💠حجاب بهاره کامل است!
حسنا آمده بود خانه. گریان. بهاره باز اذیتش کرده بود. بهاره البته همه را میزند. چهارم دبستان است. دختری گستاخ و بی ادب. مثل مادرش. این را رویا همسرم میگوید. از دوم دبستان تمام اولیای مدرسه شاکی بودند. در جلسه اولیا و مربیان هم به مادرش گفته بودند. جیغ و داد کرده بود که 《آره.. بچهی من بده.. بچهی شماها خوبه... برید پی کارتون بابا ...》بعد هم جلسه را ترک کرده بود. از همان سالها تا الان چندين مورد تعهد از بهاره گرفته شده که بچهها را اذیت نکند. امروز پیش مدیر مدرسه بودیم. من و رویا و حسنا. از وضعیت شکایتی همدلانه کردیم.
خانم مدیر خواست حسنا برود سر کلاس. حسنا چشمی گفت و رفت. حالا مدیر میتوانست حرف بزند. درمانده شده بود. نمیدانست با بهاره چه باید کرد. گفت ما هر چه حرف زدیم با پدرش بی فایده بوده. رسما جلوی ما میزند پشت دخترش که 《چیزی نیست دخترم من پشتت هستم!》 بهاره هم پر رو تر از قبل... اجازهی اخراج هم که به هیچ عنوان نداریم... این بچه وقتی با من که مدیر هستم حرف میزند وسطش بشکن بشکن برای من پرت میکند که《ببین چی میگم!》اما قول میدهم سال دیگر اگر من بودم ثبت نامش نکنم! (جاروی مشکل زیر فرش مدرسهای دیگر...)
تازه این فقط بهاره ١ است. بهاره ٢ (یک بهاره دیگر) بچهها را گاز میگیرد. بی چاره شدم. مجبورم همینطور دست این بچه توی دستم باشد کنارم نگهش دارم تا توی زنگ تفريح بچههای دیگر را گاز نگیرد.
خانم مدیر راست میگفت. داستان این یکی را دو سال پیش هم شنیده بودم. ظاهرا جوری گاز میگیرد که جای دندانش تا چند روز میماند.
گفتم خب چه کنیم؟
گفت همین... باز دعوت از والدین بهاره و گرفتن تعهد کتبی و تهدید به اخراج.
پرسیدم این روند خیلی لوث نشده؟
گفت مگر اینکه در نهایت بتوانیم با گذاشتن جلسه داخلی مدرسه کلاس بهاره را عوض کنیم. (رویا زیر لب گفت بيچاره بچههای آن کلاس!) و ادامه داد، زنگ تفريح هم توی راهرو نگهش داریم.
البته یک دانش آموز دیگر هم هست توی همان کلاس حسنا که مدیر میگوید رسما فساد اخلاقی دارد! رویا پرسید همان که انگشت فاگ به بچهها نشان میدهد؟ مدیر گفت بله.. این کمترین کارش بوده.. اگر نشان شما بدهم در تعهد نامه که چکار کرده پشتتان خواهد لرزید!
خلاصه قرار شد من بروم وقت تعطیلی مدرسه پدر بهاره را پیدا و تهدید کلامی به شکایت کردن به مراجع قانونی کنم! (چه کار مسخرهای!)
این وسط البته من باید دلم برای دختر خودم بسوزد. اما دلم برای بهاره هم میسوزد. و برای آن یکی بهاره که گاز میگیرد و آن یکی که در چهارم دبستان میشود به او گفت فاسد!
ورودی مدرسه شبیه همه مدارس. احادیث. روایات. تندیس شهید قاسم سلیمانی. رهبر. میز جبهه و جهاد. مین. سربند. پلاک. چفیه.
همهی کادر محجبه. به خصوص دانش آموزان دختر. همه کاملا محجبه. ( میفرمایند بخاطر دین نیست! بدون مقنعه شپش منتقل میشود! چه میدانیم! لابد همه دختران همه مدارس جهان که سر برهنه هستند شپش دارند! ما که آنجا نرفتیم!) و باقی درد را هم که بهتر از من میدانید!
✍یاسرعرب
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠حد یقف بیحجابی یا حد یقف حجاب؟
یکی از پرسشهایی که مخالفان حجاب اختیاری میپرسند آن است که حد یقف بیحجابی کجا است؟ چه معلوم که بعد از روسری نوبت به بقیهی پوششها نرسد؟ پاسخ این پرسش، نیازی به کوششهای تئوریک ندارد. تجربههای واقعی در کشورهای دیگر (از جمله کشورهای اسلامی) که حجاب در آنها اجباری نیست، نشان میدهد که اجباری نبودن حجاب، به حذف همهی پوششها منجر نمیشود. اما موضوع بحث من اینجا چیز دیگری است. به نظر من سوی مخالفِ این سؤال مهمتر است. مهمتر از اینکه حدیقف بیحجابی کجا است، آن است که حدیقفِ «درحجاب رفتن» کجا است؟ کجا است که خواستِ درحجاب رفتنِ بیشتر، متوقف میشود و حضور زن به رسمیت شناخته میشود؟ پاسخ این پرسش هم نیازمند جحد نظری نیست. تجربههای واقعی، آن هم نه تجربههای دورِ تاریخی، تجربههای همین چهار-پنج سال اخیرِ ایران خودمان نشان میدهد که خواستِ درحجاب رفتن، هیچ حدی ندارد:
امروز پلیس هشدار «کشف حجاب» میدهد. این اصطلاح جدید است. (تا پیش از این فقط برای یک واقعهی تاریخی در زمان رضا خان به کار میرفت.) پلیس امروز – بر خلاف گذشته – دیگر نگران رعایت «حد شرعی حجاب» نیست. همین که حجاب به طور کامل برداشته نشود کافی است. اما به فرض اگر روزی مشکل کشف حجاب حل شود و روسریها بالا بیاید، محدودیت هم یک گام به پیش خواهد آمد و «بدحجابی» مشکل بعدی خواهد شد. چنان که تا همین چند ماه پیش مأموریت گشت ارشاد مقابله با بدحجابی بود نه کشف حجاب.
اما اگر بدحجابی هم حل شود باز محدودیت یک گام دیگر پیش میآید: طول مانتو، رنگ مانتو، باز بودن دکمهها. اگر این هم رفع شود، ساپورت تبدیل به مشکل میشود. اگر همهی اینها رعایت شود تازه به یک «حجاب فروتر» رسیدهایم. «حجاب برتر»، چادر است. فرض کنیم همه چادری شوند، هنوز مسأله حل نشده است. کلاسهای درس دانشگاهی باید تفکیک جنیست شود. دانشگاهها باید تک جنسیتی شوند. این هم که حل شود، مشکل دیگر آن است که ورودی دختر به دانشگاههای خیلی زیاد است باید به حال آن هم فکری کرد. این که حل شود، مسأله آن خواهد بود که وظیفهی اصلی زن، مادری کردن و خدمت به شوهر است (بحثهایی که تا همین پارسال مسألهی روز بود و از زبان نمایندگان مجلس شنیده میشد). و ... حد یقفِ در حجاب رفتن کجا است؟
اگر امروز با کشف حجاب مخالفت میشود، به آن دلیل نیست که حد شرعی حجاب، موی سر است. به دلیل آن است که مقاومت زنان، محل نزاع را به پشت خاکریز کشف حجاب پیش برده است. وگرنه حجاب حدی ندارد.
✍محمدرضا کلاهی
@Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 در جامعهی دو طبقه نمیتوان مسئلهی حجاب را حل کرد!
🎥حجتالاسلام علی صمیمی، راه حل مشکلات جامعه را، مطالبهی همهی آرمانهای انقلاب اسلامی میداند. از عدالت و آزادی گرفته تا جمهوریت و استقلال، و مبارزه با فقر و تبعیض و...
او برای راهحل مسئلهی بیحجابی، به تفسیر علامه طباطبایی از آیه ۳۴ سوره توبه اشاره میکند: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، بسیاری از عالمان دینی یهود و راهبان مسیحی اموال مردم را به ناروا میخورند و آنان را از راه خدا باز میدارند.»
علامه میگوید: چرا خداوند بین این همه گناه، فقط #فساد_اقتصادی را انتخاب کرده است؟!
مهمترین چیزی که جامعه انسانی را براساس خود پایدار میدارد #اقتصادیات جامعه است؛ اگر انواع گناهان و مظالم را بررسی کنیم؛ علت آنها یکی از این دو است:
یا #فقر_مفرطی که انسان را به اختلاس و دزدی و... میکشاند.
یا #ثروت_بیحسابی که انسان را به سمت اسراف و ولخرجی در خوردن، پوشیدن، بیبندوباری و شهوات میبرد.
وقتی کشور تبدیل به چنین جامعهی دوطبقهای شد، با هیچ سیاست و تربیت و هیچ کلمه حکمتآمیزی نمیشود افراد را کنترل کرد.
🔗پ.ن: ج۹تفسیرالمیزان، ص۳۳۰و۳۳۱
@Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠جامعه چگونه باید هدایت شود؟ با زور یا آزادانه؟!
🎥 حجت الاسلام قنبریان در برنامه علامت سه رویکرد نسبت به نحوهی سیاستگذاری در جامعه را بیان میکند:
گروه اول، هدف را مسئلهای شخصی میداند و مخالف هرگونه نقشآفرینی حاکمیت در تعیین هدف و مسیر جامعه است.
در سوی دیگر کسانی هستند که نقشی برای آزادی فردی در تعیین هدف و مسیر قائل نیستند و معتقدند حاکمیت حتی میتواند از ابزار زور برای کشیدن تکتک افراد به سمت هدفی که تعیین کرده، استفاده کند.
ایشان با رجوع به سیره ائمه، ضمن رد این دو نگاه لیبرالی و استالینی، از #نگاه_سومی میگوید که برای جامعه هدف قائل است اما معتقد است با فراهم کردن زمینههای حرکت به سمت هدف، افراد باید آزادنه مسیر را انتخاب کرده و آن را بپیمایند.
@Kolbe_Andishe_Farhang
@sokhanranihaa - @sokhanranihaa.mp3
27.25M
💠مداخله حاکمیت در مساله حجاب
🎙مناظره محسن برهانی و حسین سوزنچی در مدرسه آزادفکری
حسین سوزنچی: حکومت نسبت به حجاب مسئولیت دارد. ذهنیت خیلی از مذهبیها این است که هر طور شده باید احکام شریعت را اجرا کنیم. ولی آنچه در کلمات رهبران جمهوری اسلامی و سیره ائمه وجود دارد، اجرای شریعت در حد امکان است.
محسن برهانی: حجاب از ضروریات دین است ولی بین فقه و حقوق نباید خلط کرد.
در ایران علاوه بر عرف، فقه هم برای قانون نویسی مورد دغدغه است. این دوگانه ریشه صد ساله دارد و باید هر دو مدافع این دو رویکرد به یک موازنه برسند در غیر این صورت قانون برآمده از یک دستگاه با خطر مقبولیت روبرو است. در برهههایی که این موازنه صورت نگرفت و مردم قانون را صدای خود ندانستند به جای اعتراض مدنی اعتراض خیابانی کردند.
@Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بروید سراغ متهمان اصلی!
🎥 محمدمهدی میرباقری
🔹اصل منکر اقامهی منکر است؛ بعد از آن، اشاعهی منکر و در آخر ارتکاب منکر است.
🔹نمیشود شما با ارتکاب منکر درگیر شوی ولی با شبکهی اقامهکننده و اشاعه دهنده آن مواجه نشوی! این یک درگیری ناموفق است.
🔹کسانی که ۴دهه با سیاستهای غلط اقتصادی، الگوهای #توسعهی_غربی را در کشور پیش بردند، اقامهکنندهی بیعفتی در جامعه هستند، ولی به آنها لقب کارشناس، و مدال افتخار میدهیم؛ از آن طرف هم به خانمی که مرتکب یکی از لوازم این الگوی توسعه میشود لقب عامل منکر میدهیم.
🔗پ.ن: #تبعیض در امر به معروف و نهی از منکر خودش نوعی منکر است!
#بازنشر
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠ابعاد فقهی و اجتماعی حجاب
🔹باید بین دو بعد اجتماعی و فقهی حجاب تفکیک انجام شود، بعد فقهی، کار فقیهانه است و فقه در معنای مصطلح یک واقعیت معرفتی و علمی در حوزههای علمیه ما است که یک حوزه زنده معرفتی است و یک مرجعیتی در جامعه دارند و بر اساس همین مرجعیت عمل میکنند.
🔹یکزمان، بحث مدیریت اجتماعی و اجرای فقه است، اجرای فقه گاهی در حوزه زندگی شخصی است و در هنگام اجرا تزاحمها و اولویتهایی وجود دارد و خود فرد، موضوع را تشخیص میدهد و مدیریت میکند.
🔹گاهی حوزه زندگی اجتماعی است و در قلمرو زندگی اجتماعی تحقق عمل فقهی مسائل و احکام متناسب و متناظر با خود را دارد و آن احکام از نوع احکام فقهی نیست بلکه احکام حکومتی است. مدیریت اجرای فقه کاملاً قواعد، مسیر و ضوابط مربوط به خود را دارد، اگر بخواهیم تفاوت احکام این دو حوزه را مشخص کنیم چیزی شبیه تفاوت میان فقه و قانون است.
🔹امربهمعروف و نهی از منکر تا جایی در حوزه فردی اعمال شود که اثر منفی نداشته باشد؛ یعنی تا جایی که میشود باید اجرا کرد، در حوزه اجتماعی نیز همین است و شناخت اینکه کجا قابلیت اجرا دارد یک شناخت فقهی نیست. حوزه اجرا نیاز به روانشناسی اجتماعی و جستجو کردن عوامل دیگر دارد، جامعه و رسانه باید بتوانند بین این دو قلمرو تفکیک قائل شوند، در این صورت متدینان و متشرعین هم وظیفه خود را میدانند.
📎متن کامل:
https://b2n.ir/f09727
✍حمید پارسانیا
#بازنشر
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠در بازار، حجاب نمی فروشند!
🔹 به یک مثال! توجه بفرمایید: در فاصلهی یک دهه، از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰، تعداد مدارس #غیر_دولتی بیش از ۱۰۰ درصد رشد داشته است؛ بیش از ۱۶ درصد مجموع مدارس کشور و بیش از دو میلیون نفر دانشآموز!
🔹 معنای دقیق و سادهی این حرف این است که دولت دارد با سرعت عجیب، فکر و فرهنگ و تعلیم و تربیت را به دست #بازار میسپارد. آنهم آگاهانه و قاطعانه!
🔹 ناگفته پیداست که این وضعیت، فاصلهی چندانی با فروپاشی نهاد #تعلیم_و_تربیت ندارد. از روند سیاستگذاری هم چنین برمیآید که نه تنها قرار نیست این حرکت تخریبی متوقف شود، که بر تداوم آن اصرار میشود. فرقی هم بین چپ و راست در این اصرار تخریبی وجود نداشته تا امروز.
🔹 جالب اینکه دولت، آثار و پیامدهای این بازاریسازی را در کوتاهمدت میبیند و بر وضعیتی که خود، عالمانه و عامدانه ساخته، مرثیه میسراید. گروهی از محافظهکاران نیز با او همنوا میشوند و مردم و فرزندانشان را به باد ملامت میگیرند که «چرا شماها اینجوری هستید پس! حجابتان کو؟». ملامت میکند مردم را، اما خودش خوب میداند که در بازار، هر چیزی هم بفروشند، #حجاب نمیفروشند!
🔹 با هر معیار و مبنایی (شرع، عقل، عرف و...) اگر از مشاهدهی آشفتگیهای فرهنگی و اخلاقی دردمان میگیرد اما وضعیت نهاد (بازار) تعلیم و تربیت کشور، هیچ اعتراض و غصهای در ما برنمیانگیزد، در دستگاه محاسباتیمان شک کنیم. این #تناقضی که در آن دستوپا میزنیم، ظرفیتهای بسیار بیشتر از اینی که میبینیم برای ایجاد آشفتگی و بحران در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و اعتقادی دارد.
🔹 جریان زباندارِ سیاسی، با تمرکز تعمدی بر پارهای موضوعات و برجستهسازی هیجانی آنها، مسائل اصلی را از اعتبار ساقط میکند و انرژیها را در مسیری غیر ضروری هرز میبرد.
