هدایت شده از نهج البلاغه
#واژه_ها | ۱۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قَمَشَ جَهْلًا: نادانيها را جمع كرد، اصل «قمش» به معنى جمع آورى متفرقات است.
مُوضِعٌ: اسم فاعل، شتابنده، كسى كه با شتاب و به سرعت حركت كند.
مُوضِعٌ فِى جُهَّالِ الُامَّةِ: در ميان نادانان امت (با نيرنگ و فريب) بسرعت پيش مى رود.
«أوضع البعير»: شتر تند راه رفت.
عَادٍ: كسى كه تند حركت كند.
اغْبَاش: جمع «غبش»، تاريكى ها، أغْبَاشُ اللَيْل: تاريكى هاى انتهاى شب، آخرين بقاياى ظلمت شب.
عَمٍ: نابينا.
عَقْدُ الْهُدْنَة: پيمان صلح و مسالمت.
الْمَاء الآجِن: آب گنديده و فاسدى كه رنگ و طعمش تغيير كرده باشد.
اكْتَثَرَ: بسيار فراهم آورد.
غَيْرُ طَائِلٍ: بيهوده، پوچ.
التَخْلِيص: خالص كردن، روشن ساختن.
مَا الْتَبَسَ عَلىَ غَيْرِهِ: اشتباهات ديگران، آنچه بر ديگران مشتبه است.
الْحَشْو: زائد، بدون فائده.
الرَّثّ: مندرس، كهنه، ضد جديد.
خَبَّاط: بسيار اشتباه كننده، صيغه مبالغه است از «خبط الليل» يعنى در شب بدون راهنما و شناخت حركت كرد.
عَاشٍ: گم گشته در شب.
العَشَوات: جمع «عشوة»، بدون آگاهى و اطلاع به كارى اقدام كردن.
يَذْرُو: پخش مى كند، مى پراكند.
الْهَشِيم: گياه خشكيده اى كه مى شكند و خرد مى شود.
مَلِيّ: از «ملأ» به معنى توانا و قدرتمند است، «الملىّ بالشّىء» در مورد كسى گفته ميشود كه به خوبى از عهده چيزى بر آيد.
وَ لَا اهْلٌ لِمَا قُرِّظَ بِهِ: سزاوار آنچه مدح مى شود، نيست.
اكْتَتَمَ بِهِ: آن را پوشاند و كتمان كرد.
الْعَجّ: فرياد، «عجّ المواريث»، تمثيلى است براى نهايت ظلم و جور.
____________
قَمَشَ: جمع و فراهم نموده است
مُوضِع: براى فريب و تزوير سرعت كننده است
عادٍ: دونده است از ماده عدو: دويدن
أغباش: تاريكيها، جمع غبش
عَم: جاهل و نادان است
عَقد الهُدنَة: پيمان صلح
إرتَوى: كاملا سيراب شد
طائِل: چيز سودمند، غير طائل: بيفائده
حَشو: چيز زايد و بى مصرف
رَثّ: كهنه و فرسوده
خَبّاط: كسى كه بسيار از راه، دور است و بيراهه مى رود
عاشٍ: چشمش كم نور است
يَذرو: پخش ميكند، مى پراكند، إذراء: پخش كردن
هَشيم: نباتات خشكيد و شكسته شده
مَلِىّ: پر و لايق
فُوِّضَ اليه: باو محوّل و سپرده شده
قُرِّظ: تعريف و توصيف شده
تَصرُخ: فرياد ميكند
دِماء: خونها ( جمع دم )
تَعَجّ: مى نالد، بناله مى آيد
العِرْق: ريشه، اصل.
الْجَادَّةُ: طريق، راه.
السِّنْخُ: ريشه، اصل، بيخ.
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
📃 #فهرست
🔊 #خطبه | 🗞 #نامه | 📜 #حکمت
༻⃘⃕ ࿇༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
📖 متن ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📘 #ترجمه_فیض ره
📗 #ترجمه_شهیدی (ره)
📕 #ترجمه_دشتی (ره)
♻️ #واژه_ها
🎧 صوت :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مروری_بر_خطبه_شقشقیه
#ترجمه_الغارات
📖 #نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
#واژه_ها | ۲۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الوَهْلُ: از «وَهل - يوهل»، ترس و وحشت.
جَاهَرَتْكُمُ العِبَرُ: عبرتها عواقب امورتان را آشكار و روشن ساخت.
رُسُلُ السَّمَاءِ: ملائكه، فرشتگان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جَزِعتُم: بفرياد آمديد
وَهِلتُم: بترس افتاديد
مَحجوب: پوشانده شده، در پرده است
يُطرَحُ: انداخته مى شود، برطرف مى شود
جاهِر: آشكار شده، خود را نمايانده است
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
#واژه_ها | ۲۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. تواتر (تَوَاتَرَ)
- معنی: پیاپی رسیدن، تکرار متوالی
- مثال:
- تَوَاتَرَ عَلَيْهِ الأخْبَار→ "به آن حضرت پی در پی اخبار رسید."
۲. اقبضها و ابسطها (اقْبِضُهَا وَ ابْسُطُهَا)
- معنی: گرفتن و گشودن (کنایه از تصرف و مدیریت)
- مثال:
- در آن تصرف (قبض و بسط) میکنم. → اشاره به قدرت مدیریت و کنترل امور.
۳. اعاصیر (أعَاصِیر)
- جمع: اعصار (اِعْصَار)
- معنی: گردبادها، توفانهای شدید
- مثال:
- تَهُبُّ الأعاصیر → "گردبادها میوزند."
۴. وضر (الوَضَر)
- معنی: باقیمانده چربی در ظرف، تهمانده روغن یا چربی
- مثال:
- چربی که در ته و اطراف ظرف باقی میماند.
۵. استیلاء (اِسْتِیلاء)
- معنی: غلبه کردن، چیره شدن
- مثال:
- استیلاء علیه → "بر او غلبه نمودن."
۶. ضجر (ضَجَر)
- معنی: ناراحتی قلبی، نارضایتی درونی
- مثال:
- نشاندهنده ناخشنودی و دلتنگی.
۷. تثاقل (تَثاقُل)
- معنی: سنگینی کردن، بیاعتنایی نشان دادن
- مثال:
- در انجام کاری تعلل یا بیمیلی نشان دادن.
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
♻️ #واژه_ها | ۲۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. أَذَنَتْ (آذَنَتْ)
- معنی: اعلام کرد، خبر داد.
- در خطبه: «دنیا اعلام کرده که در حال وداع است» → یعنی دنیا به پایان خود نزدیک میشود و باید آماده رفتن بود.
۲. أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعِ (اشْرَفَتْ بِاطّلَاعِ)
- معنی: به طور ناگهانی رو آورد و آشکار شد.
- در خطبه: «آخرت به ما نزدیک شده و خود را نشان داده است» → اشاره به قیامت که ناگهان فرا میرسد.
۳. الْمِضْمَار (المضمار)
- معنی: محل یا زمانی که اسبها را برای مسابقه آماده میکنند.
- ریشه «تضمیر»: به معنای لاغر کردن اسب و از بین بردن چربیهای اضافی آن است تا در روز مسابقه 🐎 سبکتر و چابکتر باشد.
- در خطبه: «امروز روز مضمار است» → یعنی دنیا زمان تمرین و آمادهسازی برای آخرت است.
۴. السَّبْقَةُ (السبقة)
- معنی: خط پایان مسابقه / جایزه برندگان مسابقه.
- در خطبه: «سبقة الجنة» → جایزه برندگان، بهشت است.
۵. الْمَنِيَّة (المنیة)
- معنی: مرگ، اجل.
- در خطبه: «آیا کسی هست که قبل از #مرگ توبه کند؟» → تأکید بر فرصت محدود زندگی.
۶. البُؤْس (البؤس)
- معنی: نیازمندی شدید، بینوایی، روز سختی.
- در خطبه: «قبل از رسیدن روز بؤس (قیامت) عمل کنید» → اشاره به عذاب روز قیامت.
۷. الرَّغْبَة و الرَّهْبَة (الرغبة و الرهبة)
- رغبة: حرص و طمع (به دنیا).
- رهبة: ترس (از عذاب الهی).
- در خطبه: «همانگونه که در حالت ترس (رهبة) عمل میکنید، در حالت راحتی (رغبة) نیز عمل کنید.»
۸. الظَّعْن (الظعن)
- معنی: کوچ کردن، سفر کردن.
- در خطبه: «شما مأمور به کوچ کردن هستید» → یعنی مرگ و انتقال به آخرت حتمی است.
۹. تَحْرُزُونَ أَنْفُسَكُمْ (تحرزون أنفسكم)
- معنی: خود را حفظ میکنید (از عذاب الهی).
- در خطبه: «توشه بردارید تا خود را در آخرت حفظ کنید.»
۱۰. رَدَى (الردى)
- معنی: هلاکت، نابودی.
- در خطبه: «گمراهی، انسان را به هلاکت میاندازد.»
۱۱. قَادِح زِنَادِ الاتِّعَاظ (قادح زناد الاتعاظ)
- قادح: آتشزن (کسی که آتش روشن میکند).
- زناد: سنگ چخماق (وسیله روشن کردن آتش).
- اتعاظ: پند گرفتن.
- در شرح خطبه: این سخن امام مانند چخماقی است که آتش پند و بیداری را در دلها روشن میکند.
📣 حضرت علیهالسلام با استفاده از تمثیل مسابقه اسبدوانی (مضمار و سبقة) به ما میفهمانند که دنیا محل تمرین است و آخرت روز مسابقه.
همچنین با واژههایی مانند «رغبة و رهبة» و «ظعن» بر اهمیت عمل در زمان فرصت و آمادگی برای سفر آخرت تأکید میکنند.
🔔 این خطبه هشداری جدی برای غافلان و نور امیدی برای بیدارشدگان است.
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
#واژه_ها |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واژگان کلیدی این خطبه
۱. طُولُ الأَمَل (آرزوهای دراز)
- معنی: آرزوهای بلند و دور از دسترس که انسان را از عملِ به موقع بازمیدارد.
- نتیجه: باعث غفلت از آخرت میشود.
- آرزوهای طولانی، ما را در دام تعلل میاندازد.
- باید زمانشناسی داشت و برای آخرت همین امروز تلاش کرد.
۲. الحَذّاء (سریعالسیر، تندرو)
- معنی: دنیا با سرعت از دست میرود.
- برخی «جَذّاء» (بیخیر و قطعشده) نیز نقل کردهاند.
- دنیا ناپایدار است و نباید به آن دل بست.
- فرصتها زودگذرند؛ باید از امروز استفاده کرد⏳
۳. الصُّبَابَة (تهمانده آب در ظرف)
- معنی: مقدار ناچیزی که پس از ریختن مایع در ته ظرف باقی میماند.
- تشبیه امام (علیهالسلام): دنیا مانند تهمانده آب است که ارزش چندانی ندارد.
- دلبستن به دنیا مانند چسبیدن به تهماندهای بیارزش است.
- باید به آخرت که جاودانه است، توجه کرد.
۴. اِصْطَبَّهَا / صَابَّهَا (ریختن آب از ظرف)
- معنی: کسی که آب را از ظرف خالی میکند.
- دنیا مانند آبی است که در حال ریختن است و چیزی جز قطرههای ناچیز باقی نمانده.
- #عمر انسان به سرعت در حال پایان است.
- نباید فرصتهای باقیمانده را از دست داد.
۵. وَلَّت (پشت کرد و رفت)
- معنی: دنیا از ما روی گردانده و در حال دور شدن است.
- هرچه به دنیا دل ببندیم، ناامیدمان میکند.
- تنها چیزی که میماند، اعمال نیک ماست.
۶. جَذّاء (بریده از خیر، بیخیر)
- در برخی نسخهها: به جای «حَذّاء»، «جَذّاء» آمده است.
- معنی: دنیا خیر واقعی ندارد و از سود حقیقی بریده است.
- خوشیهای دنیا فریبنده است.
- سعادت واقعی در آخرت است.
جمعبندی:
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در این خطبه با واژههای پرمعنا هشدار میدهد که:
🔹 آرزوهای طولانی → ما را از آخرت غافل میکند.
🔹 دنیا → مانند آبِ ریختهشده است و ارزش وابستگی ندارد.
🔹 امروز روز عمل است، فردا روز حساب!
📌 پند عملی:
- هوای نفس را کنترل کنیم.
- به جای آرزوهای دور، همین امروز برای آخرت کار کنیم.
- فریب دنیا را نخوریم؛ زیرا ناپایدار است.
