eitaa logo
مباحث
1.8هزار دنبال‌کننده
42.7هزار عکس
39.4هزار ویدیو
1.9هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ــــــــــــ ❒ قرآن کریم ؛ @Nafaahat | @ye_ayeh ❒ نهج البلاغه ؛ @nahj_olbalaghe ❒ صحیفه سجادیه ؛ @ghararemotalee ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نهج البلاغه
| ۱۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قَمَشَ جَهْلًا: نادانيها را جمع كرد، اصل «قمش» به معنى جمع آورى متفرقات است. مُوضِعٌ: اسم فاعل، شتابنده، كسى كه با شتاب و به سرعت حركت كند. مُوضِعٌ فِى جُهَّالِ الُامَّةِ: در ميان نادانان امت (با نيرنگ و فريب) بسرعت پيش مى رود. «أوضع البعير»: شتر تند راه رفت. عَادٍ: كسى كه تند حركت كند. اغْبَاش: جمع «غبش»، تاريكى ها، أغْبَاشُ اللَيْل: تاريكى هاى انتهاى شب، آخرين بقاياى ظلمت شب. عَمٍ: نابينا. عَقْدُ الْهُدْنَة: پيمان صلح و مسالمت. الْمَاء الآجِن: آب گنديده و فاسدى كه رنگ و طعمش تغيير كرده باشد. اكْتَثَرَ: بسيار فراهم آورد. غَيْرُ طَائِلٍ: بيهوده، پوچ. التَخْلِيص: خالص كردن، روشن ساختن. مَا الْتَبَسَ عَلىَ غَيْرِهِ: اشتباهات ديگران، آنچه بر ديگران مشتبه است. الْحَشْو: زائد، بدون فائده. الرَّثّ: مندرس، كهنه، ضد جديد. خَبَّاط: بسيار اشتباه كننده، صيغه مبالغه است از «خبط الليل» يعنى در شب بدون راهنما و شناخت حركت كرد. عَاشٍ: گم گشته در شب. العَشَوات: جمع «عشوة»، بدون آگاهى و اطلاع به كارى اقدام كردن. يَذْرُو: پخش مى كند، مى پراكند. الْهَشِيم: گياه خشكيده اى كه مى شكند و خرد مى شود. مَلِيّ: از «ملأ» به معنى توانا و قدرتمند است، «الملىّ بالشّىء» در مورد كسى گفته ميشود كه به خوبى از عهده چيزى بر آيد. وَ لَا اهْلٌ لِمَا قُرِّظَ بِهِ: سزاوار آنچه مدح مى شود، نيست. اكْتَتَمَ بِهِ: آن را پوشاند و كتمان كرد. الْعَجّ: فرياد، «عجّ المواريث»، تمثيلى است براى نهايت ظلم و جور. ____________ قَمَشَ: جمع و فراهم نموده است مُوضِع: براى فريب و تزوير سرعت كننده است عادٍ: دونده است از ماده عدو: دويدن أغباش: تاريكيها، جمع غبش عَم: جاهل و نادان است عَقد الهُدنَة: پيمان صلح إرتَوى: كاملا سيراب شد طائِل: چيز سودمند، غير طائل: بيفائده حَشو: چيز زايد و بى مصرف رَثّ: كهنه و فرسوده خَبّاط: كسى كه بسيار از راه، دور است و بيراهه مى رود عاشٍ: چشمش كم نور است يَذرو: پخش ميكند، مى پراكند، إذراء: پخش كردن هَشيم: نباتات خشكيد و شكسته شده مَلِىّ: پر و لايق فُوِّضَ اليه: باو محوّل و سپرده شده قُرِّظ: تعريف و توصيف شده تَصرُخ: فرياد ميكند دِماء: خونها ( جمع دم ) تَعَجّ: مى نالد، بناله مى آيد العِرْق: ريشه، اصل. الْجَادَّةُ: طريق، راه. السِّنْخُ: ريشه، اصل، بيخ. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
📃 🔊 | 🗞 | 📜 ༻⃘⃕ ࿇༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 📖 متن ؛ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📘 ره 📗 (ره) 📕 (ره) ♻️ 🎧 صوت : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📖 ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