🔗پینوشت: آیا فقط، مدرسه را بازار کردهایم؟ نه. این فقط یکی از بازارهاییست که ساختهایم. همهجا بازار است.
✍روح الله رشیدی
#بازنشر
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠هیچ بهترین قانونی در شرایط فعلی تولید نخواهد شد!
بحث راجع به اینکه آیا پوشش به قانون احتیاج دارد عقبماندگی است. سهم اندکی از توان خود را به جدل و اسکات و اقناع اختصاص بدهید.
بحث راجع به اینکه قانون فعلی چقدر خوب است و چقدر بد، اتلاف وقت است. هیچ بهترین قانونی در شرایط فعلی تولید نخواهد شد.
قانون فعلی باید اجرا و در مسیر اصلاح بشود، درحالیکه میدانیم چندان نباید روی آن حساب کنیم و انتظار خاصی از آن در بهتر یا بدتر شدن اوضاع نداشته باشیم. پرسش اصلی امروز این است که حتی اگر بهترین قانون را در دست داشتیم، آن بهترین قانون چه بخشی و چه سهمی را در یک طرح کلی حجاب ایفا میکرد؟ و در این صورت باید بپرسیم طرح کلی برای حجاب دقیقاً چیست؟ طرح کلی حجاب کشکولی از حرفهای خوب و بایدهای خوب راجع به حجاب نیست. طرح کلی حجاب پیدا کردن اصلیترین راهبرد است که انسجامبخش و وحدت دهنده میان تمام نیروها و راهبردهاست.
✍مهدی تکلّو
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠قانون حجاب و مناقشه ترجیحات شخصی و قواعد عمومی
به نظر میرسد یکی از دلایل تداوم چالش حجاب در جامعه ناشی از عمیقتر شدن تعارض بنیادیتری است که در نتیجه تحولات جامعه ایران و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور( الگوی توسعه) رخ داده و یک سویه آن تعارض در طول سالیان گذشته تقویت شده است.
دامنه تاثیرات این تعارض بنیادی صرفاً به حجاب محدود نبوده و تقریباً همه قلمرو و زندگی اجتماعی ایرانیان را در بر گرفته است. از اختلاط و ارتباط با جنس مخالف خارج از الگوهای پذیرفته شده عرفی و شرعی تا نگهداری حیوانات خانگی و گرداندن آنها در محیط های عمومی و برگزاری جشن های مختلط. حجاب و به طور کلی پوشش البته داغترین و جنجالیترین آنها بوده است.
در همه این پدیدهها، مسأله واحد و مشترکی وجود دارد و آن تعارض ترجیحات و خواستها و تمایلات شخصی افراد با قواعد و هنجارهای عمومی است. مطابق نظم سنتی، ترجیحات شخصی اگر مغایر با قواعد عمومی باشد صرفا در خفا و در حریم خصوصی و شخصی (بیرون از ملأ عام و دید دیگران) امکان وقوع دارد و بیرون از این محدوده باید مجازات شود.
در نگاه دینی ارتکاب این رفتارها در حریم شخصی نیز البته گناه محسوب شده و پذیرفته نیست اما حکومت وظیفهای نسبت به برخورد با آن ندارد اگر چه در صحنه واقعیت همواره مواردی از مداخله در این حیطهها نیز وجود داشته است اما این موارد سلیقه حکومتی بوده تا دیدگاه شرعی.
منظور این که در نظم سنتی افراد تفکیک حریم خصوصی و عمومی را پذیرفته و خود نیز نسبت به رعایت آن آمادگی ذهنی دارند و نسبت به عدم رعایت آن بی تفاوت نبودند. آن چه در جریان سالهای گذشته و در نتیجه الگوی توسعه کشور رخ داده است قدرتمند شدن دایره ترجیحات شخصی در نسبت با قواعد عمومی است.