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
#واژه_ها | ۴۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. مَقْنُوط (مأیوس)
- ریشه: قنوط (یأس و ناامیدی)
- معنا: کسی که از رحمت خدا ناامید شده است.
- در خطبه:
- «غَیْرَ مَقْنُوطٍ مِنْ رَحْمَتِهِ» → "هیچکس از رحمت او مأیوس نیست."
- اشاره به این که خداوند همیشه درِ رحمت را باز گذاشته است.
۲. مُسْتَنْكَف (خوددارنده، اکراهکننده)
- ریشه: استنكاف (خودداری کردن، سر باز زدن)
- معنا: کسی که از عبادت خدا اکراه دارد یا آن را دون شأن خود میداند.
- در خطبه:
- «وَ لَا مُسْتَنْكَفٍ عَنْ عِبَادَتِهِ» → "و هیچکس از پرستش او سرپیچی نمیکند."
- یعنی عبادت خدا باعث خواری نیست، بلکه موجب عزّت است.
۳. لَا تَبْرَحُ (زوال نمییابد)
- ریشه: برح (زوال، رفتن)
- معنا: همیشه ثابت است و از بین نمیرود.
- در خطبه:
- «لَا تَبْرَحُ مِنْهُ رَحْمَةٌ» → "رحمت او همیشه جاری است."
۴. لَا تُفْقَدُ (گم نمیشود)
- ریشه: فَقْد (گم شدن، از دست رفتن)
- معنا: نعمتهای خدا هرگز تمام نمیشوند.
- در خطبه:
- «وَ لَا تُفْقَدُ لَهُ نِعْمَةٌ» → "و نعمتهای او هرگز کم نمیشوند."
۵. مُنِیَ لَهَا الْفَنَاءُ (برای آن فنا مقدّر شده است)
- ریشه: منی (تقدیر شدن) + فناء (نابودی)
- معنا: دنیا از ابتدا برای نابودی آفریده شده است.
- در خطبه:
- «وَ الدُّنْيَا دَارٌ مُنِيَ لَهَا الْفَنَاءُ» → "و دنیا سرایی است که نابودی برای آن مقدّر شده است."
۶. الْجَلَاءُ (کوچ کردن، ترک وطن)
- ریشه: جلاء (ترک کردن، دور شدن)
- معنا: انسانها ناگزیر از ترک دنیا هستند.
- در خطبه:
- «وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ» → "و برای اهلش، کوچ کردن از آن قطعی است."
۷. الْتَبَسَتْ (درآمیخت، #فریب داد)
- ریشه: لبس (آمیختن، فریب)
- معنا: دنیا با دل انسان عجین میشود و او را فریب میدهد.
- در خطبه:
- «وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ» → "و (دنیا) با دل بیننده درآمیخته است."
۸. الْكَفَاف (به اندازه نیاز)
- معنا: مقدار ضروری برای زندگی، نه کم و نه زیاد.
- در خطبه:
- «وَ لَا تَسْأَلُوا فِيهَا فَوْقَ الْكَفَافِ» → "و در دنیا بیش از نیازتان نخواهید."
۹. الْبَلَاغ (رسیدن به مقصد)
- معنا: حداقل امکانات برای رسیدن به هدف (معاش لازم).
- در خطبه:
- «وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَكْثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ» → "و بیش از آنچه شما را به مقصد میرساند، طلب نکنید."
نتیجهگیری:
امام علیهالسلام در این خطبه، دنیا را سرایی فانی معرفی میکنند که انسان نباید به آن دل ببندد.
توصیه ایشان این است:
✅ با بهترین توشه (اعمال نیک) از دنیا کوچ کنید.
❌ بیش از نیاز، طمع نورزید.
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
#واژه_ها | ۹۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دَعونى: مرا ترك كنيد، ولم كنيد
مُستَقبِلون: روبرو هستيم
أغامَت: [با ابر پوشيده شد] ، ابرى و تاريك شده است .
مَحَجَّةّ: راه روشن ، راه مستقيم و راست.
تَنَكّرَت: نامعلوم و متغير شده است ، تغيير كرد.
لَم أصغِ: گوش نخواهم داد
عَتب: سرزنش
لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ: عقلها طاقت تحمّل آن را ندارند.
#من_نهج_البلاغه_میخوانم
╭────๛- - - - - ┅╮
📗 @nahj_olbalaghe
╰──────────