🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرهچهارم
حدود هشت سال قبل، همراه مادر و برادرم و چند نفر از اعضای خانواده، در سفر اول به نجف رفتیم و اطراف حرم مکانی برای استراحت حتی در هتل ها و مدارس پیدا نمی شد و اطراف حرم سرگردان بودیم. صبح بعد از زیارت وارد مسیر پیاده روی شدیم و نمی دانستیم که خروجی های متعددی وجود دارد و از عمود ۱۱۰ به بعد همه مسیر ها یکی می شوند. به این معنی که از جاده اصلی کربلا به نجف و یا از سایر مسیرهای داخل شهر نجف و یا از سمت کمربندی طریق الحولی وارد مسیر اصلی می شوند و تعدادی هم از طریق حرم و صورة العشرین به مسیر اصلی می آیند و عده ای هم از طریق قبرستان وادی السلام حرکت می کنند و حتی از وادی السلام هم مسیرهای متفاوتی وجود دارد و اگر افراد متوجه نباشند و از همدیگر فاصله بگیرند همدیگر را گم می کنند.
وقتی وارد جاده شدیم حدود عمود ۳۳ سرگردان شدم و خانواده خودم را گم کردم. با توجه به اینکه در آن زمان خطوط تلفن همراه ایران به خوبی آنتن دهی نداشت و جمعیت ایرانی زیادی در پیاده روی اربعین حضور نداشت، از سیم کارتهای عراقی استفاده می کردیم و حتی با تماس تلفنی هم همدیگر را پیدا نمی کردیم، یک علت هم این بود که در شروع راه عمودهای متفاوتی از عمودهای جاده نجف کربلا وجود دارد و شماره ها تفاوت دارد. خلاصه اینکه تعدادی را پیدا کردیم و تعدادی را طول کشید تا پیدا کنیم و چند روز بعد هم عده دیگری را در کربلا پیدا کردیم. در عمود ۳۳ ایستادیم تا همه مجتمع بشویم. آن زمان مراسم اربعین در زمستان بود و هوا بشدت سرد بود و تعداد موکب ها هم به اندازه این روزها نبود.به هر حال چادری پیدا کردیم که کنارش چادر خانمها هم باشد. بعد از نماز مغرب و عشا پذیرایی کردند، اخوی بنده که مداح هستند زیارت عاشورا خواندند که باعث خوشحالی خدام عراقی شد
💚حب الحسین یجمعنا الی حب المهدی💚
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#اربعیـــن
#خاطراتمشّایه
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD