💠انتخاب ریاست جمهوری انتخاب یک مدیر اجرایی نیست
رئیس جمهور سایت دیجی کالا نیست که آفرهای مختلف تخفیفی را در حوزه های مختلف روی میز انتخاب بگذارد، تا ما بهینه ترین گزینه را انتخاب کنیم. رئیس جمهور مدیر یک جامعه نیست که برنامه های تحقق چند درصد بهبود بهره وری را پیش روی ما بگذارد.
رئیس جمهور ، رئیس یک ایده و یک اراده است و انتخابات ریاست جمهوری انتخاب امر سیاسی و تجلی اراده جمعی یک ملت است. ملتی که اراده و راه متفاوت از جریان غالب و قرائت رسمی شروع کرده و با تمام سختی ها دارد آن را ادامه می دهد.
انتخابات در این معنا به انتخاب گذاشتن هویت و خواست جمعی یک ملت است ، که سال های سال زیر تحریم ، جنگ ، استعمار ایستاده است. انتخابات در ایران ، یک امر سیاسی است ، چون امکان بودن و چگونه ماندن را؛ فارغ از میزان صادرات و واردات ، فارغ از تعداد پالایشگاه و ورزشگاه ، به ما نشان می دهد. به نظر من انتخابات در ایران سرمایه بزرگی است که هیچ کشوری امکان لمس و تجربه انتخاب در این سطح را ندارد.
اگر تا دیروز شما ، به طور نمونه ، از طرفداران آقای جلیلی ، سوالی می پرسیدید برنامه های یک و دو و سه را تکرار می کردند که ۱۲ سال برای آن زحمت کشیده و تدوین کرده. منتقدین ایشان نیز بحث کار امدی و نداشتن تجربه و... را طرح می کردند. اما مناظره دیشب مساله را متفاوت کرد. زیرا در جایی که صحنه منازعه ، از ریاست جمهوری به مدیر اجرایی تقلیل یافته بود ، در پاسخ به تردید های اصلاح طلبان در راه رفته شده ، دوباره به امر سیاسی ارتقا یافت و خوشحالی هواداران ، طرفداران نیز ناشی از این ارتقا و واقعی شدن صحنه نزاع است.
بعد از مناظره دیشب کاندیدهای جبهه انقلاب ، موقعیت جمهوری اسلامی و حرکتی انقلاب اسلامی را یاد آور شدند ، و این یاد آوری حماسی، در مردم ایجاد هیجان کرد. صحنه را باز آرایی کرد و موقعیت افراد در صحنه را دوباره نشان داد.
به همین علت استقبال از سخنان جلیلی ، فردی که چند روزه شبیه معلم های کسل کننده مذهبی درس مدیریت اسلامی سخن می گفت ، استقبال از موقعیت و موضع یک فرد انقلابی است ، که از اراده و خواست یک ملت دفاع کرده است و این استقبال نه به خاطر راهکار ایجاد نیروگاه های انرژی خورشیدی در روستاها، و نه به خاطر گفتن از ظرفیت سواحل مکران ، بلکه به خاطر توضیح واضح و حماسی از صحنه سیاست در ایران بود. صحنه ای که به ما نشان می داد مساله بر سر چیست ، چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چه باید کرد.
✍حسین نجفی
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠رای دادن یا رای ندادن مسئله اصلی این نیست!
نزد وجدان، سوپراگو، خدا، قضاوت اخلاقی یا هر اسم دیگری روی آن بگذاریم، درست پیمودن راه است که اهمیت دارد و نتیجه فرع است!
کسی که تامل و مشورت کرده و زمان گذاشته و برآیند کاندیدها را درک کرده و موضع تاریخی خودش را فهم کرده حتی با خودش میگوید؛《ای کاش شرایط به نحوی بود که میتوانستم در خیر جمعی شرکت کنم و راهی به دهی باز نمایم اما حیف که چنین نیست》 و از صدق نمیخواهد رای بدهد در نور است و ماجور. آفرین دارد و قابل احترام است.
