eitaa logo
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
1.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
118 ویدیو
913 فایل
کانون علمی منطق و فلسفه موسسه آموزش عالی امام خمینی (ره) فارس پیشنهادات و انتقادات @Avicenna
مشاهده در ایتا
دانلود
القضية الشرطية أجزائها وأقسامها
🔰گروه علمی عرفان، جلسه ۲۲۹ 🔹رابطه ذات با اسماء و صفات از منظر عرفان اسلامی 🎤حجت‌الاسلام حسین هاشمی شاهرودی 🗓دوشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۰۱، ساعت ۱۹ 🖇حضوری و مجازی 💻لینک حضور در جلسه https://b2n.ir/g.erfan 🏢 قم، خیابان ۱۹ دی، کوچه ۱۰، فرعی اول سمت چپ، اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی 🆔@hekmateislami
هدایت شده از 🌿 ••[ وجیزه ]••
صوت کم حجم کرسی تعریف حدی واجب تعالی.mp3
20.64M
💠 تعریف حدی واجب تعالی: ملاحظات منطقی و معرفت شناختی ابن سینا، ابن عربی و ملاصدرا 👤 دکتر محمد حسین زاده #⃣ ➖➖➖➖➖ 🗳@vajeazeh
در این مقاله لاودر ابتدا اشاره می‌کند که سوئینبرن دو نوع استدلال استقرایی را از یکدیگر متمایز کرده است: ۱- استدلال C-inductive argument که در ان مقدمات نتیجه را تایید Confirm می‌کند. ( احتمال آنرا افزایش می‌دهد. ) “C-inductive argument”: an argument in which the premisses confirm  or add to the probability of the conclusion, i.e., P(H | E & B) > P(H | B). در اینجا E شواهدی است که لازم است تبیین شود، B شواهد یا اطلاعات زمینه‌ای است و H فرضیه تبیین‌گر است. ۲- استدلال P-inductive argument که در آن مقدمات نتیجه را محتمل Probable می‌کند. “P-inductive argument”: an argument in which the premisses make the conclusion probable, i.e., P(H | E & B) > 1/2. اما لاودر شکل دیگری از استدلال استقرایی را معرفی می‌کند و انرا F-inductive argument می‌نامد که در آن شواهد تبیین‌خواه یک فرضیه تبیین‌گر را بر فرضیه رقیبش مقدم  می‌کند Favor. “F-inductive argument”: an argument in which the evidence to be explained favors one explanatory hypothesis over one or more of its rivals, i.e., P(E | H1 & B) > P(E | H2 & B). لاودر اشاره می‌کند اولین بار paul draper از چنین ساختار استدلالی‌ای [ در ارائه تقریری از برهان شر ] استفاده کرده است. استحکام این سه نوع استدلال به این ترتیب است: P-inductive argument F-inductive argument C-inductive argument او می‌نویسد استدلال‌های تبیینی ( Explanatory arguments ) که در پست دیگری انها را معرفی کرده است از نوع F-inductive argument هستند. ساختار یک استدلال F-inductive argument چنین است: 1. E is known to be true, i.e., Pr(E) is close to 1. 2. H1 is not intrinsically much more probable than H2, i.e., Pr(|H1|) is not much greater than Pr(|H2|). 3. Pr(E | H2 & B) > Pr(E | H1 & B). 4. Other evidence held equal, H1 is probably false, i.e., Pr(H1 | B & E) < 0.5. @ReligionandScience2021
دکترناجی،تفکرمللشرق16،چین4.mp3
62.33M
درس‌گفتار تفکر ملل شرق چین جلسه ۴ دکتر حامد ناجی اصفهانی ✔️@Philosophy_Society_98
1-3.mp3
55.16M
🔺درسگفتار کامل متن‌خوانی پدیدارشناسی روح هگل 👤دکتر محمدمهدی اردبیلی 🎙صوت جلسه‌ سوم 🔺 بخش نخست پیشگفتار و مقدمه ( ۳ ) t.me/nutqiyyat Instagram.com/nutqiyyat
JPTR_Volume 11_Issue 2_Pages 56-77.pdf
172K
