هدایت شده از فلسفه ذهن
📌 در ادبیات #فلسفه_ذهن معمولاً دو ویژگی اصلی برای تمایز میان حالات ذهنی و حالات بدنی ذکر میشود: #حیث_التفاتی #intentionality و #آگاهی #consciousness.
حیث التفاتی بمعنای دربارهگی (aboutness) است. یعنی برخی از حالات ذهنی درباره چیزی هستند؛ مثلاً این عبارت را در نظر بگیرید: «علی باور دارد که آسمان آبی است». عبارت «آسمان آبی است» یک گزاره است. باور هم یک حالت ذهنی و معطوف به این گزاره است (یا به این گزاره التفات دارد).
📌 برنتانو شاید اوّلین فیلسوفی باشد که معتقد است آنچه میان حالات ذهنی و حالات بدنی افتراق میدهد، همین خصوصیت دربارهگی یا حیث التفاتی حالات ذهنی است (Brentano,1874, Psychology from an Empirical Standpoint, p.8).
برنتانو واژه “Intentional inexistence” را استفاده ميكند؛ يعني فرد میتواند باور به چیزی داشته باشد که وجود ندارد یا درباره چیزهایی فکر کند که وجود ندارند. به عبارت دیگر باورهای ما میتوانند درباره گزارههایی باشند که کاذب باشند. بدین دلیل برنتانو ویژگی التفاتی بودن حالات ذهنی را مشخصه ذهن میداند.
📌 بدنبال برنتانو، برخی فیلسوفان ذهن مانند تیم کرین #ویژگی_بازنمودی (representational) حالات ذهنی را همان التفاتیبودن #حالات_ذهنی در نظر میگیرند (Crane, 2001, Elements of Mind, Ch.1).
حالات ذهنی وقتی معطوف به چیزی باشند، در واقع آن چیز را بازنمایی میکنند. بازنمایی یعنی حکایت از چیزی کردن یا نمایش دادن چیزی.
مثلاً باور به این جمله را در نظر بگیرید: «ارسطو مبدع منطق بود». اگر ارسطو مبدع بوده باشد، پس این جمله صادق است و بازنماییکننده واقعیتی در جهان. و اگر این جمله غلط باشد، پس واقعیت را درست بازنمایی نمیکند.
📌 با اینحال به نظر برخی فیلسوفان - برخلاف تعمیم برنتانو - تمام حالات ذهنی خصوصیت التفاتی ندارند. از دید ایشان احساسات و عواطف، ویژگی دیگری دارند که مشخصه این حالات است که همان کوالیاست: #ویژگی_پدیداری سابجکتیو یک حالت ذهنی که هرکسی بیواسطه و مستقیم، این کیفیت حالات ذهنی را تجربه میکند.
📌 اما فیلسوفان طرفدار #بازنمودگرایی (repesentationalism) قائل به تعمیم حیث التفاتی به تمام حالات ذهنی (از جمله #حالات_پدیداری شامل احساسات و عواطف و ...) هستند. به نظر این دسته از فیلسوفان ذهن، حالات پدیداری نیز یک ویژگی از جهان خارج یا از بدن ما را بازنمایی میکنند.
مثلاً در ادراک شنوایی موسیقی مرغ سحر، یکسری ویژگیهای فیزیکی از جنس امواج صوتی در محیط برای ما بازنمایی میشود و احساس خاص سابجکتیو که از شنیدن این موسیقی برای ما پدیدار میشود، در واقع ویژگی بازنمایی کنندۀ همان ویژگیهای فیزیکی صوتی است. یا کوالیای درد زانو مثلاً همان ویژگی بازنمایی کنندۀ آسیب بافتی در زانوی من است.
📌 درواقع بازنمودگرایان، آگاهی پدیداری یا کوالیا را به حیث التفاتی تحویل میبرند و تمام حالات ذهنی را حالاتی التفاتی میدانند که چیزی را بازنمایی میکنند. در نتیجه به نظر ایشان، حل مسئله حیث التفاتی (به هر طریق)، به حل #مسئله_دشوار آگاهی نیز خواهد انجامید.
@PhilMind
۹ مرداد ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
📚 #معرفی_کتاب
📒ویراست سوم کتاب ذهن پدیدارشناسانه به قلم گالاگر و زهاوی در سال ۲۰۲۱ و در ۲۵۷ صفحه توسط انتشارات راتلج به چاپ رسیده است.
📘نویسندگان در این کتاب با تکیه بر سنت #پدیدارشناسی - به معنای رویکرد #هوسرل و #هایدگر و #مرلوپونتی و ... در #فلسفه_قاره_ای - به دنبال تبیین ماهیت ذهن و نحوه عملکرد آن هستند.
📗این کتاب هرچند پرسشهای معروف فلسفی در باب ذهن را پیگیری میکند، اما درآمیخته با یافتههای تجربی در #نوروساینس و #روانشناسی_شناختی و ... است و منبع قابل توجهی در حوزه #فلسفه_ذهن و فلسفه #علوم_شناختی بر پایه سنت قارهای فراهم آورده است.
📕ذهن پدیدارشناسانه که تاکنون به ۸ زبان ترجمه شده، دارای ۱۰ فصل است.
در فصل ۱و۲ مقدمهای در باب فلسفه ذهن و علوم شناختی و روشهای پدیدارشناسانه آمده است. فصل ۳ نیز بر #آگاهی و #خودآگاهی تمرکز دارد.
📔فصل ۴ زمان- آگاهی و ساختار خُرد آگاهی و خودآگاهی را محور بحث قرار میدهد و فصل ۵ به #حیث_التفاتی و بازنمایی ذهنی میپردازد. نویسندگان در تمام این تاملات بر رویکرد پدیدارشناسی و #برونگرایی تکیه دارند.
📓فصل ۶ با موضوع #ادراک_حسی و فصل ۷ با موضوع #بدنمندی، مسائل مهم پیرامون این دو موضوع را بررسی میکنند. فصل ۸ نیز عاملیت را با رویکرد پدیدارشناسی میکاود. خود، شخصیت و #اذهان_دیگر هم موضوعات فصول ۹و۱۰ کتاباند.
@PhilMind
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
✍ یکی از دوستانِ فیزیکدانِ ما، که در زمینه آگاهی پژوهش میکند، باور دارد که با بازسازی دیدگاه سینوی در زمینه شناخت می توان با نظریه ای جایگزین و پیشرو در زمینه علم شناختی دست یافت. ایشان به همراه گروه مطالعاتی همراهشان در چند سال گذشته نظریه ای را بر این اساس صورت بندی کردهاند که هسته نخستین آن را دیدگاه بوعلی سینا تشکیل میدهد و البته بر اساس رویکردهای نوین فیزیکِ نظری در مغزشناسی به روز رسانی شده است.
حامد آرضایی
اگر مایل بودید با دیدگاه ایشان بیشتر آشنا شوید مصاحبه اخیر ایشان را اینجا👇 بخوانید:
🌐 در این پیوند
https://wokna.ir/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%AF/?amp=1
#ابن_سینا
#فلسفه_ذهن
#اگاهی
@naturalphilosophy
۳ شهریور ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
📚#معرفی_کتاب
📗کتاب «جوهر آگاهی؛ یک دفاعیه جامع از دوئالیسم جوهری معاصر» نوشته ریکابوف و مورلند بتازگی توسط انتشارات ویلی بلکول و در 390 صفحه بچاپ رسیده است.
📙فصل اول کتاب پس از مرور #دوگانه_انگاری جوهری در قرن 21، به برخی مناقشات از سوی #طبیعی_گرایی که آنها را نوعی انحراف وجودشناختی مینامد، میپردازد و با تکیه بر #آگاهی، رویگردانی نسبی از #فیزیکالیسم در دو دهه اخیر را به بحث میگذارد.
📕نویسندگان در فصل دوم با تکیه بر #درون_نگری، #حیث_التفاتی و #خودآگاهی، استدلالهایی را بسود #دوئالیسم ارائه میدهند.
📘فصل سوم با عنوان «وحدت بنیادین موجودات آگاه»، با استفاده از #پدیدارشناسی و #ذات_گرایی، بر وحدت و تحقق یکجای نفس غیرفیزیکی استدلال میکند که خود در هفت بخش با رفتوبرگشتهای متعدد همراه است.
📒مؤلفان در فصل چهارم با تکیه بر بروزرسانی استدلال موجهات (مودال) و عاملیت آزاد، سعی در تقویت #دوئالیسم_جوهری دارند.
📔فصل پنجم و ششم نیز به پاسخ به کامنتها علیه دوئالیسم و ترسیم چشماندازی برای آینده #دوگانه_انگاری_جوهری اختصاص دارد و برنامههای پژوهشی جدید برای دوئایسم جوهری در قرن 21 را تشریح میکند.
