eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
552 دنبال‌کننده
256 عکس
840 ویدیو
169 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠آقای پزشکیان، مواظب مجاهدین شنبه باشید مفهوم را دوست عزیزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ به من یاد داد. گفت «محمد، عده‌ای هستند که از شنبه بعد از جمعه انتخابات، سر و کله‌شان پیدا می‌شود. دنبال پست و مقام می‌‌گردند.» آقای پزشکیان، اغلب مجاهدین شنبه، کارشان نابود کردن اعتماد مردم به شما، و زمین زدن دولتی است که تشکیل می‌دهید. آقای پزشکیان، این کشور سامان سیاسی و نظم حزبی درستی ندارد تا آدم‌های درجه یک و آگاه برای وزارتخانه‌ها، استانداری‌ها و سایر پست‌های مهم از قبل پرورده شده باشند. آقای پزشکیان مجاهدین شنبه در ستادهای مختلف زنبیل گذاشته بودند تا فردای انتخابات مدعی شوند، اما اغلب آن‌ها که لیاقت و توانایی دارند، آن‌قدر نظربلند هستند و مناعت طبع دارند که داوطلب پست و مقام نمی‌شوند. آقای پزشکیان، اگر از خطر مجاهدین شنبه اجتناب نکنی، و رویه روشن و شفافی برای برگزیدن کابینه‌ای متخصص، باتجربه، پاکدست، و دارای بینش روشن درباره مشکلات کشور نداشته باشی، خیلی زود زمین می‌خوری. آقای پزشکیان، اطمینان دارم از در و دیوار زندگی امروزت تا زمان انتخاب وزرا و استانداران، آدم‌هایی می‌بارد که می‌خواهند وزیر و رئیس سازمان و استاندار به شما معرفی کنند. اگر روالی برای انتخاب افراد همکارت نداشته باشی، به سرعت همه سرمایه اجتماعی که اندوخته‌ای به باد خواهی داد. آقای پزشکیان، تاریخ مصرف برخی تمام شده است. کشور به اندیشه‌های جدید، آدم‌های جدید، و هم‌زمان بهره بردن از تجربه مسن‌ترها نیاز دارد. یکی از خطرات بزرگ این است که حلقه همکارانت را به حلقه همسالانت محدود کنی. آقای پزشکیان، رویه روشنی برای انتخاب همکاران‌تان در دولت داشته باشید، آن‌را به ملت اعلام کنید، و نشان دهید آن‌چه در دوره‌های مدیریت دانشگاه‌های آمریکا، انگلستان، سوئیس و سایر کشورها آموخته‌اید، بخشی از وجودتان شده و واقعاً قصد دارید کشور را با عقلانیت، شفافیت، پاسخ‌گویی، و در مسیری که خالق سرمایه اجتماعی و اعتماد باشید اداره کنید. اگر چنین کنید، پشتیبانی ملت را خواهید داشت، والا با مجاهدین شنبه تنها خواهید ماند؛ و در نهایت آن‌ها نیز شما را تنها رها می‌کنند تا در فردای انتخاباتی دیگر، مجاهدین شنبه نامزد برنده دیگری باشند. ✍محمد فاضلی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 رییس‎جمهور اقلیت! چیزی که اصلاح‌طلبان در دور قبل به آن می‎خندیدند، سرشان آمد؛ اکنون، رکورد رییس‎جمهور اقلیت در ایران، در دستان پزشکیان، نامزد مورد حمایت آنها است؛ در انتخابات ۱۴۰۳ مجموع آرای قومیتی و اصلاح‎طلبان، کمتر از انتخابات ۱۴۰۰ آن هم علیرغم کمتر بودن میزان واجدین شرایط رای در آن سال، شد؛ وزن واقعی اصلاح‎طلبان با حضور و انتشار فیلم تکرار شخص محمد خاتمی، خودکشی ظریف، روسای اصلاح‌طلبان و ... از مرعشی، جهانگیری، خانواده رفسنجانی، کارگزاران و ... گرفته تا جهرمی، کروبی، روحانی و خبرگزاری‎هایشان ... مشخص شد؛ جمعا روی هم، بدون لحاظ آرای یک قوم خاص، تقریبا به همان اندازه آرای جلیلی، تک و تنها، بدون حمایت هیچ جریانی، آن هم در تخریب سنگین، بی‎اخلاقی و لولو سازی از وی، توسط همین جریان ... @Kolbe_Andishe_Farhang
✍صدای جامعه رنج کشیده در تحریم ها و مرارت ها بسم الله الرحمن الرحیم «این حرکت بزرگ در رویاروئی با غوغای دست‌سازِ تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بُن‌بست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است و همه‌ی نامزدهای محترم و همه‌ی کسانی که برای پیروزیِ هر یک از آنان، هفته‌ها تلاش شبانه‌روزی کردند در افتخار و ثواب آن شریکند.». مقام معظم رهبری کانونعالی انجمن های صنفی کارگران ایران با اعلام تبریک به همه ملت بزرگ ایران و جناب آقای دکتر پزشکیان رییس جمهور منتخب ایران اسلامی و آرزوی موفقیت و توفیق الهی برای ایشان و یارانشان در راستای خدمتگزاری به مردم ، بار دیگر اعلام میدارد ، کارگران شریف و نجیب ایران همچنان امیدوارند تا دولتها به مطالباتشان که غالبا اجرای قوانین بر زمین مانده و عدم نظارت صحیح بر اجرای قوانین مربوط به حوزه کار می باشد اهتمام جدی داشته باشند. جناب آقای دکتر پزشکیان ، ما جامعه کارگری سالهاست موظف به بیان و پیگیری مطالبات میلیونها کارگر می باشیم و برای مسئولیتی که بر شانه هایمان نهاده شده