eitaa logo
تولی و تبری
68 دنبال‌کننده
59.5هزار عکس
15هزار ویدیو
284 فایل
فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از العالم فارسی
ساندی تایمز: حمله جنگنده انگلیسی به مواضع ارتش سوریه در نزدیکی مرز اردن و عراق http://fa.alalam.ir/news/3650311 https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از العالم فارسی
واکنش ظریف به ادعای رسانه‌های غربی درباره بازداشت دیپلمات ایرانی در اروپا http://fa.alalam.ir/news/3650751 https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از العالم فارسی
خبرنگار العالم گزارش داد؛بازگشت امنیت به شرق درعا http://fa.alalam.ir/news/3650741 https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از العالم فارسی
سرلشکر جعفری: ملت ایران در آستانه تجربه تاریخی مقابله با دسیسه های آمریکاست/ رسوایی ائتلاف جاهلیت عربی در باتلاق یمن http://fa.alalam.ir/news/3650806 https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از العالم فارسی
درخواست ایران از جامعه جهانی برای مبارزه با نسل کشی http://fa.alalam.ir/news/3650871 https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از العالم فارسی
اینفوگرافیک/ گرم ترین نقاط جهان طی 24 ساعت گذشته https://eitaa.com/alalam_farsi
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🔴 سستی و تنبلی به بهانه توکل! معنای صحیح توکل چیست؟ #عکس_نوشت 🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
animation.gif
125K
اختلاط وآثار زیانبار اجتماعی @motahari_ir
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش سوم1⃣ ● حيات اجتماعى سعادتمندانه ، حيات منطبق با خلقت و فطرت است و اما آن اساسى كه اسلام احكام نامبرده را بر آن اساس تشريع كرده ، همانا فطرت و آفرينش است ، و كيفيت اين پايه گذارى در آنجا كه در باره مقام اجتماعى زن بحث مى كرديم ، روشن شد، ولى در اينجا نيز توضيح بيشترى داده و ميگوئيم : براى جامعه شناس و اهل بحث ، در مباحثى كه ارتباط با جامعه شناسى دارد، جاى هيچ شكى نيست كه وظائف اجتماعى و تكاليف اعتباريى كه منشعب از آن وظائف مى شود، سرانجام بايد منتهى به طبيعت شود، چون اين خصوصيت توان طبيعى انسان بود كه از همان آغاز خلقتش او را به تشكيل اجتماع نوعى هدايت كرد، به شهادت اينكه مى بينيم هيچ زمانى نبوده كه نوع بشر، داراى چنين اجتماعى نوعى نبوده باشد، البته نمى خواهيم بگوئيم اجتماعى كه بشر طبق مقتضاى طبيعتش تشكيل مى داده ، همواره سالم هم بوده ، نه ، ممكن است عواملى آن اجتماع را از مجراى صحت و سلامت به سوى مجراى فساد كشانده باشد، همانطور كه ممكن است عواملى بدن طبيعى و سالم آدمى را از تماميت طبيعى آن خارج نموده و به نقص در خلقت گرفتارش كند، و يا آن را از صحت طبيعى به در آورده و مبتلا به بيمارى و آفتش سازد. پس اجتماع با تمامى شئون و جهاتش چه اينكه اجتماعى صالح وفاضل باشد و چه فاسد، بالاخره منتهى به طبيعت مى شود، چيزى كه هست آن اجتماعى كه فاسد شده ، در مسير زندگيش به عاملى برخورده است كه فاسدش كرده ، و نگذاشته به آثار خوب اجتماع برسد، (به خلاف اجتماع فاضل ). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش سوم2⃣ ● حيات اجتماعى سعادتمندانه ، حيات منطبق با خلقت و فطرت است پس اين يك حقيقت است كه دانشمندان در مباحث اجتماعى خود يا تصريحا و يا بطور كنايه به آن اشاره كرده اند، و قبل از همه آنان كتاب خداى عزوجل با روشن ترين و واضح ترين بيان ، به آن اشاره كرده و فرموده : ((الذى اعطى كل شى ء خلقه ثم هدى )). ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 413 و نيز فرموده : ((الذى خلق فسوى ، و الذى قدر فهدى )) و نيز فرموده : ((و نفس و ماسويها فالهمها فجورها و تقويها)). و آيات ديگر كه متعرض مساله قدر است . پس تمامى موجودات و از آن جمله انسان در وجودش و در زندگيش به سوى آن هدفى كه براى آن آفريده شده ، هدايت شده است ، و در خلقتش به هر جهاز و ابزارى هم كه در ر سيدن به آن هدف به آن جهاز و آلات نيازمند است مجهز گشته و زندگى با قوام و سعادتمندانه اش ، آن قسم زندگى اى است كه اعمال حياتى آن منطبق با خلقت و فطرت باشد، و انطباق كامل و تمام داشته باشد و وظائف و تكاليفش در آخر منتهى به طبيعت شود، انتهائى درست و صحيح ، و اين همان حقيقتى است كه آيه زير بدان اشاره نموده و مى فرمايد: ((فاقم وجهك للدين حنيفا، فطرت الله التى فطر الناس عليها، لا تبديل لخلق الله ، ذلك الدين القيم ))، رو به سوى دينى بياور كه افراط و تفريطى از هيچ جهت ندارد، دينى كه بر طبق آفرينش تشريع شده ، آفرينشى كه انسان هم يك نوع از موجودات آن است ، انسانى كه خلقت او و فطرتش تبديل پذير نيست ، دين استوار هم ، چنين دينى است. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه(۱) سوره مسد□ تبت يدا ابى لهب و تب(۱) □پس اينكه فرمود: (تبت يدا ابى لهب و تب)  در حقيقت ( ابولهب) است، و اين به او به هلاكت خودش و بطلان و بى گشتن هايى است كه به منظور كردن نور مى كرد، و يا است از خداى تعالى به اين هلاكت و توطئه ها. □و اين كه مورد نفرين و ياقضاى حق تعالى قرار گرفته، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، كه با رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دشمنى مى كرد و در گفته ها و دعوت او و نبوتش و در آزار و اذيتش مى ورزيد، و در اين راه از هيچ گفته و عملى نمیكرد، و او همان كسى بود كه وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) او و ساير خود را براى بار دعوت كرد، با كمال بى شرمى در گفت (تبا لك - خسران و هلاكت بر تو باد) و اين سوره شد و گفتار او را به خودش كرد كه  خسران و هلاكت بر او باد.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۱) سوره مسد□ □وجه اينكه در اين نفرين از ابولهب به ياد شده ها گفته اند: نام او همين بوده، هر چند كه به شكل است. بعضى ديگر گفته اند كلمه (ابولهب) كنيه او  بوده و نامش بوده. بعضى ديگر گفته اند بوده. و از همه كه در پاسخ اين سؤال (چرا اسم او را نياورد) گفته شده: اين قول است كه خواسته است او را به نسبت دهد، چون ابولهب، اشعارى به به دارد، وقتى مى گويند فلانى است، اين است كه: با رابطه اى دارد، و همچنين و ، و چون در آيات بعد مى فرمايد:  (سيصلى نارا ذات لهب - به زودى در آتشى مى سوزد) از آن فهميده مى شود كه  (تبت يدا ابى لهب ) هم اين است كه: از افتاده باد دو دست مردى جهنمى، كه هميشه با شعله و زبانه آن  است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei