#سطح_تخصصی #آموزش #قصه #فلاش_کارت ⁉️اگه تو بودی چی میگفتی👀 ⭐️ شماره ۱۶ ⭐️ حانیه تازه وارد خونه جدید شده بودند.🏠 خونه جدیدشون توی شهر دیگه ای بود. مهرماه شد و وقت مدرسه رفتن حانیه رسیده بود. امسال سال چهارمی بود که درس میخوند. وقتی وارد کلاس شد، بچه ها از دانش آموز جدید استقبال کردند و همه اون رو دوست داشتند.😌😍 یکی از بچه ها که از حانیه خوشش اومده بود، فرزانه نام داشت. فرزانه دختر خیلی خوبی بود ولی یه اخلاق بدی که داشت موهاش رو جلوی نامحرم نمی پوشوند. یک روز حانیه یک کتاب در مورد حجاب برای فرزانه گرفت و به فرزانه گفت: فرزانه جان! تو دوست خیلی خوبی برای من هستی، من هم دلم میخواد در حق تو خوبی کنم، فرزانه جان! خدای مهربون از خانم ها خواسته که زینتشون رو برای نا محرم آشکار نکنند. ماهم به سن تکلیف رسیدیم، باید مواظب باشیم که موهامون بیرون نیاد. فرزانه حانیه رو بغل کرد و از دلسوزی دوستش خوشحال شد و از اون روز به بعد فرزانه مثل یک دختر خوب با حجاب شد. ═❁๑🍬๑🌸๑🍬๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

برگشت به لیست 👆 فلش کارت های امر به معروفی

🦋#مهدویت 🛑#آموزش 👼🏻#کودک_مصلح 🔶موضوع آموزش : مهدویت 🌀جلسه : ۱۹ با ما همراه باشید👇🏻 ═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲

#سطح_تخصصی #مهدویت 8⃣1⃣ #علائم_ظهور(نشانه ها) #قسمت 4⃣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═❁๑🍬๑🌸๑🍬๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#سطح_تخصصی #مهدویت 8⃣1⃣ #علائم_ظهور(نشانه ها) #قسمت 4⃣ 💫سومین نشانه:💥خروج یمانی💥 ☄در همان زمانی که سفیانی با لشکرش به طرف عراق می رود تا آنجا را تصرف کند و به سوی مکه به جنگ امام می رود؛ یک آدم با✨ایمان و خوب و شجاعی✨به نام آقای یمانی در مقابل او به پا می خیزد که در روایات از او یمانی نام برده شده است و مردم را به ☘حق و راستی و عدالت☘ دعوت میکند. 💫چهارمین نشانه:💥صیحه آسمانی💥 ⚡️یعنی صدای بسیار بسیار بلندی⚡️ که در زمان ظهور شنیده میشود و همه آن را می شنوند👂 و مردم را از ظهور امام زمان💚 آگاه می کند و به مردم خبر می دهد که امام مهدی عجل الله💚 بهترین دادگستر الهی است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═❁๑🍬๑🌸๑🍬๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

برگشت به لیست 👆 آموزش های مهدویت

📚 #قصه_شب 9⃣1⃣ ❤️بخشش و گذشت❤️ 🧕قصه گو : فاطمه فلاح 🔹مناسب سن ۴ تا ۱۲ ساله 🔹هدف قصه :آشنایی با خصلت پسندیده ی بخشش و گذشت ❤️🧡💛💚💙💜♥️ یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یک جنگل زیبا خانواده موش ها زندگی می کردند، که دوتا بچه داشتن اسم بچه هاشون موشی و میشا بود. موشی کوچولو برادرش را خیلی دوست داشت اما برداشت موشا گاهی کارهایی می کرد که باعث عصبانیت او می شد. ✅ ادامه قصه ... ❤️🧡💛💚💙💜♥️ #کودکان_آمر #آمر_کوچولو_تربیت_کنیم ┏━━ 👼🏻🌙 ━━━┓ @Koodakan_Amer ┗━━ 👼🏻🌙 ━━ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲

متن قصه📚 ❤️بخشش و گذشت❤️ یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. توی یه جنگل زیبا ،خانواده موشها زندگی می کردند که دوتا بچه داشتند. اسم بچه هاشون موشی🐹 و موشا🐭بود. موشی 🐹کوچولو برادرش را خیلی دوست داشت اما برادرش موشا🐭 گاهی کارهایی می‌کرد که باعث عصبانیت او می‌شد. برای مثال اسباب‌ بازی های موشی کوچولو را برمی‌داشت و دیگر آن را به موشی پس نمی‌داد😳 یا توی مدرسه خوراکی‌ های موشی را از کیفش🎒 برمی‌داشت و می‌خورد. حتی بعضی وقت‌ها موقعی که موشی مشغول تماشای تلویزیون🖥 بود موشا کانال تلویزیون را عوض می‌کرد. یکبار هم گاری پر از خاک اسباب بازی را از روی پای موشی رد کرد. 🚚 موشی خیلی از این رفتارهای برادرش ناراحت می‌شد و همیشه از دست او عصبانی بود. به خاطر همین عصبانیت هم بود که هر وقت موشا🐭 از اومیخواست تا با او بازی کند، موشی🐹 رد می‌کرد. حتی اگر برادرش هم از موشی معذرت‌خواهی😔 می‌کرد، موشی او را نمی‌بخشید و باز هم با او بازی نمی‌کرد. موشا🐭 بارها و بارها از او معذرت‌خواهی کرده بود، اما موشی 🐹او را نمی‌بخشید و موشا 🐭مجبور می‌شد به تنهایی بازی کند و موشی🐹 هم او را از پنجره نگاه می‌کرد. موشی وقتی دید برادرش به تنهایی بازی می‌کند با خودش گفت: برادرم واقعاً چه کاری کرده، او که از من معذرت‌خواهی کرد، اما من او را نبخشیدم. موشی و موشا هر دو از این شرایط ناراحت بودند و هر دو احساس تنهایی می‌کردند. موشی با خودش فکر می‌کرد که من چقدر سرسخت و عصبانی هستم که برادرم را به خاطر اشتباهاتش نبخشیدم. او تصمیم گرفت تا همه کارهای برادرش را فراموش کند چون فکر می‌کرد با او بودن ارزش بیشتری دارد. سپس موشی به حیاط رفت و موشا را دید که زیر درخت 🌳نشسته است. موشی کنار او ایستاد و گفت:موشا کوچولو متأسفم؛ تو مرا می‌بخشی؟ موشا نگاهی به او انداخت و گفت:‌ تو باید مرا ببخشی چون من کارهای اشتباهی انجام داده‌ام و حالا از همه آنها پشیمانم. سپس آنها یکدیگر را بغل کردند و بوسیدند و شروع به بازی کردند. آنها فهمیدند که بخشش کار سختی نیست. هنگام بازی ناگهان موشا توپ⚽️ را پرتاب کرد و توپ به سر موشی خورد. او دوباره عصبانی شد ،اما با خودش گفت دوستی بین من و برادرم بیشتر از این ها ارزش دارد. او که حالا بخشش را یاد گرفته بود لبخندی زد و به بازی ادامه داد. برادرش از او معذرت خواست و او در پاسخ گفت: اشکالی ندارد ما بخشیدن دیگران را یاد گرفته‌ایم. وقتی کسی از ما معذرت خواهی میکنه یعنی متوجه خطا و اشتباهش شده و ما با بخشیدن بهش فرصت میدیم که خطاش رو جبران کنه و دیگه اونو تکرار نکنه..... عزیزای دلم خداوند هم رحمان و رحیم یعنی بخشنده و مهربان و خطا های بنده هاش رو وقتی که توبه می کنند می بخشه..... ═❁๑🍬๑🌸๑🍬๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🌙━━━┛ 👈در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