(قطعا شان این انسان از رای دهندگان که هیج، از اعضای ستاد که هیچ، از خود کاندیدی که برای جیفهی دنیا و به مقامی رسیدن صبح تا شب برای صندوق رای و انتخابات سینه چاک میکند بالاتر است!)
شخصی که باز مسئلهمندانه به کل فرایند انتخابات نگاه کرده و آن را فرصتی تاريخی دیده و فهم کرده که حضورش ولو پنج درصد شرایط را بهتر میکند و یا حتی از بدتر شدن شرایط جلوگیری میکند. و زمان گذاشته و به پای صندوق رای میرود حتما جای احترام دارد. (قطعا شان این فرد از کسی که صرفا بخاطر لجبازی یا بی حوصلگی یا عدم درک پیچشهای تاریخی نمیخواهد پای صندوق رای برود و فکر میکند این پشت کردن به امر سیاسی برایاش کلاس میآورد بالاتر است)
اگر ما به این نگاه برسیم و اصالت برایمان به جای نتیجه مصداقی (رای دادن یا ندادن) طی مسيری باشد که خودمان یا دیگران آن را با استدلال و دل پاک پیمودهاند فضای جامعه عطرآگین میشود و با احترام متقابل دوست و برادر و خواهر یکدیگر میمانیم.
آنکه رای میدهد در چارچوب نگاه و منطق خود به این نتیجه رسیده و شخصی که رای نمیدهد نیز در منطق خودش باید فهم شود.
🔗پ.ن؛
رعایت ادب در گفتگوها یکی از نشانههای این است که ما اهل راه نور هستیم یا ظلمت!
✍یاسرعرب
@Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دیپلماسی التماسی
🎥رهبر انقلاب
برخی سیاسیون کشور ما تصور میکنند باید آویزانِ به این قدرت و آن قدرت باشند یا خیال میکنند که همۀ راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد؛ نه اینطور نیست.
@Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠از پرونده فساد کرسنت دفاع میکنید؟! 🎥۶دقیقه متفاوت دکتر جلیلی هیچ برنامه ای برای اداره کشور ندارید
💠تطهیر فساد؟!
قرارداد نفتی #کرسنت که قریب به دو دهه، به عنوان نماد فساد و بیمبالاتی در دفاع از منافع ملی شناخته شده، در جریان رقابتهای انتخاباتی ۱۴۰۳ توسط یک کاندیدا تطهیر میشود!
و این تطهیر عجیب، رپورتاژ میشود توسط رسانههای پرتعداد؛ صرفاً بدلیل اینکه احتمالاً لکهای انداخته باشند بر چهرهٔ رقیب.
عملیات #تطهیر_فساد به نیابت از گروهی از مدیران بازنشسته و ورشکسته صورت میگیرد که در ادوار طولانی حضورشان در قدرت، کارویژهشان عادیسازیِ فساد دولتمردان بوده است.
همانها که پایهگذاران طبقهٔ مرفه جدید درون نظام بودهاند و پس از انتخابات سال ۱۴۰۰، بازنشستگی خود را پذیرفتند اما بهیکباره و پس از پرواز اردیبهشت، هیجانی شدند و زمینه را برای بازگشت مجدد به قدرت مهیا دیدند.
امروز با ولعی عجیب در حال دست و پا زدن هستند برای سلطه بر مجاری قدرت و ثروت. سیریناپذیر و عطشناک.
✍روح الله رشیدی
@Kolbe_Andishe_Farhang
May 11
💠تنزل از ایده به برنامه سیاسی
آنچه تا اینجای مناظرات فهمیدم آن است که تقریبا تمام نامزدها درکی از امر سیاسی ندارند و به قول معروف «در بر همان پاشنه خواهد چرخید.»
