17.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کسی که کانادا رفت سرمایه دار نبود، رانت خوار بود
🎥مناظره علیزاده و غنی نژاد
علیزاده: سرمایه دار ولنگار در ایران می خورد و می چاپد و پول را به کانادا میبرد.
غنی نژاد: آقای علیزاده آدرس غلط ندهید. کسی که کانادا رفت سرمایه دار نبود، رانت خوار بود و رییس بانکی بود که 6 ماه قبل از آن جایزه مدیر ارزشی را گرفت و بعد پول های بانک ملی را به کانادا برد. 99 درصد اختلاس در مملکت ما کار مدیران دولتی است. همه دزدان، مدیران دولتی اند.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠گذر از سیستم تاراج لازمه بازگشت عقلانیت و کارامدی به نظام سیاسی و اداری ایران
جیمز آبراهام گارفیلد رییس جمهور امریکا در سال ۱۸۸۱ از سوی یکی از طرفداران خود ترور شد دلیل ترور گارفیلد عدم تحقق وعده ای بود که رییس جمهور قبل از انتخابات به متهم داده بود. بلافاصله وودر ویلسون به ریاست جمهوری امریکا انتخاب شد. با تلاش ویلسون در سال ۱۸۸۳ قانون خدمات كشوري (قانون پندلتون) به تصويب رسيد و به موجب آن كمیسيون خدمات كشوري با هدف علمی سازی فرایند استخدام و ارتقا شکل گرفت.
ویلسون در سال ۱۸۸۷ در مقاله خود با موضوع "جدایی اداره از سیاست" سیستم انتصابات و نظام حزبی حاکم در امریکا را سیستم تاراج و عمل بر اساس تئوری غنایم جنگی نامید. در سیستم تاراج انگار حزب حاکم در جنگی مغلوبه قدرت را بدست آورده و طی آن یک حزب پس از پیروز شدن در انتخابات شغلهای اداری مهم را به عنوان جایزهٔ همکاری در راه پیروزی به هواداران، دوستان و خویشاوندان خود میدهد.
ویلسون با طرح جدایی اداره از سیاست، بین نظام اداری و نظام سیاسی حد و مرزی تعیین و بر اساس آن قانونی تدوین نمود طوری که حزب حاکم تا یک حد مشخصی اجازه تغییر مدیران را داشت. بر این اساس بوروکراتها(مدیران دولتی) به عنوان افراد حرفه ای دست خوش تغییر سیاسی قرار نمی گرفتند و به امور حرفه ای خود می پرداختند.
بعد از جنگ جهانی دوم آمریکای دور از تخریبات جنگ، برای توسعه قلمرو نفوذ آمریکا در امور بین الملل و جلوگیری از گسترش نفوذ کمونیسم دو طرح تصویب و اجرا نمود. "طرح مارشال" برای کمک به کشورهای اروپایی اسیب دیده از جنگ و "اصل چهار ترومن" کمکهای فنی به کشورهای در حال توسعه.
بر اساس برنامه اصل چهار در دهه ۶۰ میلادی مشاوران نظام اداری امریکا به کشورهای جهان سوم از جمله ایران اعزام شدند. به دنبال آن دیوانسالاری در ایران بر مبنای تئوریهای نوین "بخوانید جدایی اداره از سیاست" شکل گرفت. علیرغم گذشت حدود ۷۰ سال از شکل گیری این سیستم در ایران همچنان سیستم تاراج و تئوری غنیمت جنگی در ایران به قوت خود باقی است.
پیتر اوانز در تحلیل خود از دولت، دولتها را به دولت چپاول یا غارتگر و دولت توسعه گرا تقسیم نمود. سیستم دولتی حاکم در جهان سوم شبیه دولت غارتگر و سازگار با تئوری غنایم جنگی ویلسون بوده و بر اساس دیدگاه پارسونز دولت غارتگر به مثابه ارگانیسم اجتماعی معلول عمل می کند و توانایی کنترل نهادها و مدیران دولتی حاکم بر ان را ندارد و مدیران دولتی براحتی و در حاشیه امن، خود یا اطرافیان خود به تاسی از انها
به چپاول و غارت منابع عمومی می پردازند.
