eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
561 دنبال‌کننده
332 عکس
1.1هزار ویدیو
190 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ادمین @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠درس‌هایی از مشاوران هاروارد برای برنامه‌ریزان بخش۳ بنا بر آنچه گفته شد بیش از آنکه کارکردهای برنامه‌های توسعه و چالش‌های ناشی از آن در کشور مهم باشد، ضرورت دارد که به بررسی تاریخی و ساختاری نظام برنامه‌ریزی در ایران همت بگماریم. در ادامه برخی از علل زمینه‌ای، ساختاری و سیاستی که به باور این قلم نقش بسزایی در عدم تحقق اهداف برنامه‌های توسعه در ایران داشته‌اند، به‌اختصار بیان خواهد شد. ۱- عدم پیش‌بینی‌پذیری مؤلفه‌های متعدد مؤثر بر توسعه کشور: توضیح اینکه زمانی می‌توانیم برنامه پنج‌ساله داشته باشیم که با تکیه بر یک نظام پیشرو در تولید و تحلیل اطلاعات بتوانیم خطرپذیری ناشی از اجرای برنامه را به حداقل برسانیم؛ گو اینکه سرعت تصاعدی رشد منفی برخی شاخص‌ها، خصوصاً در بخش‌های اقتصادی به‌جای بسط برنامه‌ریزی راهبردی توسعه، کشور را به برنامه‌ریزی موضعی مدیریت بحران سوق می‌دهد. ۲- نقص در اولویت‌بندی برنامه‌ها: لحاظ ارزش‌های رقابتی، نقش بسزایی در اولویت‌بندی برنامه‌ها دارد. در شرایطی که منابع محدودی در اختیار داریم، طبیعی است که توجه بیش‌ازحد به یک حوزه، برنامه را از توجه به دیگر حوزه‌ها وامی‌دارد. به‌عنوان نمونه توجه بیش‌ازحد به محیط‌زیست ممکن است باعث بروز مشکلات اجتماعی بشود، لذا ضرورت دارد در تدوین برنامه به این اصل توجه کنیم که اطلاعات بخش‌های مختلف ضمن اینکه مبنای برنامه‌ها هستند، خود با هم رابطه متعامل دارند و تولید پیچیدگی می‌کنند، لذا اگر بناست طبق نظام‌نامه برنامه آتی، از الگوی برنامه‌ریزی هسته‌ای تبعیت شود باید دقت شود که در اولویت‌دادن به بخش‌های مختلف و پیشران‌های مربوط به هر بخش، دچار خطای محاسباتی نشویم. ۳- دام کلی‌گویی: غالباً برنامه‌های توسعه‌ای کشور، چه قبل از انقلاب و چه بعدازآن، به ورطه کلی‌گویی می‌افتند و به مجموعه‌ای از آرزوهای زیبا و محال بدل می‌شوند. به روایت مرکز پژوهش‌های مجلس، بیش از ۶۵ درصد مجموع احکام برنامه‌های شش‌گانه توسعه بعد از انقلاب یا اساساً فاقد عملکرد بوده‌اند یا عملکردی کمتر از ۵۰درصد داشته‌اند. یادمان باشد که ظرفیت‌افزایی فرایندی گام‌به‌گام است و تحقق اهداف برنامه درگرو تعادل زمینه‌ها و زیرساخت‌ها، معنادار خواهد بود. ۴- اسلوب طراحی و اجرای برنامه: در مرحله طراحی برنامه‌های توسعه در ایران، با منطق لیبرالیستی مواجهیم، چراکه در نظر طراحان، قرار است آرمان‌شهری ترسیم شود که دورنمایی روشن برای مردم توصیف می‌کند، لذا همکاری همه بخش‌های عمومی، خصوصی و مدنی در مبانی نظری برنامه، اصل مفروض تلقی می‌شود، اما وقتی اجرای برنامه کلید می‌خورد، با رویکردی سوسیالیستی مواجه شده و همه‌چیز نهایتاً در اراده دولت تفسیر و تأویل می‌شود، این در حالی است که اساساً مرحله implementation در برنامه‌ریزی به معنای تمهیداندیشی از سوی دولت است نه مداخله بیجا و بدون تعهد به پاسخ‌گویی از سوی دولت. ۵- ارتباط بین هدف و وسیله در تحقق برنامه‌های توسعه: به دلیل ضعف در تحلیل زمینه‌های توسعه، در کشور عموماً برداشت درستی