مقصود این نیست که تفکیک خصوصی و عمومی در جامعه از بین رفته است بلکه منطور این است که اولاً شدت و حساسیت عمومی و خصوصی کاهش پیدا کرده و دیگر آن حساسیت، شماتت و ملامتی که در گذشته در جامعه نسبت به رفتارهای حریم خصوصی که علنی انجام میشد وجود داشت کمتر شده است. بی تفاوتی فراگیر شده است. مثلاً استفاده از الفاظ رکیک از سوی زنان در ملأ عام در گذشته تقریبا تابو بود اما امروزه جامعه همراهی و تساهل بیشتری نشان میدهد یا تجلی بیشتر ابراز رفتارهای عاطفی در محیط های عمومی به خصوصی در ارتباط با جنس مخالف نمونه دیگری از این موارد است.
ثانیاً دایره خفا و حریم خصوصی گسترش پیدا کرده و بخش هایی که در گذشته ملأ عام محسوب می شد، به دایره حریم خصوصی اضافه شده و در نتیجه افراد مدعی حق انتخاب و ترجیح شخصی در آن محیطها شده اند، خودرو البته مثال معروفی برای این حوزه از جهت مکانی است اما علاوه بر آن همه فضاهای غیر رسمی و غیر اداری نیز تحت تاثیر این دست اندازی فضای خصوصی به حریم عمومی قرار گرفته است.
ثالثاً افول نقش هویتی قواعد عمومی و قدرتمند شدن ترجیحات شخصی است. در نظم سنتی هر سوژهای بهتر و دقیقتر از دیگران قواعد عمومی را رعایت میکرد به لحاظ اجتماعی پاداش دریافت می کرد و به عنوان فرد متشخص شناخته میشد و اعتبار حاکمیتی پیدا میکرد. به دلایل مختلفی، این الگو قدرت سابق را ندارد و هزینه سنگین و سخت روانی و عاطفی تطبیق با قواعد عمومی با دستاوردها و مزایای آن همخوانی ندارد بر عکس ترجیحات شخصی به دلیل قدرت تمایزبخشی و تشخص آفرینی تبدیل به منبع مهمی از تشکیل هویت افراد و در نتیجه آن منبع قدرت اجتماعی افراد است. در چنین شرایطی به لحاظ اجتماعی نیز انگیزه و پاداش کافی برای رعایت قواعد عمومی وجود ندارد.
زمانه، زمانه دستاندازی، پیشروی و تحدی حریم خصوصی در مقابل حریم عمومی و غلبه آن در مناقشات مختلف و تبدیل شدن آن به منطق حاکم بر ذهنیت سوژه است، جایی که جمع و دیگری اهمیت و قدرت خود را از دست داده و آن چه مهم میشود خواست و ترجیح شخصی فرد سوژه است. فردگرایی برنده میدان رقابت بوده است
«دوست دارم»، «دلم میخواهد» و «علاقه دارم»، تنها منطق معتبری است که حدود آن را هم نه نظر و یا علاقه دیگران، بلکه علائق دیگر شخصی تعیین میکند.
این تحول از الگوی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد به الگوی هیچ آداب و ترتیبی مجو هر چه می خواهد دلتنگت بگو، جامعه را با معضل بنیادی مواجهه کرده است که چگونه از هویت جمعی خود در قبال دستاندازی ترجیحات شخصی دفاع کند و باقی بماند.
به ظاهر قانون مهم ترین ابزار دفاع از قواعد عمومی است اما در حقیقت پذیرش ذهنی و قلبی افراد نسبت به تفاوت حریم خصوصی و عمومی و مرزها و حدود هر یک که در فرایند تربیت شکل می گیرد زیر ساخت اجرای قانون است.
در مسأله حجاب هم بیش از هر چیزی نمود و حضور حریم خصوصی در قلمرو عمومی و توسعه معنایی و فضایی آن دیده میشود.
✍سینا کلهر
@Kolbe_Andishe_Farhang
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠عامل عفت جامعه؟!
🎥سعید جلیلی
«حضرت زهرا(س)، عدم وجود سرقت [در اشکال مختلف آن] در جامعه را عامل عفت آن جامعه عنوان میکنند. یعنی جامعهای عفیف میشود که مناسبات اقتصادی صحیحی داشته باشد...»
🔗پ.ن: افراد رو باید از مواضع روشن و عملکرد خودش شناخت، نَه از تخریبها و تحریفهای رسانه ها...
@Kolbe_Andishe_Farhang
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠از حلب بگو!
🎥علی علیزاده
@Kolbe_Andishe_Farhang