eitaa logo
واحد خواهران حسینیه اندیشه (کریمه ولایت)
113 دنبال‌کننده
395 عکس
150 ویدیو
130 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک «نامه» در امتداد شش «روایت» ••─━⊱✦صفحه دوم✦⊰━─•• ✅ پنج. اتحاد بت‌پرستان و یهودیان، دور تا دور مدینه را به بند کشیده بود و مسلمانان هم مجبور شده بودند خندق بکَنند. اما آن سنگ بزرگ، سد راه خندق شده بود و همه می‌دانستند که مثل همیشه اعجاز محمد است که راه را باز می‌کند. پیامبر تیشه را از سلمان گرفت و ضربه‌ می‌زد و سنگ خُرد می‌شد و می‌گفت: «با این ضربتم، گنج‌های کسری و قیصر بر [امّت]من گشوده شد.» «بعضی‌ها» هم او را مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «بخاطر محاصره حتی جرأت نداریم برای قضای حاجت از جای‌مان تکان بخوریم و آن‌وقت این مرد وعده‌ی فتح امپراطوری ایران و روم را می‌دهد.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅ شش. وضع سپاه مسلمین طوری بود که تن‌ش به لرزه افتاده بود و می‌خواست خودش به نقطه درگیری برود؛ هم در جنگ با روم و هم در جنگ با ایران. اما علی می‌دانست که هدف پیامبر با تدبیر خلیفه پیش نمی‌رود. آرمان نبیّ را فقط وصیّ می‌دانست که چطور باید محقق شود و خطبه خواند: «اگر خودت به جنگ بروی و کشته شوی، رشته تسبیح خواهد گسست و دشمن جسورتر خواهد شد و...» و با تدبیر پسر ابوطالب و در مقابل چشم همان‌هایی که پیامبر را مسخره می‌کردند، کاخ‌های مدائن و شام فتح شد. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅ «هیهات که ، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره‌گر صحنه‌های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده‌ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه‌وتنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت‌پرستی است، ادامه می‌دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‌ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می‌نمایند سلب خواهد کرد.» صحیفه امام ج20 ص 318 ❤️ تقدیم به سیّد خلق الله؛ نبیّ‌اکرم (ص) و تقدیم به پرابهّت و تقدیم به جمهوری اسلامیِ عزیزتر از جان؛ که وقتی دولت‌های اهل‌تسنن و امپراطوری عثمانی پس از هزارسال مقابله با کفر و شرک، بالاخره پرچم دفاع از اسلام را کنار گذاشتند، علَمِ حفاظت از امت اسلامی در برابر بت‌پرستی جدید و جاهلیت مدرن را برافراشت و با شجاعت نواب عام حضرت ولی‌عصر(عج)، آرمان‌های بعثت در شکستن هیمنه‌ی ابرقدرت‌های مادی را زنده کرد و امروز بخش عظیمی از «معادلات سیاسی» و روابط قدرت جهانی را به نفع امتِ پیامبراکرم به هم‌ریخته است و در ادامه لاجرم به این نتیجه خواهد رسید که ناکارآمدی‌ها و ناهنجاری‌های امروزش تنها با ادامه این راه یعنی شکستنِ «معادلات فرهنگی و اقتصادیِ» کفار ممکن خواهد شد. ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری @HossiniehAndisheh
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• 🔅مَرد است و شغلش🔅 ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅از قدیم گفته‌اند: «کلّ رجل و ضَیعته» یا همان «مَرد است و شغلش». حرف درستی هم زده‌اند چون آدم‌های معمولی این‌قدر توی کار‌شان غرق می‌شوند که هویت‌شان را از شغل‌شان می‌گیرند. ولی آدم‌های بزرگ فرق دارند و هویت‌شان را به جاهای بالاتری گره می‌زنند و اسیر شغل و حرفه و تخصصی که دارند، نمی‌شوند. مثلاً؟ مثلاً یک فیزیک‌دان کارکشته و نخبه را تصور کنید که بگوید: « فیزیک همان هستی‌شناسی است و امروز در برابر سوالات بنیادی به بن‌بست مطلق رسیده» و به ما که از نظراتش لذت برده‌ایم، خیره شود و ادامه بدهد: «و مدلی برای توجیه پدیده‌های قابل توجه ندارد» و در مقابل نگاه‌های متعجب ما که از تعداد زیاد محافظانش حیرت کرده‌ایم، جلوتر برود: «کوانتوم دچار تناقضات درونیِ زیادی است». بعد به این‌ گزاره‌ها اکتفا نکند و به دنبال پاسخ جایگزین بگردد و مهمتر این‌که پاسخش را از اسلام بخواهد و با احترام، منطق و فلسفه رایج در حوزه‌ها را بخواند و بعد با صراحت و شجاعت، در کارآمدی آنها برای جهت‌دهی به علوم پایه تردید کند و در این وضعیت، وقتی از مبنایی جدید خبردار شود که مدت‌هاست به این خلأ پی برده _ و برای امتداد فلسفه اسلامی در تحقیقات کاربردی، دست به تغییر و تحول در فلسفه صدرایی زده _ پیگیر آن مبنا شود و با شجاعت و حرّیت و بدون پای‌بندی به تشریفات مرسوم، از آن حمایت کند و... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅گفتم یک فیزیک‌دان کارکشته و نخبه را تصور کنید اما نه این‌که همچین آدمی ساخته تصوّر من و شما باشد. این شخص، واقعیتی بود به نام «محسن فخری‌زاده» که انقلاب او را ساخته بود و بخاطر همین، هویتی جز نداشت. یعنی با اینکه شغل و تخصصش فیزیک بود اما از موضع انقلاب می‌خواست مرزهای فیزیک را بشکند. پس خیلی سریع و راحت جوش خورد با مباحث «مرحوم استاد علامه حسینی‌الهاشمی» که هویتی جز انقلاب نداشت و سالها پیش به این نتیجه رسیده بود که برای حفظ انقلاب باید تغییرات اساسی در هویت علمی حوزه و دانشگاه ایجاد کرد... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅وقتی حرف‌هایش را شنیدم، انگار با اولین آشنا شده بودم که نه فقط سوال‌های بزرگ داشت بلکه حاضر بود برای پاسخ سوالهایش، ریسک‌های بزرگ بکند و مسحور و منحصر به هویت حوزوی و دانشگاهی نشود و نیاز واقعی انقلاب را در نظر بگیرد... فامیلش را حفظ نشدم اما می‌دانستم کاری که چند ماهی است در «حسینیه اندیشه» با موضوع «نقائص منطق صوری در عرصه تمدن‌سازی» درگیرش هستیم، به سفارش یک دانشمند شجاع است. عصر جمعه بود که وقتی شروع به خواندن خبرها کردم، بالاخره فامیلش را یاد گرفتم... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ✅از قدیم گفته‌اند «کل رجل و ضیعته»؛ آقای فخری‌زاده! اشتغال به «انقلابی‌گری واقعی در میدان علم» عاقبتی جز شغل شریف شهادت ندارد؛ یعنی همان «مَرد است و شغلش».... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• @msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• 🔅یادی از ولی‌عصر؛ در تعقیبات نماز عصر🔅 ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ♦️بعضی نماز «عصر»ها هم هست که یاد شما می‌افتم. نمی‌دانم شاید دنبال بهانه می گردم یا شاید چون ذهنم از کلمه «عصر» می‌پَرد به سوره «عصر» و تفسیر امام از آن: «و العصر: عصر خروج القائم». بعد وقتی پیرمرد خوش‌لحن مسجدمان، تعقیبات نماز عصر را زمزمه می‌کند و «اللهم انی اعوذ بک... من قلب لایخشع...» می‌گوید و از قلب نرم‌نشده و بی‌خشوع به خدا پناه می‌برد، دوباره یاد شما می‌افتم. نمی‌دانم شاید دنبال بهانه می‌گردم یا شاید چون یاد نهیب خدا به قلب‌های نرم‌نشده و بی‌خشوع می‌افتم: «أ لم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکرالله...آیا وقتش نرسیده که قلب مومنین نرم و فروتن شود؟» و بعد به قلب‌های نرم نشده هشدار می‌دهد که نکند سخت و سنگی شوند: «و لایکونوا کالذین اوتوا الکتاب فطال علیهم الامد فقست قلوبهم... وقتش نرسیده که مومنین [عوض شوند] و شبیه اهل کتاب نباشند؛ مثل کسانی نباشند که زمان برای آنها طولانی شد و قلب‌های‌شان سخت شد؟» و دوباره تفسیر امام صادق، ذهن مفسّرین را به نور شما روشن می‌کند: «این آیه، درباره اهالی عصر غیبت است و زمان طولانی در اینجا، زمان غیبت است.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ♦️اللهم انی اعوذ بک من قلب لایخشع... پناه بر خدا از قلب نرم‌نشده‌ی من که در این دوران طولانی، به نبودنِ شما عادت کرده و روی روال جلو می‌رود و به دنبال زندگی باثبات است و دارد سخت و سنگی می‌شود. الم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم.... وقتش نرسیده که قلبم با یاد شما نرم شود و از نبودن شما بگیرد و بسوزد و زمان طولانی و محیط ظلمانی را به هم بریزد و بر دنیای بدون امام بشورد؟ اصلا بر فرض که قلب من نرم شود؛ در دنیایی که قلب‌ها را به هر چیزی غیر از شما گره می‌زنند، چه کاری از یک قلب سوخته بر می‌آید؟ مگر شما نگفتید تمام‌شدنِ این دوران طولانی، به «اجتماعٍ من القلوب» وابسته است و با «قلب‌های مجتمع‌شده بر وفای به عهد» است که برمی‌گردید؟! اصلاً می‌شود قلبی که صاحبش عُرضه‌ی ساختنِ «اجتماع من القلوب» ندارد، نرم‌شده و سوخته حساب کرد؟! اگر کفار و منافقین کلی دَم و دستگاه درست کرده‌اند و جهان را به سمت خودشان کشیده‌اند و قلب‌ها را سخت و سنگی کرده‌اند و حتی از بین مومنین هم یار گرفته‌اند، ما نباید برای جمع‌کردنِ قلب‌های سوخته و همدلی و همفکری و همکاری‌شان دَم و دستگاه بسازیم و تدبیر و طراحی و هماهنگی و محاسبه داشته باشیم؟! کاش روزی امشب ما شرح‌صدری باشد که قلب ما را تا حدّ ساختنِ «اجتماع من القلوب» نرم کند... کاش سفارش ما را بکنید تا آن دعایی که نائب خاص‌تان برای دوران غیبت به ما یاد داد، در حق‌مان اجابت کنند: لَیّن قلبی لولیّ امرک... قلب مرا نرم کن در برابر ولیّ‌امرت... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ♦️تقدیم به قلب سوخته‌ی کبیر که در فراق شما، آتش به جان دنیاپرستان انداخت و برای عُشاق‌تان، همدلی ایمانی و قدرت الهی ساخت و منتظر شعله‌های بعدی است که باید به دست ما در خرمن دشمن برافروخته شود؛ مردی که به ما یاد داد: «حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود» و انگار سوز دلش را در این جمله ریخته است: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• ♦️خبر بزرگ♦️ 🔹«ابن بابویه» از امام باقر نقل کرده که خواندن سوره‌ی «صاد» در شب‌های جمعه چه فضیلت‌هایی دارد. همان «صاد»ی که بنا به نقل «کلینی» از امام صادق، چشمه‌ای در ستون راست عرش است و وقتی پیامبر به معراج رفت، به او گفته شد: به «صاد» نزدیک شو و از آن وضو بگیر و آن موقع بود که نماز پیامبر در معراج شروع شد. همان معراجی که خدا در آن، با گویشی مثل گویش علی، با پیامبرش حرف می‌زد. همان «علی» ای که اتفاقا خدا در سوره «صاد» از او صحبت کرده: «قل هو نبأ عظیم انتم عنه معرضون... بگو او خبری بزرگ است که شما از او روی‌گردانید» همان خبر بزرگی که در نجف روبروی ایوانش می‌ایستیم و زیارتی را که نقلش کرده، می‌خوانیم: السلام علیک ایها النبأ العظیم... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔹طبیعی هم هست. در میان سیل امّت‌هایی که به پیروی از «ائمه نار» به سوی دنیا و لذاتش می‌دوَند و کفرآلود یا نفاق‌زده در سرابی از تاریکی غوطه‌ورند، وقتی مردی پیدا می‌شود که به تنهایی در مقابل امواجی به بزرگیِ جوامع می‌ایستد و در دفاع از خداپرستی، یک‌تنه به میانه‌ی این سیل می‌زند و استوار و متین به سمت آخرت می‌رود و نور به مرداب ظلمات می‌پاشد، تصادم‌ها و تقابل‌ها قطعی می‌شود و در وسط همین درگیری‌هاست که «خبرهای بزرگ» تولید می‌شود. علی همان خبر بزرگ است که از شمشیر تا سکوتش و از خشم تا بردباری‌اش، آبروی دشمنانش را برده و قدرت الهی را به رخ کشیده و قلب‌ها را ذوب کرده و تا آخر تاریخ، خبرسازِ عرصه‌ی درگیری دنیاپرستان با آخرت‌گرایان شده است... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔹انگار مرام «خبرسازی» است و این مرام حتی در غیبت فرزندانش نباید تعطیل شود. اصلاً «نیابت عامّه» را برای همین گذاشته‌اند که در مقابل قدرت‌های مادی قد علم کند و با قوّت ایمان و ظرافت فقاهتش، قدرت برای مومنین به ارمغان بیاورد و برای خداپرستی سنگر درست کند و با اقتدار مظلومانه‌ی توحید در مقابل ابهت طغیان‌گران، خبر بسازد و این‌طور، برترین قدرت جهان را به بشریتِ عاشق قدرت نشان دهد... ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔹 مثل چی؟ مثل انقلاب خمینی که با دست خالی پیروز شد و با وجود این‌که همه ابرقدرت‌ها برای نابودی‌اش ائتلاف کرده‌اند، با ماندگاری‌اش، ابهت بت‌پرستی مدرن را شکسته و فرمول‌های کنترل مادّی را به باد داده و خبرسازی کرده و با تولید جرأت روحی در جهان اسلام، زلزله‌ای در منطقه مسلمین به راه انداخته و حتی صدای توحید را تا فرسنگ‌ها دورتر به وجدان بشریت رسانده؛ آنجا که مبلغ شیعه در برزیل (مهد مسیحیت کاتولیک) از نماینده پاپ شنید که با پیروزی‌های ایران خوشحال می‌شود و از شکست‌هایش ناراحت و با تعجب گفت: «ما مسلمانان که رقیب دین شما هستیم» و پاسخ شنید: «شما به خداپرستی و دین‌داری آبرو دادید و آبروی شما، آبروی ماست.» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔹به یاد کبیر که هنوز هم از فراز دهه‌ها فراق، عظمتش قلب‌مان را گرم می‌کند و خبر می‌سازد و ما را به یاد قدرت خدا می‌اندازد و به یاد شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که آینه‌ای از یقین پولادینِ عزیز برای دفاع از حیثیت توحید و موحدین در سراسر خاورمیانه بود و با فرماندهی بی‌نظیرش و تشییع جنازه‌ی حیرت‌آورش، خبر بزرگ روزگار ما شد و به یاد مرحوم استاد که از خبرهای بزرگ بعدی حرف می‌زد: «شدّتی که هیتلر برای دنیاخواهی و کشورگشایی داشت، باعث شد که محاسبات موجود برای ساخت بمب را کافی نبیند و سفارش بمب جدیدی را بدهد که منجر به ساخت بمب اتم شد. بر عکس آن، شدّت آقای خمینی هم در آخرت‌خواهی تا حدّی است که محاسبات موجود حوزه و دانشگاه نه تنها به درد اداره انقلابش نمی‌خورد؛ که موجب هرج و مرج و ناهنجاری در روند انقلاب می‌شود. عمل ایشان به نحوی است که سفارش تولید علوم جدید برای اداره کشور می‌دهد...» ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: سروش sapp.ir/msnote ایتا Eitaa.com/msnote بله https://ble.im/msnote تلگرام https://t.me/msnote
🔆 چالش عبادت‌های گل‌وبلبلی 🔆 🔹بغضی کنیم و اشکی بریزیم و حالی ببریم و دل‌مان سبک شود و بخشیده شویم و خلاص؛ این شاید اوج تحویل‌گرفتن و عزّت‌تپان‌کردن و احترامی باشد که خرجِ دعاها می‌کنیم. اما بعید است که خدا همچین عبادت‌های گل‌وبلبلی را برای‌مان پسندیده باشد. 📖 همان اوائلِ اعمال ماه رمضان در مفاتیح، دعای حجّ است که هر روز این فرازش حسابی به چشم می‌آید: «اسألک أن تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک... از تو درخواست می‌کنم که به وسیله‌ی من دشمنان خودت و دشمنان پیامبرت را به قتل رسانی» و این تازه غیر از دعای هر شبی است که در آن، لیله‌القدر را با حجّ و شهادت گره زده‌اند: «و لیله‌القدر و حج بیتک الحرام و قتلاً فی سبیلک فوفّق لنا» و در شب قدر ـ که قلب ماه رمضان است ـ گفته‌اند باید با شهداء همراه شویم: «اسألک... أن تجعل... روحی مع الشهداء» تا روح‌مان در کنار کسانی قرار گیرد که روح‌شان برای دفاع از اسلام پَر زده. از آن طرف، اختتامیه‌ی «افتتاح» را با «وانصرنا به علی عدوّک و عدوّنا» آذین بسته‌اند و پایان ماه مبارک و دهه‌ی آخرش را به دعای «یا ملیّن الحدید لداود» پیوند زده‌اند و ما را یاد آهنی انداخته‌اند که خدا برای داود نرم کرد تا پیامبرش هر روز یک زره برای جنگ بسازد. آن دعای هر روز را هم که کار را تمام کرده و در رمضانِ رحمت و مغفرت، خشم هر روزه‌ی خدا را برای دشمنان رسولش خواسته: «یا رب محمد اغضب الیوم لمحمد و لابرار عترته و اقتل اعدائهم بددا و احصهم عددا و لا تدع علی ظهر الارض منهم احدا... ای پروردگار محمد؛ همین امروز به خاطر او و خاندان پاکش غضب کن و دشمنان‌شان را در پریشانی و پراکندگی بکش و آنان را یک به یک بشمار و بر روی زمین احدی از آنان را باقی نگذار»... 