تلاش میکنیم لذا تشکل‌های اصیل کارگری کارفرمایی و بازنشستگی را به واقع شرکای اجتماعی خود برای عملیاتی شدن فرمان مقام معظم رهبری در «جهش تولید با مشارکت مردم »بدانید و از ظرفیت های آنان برای شنیدن صدای جامعه رنج کشیده در تحریم ها و مرارت ها و... کمک بگیرید. صدایی گویا از بیان مسائلی نظیر حل معضل معیشت ، حل بحران امنیت شغلی ،تامین مسکن کارگری، ، ساماندهی اتباع بیگانه و مهاجران غیرقانونی که اشغالگران شغلی ایرانیانند ، بازپس گیری بدهی های دولت به سازمان تامین اجتماعی ، ایجاد سه جانبه گرایی حقیقی در همه ابعاد ، پاسخگویی در موضوع حفظ و افزایش سرمایه کارگران و بازنشستگان در شستا ، بهره مندی از توان جامعه کارگران متخصص و متعهد در مدیریت ها و سیاستگذاری های خرد و کلان حوزه تعاون ، کار و رفاه اجتماعی ، ساماندهی و دفاع از مظلومیت زنان شاغل ، بهره مندی از ظرفیت زنان متخصص در حوزه های گوناگون مدیریتی و کارشناسی بویژه در موضوع کار و تولید، رونق بخشی به مشاغل خانگی از تولید تا بازار فروش، اصلاح ساختار هیات امنایی سازمان تامین اجتماعی و شورایی شدن آن و نزدیک شدن سازمان تامین اجتماعی به ساختاری عادلانه و نهایتا رسیدن به مفهوم واقعی سه جانبه گرایی و ... باشد که با اتکال به حضرت حق ، پیروی از ولایت فقیه و با نگاه مشارکت داشتن مردم عزیزمان بویژه کارگران ، عاقبت بخیر و سرافراز از این آزمون الهی به سلامت بیرون آیید . ✍سمیه گلپور، رییس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران ، شانزدهم تیرماه ۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠درنگی بر نیمهٔ پر انتخابات بر خلاف موقعیت‌های مشابه انتخاباتی ادوار گذشته که در رقابت به حسب ظاهر می‌باختیم، این‌بار و پس از اعلام نتایج اصلا در قبض نیستم. شاید یک علتش مبرهن بودن پیروزی آقای پزشکیان بعد از اعلام ترکیب نامزدها از سوی شورای نگهبان و آمادگی روحی پیشینی باشد. اما بخشی از این حس درونی، از باب فرصت‌ها، الطاف خفیه و امکان‌های رو به جلویی است که در این انتخابات ذیل «طرح کلی انقلاب اسلامی» به روی ایران ما گشوده شده. مجال بیان تفصیلی‌اش نیست، اما به اختصار موارد ذیل به ذهنم می‌رسد: ۱- هویدا شدن و البته تا حدودی خنثی شدن برخی مخاطرات آیندهٔ انقلاب، از جمله گسل‌های قومیتی-منطقه‌ای که می‌توانست در موقعیت‌های خطیرتری فعال شود و کشور و انقلاب را به چالش بکشد. این جنس مخاطرات البته قبلاً توسط برخی دلسوزان و تحلیلگران گوشزد شده بود، اما ظاهراً نیازمند چهره‌ای عریان بود تا جدی گرفته شود. نتیجه انتخابات ظرفیت ترمیم و پرشدن این گسل‌ را فراهم آورده است. ۲- فراهم شدن فرصتی برای احیای سرمایه اجتماعی نظام، خصوصا بعد از حوادث پاییز ۱۴۰۱. البته اگر سیستم هوشمند باشد و برخی عناصر خودعقل‌کل‌پندار به برخی اصلاحات سیاستی تن دهند. ۳- مهیا شدن فرصتی مجدد برای تخلیهٔ حداکثری ایده‌ی غرب‌گرایی. ۸ سال دولت روحانی ایدهٔ معامله با کدخدا را پیاده کرد و نهایتاً بن‌بست این ایده بر بخش زیادی از توده مردم هویدا شد، اما هنوز این ایده در جامعهٔ ما نیمه‌جان است و حیات دارد. باید فرصتی مهیا می‌شد تا تمنای کدخداپرستی به کف ظرفیت خود در جامعه برسد. با آمدن ترامپ، شرایط از جانب آن طرف ماجرا هم برای تزکیهٔ حداکثری جامعه از این تمنا فراهم‌تر است. ۴- تجربهٔ فرصت ارتباط، گفتگو و پیوند با تودهٔ مردم توسط جریان انقلاب و توسعهٔ ترکیب اجتماعی متعلق به گفتمان انقلاب. این مورد حقیقتا از شگفتی‌های این دوره بود. حضور کف میدان، گفتگوهای عمیق چهره به چهره در تمام با سطوح اجتماعی مختلف، تجربه‌های ارتباطی نوین و موفق مثل پویش تماس تلفنی و...، افق جدیدی به روی جبههٔ انقلاب گشود و به آن‌ها نشان داد که ما نیازمند گفتگو و ارتباط با مردم و خروج از کلنی‌های خودمان و دست‌یافتن به زبان و منطق عامه هستیم. ضمنا این تجربهٔ جدید نشان داد که این ارتباطات عمیق چقدر موثر است و در مواقف متعدد و نه صرفا در رقابت‌های سیاسی، قابل تکرار و الگوبرداری است. هم رشد مشارکت ملی و هم رشد رأی دکتر جلیلی آن هم در ترکیب شگفتی از تیپ‌های اجتماعی مختلف، شاهدی بر مؤثر بودن این تجربه بود. ۵- شکل‌گیری و رشد فوق‌العادۀ سبد رأی گفتمانی انقلاب آن هم با قرائتی صریح، شفاف، بدون لکنت و بدون چندپهلوگویی در گستره‌ای به پهنای کشور و در ترکیبی از تیپ‌های اجتماعی بسیار متنوع. این رأی ۱۳ میلیونی که ای بسا اگر یک هفته دیگر طی می‌شد، می‌توانست به مرز ۱۶-۱۷ میلیون هم برسد، اگر