eitaa logo
❤️تو رو دوست دارم❤️
35.3هزار دنبال‌کننده
93.8هزار عکس
83هزار ویدیو
131 فایل
کانال عاشقانه تورو دوست دارم کانالی پر از کلیپ ویدیو و پستهای خاص و زیبای عاشقانه دلنوشت و شعر جملات ناب و اهنگهای گلچین و بیو تکست عاشقانه و پروف خاص بهترین کانال عاشقانه در ایتا مالک کانال @Manavio69 لینک کانال @Loveyoub
مشاهده در ایتا
دانلود
خوش نشین بر لب آبی که روان میگذرد تا که احساس کنی عمر چه سان میگذرد از صـدای گـذر آب چنین میفهمی تندتر زآب روان عمرِ گران میگذرد گل بدین شوق خود انداخت در آب و آتش چون گلابش همه جا عطرفشان میگذرد بار سنگین سبب غرق شدن میگردد هر سبک بار ز دنیا به امان میگذرد میوه از شاخه به ناچار جدا میگردد آدمی هم ز جهان دل نگران میگذرد تا که دارید زمان بهر خدا کار کنید چون بخواهید و نخواهید زمان میگذرد آنکه داراست نداند که گذشت ایّام بر کسانی که ندارند گِران میگذرد  "عاصما" بر لبِ آبِ هوس اُطراق مکن بین چه سان پیر جهاندیده از آن میگذرد (عاصم اصفهانی) @Loveyoub
خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت مرا برای جهنّم ، تو را برای بهشت من و تو هردو به یک صورت آفریده شدیم یکی در آیینه زیبا، یکی در آیینه زشت گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما کدام معبد و مسجد؛ کدام دیر و کنشت؟! اگر بناست بمانیم زیر این آوار بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت عاقبت همگی بخیر🪷 @Loveyoub
آنچه من یافتم از چهره زیبای کسی به دو عالَم ندهم ذوق تماشای کسی از خدا می طلبم عمر درازی چون زلف که کنم مو به مو سِیرِ سراپای کسی تیغ از جوهر خود سلسله جنبان دارد نیست اَبروی ترا چشم به اِیمای کسی آن که در خلوت آیینه ندارد آرام چه خیال است شود انجمن آرای کسی؟ بخت سبزی ز خدا همچو حنا می خواهم که بمالم رخِ پر خون به کفِ پای کسی چشم دارم که مرا از دو جهان طاق کند طاق مردانه اَبروی دلآرای کسی خار در پیرهنم جلوه یوسف دارد تا شدم بی خبر از ذوق تماشای کسی خاک دریا شده از موجهِ آغوش امید تا کجا جلوه کند قامتِ رعنای کسی من که از تلخی دشنام شوم شادی مرگ چه توقع کنم از لعلِ شکرخای کسی؟ جای رحم است بر آن قطره شبنم صائب که نظر آب نداد از رخِ زیبای کسی @Loveyoub
♥️🍃 .ما در دو جــهان "غیر تــوو" اے عشــق نخواهیـــم ...!!! @Loveyoub
اگر از عشق میپرسی، بگویم عشق غمگین است ولی در خود غمی دارد که آن غمواره شیرین است من از علامه های عشق خط دارم که مجنونم برای عاشقان دارالفنون، دارالمجانین است سفر کردم از مغرب به مشرق تازه فهمیدم که چین دامنش بسیار پهناور تر از چین است وصال و ترس دل کندن، فراق و داغ و جان کندن نمیدانم که تقدیر دلم آن است یا این است چه ساده مادرم عمری "خدا عمرت دهد" میگفت دعا میکرد در ظاهر، نمیدانست نفرین است... @Loveyoub
♥️🍃 بعد از تو هيچ كس را بہ تنهاييم راہ ندادہ ام تنهايى يعنى آنقدر دوستت دارم كہ ديگر هيچ مگو....!!🌻 @Loveyoub
«نخستین شعر تو» غروب من طلوعی دوباره است آن گاه که نخستین شعرت لبخند است به روی زندگی و می دانم به خدا که می دانم یگانه مرثیه خوان «شفق» فقط تو خواهی بود چنان که امروز تنها من از چشمان تو می نویسم  🖋 () @Loveyoub
ای دلبر  ِ زیبای من ، ای سَرو  ِ خوش بالای من لعل  ِ لبت حلوای من ، آن دل که بردی باز ده ما را به غم کردی رها ، شرمی نکردی از خدا اکنون بیا در کوی ما ، آن دل که بردی باز ده از عشق  ِ تو شاد آمدم ، از هجر آزاد آمدم پیش تو بر داد آمدم ، آن دل که بردی باز ده          ‌        ‌           ‌           ‌         @Loveyoub
‌‌‎‎‎@Loveyoub ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در کنجِ دلم عشق کسی خانه ندارد کس جای در این خانه ویرانه ندارد دل را به کف هر که دهم باز پس آرَد کس تاب نگهداری دیوانه ندارد در بزمِ جهان جز دل حسرت کش ما نیست آن شمع که می‌سوزد و پروانه ندارد دل خانه عشقست خدا را به که گویم کارایشی از عشقِ کس این خانه ندارد گفتم مه من! از چه تو در دام نیفتی؟ گفتا چه کنم دام شما دانه ندارد در انجمن عقل فروشان ننهم پای دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد تا چند کنی قصه اسکندر و دارا ده روزه عمر این همه افسانه ندارد از شاه و گدا هر که در این میکده ره یافت جز خون دل خویش به پیمانه ندارد @Loveyoub
تو را با چشم‌های بسته می‌بینم همین‌جایی تویی..! با چشم‌های بسته هم اینقدر زیبایی دوباره بی‌خبر تشریف آوردی وگرنه‌ من به پایت ذبح می‌کردم سمرقندی..بخارایی.. صفا آورده‌ای..چشمم کف پایت‌‌..کمی بنشین یقیناً خسته‌ی راهی عزیزم قهوه یا چایی؟ هوا امروز هم گرد و غباری بود و آشفته تو گیسوشانه‌کرده از کدام آیینه می‌آیی هوای شهر من خشک است آری مثل چشمانم تو از شهر خودت تعریف کن ای چشم‌دریایی تو اصلن از کجا حس می‌کنی سردم..پر از دادم لباس سرمه‌ای پوشیده‌ای و شال خرمایی! تو اینجایی که من در تو ببینم نیمه‌ی پر را تو‌ یعنی زندگی در روزگار مرگ‌پیمایی به من حق می‌دهی یک عمر یک‌ریز از تو بنویسم؟ خدا را می‌خورم سوگند بعد از تو به یکتایی... تو ذات رفتنی.. رودی.. تو حق داری نمی‌دانی چگونه عاشقت هستم من دلسنگ تیپایی ✍️ : @Loveyoub