): هيچ گاه ثروت مردى زياد نشد، مگر اينكه حجّت نیز بر او بزرگ شد. پس، تا مى‌توانيد، اين حجّت را از خود دور كنيد. از ایشان پرسیدند: چگونه؟ امام صادق(ع)فرمودند: با برآوردن برادران خود از اموالتان. 📚الأمالي للطوسي، صفحه ۳۰۲
رفیق "شفیق"ت باشد و همیشه "همراه"ت!❤️ امام کاظم (علیه السلام): پيروان ما به چهار چيز نيازمندند: ... از جمله تسبيحى از #تربت مزار امام #حسين. آینه یادها، حدیث ۲۰۰۵۱۱
⚡️⚡️⚡️ #تلنگر... 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز بیشتراز دیروز دوستتان ‌دارم و فردا بیشتراز امروز و این ضعف من نیست قدرت شماست… 🌷شهیدان #عمادی #عبادی_نیا #منطقی #مرادی #جعفری و... گردان جعفرطیار #شهدای_غواص @Karbala_1365
🍂❤️ خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست...؟! 💔✨ 🌹#شهیدمحمدمختاران شهادت: #کربلای۴ 🌸..... @Karbala_1365
🍂 🌾 ۴🌾 🌾🌴حسن بسی خاسته 🌾...عراقی ها تقریبا به نزدیک خط رسیده بودند و بچه ها به دنباله لاوژاکتی بودند تا به آب بزنند و برگردند. نیروهای بازمانده دو گردان کربلا و جعفر با هم قاطی شده بودند و تقریباً نظمی برای عقب نشینی نداشتند. لاوژاکتی پیدا کرده و با چندتن از بچه ها از جمله از و قاسم ابراهیمی با پای برهنه راه افتادیم. ولی چه راه افتادنی...😔 عراقی ها با حرص و ولع خاصی تمامی سطح معبر را زیر آتش تیربار و آر پی جی گرفته بودند و صدای زوزه گلوله ها فضای اطراف معبر را می شکافت. مسافتی را در گل و لای طی کردیم که ناگهان سوزشی در کفِ پایم احساس کردم. پایم با اصابت به زخمی و خونین شده بود. یک لحظه ❣شهید عدنان فریدی فر که از شدت سرما به خود میلرزید و روی زمین نشسته بود نظرم را جلب کرد. بنده خدا حتی نداشت. کمی با او صحبت کردم و لاوژاکتی از میان گل و لای بیرون کشیده و تنش کردم. دستش را گرفتم و پا به پای هم معبر را آمدیم تا به جریان آب رسیدیم... 🍂
🌸امام صادق عليه السلام: ✨اگر توانستيد ناشناخته بمانيد، چنين كنيد؛ وقتى نزد خدا ستوده باشى نگران نباش كه مردم ستايشت نكنند و نگران نباش كه در نظرشان نكوهيده اى...
ڪم ڪم بساط #روضہ و #ماتم بیاورید آرے دگر #سیاهے و #پرچم بیاورید #مهدے سیاهپوش عزاے #محرم اسٺ #پیراهن #عزاے مرا هم بیاورید #ارباب🌹 #من_زنده‌ام_فقط_بہ_هواے #محرمٺ❣
#سلامی_به_مولا ❤️✨ خالقم قلب مرا وقف شما کرده و من خانه وقفی خود،از همه پس میگیرم ✨💚 تاسلامت نکنم زندگیم تعطیل ست باسلامی به شما اذن نفس میگیرم ❤️✨
💔 توی سرما یخ زدند و شهید شدند...! 🔹وقتی زمستون شد و توی پالتوی گرم و نرمت آروم زیر بارون و برف قدم میزنی و لذت میبری فقط... 🍃یادشون باش؛ همین...
💢 کاش وارد ایران میشد! گاهی وقتها میگم، کاش داعشِ وحشی با حمایت و سعودی ها وارد ایران میشد، کاش از مرز رد میشد و به و اصفهان میرسید. کاش ماشینهای سیاه داعش به و تهران میرسید. کاش در میدانها سر میبریدند، کودکان را به جرم شیعه بودن میکردند. بعد میدیدیم این جماعت غُرغُرو آیا لباس رزم میپوشیدن یا سگهایشان را بغل میکردند و با اولین پرواز دَر میرفتند. بعد میدیدیم این جماعت آیا درک میکردند و اقتدار نظامی یعنی چه؟ اینها همان کسانی هستند که زمان وقتی اولین هواپیمای بعثی به تهران رسید، تمام سرمایه خود را از ایران خارج کردند و رفتند که رفتند! و بعد جنگ برگشتند! اصلا تقصیر این بسیجی هاست، شما را چه به مقاومت، شما باید مثل مانند هجوم مغولها یا رضاشاه پهلوی از دشمن خارجی شکست میخوردید تا ایران شود بعد شعار جانم فدای ایران سر میدادید. تاریخ ثابت کرده است، هر بار ایران مورد هجوم قرار گرفته است، قبل از دشمن خارجی از ناحیه این جماعت آسیب دیده است.