در امر سیاسی باید شکل جدیدی از نسبت یافتگی در امور ایجاد شود به این معنا که روابط قدرت تغییر کند. در نتیجه منزلت های اجتماعی، سیاسی و خصوصا اقتصادی تغییر کند تا نظم جدیدی حکمفرما شود. در این صورت توده و افرادی که در حاشیه اقتصاد، سیاست و فرهنگ ایران زیست می کنند یعنی افرادی که در این ساختارها جایگاهی ندارند تغییر نسبت ها را درک کنند.
اما هنوز نامزدها در ایده کینزی فکر می کنند؛ آماده کردن بسته حمایتی، کارت معیشتی-خدماتی، افزایش یارانه و امثالهم دمیدن در ایده کینز است که تلاش می کند در یک مدل چرخه ای جامعه و اقتصاد را با هم تنظیم کند. یک بار رانت اقتصادی برای تنظیم جامعه و بار دیگر رانت اجتماعی برای تنظیم اقتصاد.
جلیلی کمی از این ایده کینزی فراتر رفته است و تلاش کرده با فعال کردن نیروهای سرکوب شده کمی از ایده کینز عبور کند. اما تکلیفش را با برنامه هفتم و نهادینه شدن برنامه های پنج ساله روشن نکرده است. مهمتر اینکه این ایده هم ایده ای در زمین غرب و تکیه بر نظریه سیستم و بازار است که تلاش می کند فرصت های فروخفته را بیدار کند و از سرکوب برنامه نجات دهد. اما این نگاه چه نسبتی خاصی با انقلاب اسلامی دارد برای من مبهم است. به نظر من تا اینجا ایده جلیلی چند دهه از ایده بقیه جلوتر است اما مبتنی بر ایده های غرب و نه متناسب با انقلاب اسلامی.
✍محمدرضامالکی
@Kolbe_Andishe_Farhang
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠توبه کنید و از ملت عذرخواهی کنید!
🎥حسن روحانی
🔗پ.ن: این ویدیوهای مکرری که روحانی در حمایت از پزشکیان میزاره بیشتر بر ضرر اعتبار پزشکیان هستش.
روحانی رئیس جمهور محبوبی بین خود اصلاحطلبهام نیست...
@Kolbe_Andishe_Farhang
بیانیه شماره ۱ ائتلاف انسجام درباره
انتخابات ریاست جمهوری ١۴۰۳
بسماللهالرحمنالرحیم
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا ٱصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَٱتَّقُوا ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
🔸 یکم. مشارکت اجتماعی بر انتخاب اصلح تقدم دارد
«مشارکت اجتماعی بر انتخاب اصلح تقدم دارد». این اگرچه میتواند یک رأی دلیرانه در نگرش سیاسی رهبر جمهوری اسلامی ایران تلقی شود، پیش از آن، هشداری است دربارۀ رابطۀ سیاست و جامعه در ایران ۱۴۰۳ هجری شمسی. در انتخابات پیش رو چیزی بسیار حیاتیتر از تعیین شخص رئیسجمهور وجود دارد. شرکت در انتخابات را غالباً صرفاً در کمیت آرایی که در صندوقهای رأی ریخته میشود، مورد سنجش قرار میدهند؛ اما اگر اهمیت مشارکت کمتر از تعیین شخص دوم مملکت نیست، کیفیت اعداد مشارکت نیز باید زیر ذرهبین هر کسی که خود را متعهد به ملّت ایران میشمارد، قرار بگیرد و دربارۀ آن حساسیتهای لازم را داشته باشد.
🔸 دوم. معنای تعهد
تعهد به ملّت ایران به چه معناست؟ نیروی ملّت ایران خاموش نباید بشود. ملّت ایران در نیمقرن اخیر چونان آتشفشانی در میانۀ جهان، گدازههای روحی انسان را به هر سو پراکنده کرده است و متذکر شده است که انسانبودن تا چه اندازه به استقبال خطرات رفتن است؛ در جهانی که در استقبال از جنگهای بیمعنا، لحظهای تردید نمیکند تا جا برای هر جنگ حقیقی پیشاپیش اشغال شده باشد. برای تحقق ایدۀ یک صلح طولانی که هرگز نخواهد آمد، باید آمادۀ بیشمار جنگ بود. ما مرغ آتشخوار بودیم. ما در مواجهه با همین بیهودگی سفّاک، همانطوری جنگیدیم که جنگها مقدس میشوند. در چنین جهانی انسان بار دیگر از سرزمینی به نام ایران ظاهر شده است. هرچه اهل حقیقت، چه در اروپا و چه در روسیه و چین، عقب نشستند، ما پیش رفتیم. ما توانستهایم پوچی این دنیا را تاب بیاوریم و این ملّت از آن جنگهای بیهوده، برای اهل زمین و آسمان مائدهها ساخته است. این جهان بیمعنا اصلاً میدان ما است. ما برای مواجهه با همین آخرین دوران رنج پا به عرصه گذاشتیم و به خداوند برای ابتلا به جهانی که بیهودگی را به رخ میکشد و از آن نیرویی دیوگون میسازد، لبیک گفتهایم.
🔸 سوم. مساله فترت سیاست در ایران امروز
اما فقدان جبهۀ لیبرال یا سازشگرانی مانند آنچه در دولت حسن روحانی شاهدش بودیم، هشیاریِ واکنشی جامعۀ ایران را به کمترین حد خود رسانده است؛ زیرا رقابت در سیاست داخلی ایران دهها سال است که خود را در رقابت نمادین میان لیبرالیسم با مقاومت پدیدار میکرده است و این، سیاست داخلی ایران را نسبت به چنین رقابتی شرطی کرده است. بهطوری که اکنون در کمینهشدن حضور جناح لیبرال در انتخابات، محتوای سیاست که همواره به شکل غلبه بر حریف و نه غلبه بر مشکلات یا محدودیتها پی گرفته میشد، میتواند بهطور کامل نادیده گرفته شود.
علامت چنین خطایی، استقبال از عدم مشارکت طبقات مختلف جامعه در سیاست و دشمنی با ارادههای اجتماعی است. علامت دیگر آن، این است که سیاست بهکلی به پشتپرده کوچ میکند و مردم را شغب تبلیغات فرهنگی و هویتی، از صحن واقعی تولید و توزیع قدرت محجوب میکند. جامعۀ ایدهآل در چنین وضعی، نه جامعهای خواهنده، مبارز و پیگیر، بلکه جامعهای است که از طریق ناامیدیِ اجتماعی، به مصرف رو آورده و تتمّۀ ارادۀ آن هم در میدانهای فرعی و دستچندم (چه از جنس فرهنگ باشد یا از جنس فعالیتهای کارشناسانه و علمی یا مدنی) به انحراف کشانده شده است. چنین جامعهای آرام است و حتی اگر دچار ناآرامی هم بشود، به دلیل فقدان انسجام اراده (که تنها با رصد و هوشیاریِ سیاسی رخ میدهد،) بهنحو کموبیش مشروعی میتواند به شکل فیزیکی سرکوب شود؛ زیرا تا آنجا که ارادهاش تعبیر سیاسی ندارد، صرفاً آشوب و بینظمی و نتیجتاً نامشروع است. سیاستی که میخواهد از طریق جایابی در جغرافیای تعادل میان نیروهای شرقی و غربی، ارادهای را که ایرانیان به خرج دادهاند، نقد کند و دست از تولیدِ آینده بدارد.