از روندها در مؤلفه‌های مختلف وجود ندارد. هر عقل سلیمی می‌داند که با توجه به سیر روبه رشد مطالبات جامعه ایرانی، روندهای اجتماعی و اقتصادی متناسب با هم پیش نمی‌روند، بااین‌حال شاهد اصرار تصمیم‌گیران عرصه برنامه‌ریزی بر همگن‌نمایی روندهای نهادی در برنامه‌های توسعه کشور هستیم، این در حالی است که باید ناهمگونی و تنوع نهادی را در تدوین برنامه به رسمیت شناخت و نسبت به هدف‌گذاری‌های کمی و زمانی منعطف در بخش‌های مختلف اقدام کرد. ۶- عدم تناسب بودجه با برنامه: باور رایج در نظام برنامه‌ریزی کشور این است که برنامه سند بالادستی بودجه است، این در حالی است که بودجه اساساً برشی از برنامه است و متضمن تحقق برنامه و رسیدن به اهداف کمی در برنامه‌های توسعه است. رویکرد اخیر ازآن‌جهت مهم است که می‌تواند محتوای گزارش تفریق بودجه را به سمت تفریق توأمان برنامه‌وبودجه سوق دهد. ۷- برنامه‌ریزی به‌مثابه یک دانش فرابخشی: عنوان برنامه توسعه کشور، برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. حال‌آنکه مهمیز اصحاب علم اقتصاد بر برنامه، باعث غفلت از سایر بخش‌ها شده است. دیدگاه رایج در بین دست‌اندرکاران نظام برنامه‌ریزی کشور این است که بهبود فضای کسب‌وکار در کشور تنها به اقتصاد وابسته است، این در حالی است که مؤلفه‌های زیادی اعم از فرهنگ، اجتماع، سیاست و امور فنی در کنار مسائل اقتصادی باعث موفقیت یا عدم موفقیت فضای کسب‌وکار در کشور می‌شوند. در این راستا شاید بهتر آن باشد که برنامه‌ریزی را بین بخشی تلقی کنیم و ذیل مفهوم خط‌مشی‌گذاری عمومی، از نظرات همه صاحب‌نظران علمی، فنی و مدیریتی کشور بهره‌مند شویم. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠درس‌هایی از مشاوران هاروارد برای برنامه‌ریزان بخش۴ ۸- عدم مشارکت در تدوین برنامه: برنامــه، تفاهم‌نامــه‌ای میــان سیاســت‌گذاران، برنامه‌ریــزان، مدیــران و ذی‌نفعــان برنامــه اســت. از ایــن منظـر حضـور مؤثـر نماینـدگان بخـش خصوصـی ازجمله اتـاق‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد و نهادهای عمومی غیردولتی در فراینـد تهیـه و تدویـن برنامه‌هـای توسـعه از اهمیـت بالایـی برخـوردار اسـت. بااین‌وجود، بـه نظـر می‌رسـد همچون برنامه‌های توسعه پیشین در برنامـه هفتـم نیز چارچـوب برنامه‌ریـزی غیرمشـارکتی و از بـالا بـه پاییـن صـورت گرفتـه اسـت. ۹- عدم توجه کافی به رعایت حقوق مدنی و شهروندی: به باور اندیشمندان، برنامه توسعه در مقیاس کشورها فرایندی زجرآور و معطوف به زمان است که بدون مشارکت آحاد جامعه محکوم به شکست است، لذا حداقلـی از ثبـات سیاسـی و اجتماعـی، در احزاب، نهادهـای مدنی و نیز تعهد به برگزاری انتخابـات آزاد، می‌تواند به بازتولید سرمایه اجتماعی منجر و همراهی مردم را قرین اجرای موفق برنامه کند. ۱۰- کم‌توجهی به آثار ناشی از انباشت طرح‌های اجرانشده برنامه‌های پیشین: ازآنجاکه گــذار از برنامه‌ریــزی جامــع بــه برنامه‌ریــزی هســته‌ای در برنامه هفتم توسعه کشور مطــرح اســت و از سوی دیگر تعییـن تکلیـف پروژه‌هـای عمرانـی کـه در چارچـوب برنامه‌ریـزی جامـع در سنوات قبل اقدامی لازم است لذا باید در برنامه هفتم به‌منظور مدیریت تغییر، ضمایم تحولی دو سو توان طراحی و اجرا شود. ۱۱- خطرپذیری