عاقل باشیم و هنر بهره‌برداری داشته باشیم، بزرگترین سوخت موشک انقلاب برای ادامهٔ راه خود است. ۶- نوزایی و جوشش درونی جریان انقلاب. سازمان کنش‌گران سیاسی-اجتماعی انقلاب نیازمند یک رویش و نوزایی بود. رویشی که طرحی نو دراندازند و برخی مناسبات کهنه و ایده‌ها و ادبیات تاریخ‌گذشته را به فراخور تحولات جامعه نوسازی کند. شرایط انتخابات به گونه‌ای رقم خورد که دست پنهانی عناصر انسانی چنین جریانی را به هم پیوند دهد و نیروی اجتماعی بالقوه‌ای را برای آینده بر اساس یک گفتمان انقلابی و در عین حال نو، مهیا کند. البته این شبکهٔ پراکندهٔ انسانی برای تبدیل شدن به یک جریان سازمان‌یافته راهی طولانی و مخاطراتی فراوان در پیش خواهد داشت. خروج از نوعی عقلانیت ذیل ساختار جمهوری اسلامی و ناسازگاری با نیروهای رسمی نظام، دیگری‌سازی رادیکال و عدم تعامل با سایر نیروهای اجتماعی-سیاسی جامعه، فروغلتیدن در ادبیات تخصصی و نخبگانی و تبدیل شدن به یک صنف الیگارش‌مسلک و...، ازین دست مخاطرات است. این مخاطرات ضرورت یک عقلانیت انقلابی روبه‌جلو برای صیانت از این ظرفیت نوشکفته را ایجاب می‌کند. نکات دیگری هم هست که به شرط حیات انشاالله بعدا قلمی خواهد شد. و البته این به جز مخاطرات، تهدیدها و برخی عقب‌گردها در این انتخابات است که در موضعی دیگر باید بدان پرداخت. ✍محسن لبخندق @Kolbe_Andishe_Farhang
💠در ستایش شمایل سیاسی سعید جلیلی من «جلیلی‌چی» نیستم. سال ۹۲ به او رای ندادم. دور اول انتخابات همین امسال هم به او رای ندادم. به ضعف‌ها و محدودیت‌های او در مقام یک سیاستمرد واقفم. اما حالا که پس از سه هفته ممنوعیت سخن گفتن درباره نامزدهای انتخاباتی امکان نوشتن یافته ام دوست دارم از او بنویسم. از سعید جلیلی که به نحو کم‌نظیری نماینده بخش بزرگی از فضیلت‌ها و زیبایی‌های انقلاب اسلامی پنجاه و هفت در سیاست ملی ماست. اگر آرمان پنجاه و هفت پیوند یافتن و بلکه یگانه شدن دین و سیاست در متن حیات مدنی بود، این یگانگی نخست باید در وجود سیاستمرد محقق شود. جلیلی به وضوح مصداق این معناست. پیشتر نوشتم که مهم‌ترین میراث شهید رییسی سیاست تقواست و اینک باید افزود که میراث‌دار او از این جهت بی‌شک سعید جلیلی است. با این ملاحظه که آنچه برای سید شهید با شمّ و غریزه محقق بود، برای جلیلی با نحوی تفصیل و نظرورزی همراه شده است. نحوی درک سازوار مبتنی بر دیانت از سیاست و مقاومت و عدالت که در جزئیات مشی عملی و زیست شخصی نیز متبلور است. و این فقط مربوط به امور کلان سیاست نیست؛ شاید به چشم کسانی خرد و کم اهمیت به نظر برسد، برای من اما اینکه سیاستمداری داریم که در اوج مشاجره پینگی‌پنگی مناظره دونفره، وقتی رقیب قرآن می‌خواند، ملتزم به امر «فاستمعوا له و انصتوا» لب از سخن می‌بندد، قیمتی است. اینکه مجاهد جانبازی داریم که زخم و جراحت خود را محمل تبلیغ سیاسی قرار نمی‌دهد (شاید هنوز هم بسیاری از مردم جانباز بودن او را ندانند) ارزشمند است. اینکه نامزد انتخاباتی داریم که در نحوه عمل خود، در گفتن و نگفتن، در رفتن و ماندن، بیش از هر چیزی حجت شرعی را در نظر می‌آورد همان لحظه طلایی سیاست پنجاه و هفتی است. جلیلی امروز خیلی بیش از گذشته در منظر و مرئی وجدان ایرانی ما حاضر است. می‌دانم که بابت جمله بعدی ملامت و تمسخر خواهم شد اما چه باک؟ این وجدان ایرانی هر چند به او رأی ندهد اما عمیقا دوستش دارد. همچون شمایلی از فضیلت‌های بنیادینی که مدینه ما را برافراشته است: تقوا، شجاعت، سلامت، ساده‌زیستی و مردمداری. ممکن است بسیاری بترسند و ترجیح دهند که در این شرایط سخت و خطرناک چون اویی سکان کشور را به دست نگیرد. اما این ترس به خلاف تصور همراه با نفرت نیست. تلاش دو هفته اخیر برای نفرت ساختن حول جلیلی موفق نبود (به خلاف مورد احمدی نژاد در سال هشتاد و هشت). فضیلت و تقوا چیزی نیست که از نظر انسان ایرانی نکته‌سنج مخفی بماند و او کسی را که به این زیور آراسته است، نمی‌تواند دشمن بدارد. همچنین این ترس چندان مربوط به ویژگی‌های شخصی جلیلی نیست. در واقع این ترس، ترس از تنگ شدن زندگی و مجال و امکان‌های آن (خواه در پرتو سیاست حجاب و محدودیت اینترنت یا نزاع با قدرت‌های جهانی) به حفره‌های بزرگی در کلیت سیاست انقلابی باز می‌گردد. بار دیگر مسائل جلیلی را به یاد آوریم: اینکه جلیلی زبان تخاطب با بخش مهمی از مردم را ندارد، اینکه ایده‌ای در نسبت با تکثر واقعاً موجود در ایران امروز ندارد، اینکه ایده آزادی در منظومه او جای روشنی ندارد و اینکه ایده