@PhilMind
۲۹ مهر ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
📚#معرفی_کتاب
کتاب «متافیزیک معرفت»، نوشته کیث هوساک، در 328 صفحه توسط انتشارات آکسفورد در 2007 چاپ شده است.
🌕 در این کتاب چند مبحث و فصل مهم و مرتبط با فلسفه ذهن مطرح شده است.
✳️ پیشفرض نویسنده این است که معرفت درواقع رابطۀ بسیط غیرفیزیکی است و ازاینرو وظیفۀ معرفتشناسی تحلیل معرفت از راه صدق و توجیه نیست، بلکه مطالعۀ توجیه است با مفروض انگاشتن مفهوم معرفت.
☘️ فصل نخست تبیین میکند که معرفت رابطهای میان ذهن و واقعیت است. در این فصل در این باره بحث شده است که آیا معرفت، یک #گرایش_گزارهای است؟ سپس رابطۀ میان معرفت و حالات ذهنی را بررسی میکند.
🍀 محور بحث در فصل سوم، #محتوا است و بیان میشود که محتوا گونهای #بازنمایی یک واقعیت است و محتوا ویژگی #فعل_ذهنی است و همین ویژگی، ارزش شناختی فعل ذهنی را متعین میسازد. سپس دربارۀ #مفهوم و رابطهاش با #محتوا بحثی مطرح میشود.
🌿 نویسنده فصل پنجم را به بحث دربارۀ #آگاهی اختصاص میدهد و میکوشد #آگاهی و #کوالیا را از راه معرفت تعریف کند. میگوید یک حالت ذهنی آگاهانه است اگر مصداق گونهای خاص از کلی (universal)، یعنی #کیفیت_پدیداری (quale)، باشد.
🌱 در فصل ششم دربارۀ چیستی #شخص بحث میشود و نویسنده، همنوا با جان لاک، شخص را نیز بر اساس معرفت تعریف میکند: شخص آن ذهنی است که میتواند تحت مفهوم "من" دربارۀ خود بیندیشد؛ پس شخص آن موجودی است که خود را تحت مفهوم "من" میشناسد. در این فصل دربارۀ #اینهمانی_شخصی، #خودتنهاانگاری و نظریۀ #اذهان_دیگر نیز مباحثی مطرح شده است.
🖊 رضا درگاهیفر
@PhilMind
۳ آذر ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
1_8108186037.mp3
36.55M
💥صوت دومین نشست از مجموعه جلسات فلسفه هوش مصنوعی، با ارائه دکتر مهدی همازاده ابیانه و موضوع «نظریههای #آگاهی در #هوش_مصنوعی»
📍دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
📅 سهشنبه ۷ آذر
@PhilMind
۱۱ آذر ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
مرصعی_1.mp3
43.35M
💥صوت نشست علمی با موضوع «حضوری/حصولی در سنت #فلسفه_اسلامی و #آگاهی / #حیث_التفاتی در #فلسفه_ذهن» و با ارائه دکتر محمدحسن مرصعی»
🗓️ پنجشنبه 2 شهریور 1402
📌مؤسسه حامی علوم انسانی با حمایت ستاد توسعه علوم شناختی
@PhilMind
۹ دی ۱۴۰۲
#معرفی_کتاب
📒هندبوک آکسفورد درباره #فلسفه_ذهن سال 2009 و به سرپرستی مکلافلین بچاپ رسیده است.
📗طیف وسیعی از مباحث اصلی فلسفه ذهن که در این کتاب پوشش داده شده، حاصل اجازه ناشر برای فراروی از حجم رایج چنین منابعی بوده و با بیش از 900 صفحه، هندبوکی فراهم آورده که به قول مکلافلین باید آن را با دو دست نگه داشت.
مجموعه مسائلی مانند جایگاه ذهن در طبیعت، ماهیت آگاهی، ماهیت حیث التفاتی، رابطه بین #آگاهی و #حیث_التفاتی، #علیت_ذهنی، محتوای ذهنی، گرایشات گزارهای، نیاز تفکر به زبان، دسترسی معرفتی به خودمان، #اذهان_دیگر، #هویت_شخصی، وحدت آگاهی و ... را میتوان در این منبع یافت. همچنین #دوئالیسم، ایدهآلیسم، #فیزیکالیسم، #کارکردگرایی و #پنسایکیزم و بررسی میشوند.
📘تمام مقالات این هندبوک برای اوّلینبار منتشر میشوند. اغلب نویسندگان نیز از چهرههای برجسته فلسفه ذهن در دنیا هستند: برایان مکلافلین، دیوید چالمرز، دنیل دنت، فرد درتسکی، جان هیل، کالین مکگین، جوزف لوین، جگوان کیم، ترنس هورگان، کریستوفر پیکوک، دیوید پاپینیو، مایکل تای، ویلیام زیگر، آلکس بایرن، دیوید رزنتال، گلن استراوسن، رابرت ونگولیک و ... .
@PhilMind
۱۴ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎗️گلن استراوسن در این گفتگو👆 که هشت روز قبل منتشر شده، علیه دیدگاه #حذف_گرایی دنیل دنت استدلال میکند
🎗️به بیان وی وقتی دنت میگوید ادراکات و #تجربیات_سابجکتیو ما توهم است، خود همین دیدگاه او نیز یک ادراک سابجکتیو است. پس آیا همین را هم شامل میشود؟
🎗️او البته اعتقاد دارد ریشه اصلی چنین دیدگاهی از آنجا ناشی میشود که تحلیلهای فیزیکالیستی #آگاهی با مشکل مواجه شده و توهمگرایان ترجیح دادهاند از اساس، صورت مسئله را پاک کنند.
🎗️و نباید فراموش کرد که وقتی از توهم در ادراکات سخن میگوییم، بمعنای عدم تطابق با واقع است و در ادراکات آبجکتیو کاملا احتمال دارد. ممکن است دیواری که من پیش روی خود به رنگ قرمز میبینم، واقعا قرمز نباشد.
🎗️اما این ادعا در مورد ادراکات سابجکتیو، چندان معنادار به نظر نمیرسد. شاید دیوار روبروی من واقعا به رنگ قرمز نباشد، اما #ادراک_بصری و درونی من واقعا تجربه قرمزیست. واقعیت و مرجع تجربیات درونی، همان ساحت سابجکتیو است و عدم تطابق با واقع در چنین مواردی بمعنای تطابق احساس درونی با همان ساحت درونیست که برقرار است.
@PhilMind
۱ بهمن ۱۴۰۲
هدایت شده از فلسفه ذهن
☘️ #ملاصدرا نفس و #آگاهی را مختص حیوانات و انسانها دانسته و در موارد متعدد تاکید کرده که جمادات (و نباتات) بدلیل غیبت هر جزء از اجزاء دیگر، فاقد علم و ادراک هستند.
او تنها نوعی شعور لمسی برای نباتات قائل شده که در نظر برخی مفسران #حکمت_متعالیه میتواند به وجود نحوهای علم و ادراک در گیاهان نیز تفسیر شود. اما در هر صورت نفس مجرد را تنها برای حیوان و انسان ثابت کرده و بر نفی علم و آگاهی از جمادات تصریح دارد.
🍁 این موضع البته نزدیک به دیدگاه غالب فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ بوده و طبیعتاً نافی #پنسایکیزم و وجود ادراک و آگاهی در همه موجودات است. اما نکته اینجاست وی در جلد هشتم اسفار و آن هم ذیل عنوان «فی اللمس و احواله»، پس از بیان اینکه ادراک در نبات و جماد هم وجود دارد و ادعای اینکه چنین دیدگاهی با مبنای او در باب علم (حضور صورت مجرد نزد مجرد) منافاتی ندارد، ادامه میدهد: «پس جسمانیت مانع صورت وحدانی که قابل حیات باشد، نیست. به شرط آنکه دچار تضاد [در عناصرش] نباشد؛ همانطور که افلاک اینچنیناند [طبق دیدگاه قدما که برای افلاک نیز قائل به نفس و ادراک بودند] و بدلیل عدم تضاد و تفاسد، حیات نطقی (عقلی) دارند. [منظور صرف حیات زیستشناختی نیست؛ بلکه حیات نطقی و ادراک عقلی را مطرح میکند]. پس گیاهان نیز بدلیل آنکه تضاد در عناصر آنها شدید نیست، بعید نیست که قوه شعور ضعیف متناسب با خودشان را داشته باشند».