بر اساس موارد فوق و در چهارچوب نظام اداری و مدیریت دولتی یکی از راهکارها بازگشت عقلانیت و کارآمدی به نظام سیاسی و دیوانسالاری و گذر از سیستم تاراج و تفکر سنتی وبری، و تبعیت از دولت مدرن و خط مشی گذاری مبتنی بر نظریه های نوین مدیریت دولتی و دیوانسالاری از یک سو و الگو قرار دادن نهادسازی دولت توسعه گرا از سوی دیگر است طوری که نظام دولتی بر اساس نظریه ارگانیسم اجتماعی و کل گرایی سیستمی(کارکرد عقلایی نظام حاکم و نظام های فرعی) توان کنترل اندامهای خدمت رسانی خود را بازیابی، بهبود و توانمندسازی نماید. تحقق این امر در گرو اصلاح دولت، بازسازی ساختار و کارکرد مطلوب اندامهای حکومتی و خدمت رسانی است.
✍دکتر حبیب ابراهیم پور
@Kolbe_Andishe_Farhang
24.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سیاست زدگی در سازمانهای دولتی
🎥دکتر حسن دانایی فرد
@Kolbe_Andishe_Farhang
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠موشک های ایران را ببینید تا بفهمید برد اقتصاد دستوری که دولت پای آن می ایستد تا کجاست؟
🎥برشی از مناظره علیزاده و غنی نژاد
🔹حمایت دستوری از موشک های نقطه زن و پهپادهای ایران است. جایی که آقای خامنه ای نگذاشت نئولیبرال ها وارد شوند.
@Kolbe_Andishe_Farhang
مناظره علی علیزاده و موسی غنی نژاد در شبکه چهار صداوسیما درباره… - علی علیزاده و موسی غنی نژاد.mp3
90.81M
💠لیبرالیسم اقتصادی
🎙مناظره علی علیزاده و موسی غنی نژاد در شبکه چهار صداوسیما، ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
غنینژاد بر این باور است که سرآغاز رشد و پیشرفت، آزادی دادن به انسان است و دخالت های دولت ارمغانی جز فقر و فلاکت ندارد. در مقابل علیزاده معتقد است مداخله به منظور ایجاد برابری در جامعه لازم است.
علیزاده با بیان اینکه تمامی دولت های در حال توسعه از صنعت های نوپای خود حمایت کرده اند تاکید دارد نمی توان از رقابت بین نوازد و یک فرد بالغ حرف زد. در مقابل غنی نژاد با رد این مقایسه وضعیت صنعت خودرو ایران پس از ۵۰ سال حمایت را شاهدی از بی نتیجه بودن سیاست های حمایتی می داند که هزینه آن را مردم می بپردازند.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠درباره مناظره غنی نژاد و علیزاده
🔻و نگاهی به افت و خیز جامعه مدنی ایران از مشروطه تا به امروز
بگذارید پیش از پرداختن به مباحث مطرح در مناظره غنی نژاد و علیزاده نگاهی به برخی حواشی این اتفاق داشته باشیم. گاه حواشی از اصل می تواند مهم تر باشد.
یک- مناظره در حوالی نیمه شب به وقت ایران تمام شد. حوالی ساعت سه سحرگاه وب سایت اکو ایران (مربوط به اخبار اقتصادی) ویدئوی دانلود شدۀ این مناظره را در کانال تلگرامش قرار داد. همان حوالی اوقات سحر (به صبح نرسیده) این فایل در کانال یوتیوب اکو ایران هم قرار گرفته بود. نزدیک ساعت چهار سحرگاه کانال تلگرام روزنامه تجارت فردا چندین بُرش ادیت شده از ویدئوهای این مناظره را در کانالش قرار داد. چه حس می شود؟ یک گفتگوی نظری (که شاید موضوعی "حوصله سربر" به نظر برسد) در فضای فعلی جامعه روشنفکری ایرانی تا به این حد دینامیک (به دقیقه و ساعت) دنبال می شود و انعکاس می یابد.
دو- غنی نژاد عمری را در مباحث نظری صرف کرده است. خوانده و تدریس کرده و... ولی از موضعِ هیجان و خشم وارد بحث نمی شود. یک شروع شمرده، متین و آرام.
از موضِع نخوت هم وارد گفتگو نمی شود. گمان نمی کند که من بیش از طول عمر این جوان کتاب خوانده ام و مرا با او حرفی نیست. از موضع "بیان" وارد بحثی مهم و نظری می شود.