| ۲۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الوَهْلُ: از «وَهل - يوهل»، ترس و وحشت. جَاهَرَتْكُمُ العِبَرُ: عبرتها عواقب امورتان را آشكار و روشن ساخت. رُسُلُ السَّمَاءِ: ملائكه، فرشتگان. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جَزِعتُم: بفرياد آمديد وَهِلتُم: بترس افتاديد مَحجوب: پوشانده شده، در پرده است يُطرَحُ: انداخته مى شود، برطرف مى شود جاهِر: آشكار شده، خود را نمايانده است ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
| ۲۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. تواتر (تَوَاتَرَ) - معنی: پیاپی رسیدن، تکرار متوالی - مثال: - تَوَاتَرَ عَلَيْهِ الأخْبَار→ "به آن حضرت پی در پی اخبار رسید." ۲. اقبضها و ابسطها (اقْبِضُهَا وَ ابْسُطُهَا) - معنی: گرفتن و گشودن (کنایه از تصرف و مدیریت) - مثال: - در آن تصرف (قبض و بسط) می‌کنم. → اشاره به قدرت مدیریت و کنترل امور. ۳. اعاصیر (أعَاصِیر) - جمع: اعصار (اِعْصَار) - معنی: گردبادها، توفان‌های شدید - مثال: - تَهُبُّ الأعاصیر → "گردبادها می‌وزند." ۴. وضر (الوَضَر) - معنی: باقیمانده چربی در ظرف، ته‌مانده روغن یا چربی - مثال: - چربی که در ته و اطراف ظرف باقی می‌ماند. ۵. استیلاء (اِسْتِیلاء) - معنی: غلبه کردن، چیره شدن - مثال: - استیلاء علیه → "بر او غلبه نمودن." ۶. ضجر (ضَجَر) - معنی: ناراحتی قلبی، نارضایتی درونی - مثال: - نشان‌دهنده ناخشنودی و دل‌تنگی. ۷. تثاقل (تَثاقُل) - معنی: سنگینی کردن، بی‌اعتنایی نشان دادن - مثال: - در انجام کاری تعلل یا بی‌میلی نشان دادن. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
♻️ | ۲۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. أَذَنَتْ (آذَنَتْ) - معنی: اعلام کرد، خبر داد. - در خطبه: «دنیا اعلام کرده که در حال وداع است» → یعنی دنیا به پایان خود نزدیک می‌شود و باید آماده رفتن بود. ۲. أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعِ (اشْرَفَتْ بِاطّلَاعِ) - معنی: به طور ناگهانی رو آورد و آشکار شد. - در خطبه: «آخرت به ما نزدیک شده و خود را نشان داده است» → اشاره به قیامت که ناگهان فرا می‌رسد. ۳. الْمِضْمَار (المضمار) - معنی: محل یا زمانی که اسب‌ها را برای مسابقه آماده می‌کنند. - ریشه «تضمیر»: به معنای لاغر کردن اسب و از بین بردن چربی‌های اضافی آن است تا در روز مسابقه 🐎 سبک‌تر و چابک‌تر باشد. - در خطبه: «امروز روز مضمار است» → یعنی دنیا زمان تمرین و آماده‌سازی برای آخرت است. ۴. السَّبْقَةُ (السبقة) - معنی: خط پایان مسابقه / جایزه برندگان مسابقه. - در خطبه: «سبقة الجنة» → جایزه برندگان، بهشت است. ۵. الْمَنِيَّة (المنیة) - معنی: مرگ، اجل. - در خطبه: «آیا کسی هست که قبل از توبه کند؟» → تأکید بر فرصت محدود زندگی. ۶. البُؤْس (البؤس) - معنی: نیازمندی شدید، بینوایی، روز سختی. - در خطبه: «قبل از رسیدن روز بؤس (قیامت) عمل کنید» → اشاره به عذاب روز قیامت. ۷. الرَّغْبَة و الرَّهْبَة (الرغبة و الرهبة) - رغبة: حرص و طمع (به دنیا). - رهبة: ترس (از عذاب الهی). - در خطبه: «همان‌گونه که در حالت ترس (رهبة) عمل می‌کنید، در حالت راحتی (رغبة) نیز عمل کنید.» ۸. الظَّعْن (الظعن) - معنی: کوچ کردن، سفر کردن. - در خطبه: «شما مأمور به کوچ کردن هستید» → یعنی مرگ و انتقال به آخرت حتمی