🌕 صدرا در ادامه توضیح میدهد که بر اساس مبنای فلسفی خویش که وجود را مساوق و هممصداق با علم و حیات میداند، لاجرم باید به چنین دیدگاهی ملتزم گردد: «چگونه اینطور نباشد؛ در حالیکه وجود با مراتب مختلفش در نظر ما عین علم و شعور (با مراتب مختلفش) است؟ و به همین دلیل است که عارفان الهی اعتقاد دارند تمام موجودات آگاه نسبت به پروردگارشان هستند و همانطور که قرآن میفرماید بر پروردگارشان ساجدند».
البته وی تأکید مجدد دارد که این علم و ادراک و شعور دارای مراتبی از شدت و ضعف است (مانند خود مراتب وجود) و هرچه وجود از شوب عدم رهاتر باشد (مرتبه بالاتری داشته باشد)، ادراکات او نیز تمامتر و شدیدتر است. بنابراین سطح شعور و ادراک نباتات را ضعیف باید دانست.
🔻برخی شارحان برای توجیه تفاوت نظر مؤلف گفتهاند چه بسا دیدگاه اصلی او در این موضع بیان شده و سایر موارد که نافی ادراک و علم از جمادات بود، از باب همراهی با دیدگاه جمهور فلاسفه بیان شده است. اما در شرایطی که بحث ذیل اتحاد عالم و معلوم، و نیز مباحث #تجرد_نفس و ... هماهنگ با دیدگاه عموم فیلسوفان بوده و اکنون ذیل عنوانی فرعی و در خلال بحثی حاشیهای بر این نکته تصریح شده، بیشتر نوعی ناهماهنگی درونی را بازتاب میدهد.
علامه طباطبائی در حاشیه بر همین موضع از جلد هشتم اسفار (ص۱۶۴)، نظر اخیر صدرالمتألهین را تقویت کرده و تلاش میکند برای تأیید وجود جنبهای مجرد در اشیاء مادی، استدلال و تبیینی ارائه دهد؛ هرچند که کار شاقی است و با تصریحات سابق صدرا نیز در تضاد است.
حاجی سبزواری اما اعتقاد دارد: «در این کلام صدرالمتألهین، جنبههای مختلفی از مسامحه وجود دارد که بر کسی که اصول سابق در مباحث عاقل و معقول را به یاد داشته باشد، مخفی نیست ...».
@PhilMind
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
#معرفی_کتاب
📕"ذهن آگاه" نوشته دیوید چالمرز (1996) به چالشهای اساسی پیرامون #آگاهی میپردازد. تفکیک مسائل آسان و مسئلهی دشوار آگاهی اولین بار توسط وی در مقالهای با عنوان "The Conscious Mind: In Search of a Fundamental Theory" در سال 1995 مطرح شد و سپس در این کتاب بچاپ رسید.
📗مسائل آسان، مسائلی هستند که براحتی میتواند با روش #علوم_شناختی و #نوروساینس تبیین شوند؛ مسائلی مانند گزارشپذیری، تمایزگذاری، هدایت و کنترل رفتار، ... . مسئلهی سخت اما به این چالش اشاره دارد که چرا و چگونه این فرآیندها به تجربه آگاهانه منجر میشوند.
📘این تفکیک بعنوان یک نقطه عطف در #فلسفه_ذهن و مباحث مربوط به آگاهی شناخته میشود و تأثیر زیادی بر تحقیقات و نظریههای بعدی در فلسفه ذهن و علوم شناختی گذاشته است. چالمرز ضمن بررسی رویکردهای مختلف فلسفی و علمی درباره ماهیت آگاهی، تلاش میکند یک چارچوب جامع برای فهم آن ارائه دهد.
📒تاکنون دو ترجمه از این کتاب به فارسی انجام شده است: اولی توسط سیدمصطفی حسینی که انتشارات خزان در سال 1401 منتشر کرده. دومی توسط یاسر پوراسماعیل که نشر نو در سال 1402 بچاپ رسانده است.
🖋 هادی قهار
@PhilMind
۲۲ آذر ۱۴۰۳
4_6008037503343268022.mp3
36.55M
💥صوت دومین نشست از مجموعه جلسات فلسفه هوش مصنوعی، با ارائه دکتر مهدی همازاده ابیانه و موضوع «نظریههای #آگاهی در #هوش_مصنوعی»
📍دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
📅 سهشنبه ۷ آذر
@PhilMind
@philosophyofscience
۵ اسفند