eitaa logo
خُدایِ خُوبِ ابراهیم
609 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
80 فایل
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم آن کس که باید ببیند، می‌بیند... 【کانال وقف شهیدابراهیم هادی】 🌿 کپی با ذکر #صلوات آزاد است. ادمین تبادل: @M_anan79
مشاهده در ایتا
دانلود
خُدایِ خُوبِ ابراهیم
🦋#داستان_راستان🦋 #داستان2 🌸همسفر حج🌸 مردي از سفر حج برگشته ، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را براي
🦋🦋 💛در ظلّه بني ساعده‌‌‌‌‌💛 شب بود و هوا باراني و مرطوب. امام صادق، تنها و بي‌‌‌‌‌خبر از همه کسان خويش، از تاريکي شب و خلوت کوچه استفاده کرده از خانه بيرون آمد و به طرف «ظله بني ساعده» روانه شد. از قضا معلّي بن خنيس که از اصحاب و ياران نزديک امام بود و ضمنا ناظر خرج منزل امام هم بود متوجه بيرون شدن امام از خانه شد. پيش خود گفت امام را در اين تاريکي تنها نگذارم. با چند قدم فاصله که فقط شبح امام را در آن تاريکي مي‌‌‌‌‌ديد آهسته به دنبال امام روان شد. همين‌‌‌‌‌طور که آهسته به دنبال امام مي‌‌‌‌‌رفت ناگهان متوجه شد مثل اينکه چيزي از دوش امام به زمين افتاد و روي زمين ريخت، و آهسته صداي امام را شنيد که فرمود: «خدايا اين را به ما برگردان.». در اين وقت معلي جلو رفت و سلام کرد. امام از صداي معلي او را شناخت و فرمود: «تو معلي هستي؟». - بلي معلي هستم. بعد از آنکه جواب امام را داد، دقت کرد ببيند که چه چيز بود که به زمين افتاد، ديد مقداري نان در روي زمين ريخته است. امام: «اينها را از روي زمين جمع کن و به من بده.». معلي تدريجا نانها را از روي زمين جمع کرد و به دست امام داد. انبان بزرگي از نان بود که يک نفر به سختي مي‌‌‌‌‌توانست آن را به دوش بکشد. معلي: «اجازه بده اين را من به دوش بگيرم.». امام: «خير، لازم نيست، خودم به اين کار از تو سزاوارترم.». امام نانها را به دوش کشيد و دو نفري راه افتادند تا به ظله بني ساعده رسيدند. آنجا مجمع فقرا و ضعفا بود. کساني که از خود خانه و مأوايي نداشتند، در آنجا به سر مي‌‌‌‌‌بردند. همه خواب بودند و يک نفر هم بيدار نبود. امام نانها را، يکي يکي و دو تا دو تا، در زير جامه فرد فرد گذاشت و احدي را فروگذار نکرد و عازم برگشتن شد. معلي: «اينها که تو در اين دل شب برايشان نان آوردي شيعه‌‌‌‌‌اند و معتقد به امامت هستند؟». - نه، اينها معتقد به امامت نيستند، اگر معتقد به امامت بودند نمک هم مي‌‌‌‌‌آوردم‌‌‌‌‌ «1» (1). بحارالانوار، جلد 11، چاپ کمپاني، صفحه 110. وسائل، جلد 2، چاپ اميربهادر، صفحه 49. اللهم عجّل لِولیکَ الفَرج والعافِیهَ و العاقِبَه وَالنَصر @Khoday_khob_ebrahim🥀 ‌‌‌