سه- می توان با غنی نژاد مخالف بود (یا موافق). می توان با علیزاده مخالف بود (یا موافق). ولی یک واقعیت نباید از مطمح نظر فراموش شود: آیا گفتگویی در این تراز و در این سطح در فضای روشنفکری عربستان شکل می گیرد؟ در رسانه های عراقی چطور؟ چند سال دیگر باید سپری شود تا محصولات نظام آموزش عالی در افغانستان بتوانند در خصوص مباحث نظری در این تراز به گفتگو/مناظره بنشینند؟ در تاجیکستان امروز آیا چنین مباحثی در رسانه در جریان است؟
بحث، تفاخر به کشورهای اطراف نیست اما ذکر یک واقعیت (fact) است.
غنی نژاد خود را ادامه جریان مشروطه می داند. و این امری است صحیح.
جریان مشروطه جریانی مبتنی بر آزادی خواهی و روشنفکری بود که در ایران صدوپنجاه سالِ پیش شروع شده و غنی نژادِ امروز، ادامۀ آن هویت است.
این نکته نباید فراموش شود که سرزمین ایران (با وجود همه افت و خیزهایش) از صدوپنجاه سال قبل تا به امروز مسیری دشوار پیموده، و سالخورده پیری درسخوانده، همچون غنی نژاد، نمونه و تمثالی از «ادامه» جریان مشروطه است.
چهار- بحث غنی نژاد درباره نظریات جان لاک و آدام اسمیت در نُه دقیقه بیان شد. ولی عصاره و فشردۀ یک ترم گفتگوی دانشگاهی را بیان کرد. کاری که به نظر سهل می رسد ولی فقط یک معلم پیر می تواند اینگونه هنرمندانه بحثی چندصدساله را در نه دقیقه با بیانی شمرده به لسان بیاورد.
تک به تک واژه ها و کلمات را دقیق و عمیق انتخاب کرد.
پنج- علی علیزاده مخالفان بسیار دارد. موافقان و طرفدارانی هم دارد. ولی یک نکته را درباره علیزاده نباید فراموش کرد. او کسی است که خودش رسانه ی خودش را ساخته است. این گزاره ممکن است برای مخالفان علیزاده (که بنده هم از جمله مخالفان دیدگاه هایش هستم) صعب باشد ولی یک واقعیت است. علی علیزاده می توانست با همان مدرک برق شریف روز و روزگار عمر را به کار در یک شرکت مهندسی بگذراند. همچنین می توانست با مدرک فلسفه دانشگاه Middlesex University به تدریس بپردازد. ولی او نه در مسیری که والدین اش می خواستند گام گذاشته و نه به شغلهای متعارف پرداخته.
او به سمت رسانه رفته ولی "خود" رسانه ای برای خودش ساخته .
علیزاده اشتباه های بسیار داشته (و دارد) ولی یک نکته درباره او را نباید فراموش کرد: او departed است.
شش- غنی نژاد می گوید: انسان آزاد است و حق مالکیت انسان، حقی الهی است. او می گوید: به «فلسفه آزادی» باید فکر کنیم. با آزاد گذاشتن انسانها (که حق طبیعی انسان است)، عملکرد (Performance)ی از انسان را شاهد خواهیم بود که «سر ریزِ آن آزادی» ثروت بیشتر و رفاه است.
هفت- اینکه در تلویزیون جمهوری اسلامی بیان می شود که:
«"مدرنیته" از دلِ اندیشه های مذهبی مسیحیت بیرون آمده»
شاید نقطه عطفی در طرح مباحث نظری و دینی به حساب بیاید. در صداوسیمایی که سنتور و سه تار اجازه به تصویر کشیده شدن نداشت، بیان گزاره های مشابه گزاره بالا درباره اندیشه های مذهبی مسیحیت، بدیع و مستبعد است.
هشت- «صنعت شکلات سازی» تنها صنعتی است در ایران که دولت در آن دخالت نکرده! این مثالی که غنی نژاد در سخنانش استفاده کرد، گویای حرفهای بسیاری بود.
✍محمدرضا اسلامی
@Kolbe_Andishe_Farhang
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 آیا درس عبرت میشود؟!
🎥محمدصادق شهبازی
در یکسالگی حذف ارز ترجیحی؛ بازخوانی و عبرتآموزی از آن ضروری است؛ تا از یک سوراخ صد بار گزیده نشویم.