امکان پیشرفت بدون همراهی با هژمونی غرب هنوز اعتماد و امید چندانی بر نمی‌انگیزد، جملگی به کاستی‌های اساسی نیروی انقلاب و گفتار و طرح سیاسی آن باز می‌گردد. اگر این خلل‌ها زیر عبای پوشاننده شهید رییسی و سیادت و صفا و معنویت او از نظر مخفی شده بود (که البته چندان هم نشده بود) به معنای حل و فصل آنها نبود. و مسیر آینده مسیر در انداختن طرحی نو و حل و فصل واقعی این کاستی‌هاست. با مشاجره ملال‌آور تعیین مقصر و سرزنش متقابل در میان نیروهای انقلابی گامی به پیش برداشته نمی‌شود. شمایل محبوب و دوست داشتنی جلیلی اینک به مثابه یک سرمایه سیاسی متعلق به نیروهای انقلاب است. من تصور می‌کنم روند وقایع ماه‌ها و سال‌های پیش رو ارزش اجتماعی این سرمایه را بالاتر نیز خواهد برد. اما گشایش آینده ما در هزینه کردن مسرفانه این سرمایه نیست. در تلاش جدی و سخت کوشانه و بیرحمانه برای حل مسائلی است که موجد ترس فوق الذکر می‌شود. کاش سعید جلیلی خود به محور این تلاش تبدیل شود. ✍ سجاد صفار @Kolbe_Andishe_Farhang
💠با روح هواداران چه کرده‌اید؟ چهل روز است که دو قطبیِ "حق‌و‌باطل" ساخته‌اید و انتخابات را به صحنه عاشورا بدل‌کرده‌اید. جبهه مقابلتان را به شکل شمر و یزید نقاشی می‌کنید و همه کفر را در برابر همه ایمان می‌دانید(!) احساسات مذهبی و تاریخیِ را به نقطه جوش می‌رسانید و آن‌گاه صبح شنبه به همان جبهه "کفر و نفاق"(!) تبریک‌ می‌گویید.به همان کسانی که در ذهن هوادارن، بدتر از شِمر و یزید شده‌اند. آیا آتشِ این کینه‌ها با دستور خاموش می‌شود؟ شما تبریک می‌گویید و همه این رای‌ها را به حساب نظام می‌گذارید ولی نمی‌دانید که در این‌چهل روز با روح و روان هواداران خود چه کرده‌‌اید. در اینجا به چند جمله از پیام‌ این جوانان هوادار نگاه کنید: "امام زمان تسلیت(!)" "امشب اول محرم نیست شام غریبان است(!) امروز بار دیگر سقیفه بر غدیر پیروز شد(!) از امروز علی(ع) خانه نشین شد. نهج‌البلاغه بر سر نیزه شد! ظهور امام زمان(ع) چهار سال به تاخیر افتاد (!) ✍زین‌العابدین صفوی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠به خدای «وعده صادق» اعتماد کنیم... چند کلام با جوانان انقلابی و برادران حزب اللهی ام با همانهایی که این چند هفته، شب و روز در تبلیغ و جهاد تبیین بودند و شاید برخی شان امروز احساس سرخوردگی و یا شکست کنند. این چند خط را در حالی می‌نویسم که در بیمارستان و در نوبت عمل هستم و البته سرشار از امید به آینده ایران جریان انقلاب اسلامی بن بست ندارد باید کمی از اتفاقات سیاسی فاصله بگیریم و از بالا روند کلی را نگاه کنیم. این فراز و فرودهای مقطعی و حتی احساس شکست‌ها و یا پیروزی‌ها در مقاطع مختلف بوده است. لازمه «جمهوریت» نظام در انقلاب اسلامی همین است و این زیباست و رازبقای انقلاب همین بوده. ۱/ سال ۹۲ وقتی حسن روحانی رییس جمهور شد و برجام امضا میشد و دشمن گمان می‌کرد ایران را در دام برجام گرفتار گرده، هیچ کس فکر نمی‌کرد در همان سالهای وادادگی و انفعال برخی مسوولان، با مدیریت کلان رهبر انقلاب و حاج قاسم عزیز، همزمان با ظهور طراحی استکباری داعش، ایران جبهه مقاومت را از یمن تا عراق و سوریه و لبنان و حتی تا آمریکای لاتین گسترش دهد. باور کنید یا نکنید سپاه قدس و نفوذ منطقه‌ای ایران در همان دوران انفعال، در منطقه و جهان چند برابر شد. چیزی شبیه معجزه... راهبرد «نرمش قهرمانانه» رهبری، شاید بدون آنکه دولتمردان بخواهند، قهرمانی در منطقه را رقم زد. ۲/ چهار سال پیش وقتی دشمن حاج قاسم را زد، همه مات و مبهوت بودیم و خیلی ‌ها گمان می‌کردند نفوذ منطقه‌ای ایران پایان یافت و مسأله فلسطین و مقاومت تا مدتها فراموش خواهد شد. اما هیچ کس گمان نمی‌کرد روزگاری طوفان الاقصی چنان منطقه را زنده کند و فرزندان معنوی حاج قاسم و مقاومت در عراق و لبنان و فلسطین و یمن خواب را این چنین از چشم دشمنان بربایند. ۳/ چه کسی گمان می کرد در کمتر از چهار سال از شهادت سردار سپاه قدس، پرچم فلسطین و مقاومت و شعار مرگ بر اسرائیل به فارسی در دانشگاه های آمریکا و سایر کشور های جهان طنین انداز شود؟ ۴/هیچ کس پیش بینی نمی کرد همان یمنی که زمانی وزیرخارجه ما با تلفن جان کری، کشتی کمک رسانی مردم ایران به مردم در محاصره یمن را از میانه راه برگرداند، در کمتر از چهار سال به برکت جریان مقاومت، چنان قدرت یابد که پس از طوفان الاقصی، هر صبح مان را با خبر حمله به یک ناو آمریکایی و انگلیسی و اسراییلی در دریای سرخ آغاز کنیم و دشمن مستأصل از پاسخ باشد. همان دشمنی که میگفتند با یک دکمه همه تجهیزات نظامی ما را نابود می کند، در مقابل یمن شجاع و البته محروم ترین ملت منطقه زانو زد. ۵/آنروزی که حسن تهرانی مقدم عزیز را شهید کردند یادم هست خیلی ها می گفتند توسعه موشکی ایران متوقف می‌شود. شاید هیچ کس گمان نمی کرد روزگاری در وعده صادق، سیصد موشک و پهپاد ایرانی به سمت اسرائیل روانه شود و ایران سرزمین اشغالی را شخم بزند و دنیای استکبار را مات و مبهوت کند... ۶/و اما حالا؛ از آنروزی که سید ابراهیم عزیز و مظلوم در پرواز اردیبهشت پر کشید و نتیجه انتخابات ظاهراً ادامه راه او را با سختی و تردید مواجه کرده است و برخی ناامید شده اند، اما من یقین دارم این ماجرا هم به فضل الهی موجبات گشایش و جهش در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب و راه رییس جمهور شهید خواهد بود. چگونگی اش را نمی دانم اما به تقدیر او ایمان دارم و می دانم همانگونه که جهاد و ایثار مدافعان حرم و شهدای قدس مسیر حق را باز کرد اینجا هم صبر و ایثار، اتحاد و امید میخواهد. کار تشکیلاتی منظم و با برنامه در کنار کمک به دولت منتخب و مطالبه آرمانها و نیازهای مردم و... ان‌شاالله بشرط حیات در آینده باید بیشتر در این خصوص صحبت کنیم‌. امروز، زمان کینه ورزی ها و باز کردن حواشی و تفرقه در مسیر انقلاب و کشور نیست. حرکت مان را آسیب شناسی کنیم اما با امید به آینده و اتحاد حول آرمانها و مطالبات مردم و حل مشکلات کشور و با محوریت فرامین سکاندار انقلاب. ✍محسن مقصودی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠«سلسله‌جبال» حکمرانی در ایران بخش اول ‌ 🔹چرا وعده‌های مسئولان در دولت‌های گوناگون محقق نمی‌شود؟ چون سلسله جبالی از اهرام قدرت در کشور وجود دارد و نظام اداری در دره‌های آن گرفتار است. بسیاری از مدیران تازه‌کار خود را در رأس یکی از ده‌ها قله حکمرانی می‌بینند و تصور می‌کنند که خود به‌تنهایی تک قله حکمرانی را فتح کرده‌اند؛ در‌حالی‌که قله‌های حکمرانی پرشمارند. حکمرانی، شمار گسترده‌ای از قدرت‌های موجود در یک جامعه است و به دستگاه‌های رسمی حکومتی محدود نمی‌شود. به صورت سنتی این باور وجود دارد که حکمرانی عبارت است از حکمی که توسط حکومت و گروه‌های ذی‌نفوذ رانده می‌شود. یکی از نظریه‌های مشهور علوم سیاسی این است که سیاست‌های عمومی را حاصل مثلث آهنینی متشکل از «دستگاه اجرائی، دستگاه تقنینی و گروه‌های ذی‌نفوذ» می‌داند؛ یعنی سیاست‌ها از اتحاد این سه استخراج می‌شود. زمانه متحول شده است و دیگر چنین نیست. ما با «یک» مثلث آهنین مواجه نیستیم؛ بلکه با «مثلث‌های آهنینِ» بسیار و هرم‌های گوناگونی از قدرت مواجهیم که می‌توان از آن به «سلسله جبالی» از حکمرانی و قدرت یاد کرد. در ایران و بسیاری دیگر از کشورها، انقلاب دیجیتال این پدیده را تشدید کرده، پیچیده‌تر شده و هرم‌های چندگانه قدرت در حکمرانی گسترش بیشتری یافته است؛ اما گونه‌های متکثر قدرت یا به تعبیر این مقاله «سلسله جبالی» از هرم‌های قدرت چیست؟ مصادیقی از آن را برشماریم: 1⃣یکی از و تنها یکی از اهرام قدرت عبارت است از همین هرم مشهور دستگاه حاکمیتی و تشکیلات آن؛ که حکم می‌رانند، رسما دستور می‌دهند و در نگاه عامه مسئول «همه» چیزند؛ اما هرم‌های قدرت مستقل دیگری نیز وجود دارند که پرشمارند. مثلا: 2⃣در امور مربوط به دارو، صاحبان شرکت‌های تولیدی و تجاری، اعم از خصوصی و خصولتی، هرم قدرتی ساخته و پرداخته‌اند که خارج از هرم رسمی حکومتی اعمال قدرت می‌کند. اینکه برخی خادم و برخی خائن‌اند، موضوع بحث ما نیست. ما از امر واقع سخن می‌گوییم. این هرم، بسیار بلندمرتبه‌تر و قدرتمندتر از هرم رسمی است. در درون هر هرم گروه‌های ذی‌نفوذ سلسله مراتب دارند و در گذر زمان تقسیم کار حرفه‌ای کرده‌اند. تولید و تجارت دارو، تجهیزات پزشکی، واکسن و... در دست آنان است. قدرت «سازمان غذا و دارو» و هرم قدرت رسمی نظام سلامت کشور در برابر آنان ضعیف است. وعده‌های مسئولان دولتی باید با قدرت آنان تراز شود و این نکته‌ای است که فارغ از اینکه مسئولان را فاسد بدانیم یا ندانیم، درخور توجه است. برخی از مسئولان سابق دارویی کشور از هرم رسمی به هرم غیررسمی پیوسته‌اند که بسیار «شیرین» است و صاحب ثروت‌های هنگفتی شده‌اند؛ نام‌آشنا هستند و پر‌نفوذ. اگر کسی با آنان درافتد، با او به‌سختی «برخورد» می‌کنند. 3⃣در امور واردات و تولید نهاده‌های دام و صنعت طیور مجموعه‌ای از بازیگران نقش دارند که با دستگاه‌های دولتی همپوشانی دارند. دولت