🇮🇷@Ensejam_iri
@Kolbe_Andishe_Farhang
این سیاستی خسته است و جامعه را هم خسته میخواهد؛ از خستگیِ جامعه بسیار استقبال میکند و علاوه بر آن، جامعه را به خستگی هم دعوت مینماید. چنین سیاستی تا آنجا که سیاستی وابسته به قدرتهای بیرونی است، نیازی به ملّت ندارد. منطقۀ ما مملو از چنین دولتهایی است؛ دولتهایی که هرچه کمتر به ارادۀ مردان و زنانشان احتیاج دارند. عاجلترین نیاز چنین دولتهایی، سرکوبِ هرگونه ارادهایست که میتواند تغذیۀ این دولتها از تعادلهای برونگرای جغرافیای کشورهایشان را تحتالشعاع قرار دهد و برای بودن، الگویی غیر از وابستگی ارائه کند. این سرکوب تا جزئیات زندگی فردی شهروندان پیگیری میشود. هیچکس حق ندارد آنقدر خودش باشد که الگوی شهروندِ مصرفکننده را که در تناسب با تعادلهای برونزای جغرافیایی این دولتها شکل یافته است، بر هم بزند؛ یا احیاناً توانایی تولید جامعهای حولِ خودش را به وجود بیاورد. ظهور جامعه و رهبران اجتماعی، خطرناکترین چیزی استکه چنین دولتهایی میتوانند تجربه کنند. همۀ این دولتها معمولاً نقابی از اصالتها و هویتهای فرهنگی یا حتی استقلال و مقاومت بر چهره دارند. این نقاب نمیگذارد شهروندان فقدانِ ارادۀ خود را احساس کنند.
🔸 چهارم. خطر بُردارهای تعادل
هر اندازه اقتصاد سیاسی این کشورها بیاراده، وابسته و برونزاست، لوایی از فرهنگ، این سستی را میپوشاند و هرچه این سستی شدیدتر باشد، آن لوای فرهنگی باید پرزرقوبرقتر و پرسروصداتر در میدان حاضر شود. در مورد ایران چنین خطری میتواند پیچیدهتر باشد. دشمنان ما ممکن است ما را در تعادلهایی قرار دهند که حاوی توازنهای نظامی یا حتی تبادل دائمی و متعادل آتش در برخی جبههها هم بشود.
این همه نشان میدهد که ما چهبسا در یک نقطۀ عطف تاریخی واقع شده باشیم. بهطوریکه باید هشیاری خود را در نسبت با خطرِ مشروعیتیافتنِ حذف جامعه از سیاست، به حداکثر ممکن برسانیم؛ زیرا جغرافیای بینالمللی و منطقهای آمادۀ تغییرات بزرگی است و اغلبِ قدرتهای بزرگ جهان بهسمت ایجاد تعادلهای طولانیمدت در منطقۀ غرب آسیا پیش میروند. خونبهای چنین تعادلی، ازمیانبرداشتن ارادۀ ملّتهایی است که در این منطقه، رو به سوی استقلال داشتهاند و تلاطمهای نیرومندی را در برابر نظمهای برونزای منطقه ایجاد کردهاند.
طرحهای شرقی و غربی ورای همۀ تضادها و تعارضهایش، چهبسا در منطقه ما در مورد تولیدِ صلحی سرکوبگر بتوانند همگرا شوند. نمونۀ این همگرایی را میتوان در استقبال از پایاندادن به منازعه مسلمانان با اسرائیل از طریق راهکار دو دولتی در فلسطین به تماشا نشست. رژیمهای مختلف منطقه نیز که اغلب دوام خود را مدیون قرارگرفتن در چارچوب تعادل میان قدرتهای بزرگ بودهاند، اکنون آمادهاند میان دو منزل شرق و غرب مسکن گزینند و حتی به همگرایی سیاستهای آنها در منطقۀ غرب آسیا مدد رسانند. بغرنجترین موردی که از چنین چارچوبهایی بیرون میافتد، ملّت ایران است. لذا تقریباً تمام طرحهای سیاسی در منطقۀ ما، به طرحهایی در سیاست داخلی ایران که ارادۀ ملی را پس بزند، امتیاز میدهند.
