💠 #اولویت ما؟
این #جبهه نیرو ندارد...
چرا کارها انجام نمی شود و یا اگر انجام شود #استمرار ندارد...
دعوا سر اولویت است.
مشاهده ی مواردی از این مساله در #داستان_کربلا جواب را بهتر و سریع تر خواهد فهماند:
وقتی امام حسین(ع) به سمت کربلا حرکت آغاز می کند٬ همه چیز از اولویت خارج می شود٬ حتی #طواف_حج_واجب...
کسانی که با خود گفتند اول حج بگذاریم٬ بعد به حسین میرسیم... نرسیدند.
من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل فانی راحل مصبحا ان شاء الله...
هان بهوش باشید که هرکدام از شما آماده است تا در راه آرمان بلند ما قطره قطره خون قلبش را ایثار کند و جان خویش را در راه شهادت و دیدار خدا نثار نماید٬ بر اوست که بار سفر ببندد وهمراهی ما را برگزیند؛ چرا که من به خواست خدا و در پرتو مهر و لطف او بامداد فردا حرکت خواهم کرد.
به هر خونی #مهجه نمی گویند٬
خون تازه٬ خونی را که تازه از قلب خارج می شود٬ خون پاک و تصفیه شده٬ خونی که هنوز تازه ی کار کردن است٬ #آماده ی کار برای حسین(ع)...
آری اولویت برای امام حتی در قصه خرج کردن نوع خون!
همه جا اولویت٬ تعیین کننده است. اولویت ها به زندگی جهت می دهد و آن را #هدفدار می کند.
وقتی چیزی اولویت شد برایش همه کار می کنیم و اصلا بهترین #معیار برای تشخیص اولویت داشتن همین است: برای آن حاضری چقدر خرج کنی؟ چه چیزی را؟
eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809
💠دردهای مزمن جبهه انقلاب
🔻حاشیهای بر واکنشهای این روزهای جبهه انقلاب
در کنار همه امتیازات #جبهه_انقلاب اما به آسیبهایی دچار هستیم که باید چارهای برای آنها اندیشید. اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان میدهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمیخواهد بی تفاوت باشد، اینها همه مزیت ماست. اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی واکنش و کنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به #فرهیختگی لازم نرسیده است. برخی از آسیب هایی که دچار هستیم:
تسرع منهای تأمل
ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می ریزد، خیلی سریع به واکنش می افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می رسد، خیلی سریع تحلیل می کند، خیلی سریع محکوم می کند. همه این ها نشان دهنده ضعف های ساختاری است. ضعف هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در #انفعال می مانیم. کافی است یک اتفاق در عرصه #فضای_مجازی برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می کند.
بی مسئلگی
بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع #اولویت هایش تغییر می کند. کسی اولویت ها و مسئله هایش سریع تغییر می کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح...
غلبه روحیه نفی و طرد
ما دارای چنان قدرتی هستیم که می توانیم با واکنش های حساب نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و #طرد از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم. این به معنای نادیده گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است.
خود مرکزپنداری
یکی از مشکلات اساسی ما #نارسایی_تئوریک است. تعریف روشنی از #انقلابی بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از #بصیرت نداریم. وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی بودن می دانیم دیگران را قضاوت می کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت افزایی میپنداریم.
یکی را نفی و طرد می کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می زند اسم او را صورتی می گذاریم.
افراط در در واکنش
گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید #تذکر_مشفقانه داد، اما ما چنان بلایی به سر طرف می آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می بریم که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و #اخوت چه می شود؟
کسی شک ندارد شعری که #هلالی خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است.
@taalighat
@Kolbe_Andishe_Farhang