نسبیت گرایی اخلاقی، نماها و مبناها محمد علی شمالی
🔰«استدلال بر مبنای نظریه تکامل علیه طبیعت‌گرایی»- آلوین پلنتینگا Evolutionary Argument Against Naturalism (EAAN)- Alvin Plantinga 🔸آلوین پلنتینگا، فیلسوف تحلیلی آمریکایی و برنده جایزه تمپلتون، در سال 1993 استدلالی ارائه کرد که در آن ادّعا می‌کند که با پذیرش نظریه تکامل، نمی توان به صورت معقول و موجّهی طبیعت‌گرا بود. این استدلال، در فلسفه معاصر بسیار مشهور شده است و کتابها و مقالات بسیاری درباره آن نگاشته شده است. 🔹تبیین دقیق و کامل استدلال پلنتینگا نیازمند جزئیات فنّی بسیاری در زمینه معرفت‌شناسی، نظریه تکامل، نظریه معنا، فلسفه ذهن و ... است، امّا چکیده آن به زبان ساده از این قرار است: 🔺با فرض طبیعت‌گرایی، دستگاه شناختی ما تقلیل می یابد (یا ابتنا دارد) بر دستگاه نورونی مغز. این دستگاه شناختی شامل امور بسیاری است از جمله استدلال، ادراک حسی، همدلی، فرآیند ساخت فرضیه و نظریه، پذیرش گواهی، گرایش های شناختی و.... که منجر به تشکیل نظام باورهای ما می شود. مطابق نظریه تکامل، دستگاه شناختی ما حاصل تاریخ تکاملی است و از طریق فرآیندهای کور تنوّع ژنتیکی و انتخاب طبیعی (تنازع بقا) شکل گرفته است. در چنین فرآیندی آن صفاتی بقا می یابند که در ادامه حیات و تولید مثل، کارآمدی نسبی داشته باشند، یعنی اصطلاحاً موجب سازگاری (fitness) شوند. 🔹آنچه که در سازگاری جانداران مستقیماً اهمیت دارد ویژگی‌های فیزیولوژیک و رفتار آن‌هاست، و نه صدق و درستی باورهای آن‌ها، چرا که فرآیند کور تکامل نسبت به صدق باورها (و حتّی محتوای آن‌ها) کور و بی توجّه است. به عبارت دیگر، دستگاه شناختی ما برای دستیابی به باورهای صحیح تکامل نیافته است، بلکه به نحوی تکامل یافته است که منجر به رفتارهای سازگار با محیط شود. با کمی تأمّل خواهیم دید که شرایط بیشماری وجود دارد که در آن‌ها باور غلط F منجر به عملکردی شود که نسبت به باور صحیح T، سازگاری بیشتری به همراه داشته باشد. مثلاً گورخری که هر تکه چوب شناور در آب را تمساح تشخیص می دهد بیشتر از گورخری عمر می کند که برای تشخیص تمساح، منتظر شواهد کافی می ماند. پس گرایش دستگاه شناختی ما به سمت تولید باورهای صحیح نیست، بلکه به سمت ایجاد سازگاری است. 🔹پس با فرض «نظریه تکامل + طبیعت گرایی»، ما نمی‌توانیم اطمینان کافی به دستگاه شناختی خود در زمینه تولید باورهای صحیح داشته باشیم. امّا از سوی دیگر، باور ما به «نظریه تکامل + طبیعت گرایی» حاصل عملکرد همین دستگاه شناختی ماست، پس قابل اتّکا نیست. 🔺خلاصه و جمع بندی: باور همزمان به «طبیعت گرایی» و «نظریه تکامل» ما را به این نتیجه می رساند که باورهایمان (از جمله باور به «طبیعت گرایی» و «نظریه تکامل») قابل اتّکا و موجّه نیستند. پس باور به «تکامل‌باوری طبیعت‌گرایانه» به اصطلاح خودشکن (self-defeating) است، بدین معنا که خودش دلیلی برای بی اعتبار بودن خودش فراهم می ‌آورد. پس از میان «طبیعت گرایی» و «نظریه تکامل»، حدّاکثر یکی را می‌توانیم برگزینیم. 📚یک منبع خوب و نسبتاً ساده برای مطالعه بیشتر: فصل چهارم از کتاب "Where the Conflict Really Lies?" (2011) by Alvin Plantinga ✍🏻 دکتر حامد منوچهری کوشا (دکترای فیزیک از دانشگاه صنعتی شریف، تیم مدیریت کانال علم و دین) 🔴 کانال علم، فلسفه و الهیات: 🆔@TheoCosmology 🌐کانال علم و دین «Science and Religion»: 🆔 @ReligionandScience2021