🔸 پنجم. تحلیلی از آرایش انتخابات پیش رو
اگر چنین مختصات خطیری را در آرایش نامزدهایی که در صحنهٔ انتخابات حاضر شدهاند، اعمال کنیم، درمییابیم که همگی بهنحوی از «زندگی» و «معیشت» و «کارآمدی» و «اقتصاد» سخن میگویند که گویا اینها همه اموری ازپیشمشخص و قابلدسترساند که با رجوع به نظرات کارشناسی و با یک مدیریت مقتدر و کارآمد، بهسادگی میتوان آنها را حاصل کرد. لازمه این گفتار، که در آن، اقتصاد و معیشت و زندگی مردم، فاقد انعکاسی از ارادۀ ملی است، تندادن به تعادلی است که در آن، کشورها نمیتوانند واجد یک نیروی درونزای ملی و طرحی از استقلال باشند. آنچنانکه کشورهای بیشماری در اروپا، شرق آسیا و منطقۀ ما توانستهاند منافعی در قبال عدم استقلال و انفعال نسبت به تعادل موجود، برده باشند. اما چهبسا موقعیت جغرافیایی و تاریخی ایران، حتی اجازه نمیدهد کشور ما بتواند با تکیه به این گفتار، امنیت و رفاه چندانی بهدست آورد. ایران بهسادگی نمیتواند از منافع تعادلی بهرهمند شود که از اساس، با موجودیت کشور یکپارچه و پهناوری در این مختصات جغرافیایی در تعارض است. در این صورت، توفیق در هر طرح کارشناسی، تنها در صورتی به دست میآید که بتواند حامل نیروی سیاسی ملت ایران در جهت استقلال آن باشد.
🇮🇷@Ensejam_iri
@Kolbe_Andishe_Farhang
اما در میان نامزدهای اصلی جبهه انقلاب و مقاومت، آن تصویری از محمدباقر قالیباف که اطرافیان او تلاش دارند برای جلب رأی، از او بسازند و چهبسا او خود به استقبال آن برود، یک مدیر مقتدر کارآمد است که میتواند هر برنامه و طرحی را مستقل از هر جهت سیاسی به انجام رساند. در چنین مدیریتی، دیگر ضرورتی برای مشارکت سیاسی مردم در اداره کشور وجود نخواهد داشت و مردم در یک انفعال یا فعالیت غیرضرور، تنها از مواهب و خدمات دستگاه اداره کشور بهره میبرند
🔸 ششم. تصویری از اراده و مقاومت ملت
آن نامزد حاضر در صحنه که تصویری از اراده و مقاومت ملت ایران را بازنمایی میکند، یعنی سعید جلیلی بهواسطۀ نیروهایی که پیرامون او مجتمع شدهاند، بیشترین استعداد را برای غلبه بر صحنه دارد. این غلبه بر صحنه قبل از آنکه غلبه بر رقبا برای پیروزی در انتخابات باشد، توان هدایت ارادههایی است که به صرافتِ طبع اطراف وی جمع شدهاند و تصویری از برپاداشت ارادهٔ ملت ایران را در سر میپرورانند. از این جهت، شکست سعید جلیلی چه در شکل انصراف از انتخابات یا شکست از رقبا یا شکستی ثانویه در ادارهٔ امور پس از پیروزی میتواند به اضمحلال و ناامیدیِ مستعدترین بخش جامعه برای برپاداشت ارادۀ ملت ایران منجر شود. شکست در این موقعیت، آرایش اجتماعی ایران را تغییر خواهد داد و چهبسا آن را مستعد ورود به طرحهای تعادلگرایانۀ قدرتهای بزرگ نماید.
🔸 هفتم. ضرورت عاجل سازماندهی سیاسی
چگونه باید جامعه را از چنین خطری حراست کرد؟ آیا این جامعۀ ارادهمند که میتواند هستۀ رقمزدن آیندۀ ایران باشد، توان آن را دارد که خود را همچون نقطه اتکای دولت جمهوری اسلامی سازماندهی نماید؟ آیا امکان تشکیل هستهای ارادهمند که تکلیف خویش را ضمن تلاش برای پیروزی در انتخابات، حفاظت از امر سیاسی در جامعۀ ایران بداند، وجود دارد؟
هستۀ چنین تشکیلاتی را باید شخصیتهایی بسازند که دارای دیدگاه علمیِ منسجم و مستحکمی دربارۀ رابطۀ جامعه و سیاست بوده و شجاعت حضور در صحنههای سیاسی به نفع چنین رابطهای را داشته باشند. ما از این افراد و نیز عموم کسانی که نمیخواهند امتیاز سیاسی ملّت ایران با رؤیاهای دروغین تعادلهای مرفه، معامله شود، دعوت میکنیم ضمن حمایت از دکتر سعید جلیلی، نسبت به ایجاد آن هستۀ تشکیلاتی که ایستادگی در برابر اضمحلال سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار میدهد، اهتمام ورزند.