ناشی از تحریم‌ها و کاهش ارتباطات بین‌المللی: تحریم‌هـای همـه‌جانبـه و کاهـش سـطح مبـادلات اقتصـادی و مالـی و توقـف مذاکـرات احیـای برجـام، توقـف چندیـن سـاله پروژه‌هـای سـرمایه‌گـذاری و زیرسـاختی، نیازمنـد تأمیـن مالـی یـا فناوری خارجــی و... ازجمله مهم‌تریــن آثار محیط بیــن‌المللــی در طراحــی برنامــه‌های آتی کشور اســت. بنابرایــن به نظــر می‌رســد با توجه بــه شــرایط خاص منطقه و جهان در بخش ارتباطات بین‌المللی، تدویــن برنامــه‌های موضعی متمرکز بر رفع تنش، به کاهش آسیب‌های ناشی از تحریم کمک بیشتری می‌کند؛ تا تکرار شعار برتری‌طلبانه منطقه‌ای و جهانی بدون توجیه عقلانی. ۱۲- بی‌توجهی به گزینش شایستگان در مصادر مدیریت راهبردی: مفاهیم مدیریت و برنامه‌ریزی درواقع دو روی یک سکه هستند. انتخاب روش‌های مدیریتی نوین در کنار بهره‌مندی از نظرات نخبگان علمی و مدیران باتجربه، متضمن تحقق اهداف برنامه‌های توسعه خواهند بود، توقف رویه انتخاب افراد متوهمی که با وعده‌های عوام‌فریبانه و خارج از برنامه در مصادر راهبردی به کار گمارده می‌شوند ضرورتی انکارناپذیر است. ۱۳- غفلت از شرکت‌های دولتی: همواره نقدهای جدی در مورد نحوه اداره شرکت‌های دولتی وجود داشته است که حدود دخالت آن‌ها در تصدی‌های دولتی، نسبت نگرا‌ن‌کننده سرجمع بودجه آن‌ها به بودجه عمومی کشور، عدم شفافیت در صورت‌های مالی و عملکرد مجامع عمومی، از آن جمله‌اند. از سوی دیگر عدم امکان نظارت مستقیم نمایندگان مردم بر نحوه مدیریت شرکت‌های دولتی و نیز عملکرد ضعیف سازمان خصوصی‌سازی در قبال اصل ۴۴ (تعیین تکلیف تنها ۱۹ شرکت از مجموع شرکت‌های دولتی مشمول) و... به‌عنوان پاشنه آشیل برنامه‌های توسعه کشور و اخلال درحرکت به سمت حکمرانی مطلوب عمل خواهد کرد. @Kolbe_Andishe_Farhang
4.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠جامعه چگونه باید هدایت شود؟ با زور یا آزادانه؟! 🎥 حجت الاسلام قنبریان در برنامه علامت سه رویکرد نسبت به نحوه‌ی سیاست‌گذاری در جامعه را بیان می‌کند: گروه اول، هدف را مسئله‌ای شخصی می‌داند و مخالف هرگونه نقش‌آفرینی حاکمیت در تعیین هدف و مسیر جامعه است. در سوی دیگر کسانی هستند که نقشی برای آزادی فردی در تعیین هدف و مسیر قائل نیستند و معتقدند حاکمیت حتی می‌تواند از ابزار زور برای کشیدن تک‌تک افراد به سمت هدفی که تعیین کرده، استفاده کند. ایشان با رجوع به سیره ائمه، ضمن رد این دو نگاه لیبرالی و استالینی، از می‌گوید که برای جامعه هدف قائل است اما معتقد است با فراهم کردن زمینه‌های حرکت به سمت هدف، افراد باید آزادنه مسیر را انتخاب کرده و آن را بپیمایند. @Kolbe_Andishe_Farhang
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 در جامعه‌ی دو طبقه نمی‌توان مسئله‌ی حجاب را حل کرد! 