eitaa logo
اِسکول‌فان | school fun
2.2هزار دنبال‌کننده
262 عکس
226 ویدیو
0 فایل
اینجا‌قراره‌کلی‌خاطرات سمی‌ ازدوران‌مدرسه‌ازهم‌بشنویم😂💣🗿 خاطراتتون‌به‌اشتراک‌بزارید👀🦥 https://daigo.ir/secret/9726414532 کپی‌ازمحتوای‌ساخت‌کانال‌بدون‌ذکرمنبع‌‌ممنوعه‌❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراقب وقتی بین میزها راه میرفت🤣🤣
اِسکول‌فان | school fun
صحنه ای آشنا🤣🍪☕️
من اخرش نفهمیدم این دبیرا چرا تو خونه صبحونه‌شونو نمیخوردن؟😐 چرا توی مدرسه هر زنگ تفریح داشتن یه چیزی میل میفرمودند🤣 یه زنگ صبحونه، یه زنگ تغذیه، یه زنگ چایی بعد به ما میگفتن هررر سؤالی داشتید زنگ تفریح بپرسید ما جواب میدیم🤣🤣🤣
https://eitaa.com/Khateratsami/7227 وایی واییی چندروز پیش برای درسای مختلف بازرس اومده بود بعد یکیشون اومد نشست ته کلاس عربی داشتیم معلم یجوری رفتار میکرد یجوری درس میداد من شک کرده بودم که اصلا این معلمونه؟😂🤣🤣🤣🤣🤣وای داشتم اونجا غش میکردم از خنده خیلی بد بوددد فک کن بعد ما جوابو نمیدونستیم لبخونی میکرد🤣😂اروم اروم توضیح میداد تا بازرس رفت گفت خب بچه ها درسمون عقبهه وایسید سریع بگم من دیگه مردم از خنده😂🤣🤣🤣🤣🤣
فکر کنم براتون تعریف کردم که چه دبیر شیمی چرتی داشتیم😂 بعد از کلی اعتراض به مدیر، یک روز قرار شد مشاورمون بیاد سرکلاس ما بشینه و چک کنه نحوه تدریسشو بله اون مشاور اومد و ته کلاس نشست و به قول شما ما شاخ درآورده بودیم از نحوه تدریسش🤐 مدیر هم از دست ما عصبانی که چرا الکی اعتراض میکنید ماهم گفتیم نه بخدا این در حالت عادی اینطور تدریس نمیکنه😂 خلاصه باکلی ترفند و ایده قرار شد که مشاورمون پشت درهای بسته کلاسمون رو بازرسی کنه و به مدیر اطلاع بده و وقتی اینطور کرد متوجه شد که ما چقدر بیچاره ایم🤣🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای‌پیدا‌کردن‌کلیپ‌های‌از‌سرنوشت روی‌هشتگ بزنید
سلام ما سال قبل کلاس ششم امتحان پایانی بود بعد یه روز که امتحان علوم داشتیم یه سوالش رو نمی‌دونستم چی میشه به محافظ گفتم خانم این باید اینطور حل بشه گفت من که نمیدونم یه کتاب علوم از رو میز برداشت گفت همچین سوالی نیست گفتم خانم دو سه تا فصل آخره گفت نه من نمیبینم گفتم خودم بیام گفت اره رفتم داخل کتاب پیداش کردم خوندم همه نوشتن بعد دیگه کل دخترا سوالاتشون رو پرسیدند با ذکر شماره فصل و معلم جواب داد و این شد که همه اون هایی که داخل کلاس نشسته بودن امتحان علوم رو خیلی خوب گرفتن
https://eitaa.com/Khateratsami/7236 اون مراقبه مدرکشو از کجا گرفته؟ 😁 _خدا‌داند😂
یه بار امتحان ریاضی میام ترم داشتیم دادیم، بعد منتظر موندم تا چند تا از دوستامم تموم کنن باهم بدیم بعد اومدیم بیرون تو حیاط، جزوه اولین نفرات بودیم بخاطر همین مدرسه سکوت بود، دوستم داشت شیرکاکائو می‌خورد من اومدم شوخی کنم یکم فشارش دادم زیادم نریخت روش، یهو دوستم برگشت کل شیر کاکائو رو ریخت رو سر تا پام بعد من داددد میزدم میگفتم ایساااان مدرسه سکوتت دوستام سر کلاس میگفتن این صدا که اومد همه داشتن میخندیدن بهتون🤣🤣🤣😭 بعد من نماینده بودم رفتم سر کلاس معلم بهم گفت بلند شو برو دفتر، نمیدونم چیکار کن، پا شدم لباسامو دید گفت خانومم چرا لباست آنقدر کثیفه بعد من با حالت گریه میگفتم خانم آیساننن ریختتت😭🤣 _🤣🤣🤣