🔸معلوم نیست کی بتوانیم از عبادت‌های گل‌وبلبلی‌مان دربیاییم و با دعاها قلب را طوری صیقل دهیم که سرش را از برف دربیاورد و به جنگ بین کفر و ایمان نگاه کند و باورش شود این یک دعوای حقیقی است که بخاطر عمق عناد و غلظتِ غیظ دشمن، به کلّی سرباز و افسر و فرمانده احتیاج دارد و با رمضان طوری هوای نفس را بسوزانیم که دل‌مان دل‌دل نکند و به خط بزند و وارد معرکه شود و آبرو یا فکر یا مال یا جان یا هویتش را خرجِ «قدرت اسلام» کند. 🔹این شب جمعه‌ای، باز خدا روح‌الله و شمّ فقاهتِ دشمن‌شناس و ابرقدرت‌سوزش را غرق انوارِ ساکن کربلا کند که رمضان‌مان را با فریاد بر سر کفّار حربی ترکیب کرد و مسلمین را به یاد پیامبری انداخت که فرمانده‌ی بیست و چند جنگ بود و در کتابش، سوالی پرسیده که محک ایمان و دین‌داری را جلوی چشم و دل‌مان قرار می‌دهد: ـ أم حسبتم أن تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین...؟!؟ آیا گمان میکنید که وارد بهشت می‌شوید در حالی‌که خدا مجاهدان و صابران را از میان شما مشخص نکرده باشد؟! ❤️ تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه شب های جمعه، و فرمانده نیروی قدس حاج قاسم ✍️ حجت الاسلام محمدصادق حیدری https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔆در امتداد «سوره ص»، «نبأ عظیم» و باقی قضایا🔆 🔹«ابن بابویه» از امام باقر ع نقل کرده که خواندن سوره‌ی «صاد» در شب‌های جمعه چه فضیلت‌هایی دارد. همان «صاد»ی که بنا به نقل «کلینی» از امام صادق ع، چشمه‌ای در ستون راست عرش است و وقتی پیامبر به معراج رفت، به او گفته شد: به «صاد» نزدیک شو و از آن وضو بگیر و آن موقع بود که نماز پیامبر در معراج شروع شد. همان معراجی که خدا در آن، با گویشی مثل گویش علی، با پیامبرش حرف می‌زد. همان «علی» ای که خدا در همین سوره «صاد» از او صحبت کرده: «قل هو نبأ عظیم انتم عنه معرضون... بگو او خبری بزرگ است که شما از او روی‌گردانید» همان خبر بزرگی که در نجف روبروی ایوانش می‌ایستیم و با زیارتی که شیخ مفید نقلش کرده، او را صدا می‌زنیم: السلام علیک ایها النبأ العظیم... 🔸طبیعی هم هست. در میان سیل امّت‌هایی که به پیروی از «ائمه نار» به سوی دنیا و لذاتش می‌دوَند و کفرآلود یا نفاق‌زده در سرابی از تاریکی غوطه‌ورند، وقتی مردی پیدا می‌شود که به تنهایی در مقابل امواجی به بزرگیِ جوامع می‌ایستد و در دفاع از خداپرستی، یک‌تنه به میانه‌ی این سیل می‌زند و نور به مرداب ظلمات می‌پاشد و استوار و متین به سمت آخرت می‌رود، تصادم‌ها و تقابل‌ها قطعی می‌شود و در وسط همین درگیری‌هاست که «خبرهای بزرگ» تولید می‌شود. علی همان خبر بزرگ است که از شمشیر تا سکوتش و از خشم تا بردباری‌اش، آبروی دشمنانش را برده و قدرت الهی را به رخ کشیده و قلب‌ها را ذوب کرده و تا آخر تاریخ، خبرسازِ عرصه‌ی درگیری دنیاپرستان با آخرت‌گرایان شده است... 🔹انگار مرام علی «خبرسازی» است و این مرام حتی در غیبت فرزندانش نباید تعطیل شود. اصلاً «نیابت عامّه» را برای همین گذاشته‌اند که در مقابل قدرت‌های مادی قد علم کند و با قوّت ایمان و ظرافت فقاهتش، قدرت برای مومنین به ارمغان بیاورد و برای خداپرستی سنگر درست کند و با اقتدار مظلومانه‌ی توحید در مقابل ابهت طغیان‌گران، خبر بسازد و این‌طور، به بشریتِ عاشق قدرت، برترین قدرت جهان را معرفی کند... 🔸مثل چی؟ مثل انقلاب که با دست خالی پیروز شد و با وجود این‌که همه ابرقدرت‌ها برای نابودی‌اش ائتلاف کرده‌اند، با ماندگاری‌اش، ابهت بت‌پرستی مدرن را شکسته و فرمول‌های کنترل مادّی را به باد داده و خبرسازی کرده و با تولید جرأت روحی در جهان اسلام، زلزله‌ای در منطقه مسلمین به راه انداخته و حتی صدای توحید را تا فرسنگ‌ها دورتر به وجدان بشریت رسانده؛ آنجا که مبلغ شیعه در «برزیل» (مهد مسیحیت کاتولیک) از نماینده پاپ شنید که با پیروزی‌های ایران خوشحال و از شکست‌هایش ناراحت می شود. و با تعجب گفت: «ما مسلمانان که رقیب دین شما هستیم» و پاسخ شنید: «شما به خداپرستی و دین‌داری آبرو دادید و آبروی شما، آبروی ماست.» 