مجمع نمایندگان طلاب
#شرح_حدیث / #جلسه_پنجاه_و_پنجم / مؤمن در سختیها به تلاطم نمیافتد و در برابر بلا صبور است / ۱۳۸۳/۰
#شرح_حدیث / #جلسه_پنجاه_و_ششم / شرح حدیثی درباره پرهیز از جدل بیهوه، عیبجویی و طعنهزنی / ۱۳۸۵/۰۸/۱۵
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
یا اَبا ذَرٍّ! لا تَکُن عَیّاباً وَ لا مَدّاحاً وَ لا طَعّاناً وَ لا مُماریاً.(۱)
یا اَبا ذَرٍّ لا تَکُن عَیّاباً
[پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به اباذر فرمود:] ای اباذر! عیبجوی این و آن نباش! عیّاب یعنی کثیرالتّعییب؛ که مدام انسان این و آن را تعییب کند، عیب این را بگیرد، عیب آن را بگیرد، عیب آن [دیگری] را بگیرد. بعضیها این جور هستند دیگر؛ مرتّباً در فکر این هستند که یک عیبی از کسی پیدا کنند و آن را ذکر کنند؛ گاهی واقعی، گاهی هم عیبجوییهای غیر واقعی. پس «عیّاب» یعنی عیبجو.
شرح حدیثی درباره پرهیز از جدل بیهوه، عیبجویی و طعنهزنی
(در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۸۵/۰۸/۱۵)
وَ لا مَدّاحاً
نقطهی مقابلش هم این است: مدّاحِ این و آن نباش! همین طور مدام تعریفهای زیادی، بیش از حد؛ این هم مَنهی(۲) است در این روایت. مدح زیادی هم همین جور است، حالا یک وقت انسان منصفانه در مقامی که لازم است تمجیدی از کسی میکند امّا اینکه همین طور مدام مدح یکی را بکند یا مدح همه را بکند یا مبالغهآمیز دربارهی کسی حرف بزند و مدح بکند، ممنوع است؛ بخصوص مدح صاحبان قدرت و ثروت که عیب آن و زشتی آن خیلی بیشتر هم هست.
وَ لا طَعّاناً
طعنهزن به این و آن [نباش]. طعنهزنی غیر از عیبجویی است. کارهای افراد را طعنه میزند، یک چیزی را در یک کسی مستمسک قرار میدهد. میبینیم دیگر این روزها طعنه زدن به این و آن متأسّفانه رایج است بخصوص در این مطبوعات و روزنامهها و مانند اینها. یک کسی یک حرفی زده که مثلاً یک خردهای به نظر مبالغهآمیز میآید؛ این را به یک شکلی، [مثلاً] مسخرهآمیز تیتر کنند در روزنامه و بزرگ کنند. «طعّان» این است.
وَ لَا مُمَارِیا
و اهل جدل هم نباش. «ممارات» یعنی مجادله کردن، مباحثههای بیخودی؛ سر یک چیزی کوچکی یا بحث علمی یا بحث غیر علمی مدام سر و کله زدن و مدام بحث کردن و مدام استدلال کردن و مانند اینها. خب همهی حرفهای دنیا را میشود یک دلیلی برایش ذکر کرد، و بر همهی دلیلهای دنیا هم میشود یک اشکالی ــ وارد یا ناوارد ــ وارد کرد؛ این [یکی] به آن اشکال کند، آن به این اشکال کند؛ تمامشدنی نیست.
۱) مکارمالاخلاق، ص ۴۶۷؛ «پیامبر اکرم (ص) به اباذر میفرمایند: ای اباذر! عیبجو و مدحگو و طعنهزن و اهل مجادله با دیگران نباش.»
۲) ممنوع، نهیشده
🔷 دریافت سایر جلسات:
🆔https://eitaa.com/MNT_QOM/6103
🆔https://eitaa.com/MNT_QOM/6214
🗂 #بسته_محتوایی #شرح_حدیث شامل فایل PDFجلسه ۱۹ تا ۵۰
🆔 https://eitaa.com/MNT_QOM/6291
📣 همراهان گرامی از این به بعد #شرح_حدیث تنها در #روزهای_چهارشنبه بارگزاری می شود.