اتفاقی که سالهاست شاهد تکرار آن در موارد مختلف هستیم. ابتدا با بالا و پایین کردن آمارها از حجم قاچاق و رانت و فساد و کسریبودجه میگویند، بعد به جای حل آن کل صورتمسئله را پاک میکنند و نسخه گرانسازی میپیچند!
این وسط رسانه ملی هم به جای ایجاد فضای گفتگو و نقد، به تریبون یک طرفه دولتی تبدیل شد! برخی هم با قبیلهگرایی یا به عنوان جهاد تببین، این تصمیم دولت را فتح الفتوح اقتصادی معرفی کردند!
اما حالا پس از یک سال فرصت خوبی است تا از بانیان،عاملان و حامیان این طرحها بپرسیم نتیجهی واقعی این سیاستها در سفرهی مردم چیست؟! لااقل بیایید از دستاوردهایش بگویید؟!
تا وقتی تصمیماتی که پیامدهای سهمگین برای مردم دارد، برای متولیان و حامیان آن تصمیم، بیهزینه باشد و بهجای پاسخگویی و پذیرش مسئولیت، فرافکنی کنند، این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت.
@Kolbe_Andishe_Farhang
17.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠انفجار اطلاعات و زوال تمدن غرب
🎥حسین کچویان، ۳۰ فروردین ۱۴۰۲، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
اندیشه انحطاط و زوال تمدن غرب، پس از متفکران بزرگی که آن را طرح کردند، در جهان پستمدرن کمابیش موضوعیت خود را از دست داد.
نظریات پستمدرن با طرح «پایان تاریخ» و جایگزینکردن آن با طرح انحطاط، رفته رفته به دنبال بازیابی تصویر از دست رفته غرب از خود بودند.
سید مرتضی آوینی سالها پیش مقالهای را با عنوان «انفجار اطلاعات» منتشر کرد که پیشکشیدن دوباره طرح انحطاط بود.
درک این نکته از جانب آوینی نه به عنوان یک نظریهپرداز، بلکه از جانب اهل هنر بودن و تجربه خاص او از انقلاب اسلامی بود.
حسین کچویان اینجا درباره مقاله آوینی میگوید: آنچه آوینی نویدش را سالها پیش میداد امروزه به مدد انفجار بیش از پیش اطلاعات برای ما ملموستر شده است.
کچویان اهمیت بحث آوینی را در طرح قدرت از جانب انقلاب اسلامی میبیند که میتواند به مدد امکانهای خود در به سمت تمدن غرب پیشروی کند.
🔗فیلم کامل:
http://www.aparat.com/v/D7jqv
@simafekr_com
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠سعه صدر و نتیجه عملی آن
🔹سعة صدر، يعني آمادگي براي شنيدن هر سخن و راي و عقيدهاي. يعني اينكه انسان ذهن خود را باز نگه دارد و اين وقتي حاصل ميشود كه انسان دو چيز را بپذيرد:
1️⃣ يكي اينكه هر سخني ممكن است حق باشد و ديگر اينكه هر سخني ممكن است باطل باشد. قبول اين سخن خيلي ساده است و شهود انسان آن را همراهي ميكند و انسان بهوضوح ميتواند تصديقش كند و بهمحض قبول آن ذهن انسان باز ميشود، چون انسان به دو دليل ذهن خود را ميبندد، يكي به اين دليل كه فكر ميكند سخن ديگران باطل است و محال است كه باطل نباشد، اما اگر گزارة اول را پذيرفته باشد ميداند كه ممكن است سخن ديگران حق باشد، بنابراين به سخن ديگري اجازة ورود ميدهد.
2️⃣ دليل دوم اين است كه فكر ميكند سخنش حق است و محال است كه حق نباشد، اما اگر گزارة دوم را پذيرفته باشد ميداند كه ممكن است سخنش باطل باشد و سخن ديگري حق، بنابراين به سخن ديگري اجازة ورود ميدهد. اگر انسان در مقام عمل به اين دو نكته ملتزم باشد همواره پروندة آرا و نظرات خود را باز ميگذارد؛ گزارة اول براي اين است كه الزماً سخن ديگران را باطل ندانيم و گزارة دوم براي اين است كه الزاماً سخن خود را حق ندانيم. اين را به هركس كه بگوييد تصديق ميكند، اما اندكي به آن عمل ميكنند و البته كساني كه به آن عمل نميكنند بهانههايي هم درست ميكنند، مثلاً ميگويند كه آدمهاي شرابخوار كه ديگر ممكن نيست سخنشان درست باشد!