🔹به یاد خمینی کبیر که هنوز هم از فراز دهه‌ها فراق، عظمتش قلب‌مان را گرم می‌کند و خبر می‌سازد و ما را به یاد قدرت خدا می‌اندازد و به یاد شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که آینه‌ای از یقین پولادینِ خامنه‌ای عزیز برای دفاع از حیثیت توحید و موحدین در سراسر خاورمیانه بود و با فرماندهی بی‌نظیرش و تشییع جنازه‌ی حیرت‌آورش، خبر بزرگ روزگار ما شد و به یاد مرحوم استاد که از خبرهای بزرگ بعدی حرف می‌زد: «شدّتی که هیتلر برای دنیاخواهی و کشورگشایی داشت، باعث شد که محاسبات موجود برای ساخت بمب را کافی نبیند و سفارش بمب جدیدی را بدهد که منجر به ساخت بمب اتم شد. بر عکس آن، شدّت امام خمینی هم در آخرت‌خواهی تا حدّی است که محاسبات موجود حوزه و دانشگاه نه تنها به درد اداره انقلابش نمی‌خورد؛ که موجب هرج و مرج و ناهنجاری در روند انقلاب می‌شود. عمل ایشان به نحوی است که سفارش تولید علوم جدید برای اداره کشور می‌دهد...» ✍️ حجت الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🔅گلایه‌ای از یک نامگذاری متداول🔅 یا 🔅بحثی بسیار فشرده درباره «دعای اللهم کن لولیک» در شب قدر🔅 ••─━⊱✦ صفحه دوم ✦⊰━─•• 🔸شش. مثلا؟ مثل سالی که غفلت شیعه‌ی عراق در مقابل کفار حربی ِ لانه‌کرده در کشورشان، دشمن را طوری امیدوار کرد که منافقین تکفیری هم به آنها طمع کنند و خواست و تدبیرشان، حمله به عرض و ارض و ناموس و مال شیعه شود. خدا در آن ، هر چه نگاه کرده بود خواست و هوشیاری و توان دفاع را در جامعه مومن ندیده بود و ملائکه «کل امر» را فرستاده بود تا امامزمان را در جریان همه خون‌هایی که قرار است بریزد و همه ناموس‌هایی که قرار است هتک شود، بگذارند... و فشار همه این مصیبت‌ها قبل از همه، به قلب او وارد شده بود... شاید به خاطر همین‌‌ها بوده که امام عسکری به شیعیانش یاد داده تا این طور برای پسرش دعا کنند: «رُدّ عنه من سهام المکائد ما یوجّهه اهل الشنئان الیه و الی شرکائه فی امره و معاونیه علی طاعه ربه... تیرهای حیله‌ای را که دشمنانش به سوی او می‌اندازند، از او دور کن؛ از او و از کسانی که شریک کار او هستند و او را در طاعت خدا کمک میکنند...» شب قدر شبی است که به دلیل سستی و ضعف امثال من و شدت حرص و همت دشمنان به دنیای‌شان، می‌شود شب بارش تیرهای زهرآگین و باران بلا و امواج مصیبت بر حضرت ولی‌عصر و نائب عام او که معاون و شریکش در دفاع از پرستش خدای متعال است. پس حداقل این است که در این معرکه پر از زخم همدردی کنیم با صاحب این دردها و برای اینکه وانمود کنیم که ما هم چیزی از واقعیت سرمان میشود، از خدا برای نماینده‌اش کمک بخواهیم...: _ «همه با هم دعای همدردی با امام‌زمان را زمزمه می‌کنیم: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن....» ✅زمزمه. البته بعضی‌ها هم هستند که فقط به دعا اکتفا نمی‌کنند و می‌شوند مثل «عمرو بن قرظه انصاری» که «کَانَ لَا يَأْتِي إِلَى الْحُسَيْنِ سَهْمٌ إِلَّا اتَّقَاهُ بِيَدِهِ وَ لَا سَيْفٌ إِلَّا تَلَقَّاهُ بِمُهْجَتِهِ ... هیچ تیر و شمشیری به سوی حسین نمی‌آمد مگر این‌که خودش را جلوی آنها می‌انداخت که ضربه‌ای به حسین وارد نشود... تا از شدت جراحت‌ها به زمین افتاد. شاید باز هم شک داشت که کارش را کرده یا نه... و پرسید: «یا بن رسول الله... أ وفیتُ؟... ای پسر رسول خدا... آیا وفا کردم؟» 🤲 آقا جان! من که عرضه و جربزه‌ی عمرو بن قرظه را ندارم اما شما از خاندان کرم هستید... «اللهم کن لولیک» های ما را به حساب «أ وفیت» بگذارید و ما را اهل بدانید تا معرکه را درست تشخیص بدهیم و جلوی تیرهای بزرگ بایستیم... از آن بلاهایی که نصیب عمرو شد، به ما هم بدهید... ما بیآبرویی را دوست نداریم... به خدا برای ما زشت است که هنوز شما «بلاگردان» ما باشید... آخر امامی گفتند، مأمومی گفتند... ❤️ تقدیم به کبیر و شهدای عاشقش که با غیرت نسبت به حضرت ولی‌عصر، راه هجمه سیاسی و نظامی کفر به دستگاه ایمان را سد کردند و چکمه‌ی کفار حربی را از روی گلوی مومنین برداشتند و این جمله صحیفه نور را که: «حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود» به زیباترین وجه عملی کردند، تقدیم به عزیز که سی سال است نه تنها از پرچم برافراشته‌ی خمینی حفاظت کرده، که با اعلام «تهاجم فرهنگی» و «جنگ اقتصادی»، به دنبال سد کردن ِ راه هجمه‌های پیچیده‌تر است و همچنان منتظر مجموعه‌ای از اراده‌ها و فکرها در بین نخبگان حوزوی و دانشگاهی که بتوانند سنگرهای جدید را طراحی کنند تا از این همه کشته و مجروح و اسیر فرهنگی و اقتصادی نجات پیدا کنیم... 🖤 تقدیم به شهید ِ یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه که حفاظت امنیتی و نظامی از مومنان در برابر کفر و نفاق را مدیریت کرد و آن را از ایران به خاورمیانه گستراند و تقدیم به «مرحوم استاد» که با عقلانیت بی‌نظیرش نَمی از یم شب قدر را به ما آموخت و با سوز دلی که از شب قدر گرفته بود، راه‌های دفاع فرهنگی و اقتصادی را به ما پیشنهاد داد ... ✍️ محمدصادق حیدری ✅ https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
✳️ ✳️ ☑️ این روزها، ذهنم مدام می‌دوَد طرف تو و هی دارم به این فکر می‌کنم که الان در چه حالی هستی و تخیّل‌ات می‌کنم که جایی در آن بالاها به حالتی شبیه همین عکس بر ارائک بهشتی ِ برزخ تکیه زده‌ای و از پشت آن ابروهای پرپشت‌ات با لبخندی ملیح داری به نتیجه‌ی دسترنج هایت نگاه می‌کنی حالا دیگر آن غیرتی که در رگهایت جوشید خیلی از جوانهای منطقه را هم به خروش درآورده وحتی اگر هنوز خیلی از حقائق را بلد نباشند بر وحشت از مرگ غلبه کرده‌اند و یاد گرفته‌اند که آزادگی و کرامت، از زنده ماندن مهمتر است و دیگر یقین کرده‌اند که بقول خودت، دوران بن بست و ناامیدی و تنفس در منطقه کفر بسر آمده است خیالت راحت که آن نظم لعنتی که دائما نگرانش بودی، بدجور بهم ریخته و نفَست، از دالان‌های زمان گذشته و تاریخ را درنوردیده و بعد از سالها، تعادل قوا را در جهان به هم ریخته؛ ! ☑️ کاش بلد بودم بگویم و لفظ‌ها قدرتش را داشتند برسانند که چقدر دلم را ربوده‌ای... همیشه پیش خودم می‌گویم اگر پیرغلام ِاربابم، عظمت غیرتش و پولادین بودن ِ یقینش اینطور معجزه می‌کند، پس‌ای دل! دریاب ارباب را ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
*🇵🇸کارخانه انسان‌سازی 🇮🇷* 🔴 فاجعه آن قدر عظیم است که چشم‌ها از حدقه بیرون زده و دهان‌ها باز مانده! اشک در چشم‌مان حلقه زده اما سرازیر نمی‌شود. دوربین‌ها روشن است و روی چشمانمان زوم کرده‌اند. نبض ایمان‌مان بازتاب ثانیه به ثانیه دارد. لحظه‌های حساسی است. منتظر فروپاشی اراده‌هایمان هستند. تاریخ بنویس. فاجعه آنقدر دلخراش است که دیگر صحنه‌های ارسالی از آن طرف دنیا را برایمان تار می‌کنند و فقط تصویر مبهمی از مظلومیت نشان‌مان می‌دهند. راضی نمی‌شوم. خودم در فضای مجازی دنبال صحنه‌های حقیقی می‌گردم. آه! مگر می‌شود با تن خونینِ خیل عظیمی از کودکان روبه‌رو شد و قلبت رنگ خون‌ به خود نگیرد؟!  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🟡 غزه فقط طبیب نمی‌خواهد. غزه مادر هم می‌خواهد. پدر هم می‌خواهد. اصلاً موسی می‌خواهد. پشت سرشان فرعون زمان و روبه‌رویشان دریا به وسعت جهان! کجاست عصای موسی؟! غزه با بنی‌اسرائیل تفاوت‌ها دارد موسی، برگرد! اینان جهاد می‌کنند. خون می‌دهند. کشته می‌شوند. خم به ابرو نمی‌آورند. از زیر آوار که بیرون می‌آیند، دست خونی‌شان را به نشانه‌ی پیروزی بالا می‌برند. کودکان رجز می‌خوانند. دختران روضه می‌خوانند؛ برای پدرانشان تا زنده بمانند. تا به لکنت نیفتند. تا اقتدارشان زمین نخورد و غم رفتن همسرانشان را به چهره نکشانند. برادر، شهادتین در گوش برادرش زمزمه می‌کند. پسرک آیات قرآن را داروی بیهوشی می‌خواند. لباس مردان روسری زنان می‌شود. غیرت موج می‌زند در این جماعت، موسی، برگرد! کودکان در حسرت هم‌بازی‌هایشان جای آن‌که اشک بریزند، روی دست و پاهایشان نام خود را حک می‌کنند؛ شاید زودتر شناسایی شده و به مراد دلشان برسند.  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🟠 مادران، کی توانسته‌اند چنین فرزندانی پرورش دهند؟!‌ چگونه؟! دوره‌ی تربیت فرزند را کجا گذرانده‌اند؟! چه سرفصل‌هایی داشته؟ راست می‌گفتند زنان «کارخانه‌ی انسان‌سازی» هستند. باور نداشتیم. گمان می‌کردیم می‌خواهند هندوانه‌ی پلاسیده زیر بغل‌مان بگذارند. آن زمان که دختران در پی تحصیل، بدنبال کسب رتبه و درجه و مقام در مجامع علمی بودند، و مدیر عاملی در شرکت‌های پر زرق و برق را غایت و آرزوی خود می‌دانستند، و پرورش انسان را به کارگاه جوجه‌کشی تعبیر می‌کردند، زنان فلسطین در پی تربیت انسان‌های والا مقامی بودند که به اندازه‌ی «بمب اتم» کارآمدی داشته باشند، که دارند. امروز به چشم می‌بینیم. همه‌ی جهان می‌بیند. دوست و دشمن به سرافرازی این زنان اذعان دارند. زنان قوی، چه جامعه‌ی مستحکمی خلق می‌کنند! وجدان به خواب رفته‌ی بشر را بیدار می‌کنند. مبادا زیاده‌خواهی مستکبران بر سر آنان هم باران آتش بباراند.  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔵 باورکردنی نیست: انسان‌هایی که محکوم به جبر تکنولوژی شده‌اند و برای آن بیگاری می‌دهند و پایه‌های حقوق روزانه‌ی آنان بر دوش فرومایگان بنا شده، چگونه ظلم‌ستیزی را نعره می‌زنند؟! حقیقت دارد؛ مردم اروپا هم به حمایت از مردمی مظلوم، برخلاف مذاق رهبران سیاسی خود به خیابان ها آمده اند.  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ❤️ چقدر دلم برای تنگ شده، آن معجزه‌ی قرن بیستم. ای پیر جماران، برگرد! ببین چگونه فرزندانت در راه مقاومت، استقامت کردند و حماسه‌ی حماس ابهت پوشالین صهیونیسم را به خاک ذلت نشانده است. دندان بهم ساییده، و بر سر دولت‌مردانِ به ظاهر مسلمان‌شان نعره می‌زنند: یا اشباه الرجال و لارجال! اگر تمام دنیا بخواهد مظلومین را سرجای خود بنشاند، چه باک؟ که چسب بر دهان خشک می‌چسبد اما بر دهان خونین هرگز!  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🟢 هدیه به مادر شهید که حماسه ساز دوران، پشتیبان رزمندگان غزه و سایر مجاهدان، *شهید قدس* را در دامن خود پرورش داد. ✍️ فاطمه صدوق (از واحد خواهران حسینیه اندیشه) ✅ https://eitaa.com/Khaharanhosseiniehandisheh