است. ۹. تَحْرُزُونَ أَنْفُسَكُمْ (تحرزون أنفسكم) - معنی: خود را حفظ می‌کنید (از عذاب الهی). - در خطبه: «توشه بردارید تا خود را در آخرت حفظ کنید.» ۱۰. رَدَى (الردى) - معنی: هلاکت، نابودی. - در خطبه: «گمراهی، انسان را به هلاکت می‌اندازد.» ۱۱. قَادِح زِنَادِ الاتِّعَاظ (قادح زناد الاتعاظ) - قادح: آتش‌زن (کسی که آتش روشن می‌کند). - زناد: سنگ چخماق (وسیله روشن کردن آتش). - اتعاظ: پند گرفتن. - در شرح خطبه: این سخن امام مانند چخماقی است که آتش پند و بیداری را در دل‌ها روشن می‌کند. 📣 حضرت علیه‌السلام با استفاده از تمثیل مسابقه اسب‌دوانی (مضمار و سبقة) به ما می‌فهمانند که دنیا محل تمرین است و آخرت روز مسابقه. همچنین با واژه‌هایی مانند «رغبة و رهبة» و «ظعن» بر اهمیت عمل در زمان فرصت و آمادگی برای سفر آخرت تأکید می‌کنند. 🔔 این خطبه هشداری جدی برای غافلان و نور امیدی برای بیدارشدگان است. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
| ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ واژگان کلیدی این خطبه ۱. طُولُ الأَمَل (آرزوهای دراز) - معنی: آرزوهای بلند و دور از دسترس که انسان را از عملِ به موقع بازمی‌دارد. - نتیجه: باعث غفلت از آخرت می‌شود. - آرزوهای طولانی، ما را در دام تعلل می‌اندازد. - باید زمان‌شناسی داشت و برای آخرت همین امروز تلاش کرد. ۲. الحَذّاء (سریع‌السیر، تندرو) - معنی: دنیا با سرعت از دست می‌رود. - برخی «جَذّاء» (بی‌خیر و قطع‌شده) نیز نقل کرده‌اند. - دنیا ناپایدار است و نباید به آن دل بست. - فرصت‌ها زودگذرند؛ باید از امروز استفاده کرد⏳ ۳. الصُّبَابَة (ته‌مانده آب در ظرف) - معنی: مقدار ناچیزی که پس از ریختن مایع در ته ظرف باقی می‌ماند. - تشبیه امام (علیه‌السلام): دنیا مانند ته‌مانده آب است که ارزش چندانی ندارد. - دل‌بستن به دنیا مانند چسبیدن به ته‌مانده‌ای بی‌ارزش است. - باید به آخرت که جاودانه است، توجه کرد. ۴. اِصْطَبَّهَا / صَابَّهَا (ریختن آب از ظرف) - معنی: کسی که آب را از ظرف خالی می‌کند. - دنیا مانند آبی است که در حال ریختن است و چیزی جز قطره‌های ناچیز باقی نمانده. - انسان به سرعت در حال پایان است. - نباید فرصت‌های باقی‌مانده را از دست داد. ۵. وَلَّت (پشت کرد و رفت) - معنی: دنیا از ما روی گردانده و در حال دور شدن است. - هرچه به دنیا دل ببندیم، ناامیدمان می‌کند. - تنها چیزی که می‌ماند، اعمال نیک ماست. ۶. جَذّاء (بریده از خیر، بی‌خیر) - در برخی نسخه‌ها: به جای «حَذّاء»، «جَذّاء» آمده است. - معنی: دنیا خیر واقعی ندارد و از سود حقیقی بریده است. - خوشی‌های دنیا فریبنده است. - سعادت واقعی در آخرت است. جمع‌بندی: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در این خطبه با واژه‌های پرمعنا هشدار می‌دهد که: 🔹 آرزوهای طولانی → ما را از آخرت غافل می‌کند. 🔹 دنیا → مانند آبِ ریخته‌شده است و ارزش وابستگی ندارد. 🔹 امروز روز عمل است، فردا روز حساب! 📌 پند عملی: - هوای نفس را کنترل کنیم. - به جای آرزوهای دور، همین امروز برای آخرت کار کنیم. - فریب دنیا را نخوریم؛ زیرا ناپایدار است. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
