eitaa logo
تولی و تبری
68 دنبال‌کننده
59.5هزار عکس
15هزار ویدیو
284 فایل
فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
تولی و تبری
🔻منابع خبری مقاومت از عملیات و پیشروی ۵۰ کیلومتری نیروهای متحد ارتش #سوریه از شمال و شرق به بیابان ه
□بیان آیه (۱) سوره توحید□ قل هو الله احد1⃣ □كلمه () مورد واقع شده، آن است كه (علم به ) براى خداى تعالى است، يعنى در زبان عرب اسم براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد از ساير موارد شد، به خاطر همين استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام دارند. ☑️فرق بين () و () و احد بودن خداى تعالى □كلمه (احد)  است كه از ماده () گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه و نباشد، نه در و نه در ، و اصولا داخل اعداد نشود، به كلمه واحد كه هر واحدى يك و دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش فرض شود، باز همان است و چيزى بر او اضافه نشده. □مثالى كه بتواند تا اى اين فرق را روشن سازد اين است كه: وقتى مى گويى ( از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را. اما اگر بگويى: ( از قوم نزد من نيامده )  و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين كه بين كلمه هست، و به خاطر همين معنا و كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى نمى شود، (و وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد) بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است ، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام استعمال مى شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره مسد□ □وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به ياد شده ها گفته اند: نام او همين بوده، هر چند كه به شكل است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او  بوده و نامش بوده. بعضى ديگر گفته اند بوده. و از همه كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده: اين قول است كه خواسته است او را به نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به به دارد، وقتى مى گويند فلانى است، اين است كه: با رابطه اى دارد، و همچنين و ، و چون در آيات بعد مى فرمايد:  (سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه  (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه: از افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه با شعله و زبانه آن  است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات(۲)و (۳)و(۴)سوره مسد□ □ما اغنى عنه ماله و ما كسب□(۲) □در اين آيه كلمه (ما)  بار آمده، اولى است، و دومى مى تواند باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند باشد، و معنايش كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان او است، و معناى آيه به فرض اين است كه: عمل او دردى از او نكرد. و آيه به هر حال اين است كه مال و عملش و يا عملش دردى از او نكرد و به خدا و يا او، هم دچار و شد و هم تباب و خسران دو دستش. □سيصلى نارا ذات لهب□(۳) □يعنى به داخل آتشى خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش است كه است، و اگر كلمه () را  و الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و آن را برساند. □و امراته حماله الحطب□(۴) □يعنى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه () در جمله (حماله الحطب) از اين جهت به خود گرفته كه به اصطلاح است كه به منظور  _موصوف آن از افتاده و در اينجا به عنوان نام آن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد: من مى كنم حماله الحطب را. ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه از كلمه (امراه) است. @mohamad_hosein_tabatabaei