🎥حجت‌الاسلام علی صمیمی، راه حل مشکلات جامعه را، مطالبه‌ی همه‌ی آرمان‌های انقلاب اسلامی می‌داند. از عدالت و آزادی گرفته تا جمهوریت و استقلال، و مبارزه با فقر و تبعیض و... او برای راه‌حل مسئله‌ی بی‌حجابی، به تفسیر علامه طباطبایی از آیه ۳۴ سوره توبه اشاره می‌کند: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بسیاری از عالمان دینی یهود و راهبان مسیحی اموال مردم را به ناروا می‌خورند و آنان را از راه خدا باز می‌دارند.» علامه می‌گوید: چرا خداوند بین این همه گناه، فقط را انتخاب کرده است؟! مهم‌ترین چیزی که جامعه انسانی را بر‌اساس خود پایدار می‌دارد جامعه است؛ اگر انواع گناهان و مظالم را بررسی کنیم؛ علت آن‌ها یکی از این دو است: یا که انسان را به اختلاس و دزدی و... می‌کشاند. یا که انسان را به سمت اسراف و ولخرجی در خوردن، پوشیدن، بی‌بندوباری و شهوات می‌برد. وقتی کشور تبدیل به چنین جامعه‌ی دوطبقه‌ای شد، با هیچ سیاست و تربیت و هیچ کلمه حکمت‌آمیزی نمی‌شود افراد را کنترل کرد. 🔗پ.ن: ج۹تفسیرالمیزان، ص۳۳۰و۳۳۱ @Kolbe_Andishe_Farhang
3.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 هیچ نظارتی روی فعالان مسکن در دیوار و شیپور نیست 🎥داوود بیگی‌نژاد، نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک اپلیکیشن‌ها بستر امنی برای قیمت سازی در حوزه مسکن شده‌اند. @Kolbe_Andishe_Farhang
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠راه‌هایی برای کنترل دلالان مجازی مسکن یکی از مشکلات سکوهای مجازی، آگهی‌های دلالان و قیمت‎سازی برای مسکن است. برای حل این مشکل راه‌هایی وجود دارد که می‌توان با آن دلالان مجازی را متوقف کرد. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠هر طور شما صلاح بدانید استدلال علمی برایش جور می‌کنیم 🔹سه‌شنبه شب خبر ۲۱: سیاست تثبیت ارز شکست خورد و موجب رانت شد. 🔹پنجشنبه ظهر خبر ۱۴: سیاست تثبیت ارز با موفقیت اجرا شد، کارساز بوده و موجب ثبات بازار شد. همچنانکه نوکر بادنجان نیستیم، نوکر تثبیت هم نیستیم. شما بفرمایید می‌گوییم بد است، باز شما بفرمایید می‌گوییم خوب است. هر طور شما صلاح بدانید استدلال علمی برایش جور می‌کنیم. این وضع آشفته علم، مرا یاد قطعه‌ای از کتاب انسان نوشته مرحوم دکتر شریعتی انداخت که برایتان خلاصه‌اش می‌کنم: آخر شاهنامه‌ای که امروز شاهد آنیم، ثمره حماسه شومی است که فرنسیس بیکن برای علم جدید، در جنگ با مذهب سرود: "علم باید دغدغه یافتن حقیقت را کنار بگذارد و از این پس تنها در جستجوی قدرت باشد". علم از هنگامی که از حقیقت‌پرستی به قدرت‌پرستی رو کرد و از حرم خدا جدا شد و متعه بورژوازی گشت، عفت و قداست و حرمت دیرینش را از دست داد و روسپی و وقیح و لاابالی و بی‌رحم و بی‌ایمان شد. عصری پدید آمده که علم خاتم سلیمانی در انگشت کرده و فلک را سقف می‌شکافد و پا بر فرقدان می‌نهد و بر باد می‌نشیند و بر ماه حکم می‌راند، اما در بازار سوداگران، آسان‌تر از ذلیل‌ترین کنیزان، به زر غالیه خرید و فروش می‌شود... و چون تعصب با علم مغایر است و تعهد، آزادی علم را مقید می‌سازد و ایمان به بی‌طرفی علم خدشه می‌رساند و اخلاق، ارزش‌های غیرعلمی و گرایش‌های غیرمنطقی و ایدئالیستی است و اینها در پیشگاه علم که فقط به واقعیت‌ها تکیه دارد بی‌ارج است، برای عالم هیچ تفاوتی نمی‌کند که محل ماموریتش کاخ سفید باشد یا سرخ یا سیاه؛ که این رنگ‌ها، رنگ‌های ایدئولوژی است و امروز، ایدئولوژی‌ها رنگی ندارند و عصر ما عصر تکنولوژی است... دیروز که ما قرن‌ها از دروازه این تمدن بزرگ به دور بودیم، چهره علم قداستی داشت که وحشی‌ترین سلاطین خونخوار نیز چون هارون و طغرل بیک و ناصرالدین شاه به خاطر تظاهر به ارزش‌های