| ۴۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. مَقْنُوط (مأیوس) - ریشه: قنوط (یأس و ناامیدی) - معنا: کسی که از رحمت خدا ناامید شده است. - در خطبه: - «غَیْرَ مَقْنُوطٍ مِنْ رَحْمَتِهِ» → "هیچ‌کس از رحمت او مأیوس نیست." - اشاره به این که خداوند همیشه درِ رحمت را باز گذاشته است. ۲. مُسْتَنْكَف (خوددارنده، اکراه‌کننده) - ریشه: استنكاف (خودداری کردن، سر باز زدن) - معنا: کسی که از عبادت خدا اکراه دارد یا آن را دون شأن خود می‌داند. - در خطبه: - «وَ لَا مُسْتَنْكَفٍ عَنْ عِبَادَتِهِ» → "و هیچ‌کس از پرستش او سرپیچی نمی‌کند." - یعنی عبادت خدا باعث خواری نیست، بلکه موجب عزّت است. ۳. لَا تَبْرَحُ (زوال نمی‌یابد) - ریشه: برح (زوال، رفتن) - معنا: همیشه ثابت است و از بین نمی‌رود. - در خطبه: - «لَا تَبْرَحُ مِنْهُ رَحْمَةٌ» → "رحمت او همیشه جاری است." ۴. لَا تُفْقَدُ (گم نمی‌شود) - ریشه: فَقْد (گم شدن، از دست رفتن) - معنا: نعمت‌های خدا هرگز تمام نمی‌شوند. - در خطبه: - «وَ لَا تُفْقَدُ لَهُ نِعْمَةٌ» → "و نعمت‌های او هرگز کم نمی‌شوند." ۵. مُنِیَ لَهَا الْفَنَاءُ (برای آن فنا مقدّر شده است) - ریشه: منی (تقدیر شدن) + فناء (نابودی) - معنا: دنیا از ابتدا برای نابودی آفریده شده است. - در خطبه: - «وَ الدُّنْيَا دَارٌ مُنِيَ لَهَا الْفَنَاءُ» → "و دنیا سرایی است که نابودی برای آن مقدّر شده است." ۶. الْجَلَاءُ (کوچ کردن، ترک وطن) - ریشه: جلاء (ترک کردن، دور شدن) - معنا: انسان‌ها ناگزیر از ترک دنیا هستند. - در خطبه: - «وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ» → "و برای اهلش، کوچ کردن از آن قطعی است." ۷. الْتَبَسَتْ (درآمیخت، داد) - ریشه: لبس (آمیختن، فریب) - معنا: دنیا با دل انسان عجین می‌شود و او را فریب می‌دهد. - در خطبه: - «وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ» → "و (دنیا) با دل بیننده درآمیخته است." ۸. الْكَفَاف (به اندازه نیاز) - معنا: مقدار ضروری برای زندگی، نه کم و نه زیاد. - در خطبه: - «وَ لَا تَسْأَلُوا فِيهَا فَوْقَ الْكَفَافِ» → "و در دنیا بیش از نیازتان نخواهید." ۹. الْبَلَاغ (رسیدن به مقصد) - معنا: حداقل امکانات برای رسیدن به هدف (معاش لازم). - در خطبه: - «وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَكْثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ» → "و بیش از آنچه شما را به مقصد می‌رساند، طلب نکنید." نتیجه‌گیری: امام علیه‌السلام در این خطبه، دنیا را سرایی فانی معرفی می‌کنند که انسان نباید به آن دل ببندد. توصیه ایشان این است: ✅ با بهترین توشه (اعمال نیک) از دنیا کوچ کنید.بیش از نیاز، طمع نورزید. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────
هدایت شده از نهج البلاغه
| ۹۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دَعونى: مرا ترك كنيد، ولم كنيد  مُستَقبِلون: روبرو هستيم  أغامَت: [با ابر پوشيده شد] ، ابرى و تاريك شده است . مَحَجَّةّ: راه روشن ، راه مستقيم و راست. تَنَكّرَت: نامعلوم و متغير شده است ، تغيير كرد. لَم أصغِ: گوش نخواهم داد  عَتب: سرزنش  لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ: عقلها طاقت تحمّل آن را ندارند. ╭────๛- - - - - ┅╮ 📗 @nahj_olbalaghe ╰──────────