🔹نتيجة عملي سعة صدر آمادگي براي گفتوگوست. در عالم ذهن و معرفت كفايت مذاكرات معني ندارد و هميشه ممكن است شخص جديدي ظهور كند و حرفي بزند كه انسان مجبور شود در تمام مذاكرات سابق خود تجديدنظر كند. البته گفتوگو با جروبحث، گپ زدن، مذاكره و آشتيجويي فرق ميكند.در واقع، گفتوگو يعني نوعي سكوت دروني داشتن و با سكوت دروني وارد دنياي ديگري شدن و جهان را از چشم او ديدن و سپس بازگشتن به عالم خود و داوري كردن.
تا اينجا دربارة سعة صدر در برابر ديگران سخن ميگفتيم، اما انسان در برابر واقعيتها هم بايد سعة صدر داشته باشد. يعني سعة صدر اقتضا ميكند كه به قرائن و شواهد منفي عليه سخن خود توجه كنيم و كافي نيست كه به يكي دو تا واقعيتي كه سخن ما را تأييد ميكنند توجه كنيم؛ كدام سخن است كه هيچ واقعيتي آن را تأييد نكند؟ به قول ارسطو، تمام سعة صدر وقتي است كه سخني را بگوييم و از شنونده بخواهيم قرائن و شواهد خلاف آن را پيدا كند و نشان دهد، والا وقتي تعداد جامعة آماري بالا ميرود پيدا كردن مورد تأييد براي ادعايي هرقدر هم گزاف چندان دشوار نيست. به لحاظ منطقي هم دليلش واضح است و آن اينكه يك قضية موجبة كليه را يك سالبة جزئيه نفي ميكند، اما هزار موجبة جزئيه آن را اثبات نميكنند.
🔹 اگر كسي ادعا كرد كه همة كلاغها سياهاند نشان دادن يك كلاغ سفيد براي نفي آن كافي است، اما براي اثبات اينكه همة كلاغها سياهاند نشان دادن هزار كلاغ سياه هم كافي نيست. به عبارت ديگر، قدرت سخن از يافتن موارد مثبت نيست، بلكه از نيافتن موارد منفي است.
سعة صدر يك ثمرة ديگر هم دارد و آن اين است كه نشان ميدهد كه جهان هستي چنان است كه بيش از يك تفسير ميپذيرد و بنابراين، اگر همة انسانها هم با صداقت و جديت چشمهاي خود را باز كنند و نگاه كنند لزوماً به يك تفسير نميرسند. فقط متنهاي رياضي و منطقياند كه تنها يك تفسير برميدارند، اما وقتي وارد علوم تجربي طبيعي ميشويم سخنان ذوتفاسير ميشوند و وقتي وارد علوم تجربي انساني ميشويم تفسيربرداري سخنان بيشتر ميشود و همين طور دربارة علوم تاريخي، تفسيري، عرفان، ديني و مذهبي و ادبي و هنري كه به نهايت ميرسند. در واقع اقتضاي آنها اين طور است. اين نكته را انسان دربارة متون مكتوب و ملفوظ بهخوبي درك ميكنيم، اما دربارة جهان هستي هم همين طور است و اين طور نيست كه اگر انسان خود را از غرض خالي كند و با صداقت و جديت با جهان هستي مواجه شود تفسير واحدي بيابد، اين بدين معناست كه بايد نسبت به سخن ديگران باز بود و به تفسير خود وابسته نبود. تمام اين فضيلتهايي كه به عنوان زيرمجموعة سعة صدر گفتيم با جزم م جمود ناسازگارند.
✍️ مصطفی ملکیان
@Kolbe_Andishe_Farhang
15.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حقیقتطلبی، محورِ تربیتِ انسان
🎥علیرضا پناهیان
حفظ حقیقتطلبی، محور دستورات تربیتی در همهٔ سنین است.
حقیقتطلبی، راه فاصله گرفتن از کفر و ایمان به خدا!