⊱✦🔹﷽🔹✦⊰ 🔸در دنیایی که سیستم‌های نظامی و امنیتی و اطلاعاتیِ قدرت‌های بزرگ، دولت‌ها و ملت‌های زیادی را به عروسک‌هایی کوچک تبدیل کرده بود و فراعنه‌ی مدرن در مقابل هر معارضی، مستانه فریاد «ان هولاء لشرذمه قلیلون» سر می‌دادند و به حکم «أ لیس لی مُلک مصر و هذه الانهار تجری من تحتی»، پیچیدگی‌های علمی و کارآمدی‌های عملیِ سلاح‌ها و ابزارهای جاسوسی خود را به رخ بشریت می‌کشیدند و دولتمردان و تصمیم‌گیران کشورهای مختلف را طوری به ترس عادت داده بودند که عجز و لابه‌ی «لا طاقه لنا الیوم»شان و گریه و ناله‌ی «انا لمدرکون»شان به آسمان برسد، 🔸درست در همین زمانه‌ی زمین‌گیرشده بود که روح‌الله با مردم ایران کاری کرد که ابهت مادی و جبروت الحادیِ اهل طغیان را از هم فروبپاشند و در مقابل چشمان حیرت‌زده‌ی معادلات قدرت، باطل‌السحرِ طواغیت و مستکبرین و مترفین شوند و مثل آن چوبدستی که دست خدا روی سرش بود، ریسمان‌های سیا و پنتاگون را ببلعند و قرآن عبور کند از رسم‌الخط و بیاید وسط و دوباره جان بگیرد: «ألق ما فی یمینک تلقف ما صنعوا ان ما صنعوا کید ساحر ولا یفلح الساحر حیث اتی» ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• 🔸این‌که مردمی که از پاسبان محله‌شان می‌ترسیدند چطور در مقابل بزرگترین قدرت نظامی و سیاسی و اطلاعاتی و اقتصادی و تکنولوژیک دنیا ایستادند و شیوه رزم جدیدی را رقم زدند که ماشین جنگی ابرقدرت‌ها و سامانه‌های اطلاعاتی‌شان را هنوزم که هنوز است زمین‌گیر کرده، محتاج پژوهش‌های جدیدی است که نبودشان حسابی به چشم می‌آید اما با این همه، کاملا معلوم است که ریشه‌ی این درخت پرثمر از کجا آب می‌خورد: از اوج غربت چندین‌ساله‌ی پیرمرد که با زیارت‌نامه‌های بن‌ابی‌طالب (ع) و دیدارهای هر شبه با ضریحش پیوند خورده بود. می‌دانید که؟ زیارت‌نامه‌های متعددی دارد که یکی از مضامین مشترک‌شان، توصیف علی با همین عبارت پر از حماسه است: «هزم جیوش الشرک باذنک و أباد عساکر الکفر بامرک» ارتش‌های *شرک* را به اذن تو شکست داد و لشگریان *کفر* را به امر تو نابود کرد. ••─━⊱✦🔹✦⊰━─•• ❤️ رحمت خدا بر او و اجداد طاهرینش که گفت: «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅ https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
🇮🇷 ورود اسلام در موازنه قدرت جهانی 🇮🇷 🎙آیت‌الله علامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی: 🔹فرق بین قیام مبارک امام ــ رضوان الله تعالی علیه ــ با مرحوم آقا شیخ فضل الله نوری ــ اعلی الله مقامه ــ و مرحوم شهید مدرس و سایر علمایی که در مشروطه قیام کردند، این بود که [بجای تلاش برای اضافه‌کردن] متمم قانون اساسی مشروطه...، [با انقلاب اسلامی] موازنه قدرت به نفع دین حل شد. بعد، از آثار جزئی‌اش این بود که قوانین هم به نفع مذهب ثبت می‌شد. 🔸 نوعاً وقتی حضرت امام خمینی می‌خواستند كاری را انجام بدهد، آن كار را نمی‌آمدند به صورت یک لایحه و قانون در مجلس ثبت كنند! پذیرش عمومی‌اش را به نحوی ایجاد می‌كردند، و تمایلات را در آن جهت حل می‌كردند، كه بدون صرف مؤنه و سختی و تلاش، آن قانون ثبت می‌شد! بعد هم كه ایشان موفق شدند كه نظام طاغوت را به هم بزنند، پا به سیاست جهانی گذاشتند، و در عرصه سیاست جهانی هم، موازنه قدرت سیاسی را و اعتبار سیاسی را، به نفع مذهب حل كردند. 🔹 [لذا علت] شكست كمونیسم، تغییر شرایط جهانی است. اگر كسی دقت كند، این را می‌فهمد. یعنی اگر نمودار بكشد، می‌بیند از سال پیروزی انقلاب، كم كم مردم دنیا هر جا علیه ظلم قیام می‌كردند، دیگر به نام سوسیالیزم و حرف‌های ماتریالیزم تاریخی و این حرف ها، قیام نمی‌كردند. [قیام‌ها] به نام مذهب، تدریجاً رو به گسترش گذاشت و طرفداری از ماركسیسم، تدریجاً كم شد. 🔸در قرن گذشته درون وجدان بشر یک چنین انحرافی پیدا شده بود که اگر بخواهی خدا را بپرستی، باید دست از عدل برداری! [یعنی اگر] عدالت اجتماعی می‌خواهی، برو به طرف کمونیسم و انکار خدا و مذهب! خداپرستی می‌خواهی، کاری به عدالت نداشته باش! با اینکه عدل، صفتِ فعلِ حضرت حق است و انسان فطرتاً چون خداپرست است، عدالت خواه است و از ظلم رنج می‌برد. یک چنین مغالطه‌ای در وجدان بشری ایجاد شده بود... 🔹 امام خمینی ــ رضوان الله تعالی علیه ــ این مغالطه را شکست، و ارتقاء در وجدان بشری ایجاد کرد. یعنی چه؟ یعنی به جای اینکه بیاید روبه روی کمونیست‌ها بایستد، روبه روی آمریکا (سمبل مذهب) ایستاد. علیه کسی که به باطل، پرچم مذهب را دست داشت. آمریکا مدعی خداپرستی بود و طرفدار انجیل بودن! طرفدار دین بودن! ایشان سخت مقابل او ایستاد، و طرفداری از مستضعفین را مطرح ساخت، و پافشاری کرد در مقابله با او. کسانی که رنجیده شده بودند از نظام‌های اجتماعی‌ای که منتهی به سرمایه‌داری می‌شد، و تلخی ظلم را چشیده بودند، و تلخی محرومیت را و فقر را و مظالم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را چشیده بودند، اینها به جای اینکه بروند به طرف سیوسیالیزم، آمدند به طرف اسلام. قبل از آن انقلاب‌ها هدایت می‌شد به طرف بلوک کمونیسم، و وسیله و سکویی می‌شد برای شانتاژ سیاسی و برای باج‌گیری کشورهای سوسیالیزم از آمریکا... 