با ظرفیت مشخصی می‌تواند اعمال حکمرانی کند و دائما تنظیم‌گری دولت در کش‌وقوس است. به یک نمونه از هرم قدرت مؤثر در نهاده‌های طیور کشور اشاره می‌کنم که ترکیبی از بخش خصوصی و دولت است. در رأس این هرم کسانی وجود دارند که تأمین مالی را برعهده دارند. این گروه را می‌توان تأمین‌کننده مالی (یا به قول خودشان فایننسر) نامید. البته برخی دیگر اینان را «واسطه» یا «دلال» می‌نامند. هر اسمی که داشته باشند، مهم این است که اینان در رأس هرم و کاملا غیررسمی‌اند. در لایه پایین‌تر این هرم دستگاه‌های دولتی‌اند که مستقیم یا غیرمستقیم درگیرودار این موضوع‌اند؛ از وزارت کشاورزی و بازرگانی تا گمرک و... . در لایه بعدی مرغدار و در پایین‌ترین لایه، تولید‌کننده داخلی نهاده‌ها. به این آخری توجه کنید؛ تولید‌کننده نهاده‌ها ضعیف‌ترین لایه در هرم قدرت است. لایه دوم یعنی دستگاه‌های دولتی در عمل قدرت کمتری از اولی دارد؛ چون سیاست‌هایش برای تنظیم بازار نهاده‌ها و خوراک مرغ همواره با شکست مواجه می‌شود. اینجا جای آن نیست که وارد تفصیل شوم. تنها به این اشاره می‌کنم که مرغدار به دلیل تأخیر در پرداخت وجهی که برای او تعیین شده و به‌ دلیل عدم تمکن مالی ناچار از فروش حواله خود به «فایننسر» یا «دلال» است. بنابراین، این دلال است که همه چیز را تعیین می‌کند و قدرت اصلی از آنِ اوست. این تودرتویی نه‌چندان پیچیده سبب می‌شود که وعده‌ها برای تنظیم بازار مرغ و کاهش قیمت محقق نشود به یک دلیل ساده؛ دولت بی‌قدرت است، همین. مستقل از قضاوت درباره درست یا غلط‌بودن تصمیمات دولتی، کشتار جوجه‌های یک‌روزه که از طرف بخش خصوصی اتفاق می‌افتد، عملا «هل من مبارز» طلبیدن از سوی این بخش است؛ برای فشار بر دولت تا تصمیمات خود را اصلاح کند. ✍کیومرث اشتریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠«سلسله‌جبال» حکمرانی در ایران ‌ بخش دوم 4⃣ در امور مربوط به کسب‌و‌کارهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز کارشناسی بخش دولتی نحیف و ضعیف است و از دانش اندکی برخوردار است؛ بنابراین استقلال بخش غیردولتی بیشتر است. هرم قدرت بخش خصوصی، به دلایل فنی و نه ضرورتا رانتی، بسیار بلندتر از هرم رسمی است. از‌این‌رو دولت یا مانع‌تراشی می‌کند یا به دلیل عدم درک روشن، رهاسازی می‌کند. مثلا در برخورد با رمز‌ارزها، فین‌تک‌ها، کسب‌وکارهای حمل‌ونقل عمومی، اپلیکیشن‌های مشاوره سلامت و ده‌ها مورد دیگر دولت در نهایت به تنظیم‌گری پسینی روی آورد. به بیان دیگر این هرم با قدرتی فراتر از قدرت رسمی به حیات خود ادامه می‌دهد. در برخی موارد هرم‌های چندگانه فاجعه است و در برخی دیگر ضرورتا منفی نیست. بسته به مورد می‌توان قضاوت را تغییر داد و درباره صلاح و فساد آن نظر داد؛ اما نکته مهم این است که بدانیم و آگاه باشیم که «سلسله جبالی» از هرم‌های گوناگون قدرت در کشور ایجاد شده است که دولت و حکومت تنها یکی از آن «جبال» است؛ این، واقعیت امروز جامعه ما و جهان است. در ایران البته این تکثر هرم‌ها در درون خود حاکمیت هم وجود دارد که پیش‌تر با عنوان «سوءمصرف» نهادی به آن پرداخته‌ام. 🔹چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟ چرا وعده‌ها محقق نمی‌شوند؟ چرا دولت‌ها موفق نمی‌شوند؟ چون آنان، بر فرض که صادق و خوش‌نیت باشند، تنها بر گوشه‌ای از این سلسله جبال اشراف و اقتدار دارند. دیگر خبری از مثلث آهنین نیست؛ بلکه مثلث‌های آهنینی از قدرت و منفعت است که «نظام» سیاست‌گذاری عمومی را در خود فرا‌گرفته است. این واقعیت، پیچیدگی خارق‌العاده اداره امور عمومی را به‌ویژه در ایران نشان می‌دهد. آگاهی و خودآگاهی نسبت به این وضعیت یکی از ضرورت‌های حکمرانی و دولتمردی در ایران است و سبب می‌شود که وعده‌های مقامات با احتیاط فراوان دنبال شود؛ چرا‌که عملا و در بهترین حالت، چیزی بیش از آرزوهای خوب و خیالات واهی نیست. ✍کیومرث اشتریان @Kolbe_Andishe_Farhang
فتح خون از شهید آوینی.pdf
865.7K