حاکم بر زمان و جا افتاده در روح جامعه و افکار عمومی و تثبیت شده در فرهنگ و ایمان مردم، به خانه عالم می‌رفت، بر نمد و بوریای او زانو می‌زد و دستش را بوسه می‌داد. و امروز فون براون مظهر علم بی‌تعهد و آزاد قرن ماست؛ قرن علم برای علم. بسیار طبیعی و معمول است که عالم تا در دانشگاه تولید می‌شود و بیرون می‌آید خود را به بازار عرضه می‌کند و بر حسب قیمتی که در رابطه با تقاضا تعیین می‌شود خود را به فروش می‌رساند... در وجدان حاکم بر عصر ما هیچ عیب و عاری ندارد که می‌بینیم علمای بزرگ عصر ما پس از آنکه در دانشگاه یا آزمایشگاه یا پشت میز کار و مقام علمی و تحقیقی خویش درخشیدند، کارخانه‌ای تجارت‌خانه‌ای یا موسسه استعماری و کارتل و تراستی آنها را با پول می‌خرند و این چنین، عالمی که خود را به سرمایه‌دار می‌فروشد تا خادمش شود با همه تیزهوشی و نبوغ علمی، در عمق روحش کمترین احساس شرمی ندارد. ✍سیدیاسر جبرائیلی @Kolbe_Andishe_Farhang
29.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مسئولان بدنه کارشناسی را جدی نمی گیرند 🎥 سید جواد میری در خصوص اینکه چرا دسترسی به آمارهای مستند و واقعی برای پژوهشگران آسان نیست، می گوید: ما در ایران، در وضع پژوهش نیستیم. موقعیت فرهنگ غالبی که بر ذهن و زبان سیاستمداران و سیاست گذاران است، «فرهنگ پیشاپژوهش» است. ما هنوز به آن سطح نرسیدیم که بدنه کارشناسی را جدی بگیریم. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠حاکمیت مسئول فقر و محرومیت است 🔹من موظفم یادآوری کنم که پیامبر ما، و‌ دولت را مستقیم فقیران و حرمان محرومان و بی اعتقادی و‌‌‌ بی ایمانی ساقط شدگان می داند. 🔹پیامبر «ص» در یک‌‌ سخنرانی بسیار مهم چنین فرمود: 🔹و لم یفقرهم فیکفرهم «حاکم اسلامی نباید مردم را فقیر کند تا کافرشان سازد» (اصول کافی، ج ۱، ص۴۰۶) 🔹اکنون می نگرید که پیامبر خدا موضوع را تا چه اندازه بزرگ می شمارد و‌مسئولیت را تا چه اندازه سنگین؟ 🔹پس کسانی نمی توانند این باور نادرست را به خورد جامعه و‌محرومان بدهند که فقر و‌ محرومیت اصلی است ثابت و‌حضور آن در جامعه به صورت یک‌جریان مستمر قابل قبول است، و دین اسلام قبول دارد که فقیران و‌ مستمندان در جامعه بسر ببرند و‌ در کنار آن توانگران در ناز و نعمت غرق باشند؛ اینان هرچه میخواهند داشته باشند و آنان هرچه میخواهند نداشته باشند، حتی اندکی دارو‌ برای کودکی مشرف به مرگ؟ 🔹این وضعیت نه اسلام است نه آیین انبیایی و محمدی. ✍محمدرضا حکیمی 📚قیام جاودانه، ص۲۱۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠اسطوره‌ای در افق هستی 🔻این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگی‌های رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام توصیف شده است: 🔹 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمی‌شد؛ 🔹 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشه‌داری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ 🔹 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بی‌دغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغۀ چیزی داشت. 🔹«طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوت‌های طولانی بود. 🔹 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانی‌که لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، الا وقتی‌که حرف زدن، ضرورت و فایده‌ای میداشت. 🔹 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بی‌اراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچ‌وقت از او نمیترسیدیم. 🔹نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاه‌قاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت. 🔹رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ سیدالشهداء میفرماید: بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم». 🔹«مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بی‌جواب و با دست خالی برگردد؛ پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و به‌گونه‌ای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود. 🔹هیچ‌کس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون می‌آمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند. 🔹«و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچ‌کس بی‌دلیل، احترامی بیش از بقیه یا بی‌احترامی قائل نمیشد. اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، به‌طرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت. 🔹مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچ‌وقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگ‌ترها و مُسنّ‌ترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند. 🔹چهرۀ پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بی‌عدالتی یا منکری را میدید. 🔹 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد. 🔹«لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود. 🔹«و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیب‌گیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد. 🔹«و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود. ✍حسن رحیم‌پور ازغدی/محمد پیامبری برای همیشه ص ۲۹-۳۴ 📎پ.ن : تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانی‌ای است که در کتاب شریف «معانی‌الاخبار، ص۸۲» نقل شده است. @Kolbe_Andishe_Farhang
1.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠دو گروه اگر فاسد شدند امت فاسد می‌شود؟! 🎥حسن رحیم پور به فرموده پیامبر(ص) دو گروه اگر فاسد شدند فاسد می‌شود؛ «علمای دین» و «حاکمان» اگر جوامع اسلامی زیر بار ذلت و استبداد می‌روند و از آزادی و استقلال دور هستند برای این است که روحانیون و حکومت‌ها فاسد هستند! طبق روایات، اهل جهنم از بوی تعفن آخوند و روحانی که به وظیفه‌اش عمل نکرده در عذاب هستند. @Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠محرومان در ایران تنهای تنهایند یکشنبه شش معدنچی در طرزه دامغان کشته شدند. مرگی قابل پیش‌بینی و غیر