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠انحصارطلبی در مسئولیتهای اجتماعی
یک شعبه دیگر از انحصارطلبی حاکمان که اهمیت آن و خطر آن کمتر از انحصارطلبی در مال و ثروت و لذت و کام جویی و زیبایی طلبی نیست، عبارت است از انحصارطلبی در مقام و پُست و مسئولیت اجتماعی.
حاکم طاغوتی مایل است که کلید همه فعالیت هایی که به عنوان حکومت در جامعه میشود انجام داد، دست خودش باشد. به دیگران اطمینان نمیکند میدان نمیدهد همه چیز را، همه قدرت ها را، همه پست ها و مقامها را برای خود میخواهد. البته خود او به معنای شخص خود او نیست. دوستان او، نزدیکان او، اقربا و خویشاوندان او و خلاصه همه کسانی که در رأس قدرت بودن آنها، به معنای در رأس قدرت بودن شخص خود اوست، با او شریکند. اما اگر کسی با او، مثل خود او نباشد ولو معیارها و ملاکها و ارزشها و صلاحیت های زیادی هم در او وجود داشته باشد از نظر او برای گرفتن مسئولیت اجتماعی صالح نیست.
این یک بلای بزرگ اجتماعی در طول تاریخ بوده است که امروز هم در بسیاری از حکومت های طاغوتی دنیا این عیب هست. البته با پیشرفت فرهنگ بشری، در بعضی از اجتماعاتی که با روشهای مدرن حکومت در دنیا اداره میشوند فشار افکار عمومی اجازه نداده است که این وضعیت که در سابق خیلی آشکار بود با آن وضوح و روشنی در این اجتماعات وجود داشته باشد، اما فرهنگ قدرت طلبی و انحصار طلبی در قدرت در همه حکومتهای طاغوتی زمان گذشته و همچنین در بسیاری از حکومتهای طاغوتی زمان ما یک فرهنگ حاکم است.
البته فقط این نیست، همان طور که گفتم... به شکلهای مختلف استئثار در قدرت و پست و مقام هست مثل باندهای قدرت، فامیلهای قدرت خویشاوندان و اقربای قدرتمندان باندهایی که هرکدام از افراد آن باندها، انگشتشان، ناخنشان به یک پست مهم اجتماعی متصل بشود و بند بشود، از آن به عنوان یک پایگاهی استفاده میکند که بقیه افراد آن باند را هم دستشان را بند کند، چه معیارها و ارزش ها در آنها باشد یا نباشد این یک شکل زشت منفوری است از نظر اسلام که در جامعه اسلامی و در حکومت اسلامی به هیچ وجه قابل قبول نیست.
اسلام نقطه مقابل این منطق و فرهنگ را دارد. اولاً در اسلام، مقام های اجتماعی، پایگاه قدرت و کام جویی نیستند، سنگر مسئولیتند، درست نقطه مقابل آن چیزی که در فرهنگهای طاغوتی وجود دارد یک مسئولیت اجتماعی در اسلام به معنای امتیاز مالی نیست، به معنای یک حرمت اجتماعی منهای معیارهای دیگر نیست. به معنای یک نفوذ بی قید و شرط در همۀ گوشه و کنار جامعه نیست. به معنای یک پستی است، یک سنگری است برای ادای مسئولیتی بزرگ هرچه این مسئولیت بزرگ تر باشد و به قول فرهنگ های طاغوتی این مقام بالاتر باشد، بار آن سنگین تر، زحمتش بیشتر، صبر و حوصله طلبی اش فراوان تر، امتیازات مادی اش کمتر است. و لذاست که در اسلام و با فرهنگ اسلامی، آن کسی که یک مسئولیتی را قبول میکند، این مسئولیت را به عنوان یک تکلیف قبول میکند به عنوان ادای یک مسئولیت و تعهد الهی، اسلامی و اجتماعی در این سنگر قرار میگیرد برای مبارزه با دشمنان انسانیت و با دشمنان ارزشها کمین میگیرد در این پست و مسئولیت اجتماعی.
✍آیت الله سیدعلی خامنه ای
@Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مسیح کردستان
🎥 صدای شهید همت دربارهی شهید محمد بروجردی
«حاج احمد به بروجردی گفتن دعا کنید شهید بشیم و ایشون گفتن ان شاء الله»
به مناسبت ایام شهادت شهید بروجردی
@Kolbe_Andishe_Farhang