https://eitaa.com/Khateratsami/7236 اون وقت نهایی که امسال دادیم مراقبا یه جوری ظالم بودن ک حتی جلوتو عادی نگاه میکردی یه جوری بهت زل می‌زد پشیمون بشی 😐 خدا رحم کنه امسال دوازدهم رو... _دانش‌اموزام‌یه‌جوری‌تقلب‌میکنن که‌مراقب‌هانمیفهمن‌برای‌همین دقت‌میکن🤣
من چند روز پیش یک خاطره طولانی گذاشتم در کانال نگذاشتید الان فرصت نیست دوباره تایپ کنم کاش تعداد ادمین ها رو بیشتر میکردید من تاحالا خیلی خاطره گذاستیم که توی کانال قرار ندادید خاطره م دو پارت بود راجع به معلم ورزش بود که گفتم بچه شون مریض شدن اگر امکانش هست پیداش کنید بذاریدش چون واقعا فرصت تایپ دوباره ندارم ممنونم _سلام‌بزرگوا‌ر‌پیام‌ها‌زیاده اگر‌بخواهیم‌همشو‌بزاریم‌نمیشه وادمین‌هم‌دوسری‌گرفتیم‌ عملکرد‌شون‌مثل‌خودمون‌نیست دائم‌باید‌مواظب‌چنل‌میبودیم‌ که‌نمیشد‌برامون‌به‌خاطرهمین‌کار‌هارو خودمون‌انجام‌بدیم‌بهتره برای‌چنل‌دوم‌ادمین‌گرفتیم
میدونید دیگه دوستا پیش هم خیلییییی با ادبنن(کنایه از بی ادبی) خلاصه منم همینطوریم اما پیش معلما خیلی مودبم طوری که همه معلما منو مثال میزنن به بچه ها بعد من همون زنگ قبلش داد زده بودم با کلی فوش اومدیم سر کلاس داشتیم تمرین حل میکردیم من گفتم ببخشید خانم میشه یه لحظه این سوالمو جواب بدین؟ بعد تو چشام نگاه کرد گفت فاطمه خانم شما چقدر با ادبی، مشخصه با اصالتین، بعد من باورم نمیشد گفتم خانم شوخی میکنید؟ گفت نه شما خیلی مودبین واقعا آدم لذت میبره حالا دوستام قیافشون دیدنی بودد 🤣🤣🤣🤣خودمم دیدنی بود والاا🤣🤣 _دانش‌آموزی‌که‌درپس‌پردها‌جور‌دیگری‌ است🦦
https://eitaa.com/Khateratsami/7248 مگه اونی نبود که بعدش معلمه گریه می کنه و شماها میرید بغلش می کنید؟؟ _
چقدر بعضی دبیرا عجیبن😅 یکی از دبیرامون امروز میخواست درس بپرسه بعدش گفت خب فلانی تو یه عدد بگو طرف گفت هشت بعدش دبیر گفت من میگم پنج خب ۸ ضربدر ۵ میشه ۴۰ حالا چهار به اضافه صفر میشه ۴ شماره ۴ پاشه بیاد برا درس شماره چهار کیه؟من😂😂 _شیوه‌جدید‌انتخاب‌دانش‌آموز‌برای پرسش‌کلاسی🦦😂
ما یه دبیر داریم که یه خواهر دوقلو داره😃😁 بعد اینا خیلیییییییییییی شبیهننننن اصلا نمیشه تشخیصشون دادددد یعنی انگار یکی رو کپی کردی دوتا شده🦦😂😂 حتییی صداشونننن اصن کپی هم اینا هروقت میان باهم میان خب😂 بعد یه بار یکی از بچه‌ها از دبیر خودمون پرسید تا حالا با خواهرتون جاتون رو عوض کردید؟👀 اونم گفت آره😅 بعد ما از اون روز هروقت دبیر وارد این کلاس میشه همش به همدیگه میگیم** این خواهرشه**🤣🤣🤣 بعد فکر کنید اینا حتی یه رشته خوندن و یه درس حتی هردوشون توی یه مدرسه و یه درس رو تدریس میکنن خیلی باحاله😃😂😂 💜 _چه‌جالب😂
اقا ما یه دبیر داشتیم اول میپرسید بعد درس میداد کافی بود سر صحبت باز کنیم تا اخر زنگ درباره جنگ حرف میزد خلاصه خیلی اذیتش کردیم _🦦🦦🦦
https://eitaa.com/Khateratsami/7257 اینودیدم یادیه چیزی افتادم ابتدایی که بودیم یه روزمیخواستیم بریم اردو من و چندتاازدوستامم برنامه ریختیم بریم ته اتوبوس بشینیم وحسااااابی خوش بگذرونیم و آتیش بسوزونیم خلاصه با لبی خندون و دلی شاد رفتیم دیدیم اتوبوس ته نداره🤦🏻‍♀️🤣 منظورم اینه اون چندتاصندلی چسبیده بهم که آخر بود رونداشت هیچی دیگه رویاهامون پودرشد..... _جمله‌اخر‌عالی‌بود🦦😂