💠یک نوع عدالتخواهی که تحلیل کلانی از وضعیت ارائه نمی‌کند مثلا بنویسیم «حاکمیتی داریم که در بیابان‌های سمنان و کرمان دنبال چند تا تار مو می‌گردد که برود فلان بومگردی را پلمب کند و همزمان چند هزار کارگر دارد که در اعماق چند ده متری زمین بدون داشتن اولین حقوق انسانی روزانه جان می‌دهند و اصلا ازشان خبر ندارد» خب نه اینکه خیلی تند شد. یا بنویسیم «قریب نیم قرن بعد از یک انقلاب عدالتخواهانه با آنهمه شعار و وعده، هنوز یک کپسول ۱۵۰ میلیون تومانی گاز سنج برای کارگرها آرزوست. آنهم کارگرهایی که دارند ثروت این کشور را از اعماق زمین درمی‌آورند» این لامسطب هم که رسما زیر سوال بردن همه چیز است. خیلی سیاه شد. یا بنویسیم «حالا حاکمیت به کنار! چرا ائمه جمعه، حوزه علمیه، مراجع تقلید و پاسبانان حجاب هیچ‌وقت برای این وضعیت اسفبار زندگی کارگرها در ایران رگ گردنی نمی‌شوند؟ این چه دین کاریکاتوری‌ای است که موی انسانها ارزش‌اش از جان انسانها در آن بیشتر است؟» این دیگر حتما تکفیر در پی دارد. یا بنویسیم «همه دنیا فهمیده‌اند کارگرها تا صنف و تشکل و سندیکا نشوند نمی‌توانند از خودشان دفاع کنند و به حقوق اولیه انسانی‌ برسند. وقتی کارگران در ایران کلا به نهاد امنیتی سپرده شوند و هر نوع تشکل یابی جرم شود زندگی اسف بارشان قابل حدس است» این یکی رسما پرونده امنیتی می‌شود. واقعیت اینست ما هم دهه هشتاد که تازه وارد فضاهای عدالتخواهانه شده بودیم مثل آقای علیزاده فکر می‌کردیم. صفحات‌مان پر بود از اندوه و سوگ و اعلامیه ترحیم برای کارگرها. هربار دیدار خانواده قربانیان می‌رفتیم، برای کشته‌های معادن مستند می‌ساختیم و از مسئولین قول پیگیری می‌گرفتیم. هربار با دستور پیگیری یک مسئول ذوق مرگ می‌شدیم و جای امیدواری پیدا می‌کردیم. بدون آنکه بپرسیم بعد از قول‌های قبلی دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ همین مسئولان در چند سال گذشته چند تا دستور ویژه در موضوعات مختلف سیل و شاسی بلند و سیلی به سرباز داده‌اند و کدام یکی به نتیجه رسیده است؟ بخاطر همین همان‌ جای‌مان که هی امیدوار می‌شد الآن شدیدا درد می‌کند. یک عدالتخواهی تقلیل گرا وجود دارد که برای اعلام موضع و صدور بیانیه در لحظه در هیچ موضوعی هیچ محدودیتی ندارد. شبکه افق و سایر شبکه‌ها هم می‌تواند مرتب برود و ماجرا را از ابعاد گوناگون موشکافی کند. وقتی از فاجعه معدن صحبت می‌کند ته‌اش متهم یک کارفرماست که کپسول نخریده، وقتی از عدالت آموزشی می‌گوید بزرگترین دشمن‌اش فلان انتشارات کتاب‌ کمک آموزشی است، از وضعیت نظام درمان چهل و چندسال بعد انقلاب که می‌گوید آسیب شناسی‌اش به چند تا پزشک ختم می‌شود که کارتخوان نمی‌گذارند و... یک نوع عدالتخواهی که خیلی تحلیل کلانی از وضعیت ارائه نمی‌کند یا بهتر بگویم خیلی پرش به حاکمیت نمی‌گیرد. نه دادسرا و دادگاه و زندان دارد، نه در سیما ممنوع التصویر است و نه… مهمان ثابت برنامه‌های تلویزیون هم هست. ما خودمان از همین دوران چلچلی که آقای علیزاده داخلش است آمده‌ایم. بخاطر همین نقد ایشان را می‌فهمم و دغدغه‌اش را درک می‌کنم. ولی خب چون الآن در هر موضوعی فکر می‌کنیم چه بگوییم که بعد از دو دهه با پیگیری‌های تکراری روی تردمیل ندویده باشیم خود بخود باعث می‌شود سرعت ایشان در موضع‌گیری را نداشته باشیم. ما که جوانیم ولی بگذارید به حساب پیری! بالاخره وقتی در هر موضوعی فکر کنی چجوری موضع بگیری که هم خلق الله را با تقلیل سرکار نگذاری، هم حتی الامکان قدری به ریشه‌های این وضعیت اشاره کنی، هم خودت را گرفتار یک پرونده جدید نکنی و هم سیاه نمایی نکرده باشی و پنجره‌ای برای اصلاح باز کنی کار را قدری سخت می‌کند. ✍وحید اشتری @Kolbe_Andishe_Farhang