🔸 وقتی آمریکا بعد از رحلت امام اعلام کرد: «ایشان کسی بود که در دو تا انتخابات رئیس جمهور ما را دخالت کرد»؛ این معنایش این نیست که از اینجا حضرت امام خمینی، نفرات می‌فرستاد آنجا پای صندوق و رأی می‌ریختند به نفع این رئیس جمهور یا آن رئیس جمهور؛ [بلکه] آن را در یک وضعیتی قرار می‌داد که بی‌حیثیت می‌شد! یعنی نمی‌توانست در نظام خودش، اعتبارات سیاسی خودش را سازماندهی کند. این معنایش این است که امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در قبل از انقلاب و با پیروزی انقلاب، موازنه داخلی ایران را به نفع مذهب تغییر داد، و بعد از پیروزی انقلاب، که قدم به صحنه جهانی گذاشت، موازنه جهانی را به نفع اسلام تغییر می‌داد. (22 مهر 1370) 🇮🇷 https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• اندر عاقبتِ سحری‌ها و افطارهای سیاسی! 🔸خیلی از ما موقع سحری‌خوردن مَست خوابیم و افطارها هم اسیر دست گرسنگی. با این احوالات احتمالاً ول‌معطلیم. اما آنهایی که بر خودشان مسلطند و سحرها خوشحالند که توفیق شب‌زنده‌داری پیدا کرده‌اند و افطارها قبراق‌اند که یک روز برای خدا مرام گذاشته‌اند و گرسنگی کشیده‌اند هم، نباید خیلی به خودشان مطمئن باشند. گویا خدا برای آنها هم برنامه‌هایی دارد و شاید بخاطر همین‌ها بوده که فرموده‌اند: «موقع سحر و افطار سوره قدر بخوانید که در این صورت، مثل شهیدِ غوطه‌ور‌ در ‌خون حساب می‌شوید.» 🔸البته قبول دارم! اینکه «سحری و افطاری و سوره قدر و شهادت چه ربطی به هم دارند» برای خودش سوالی است. شاید جوابش را بشود از این روایت زیبا حدس زد که فرمود: «قلب ماه رمضان، شب قدر است» انگار که تمام این روزه‌ها و شب‌زنده‌داری‌ها و فضیلت‌ها و فرصت‌های ماه مبارک برای این است که ما آماده‌ی شب قدر شویم. پس هم در سحرها و هم در افطارها می‌گویند: «فکر نکن شق القمر کردی با تهجد شبانه و گرسنگی روزانه! دنبال اثر عباداتت باش تا بفهمی به دردت خورده یا نه! سوره قدر بخوان تا بفهمی اینها اصل نیست و فقط ابزاری است برای یک هدف. همه اینها برای این است که برای شب قدر آماده شوی و عیار صیام و قیام تو وقتی معلوم می‌شود که شب قدرت را بسازد. برای اینکه وقتی دارد «کل امر» نازل می‌شود و اندازه‌ی خیرات و البته اندازه‌ی شرور رقم می‌خورد، ببینیم چند مَرده حلاجی؟ خدایی که به روایت دعای جوشن، «قدّر الخیرَ و الشر» است می‌خواهد ببیند تو چقدر اهل ریسک هستی و چه سهمی از مقابله با شرور و دفاع از خوبی‌ها را به عهده می‌گیری و در کم‌کردن شرور و ازدیاد خوبی‌ها چقدر مشارکت می‌کنی و اندازه‌ها و مقدرات را تغییر می‌دهی؟» معلوم است دیگر! وسط دعوای خیر و شر که حلوا خیرات نمی‌کنند. اگر کسی در این معرکه مسئولیتی قبول کرد، چیزی منتظرش نیست جز زد و خورد و به قول خدا «یَقتلون و یُقتلون» و یا همان شهادت خودمان. 🔸نشان به آن نشان که در هر شب از شبهای دهه‌ی آخر ماه مبارک ـ که مهمترین دهه‌ی این ماه است و گویا هر شبش در تعیین مقدرات دخالت دارد ـ دائماً از خدا می‌خواهیم: «أن تجعل... روحی مع الشهداء..» و دنبال این هستیم که روح و جان را که مهمترین دارایی‌مان است، با شهدا همراه کنیم. همان‌ها که در دعوای خیر و شرّ، روح و جان دادند و بیشترین مسئولیت‌ها را به عهده گرفتند. 🔸نشان به آن نشان که وقتی عید فطر رسید و به قول معصوم هنگامه‌ی دادن مزد روزه‌دارها شد و در قنوت‌های مکرر، کلی خدا را به پیامبر و خاندانش قسم دادیم و دست‌های‌مان را دراز کردیم تا مزدمان را تحویل بگیریم، درباره همراهی با معصوم در خیر و شر صحبت می‌کنیم: «أن تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمداً و آل محمد و أن تخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد» بعد از هر ماه رمضان، امام می‌خواهد برنامه تقدیر شده در شب قدر را محقق کند و موج جدیدی از خیرات راه بیندازد و با سطح جدیدی از شرور درگیر شود و «من انصاری الی الله» می‌گوید. مزد ما همین است عبادات‌مان برای‌مان در شب قدر، مسئولیت ساخته باشد تا بتوانیم با امام، وارد معرکه‌ی امسال شویم. 🔸حالا انصافاً با این روزه‌های سیاسی و این سحری‌های سیاسی و این افطارهای سیاسی که خدا از ما خواسته و این شب‌قدرهایی که مثل ملت ایران «شهیدپرور» هستند، نباید ماه رمضان‌مان به یک مانور سیاسی ختم شود و چیزی مثل «روز قدس» پا بگیرد تا اهل خیر برای اهل شر خط و نشان بکشند و پشت بازو نشان دهند؟! اینجاست که ما طلبه‌ها می‌گوییم: «فقیه یعنی »... ـــــ تقدیم به حضرت رهبری که این قلیلِ ناقابل، به عشق پیام بی‌سابقه و ناگهانی و شبانه و ایستاده و بلندگو به دست‌شان نوشته شد. ___ ✍: بله | آی‌گپ | سروش | تلگرام | ایتا @msnote