💠کتاب فتح خون| روایت محرم ✍شهید سیدمرتضی آوینی این کتاب از دو بخش کلی تشکیل شده؛ در بخش اول به وقایع و توصیف ماجراهای پیش‌ آمده از رجب سال۶۰ تا محرم سال۶۱ هجری پرداخته و در بخش دوم که از زبان راوی‌ روایت می‌شود، وقایع و ماجراها به زبان روان و در قالب عبارات بسیار زیبا و جذاب تحلیل و رازگشایی می‌شود؛ همین امر مهمترین مزیت کتاب به شمار می‌رود که تیراژ و نوبت چاپ آن را هم به بیش از ۱۲ نوبت ارتقا داده است. نویسنده حقیقت عاشورا و کربلا را فرازمانی و فرامکانی می‌داند و به مخاطبان خود یادآور می‌شود که هر انسانی کربلا و عاشورایی‌ دارد: "... و تو، ای آن كه در سال شصت و یكم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اكنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای، نومید مشو، كه تو را نیز عاشورایی است و كربلایی كه تشنه خون توست و انتظار می كشد تا تو زنجیر خاك از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت كنی و به كهف حَصینِ لازمان و لامكان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مكان،خود را به قافله سال۶۱هجری برسانی و در ركاب امام عشق به شهادت رسی" @Kolbe_Andishe_Farhang
کلبه اندیشه و فرهنگ
💠آقای پزشکیان، مواظب مجاهدین شنبه باشید مفهوم #مجاهدین_شنبه را دوست عزیزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ به م
💠مجاهدان جمعه من با خودم پیمان بسته‌ام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بسته‌ام که، دستکم تا زمانی که در پزشکیان صداقت هست و به توسعه‌خواهی او امیدی هست، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک‌ باشم. بنابراین تصمیم گرفتم فعلا موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم و منتظر حکم رئیس‌جمهور نمانم و از همین روز اول، کارم را شروع کنم. امیدوارم رئیس‌جمهور منتخب هم به‌دل نگیرد و باور داشته باشد که تلاش‌های کنشگران از روی خیرخواهی و برای کمک به او در مسیر شفافیت و کارآمدی و سلامت قوه مجریه است. ما کنشگرانی که در این انتخابات به میدان آمدیم، چون نگران ایرانیم و چون سرنوشت ایران به عملکرد و آبروی آقای پزشکیان هم پیوند خورده است، نگران آبروی ایشان هم هستیم. ما اکنون در معرض پرسش ایرانیانی هستیم که علی‌رغم میل خود، به ما اعتماد کردند و به میدان آمدند. دیروز دکتر محمد فاضلی از نگرانی‌اش درباره «مجاهدین شنبه» گفت که نگرانی کاملا بجایی است. اما بیش از آن، من نگران «مجاهدان جمعه» هستم. یعنی آنان که واقعاً در جریانات دو هفته‌ای انتخابات برای پزشکیان از وقت و پول و انرژی و اعتبار و خواب و خوارک خود گذشتند. آنان که برای ستادها مکان و دفتر دادند؛ نیرو برای تبلیغ آوردند؛ پول چاپ بنر و پوستر دادند؛ غذا و پذیرایی و خودروی ستاد‌های ایشان تامین کردند؛ برای تبلیغ به استان‌ها سفر کردند یا در تمام سفرها و سخنرانی‌ها او را همراهی کردند؛ برایش ایده تولید کردند و حتی متن سخنرانی نوشتند و به او مشاوره دادند. شنیده‌ام که برخی علاقه‌مندانش، گروهی و خانوادگی و حتی طایفه‌ای به تهران یا مراکز استان‌ها رفتند تا کمک کنند. دستمریزاد که اگر پزشکیان موفق شود و خدمتی به کشور کند،‌ اینان نیز در آن شریکند و وجدانشان آسوده است که وظیفه‌ خود را برای اعتلای کشور به‌موقع انجام داده‌اند. این «مجاهدان جمعه»‌ البته در پیمانشان صادق بوده اند چرا که حتی با وجود احتمال عدم موفقیت دکتر پزشکیان، باز به خاطر اعتقادشان به باورها و برنامه‌های ایشان، همه توان و اعتبارشان را وارد میدان کرده‌اند. بنابراین همین صداقت در میهن‌دوستی آنان حکم می‌کند که مراقبت کنند که هیچ فشاری و تحمیلی به رئیس‌جمهور منتخب وارد نشود تا او بر اساس مصالح کشور و قول‌هایی که به مردم داده است، نیروهای دولت خود را گزینش و چینش کند. یعنی پرسش این است: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟ به‌گمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود. شنیده‌ام دکتر پزشکیان برای پرهیز از تبارگماری و جلوگیری از چانه‌زنی و سهم‌خواهی، کمیته‌ای را مأمور کرده است تا معیارهای انتخاب اعضای دولت (وزرا و معاونان) را استخراج کند و سپس کمیته‌های تخصصی انتخاب وزیر به صورت جداگانه برای هر وزارتخانه تشکل شود. کار بسیار درستی است به شرط آن که تا آخر شفاف پیش برود. درخواستم این است که آن کمیته، هم مراحل فعالیت خود و پیشرفت کار را اطلاع رسانی کند و هم شیوه نامه و معیارهای انتخاب اعضای کابینه را به اطلاع عموم برساند و راهی نیز برای اظهار نظر کارشناسان دستگاهها و صاحب‌نظران مستقل درباره آن معیارها معین کند. حتی شاید بهتر باشد سازوکاری برای نظردهی عموم مردم هم در مورد شیوه‌نامه انتخاب و هم در مورد نامزدهای پیشنهادی وزارتخانه‌ها در نظر بگیرند. تقریبا پیشاپیش روشن است که در خیلی از حوزه‌ها بویژه حوزه‌های صنعتی و اقتصادی، بدون حل مساله ‌تحریم‌ها و بدون گشایش روابط با خارج تحول ویژه‌ای نمی‌توان ایجاد کرد. باز روشن است که در برخی حوزه‌ها بدون خواست، حمایت و همکاری همه اجزای نظام سیاسی، تحولی چهره نمی‌بندد؛ مثل حذف رانت‌ها و عقب راندن نهادهای نظامی و دینی از انحصارگری در برخی حوزه‌های اقتصادی و مجبور کردن آنها به دادن مالیات. پس چرا دکتر پزشکیان مسئولیت شکست احتمالی همه ارکان دولتش را بر عهده بگیرد؟ اگر او انتخاب مقامات ارشد دولتش را از انحصار خویش و نزدیکان خویش خارج کند و به یک سازوکار شفاف غیرشخصی بسپارد، هم امروز از فشارها و سهم‌خواهی‌ها آزاد می‌شود و هم فردا همه مسئولیت شکست‌های احتمالی به پای او نوشته نخواهد شد. پزشکیان اگر نیامده است که رانتی ببرد و رانتی بدهد، باید مواضع توزیع رانت را شفاف کند و انتخاب وزرا یکی موقعیت‌های توزیع رانت است. ما فرصت خطا نداریم. هر اصلاحی در این ساختار از شفافیت شروع می‌شود. اگر دولت چهاردهم فقط همین یک قلم وظیفه را به خوبی انجام  دهد تقریباً ماموریتش تمام است. ✍محسن رنانی، ۱۷ تیر ۱۴۰۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠انتخابات 1403 و فرایند بزرگ جهانیِ جبهۀ انقلاب اسلامی جامعۀ ایرانی در کشاکش دو نظم جهانی (ابزارهای جهانیِ غربی و آرمانهای اسلامی-شیعی-ایرانی) 1 از 5 1. در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی، تعبیر کوتاه اما بسیار مهمی دربارۀ وضعیتِ انقلاب اسلامی آمده است: «درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می‌شود». این وضع‌شناسی از آنجا که در چنین بیانیه‌ای و توسط مقام معظم رهبری ارائه شده است، بیانگر آن است که ارکان نظام جمهوری اسلامی درگیر چنین فرایندی خواهند بود. 2. فرایند‌های جهانی، در دورۀ معاصر، به معنای خاصی از زمان گره‌ خورده‌اند که مفید معنای معاصرت‌اند. فارغ از مباحث فلسفۀ تاریخی، از حیث تحولات انضمامی، سرمایه‌داریِ اروپایی پس از تکوین و تکامل در سدۀ نوزدهم، در قرن بیستم و مخصوصاً پس از جنگ دوم جهانی، از قلمرو یک نظام اروپایی خارج و تبدیل به یک فرایند جهانی گردید. برنامه‌های عمرانی یا توسعۀ سرمایه‌داری با جهانی‌کردنِ سرمایه‌داریِ بلوک غرب، توانست کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی را منزوی سازد و با فروپاشیِ آن، تبدیل به امر جهانی گردد. با فروپاشیِ اتحاد جماهیر شوروی، این جهانی‌شدن بلامنازع شد. ثمرۀ این رخداد بزرگ آن است که ما امروزه هر اتفاقی که در اروپا یا آمریکا می‌افتد، به شکل جهانی تجربه می‌کنیم. یافته‌های علمی و آزمایشگاهی یا حتی نمادهای فرهنگی، تکنولوژی، رخدادهای سیاسی یا حتی سرگرمی‌های مربوط به اوقات فراغت یا حتی باورهای دینی، همه و همه، اگر قرار است در سطح جهان شناخته شوند، ناگزیر از سوارشدن بر مرکبِ سرمایه‌داریِ جهانیِ غربی‌اند. از این منظر، فرایندهای بزرگ و جهانی، ناگزیر نسبتی با سرمایه‌داری غربی پیدا می‌کنند. غذای چینی، لباس یا فیلم‌های کره‌ای، خالکوبیِ فلان بازیگر فوتبال، آموزه‌ای در فقه یا کلامِ اسلامی یا حتی لباس عربیِ قطری‌ها، اگر قرار است جهانی شود و در سطح جهان دیده شود، باید بر این مرکب سوار شود. قطری‌ها مجبورند لباس عربی را در جام جهانی، بر تنِ لیونل مسی کنند تا در جهان دیده و شناخته شود یا حتی ما مجبوریم که شیوۀ تحصیل سنتیِ خودمان در حوزه‌های علمیه را تبدیل به قواعد دانشگاهیِ جهانی کنیم تا شناخته شویم. 3. با این‌حال دقیقا در زمانی که دو فرایندِ بزرگ جهانی در بلوک غرب و شرق، در حال منازعه با یکدیگر بودند، یک فرایند بزرگ جهانیِ دیگر از خلال رقم‌زدنِ یک انقلاب جهانی در ایران سربرآورد: فرایند بزرگ جهانیِ اسلامی. این فرایند بزرگ جهانی، هم از حیث جغرافیای فرهنگی مبتنی بر تمدنِ ایرانی بود که اساساً تمدنی جهانی شناخته می‌شده و هم مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و مخصوصاً شیعی بود که عناصرِ ذاتیِ آن، جهانی‌اند. یک مسلمان، همواره بر این باور است که دینِ او، دین خاتمِ همۀ پیامبران تاریخ است و ظرفیتِ مسلمان‌شدنِ همۀ ابناء بشر در آن وجود دارد؛ همۀ ما شیعیان، از دوران طفولیت می‌آموزیم که پایانِ تاریخ بشری، از خلال موعودی رقم خواهد خورد که امام دوازدهم شیعیان است که هر لحظه، امکان حضور او، وجود دارد. از این جهت، انسانی که در ایران زندگی می‌کند، حداقل از یکی از این سه جهت، واجد هویتی جهانی است. جهانی‌ می‌اندیشد و جهانی‌بودن، با پوست و خون و جانِ او عجین شده است. این انسان، نمی‌تواند جهانی‌ نیندیشد و جهانی‌ نباشد. این جهانی‌بودن برای او، امری عارضی نیست، بلکه ذاتیِ هویت اوست. ✍محمدرضا قائمی نیک @Kolbe_Andishe_Farhang