🇮🇷@Ensejam_iri
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠یک بند خطاب به بزرگان ما!
این ائتلاف بازی را ادامه بدهید و صلاح و مصلحت جبهه انقلاب را تعیین بفرمایید.
فقط بدانید در انتخابات بعدی، هیچ کنشگر اجتماعی برای کاندیدایش نخواهد جنگید تا بقیه را اقناع کند.
مطمئن باشید همه منتظر چهارشنبهای خواهند بود که شما بزرگان! تکلیف این خرده سربازها را روشن کنید.
احتمالا در دوره بعد برای پیگیری منویات مقام معظم رهبری، مدام توصیه میفرمایید کاری کنید مشارکت بالا برود و انواع فضائل اخلاقی و تکالیف انقلابی را برای به حرکت در اوردن کنشگران جوان فهرست میکنید!
بدانید کنشگر با توصیههای شما حرکت نخواهد کرد. چون میداند چهارشنبهای هست و وحدت و ائتلاف و بقیه ماجرا!
کنشگر میداند که اگر کاندیدای پوششی داشته باشیم و چهارشنبه آخر انتخابات میروند، او هم سرباز پوششی است و باید به شکل صوری و الکی بین کاندیداها دفاع و رد و اثبات کند تا فضا را گرم کند.
عزیزان بدون ایجاد زمینی که مردم در آن احساس آزادی و اختیار کنند، مردمسالاری چرند است. اسمش را بگذارید تدبیر جبهه انقلاب!
نتیجهاش به جز انفعال بیشتر هر چه شد ثوابش برای شما
🔗 پ ن: الان کنار رفتن هر کس به نفع دیگری اشتباه است! کاندیدایش فرقی نمیکند!
✍حمید آقانوری
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠تربیت و انتخابات ریاست جمهوری
با نگریستن به تربیت از منظر عاملیت انسان، رابطه معلم و شاگرد به گونه ای از تعامل تعبیر خواهد شد. در رابطه تعاملی حتی ناهمتراز، این معلم نیست که شاگرد را آن می کند که خود می شناسد و می خواهد، بلکه او آنچه را در چنته دارد، به نیکوترین وجه، در معرض فهم و انتخاب شاگرد قرار می دهد. تربیت، حاصل تعاملی ناهمتراز است که برحسب آن، به بیانی کانتی، عمل یک سویه معلم، تنها قالبی تهی می سازد، چنان که عمل یک سویه شاگرد، به مشی نابینا می انجامد.
چنین بینشی از تربیت، مسوولیتی را در انتخاب رییسجمهور رقم می زند. رییسجمهوری که درکی از تعامل ندارد، تنها به «کنترل» جامعه می اندیشد و اگر متدین نیز باشد، در پی آن خواهد بود که مردم را، به گمان واهی خود، به زور راهی بهشت سازد؛ کاری که در رسالت هیچ پیامبری گنجانده نشده بود. چنین رییس جمهوری، وزیری زور ورز خواهد گماشت که در بهترین حالت، چرخه معیوب بازتولید را به گردش در خواهد آورد و نظام تربیتی را به دستگاه تولید مثل بدل خواهد کرد. برخلاف عالم زیستی که در آن، تولید مثل، مایه بقاست، در عالم تربیت، تولید مثل، مایه فناست. باور به عاملیت انسان، نظام تربیتی را از ملال تکرار می رهاند و امکان حرکت به فرادست و گشایش افق های تازه را فراهم می آورد.
✍دکتر خسرو باقری
@Kolbe_Andishe_Farhang