eitaa logo
«مبسا»
4.3هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
176 فایل
☫شبکه اطلاع رسانی مبسا☫ 🕊࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐🕊 ادمین کانال جهت دریافت نظرات و شرکت در مسابقات: @mabsaa_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💔یازهراسلام‌الله‌علیها ما به شما اقتدا خواهیم کرد،و تا پای جان بر عهد خود با ولایت خواهیم ماند... ❤️‍🔥۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای سال ۹۴ را گــــرامے میداریم❤️ 🥀
❤️‍🔥شهید مهدی عزیزی و فقرا 💫خیلی هوای فقرا را داشت. قسمت زیادی از حقوقش را به فقرا و مستمندان می‌داد. یک بار طلبی را که از محل کارش داشت را گرفت و ما گفتیم می‌خواهی باهاش چی کار کنی؟ گفت: میدهم به یکی از اقوام که بره باهاش یک ماشین برای خودش بخره تا کار کند. بارها به دوستانش گفته بود که مدیونید اگر پول بخواهید و به من نگید. 💫 اگر سر کارش چیزی بهش می‌دادند با فقرای محل تقسیم می‌کرد ومی‌گفت:مامان! تو اگه چیزی می‌خواهی بگو خودم برایت می‌گیرم. 💫یکی از زن های فامیل می‌گوید یک بار دیدم یک زن غریبه‌ای زیر عکس مهدی در میدان قیام نشسته و دارد گریه می‌کند. پرسیدم: شما این شهید را می شناسید؟ گفت: این جوان چندین سال بود که به بچه‌های یتیم من کمک می‌کرد و احوال ما را جویا می‌شد. 🥀 @Mabsaa
💔فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم حیدر ابراهیم خانی؛ بسیاری از مردم و حتی دوستان و همکاران و آشنایان می گفتند: «این رزمنده ها که به سوریه می‌روند، برای پول و ارزشهای مادی است؛ برای اعراب می جنگند، این جنگ چه ربطی به ما دارد، مگر به کشور ما حمله کرده‌اند، این را به همه‌ی شما می گویم عزیزان؛ به فرموده‌ی حضرت آیت الله امام خامنه ای، اگر ما الآن در سوریه نمی جنگیدیم، باید در کرمانشاه و همدان با این خدانشناس ها می جنگیدیم. از شما خواهش می‌کنم این حرف ها را نزنید، چون دل امام زمان(عج) را به درد می‌آورد. من با عشقی که به سید علی دارم و حاضر هستم بارها جانم را فدای ایشان کنم، این مأموریت را با تمام وجود می روم و امیدوارم که حضرت زینب(س) مرا به لطف خدا یاری دهد، تا بتوانم خدمتی به این مملکت و مردم نموده و همچنین رو سفید در پیش شهدا باشم. شهدایی که با شهادت خود، خوش درخشیدند تا ما به اینجا برسیم. همسر عزیزم و مادر مهربانم؛ از شما خواهش می کنم که در مراسم تشییع من بلند گریه نکنید؛ از حضرت زینب(س) الگو بگیرید. و اگر روزی به دیدار حضرت آقا رفتید، به ایشان بفرمایید از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان دارم. 🥀 @mabsaa
❤️‍🔥دو ماه قبل از اینکه برای دفاع برود، یک روز از خواب بیدار شد؛ حال عجیبی داشت. گفت مادر خواب حضرت علی را دیدم که شمشیر به دست بود. سیف ذوالفقار به دستش بود. همان شمشیری که دو سر دارد. حضرت علی از یک پلکانی بالا می رفت که هر وقت این شمشیر را ایشان بلند می کرد، ده‌تا ده‌تا از مردان می‌افتادند زمین و شهید می شدند و خون در جریان بود و زمین را خون گرفته بود و به من می‌گفت: محمد بیا بالا و نترس. و من هم همینطور از پله ها بالا می‌رفتم و این پله‌ها بقدری بالا می‌رفت که به عرش رسیده بود. خیلی بالا بودند و همانطور که بالا می‌رفتم یک نفری پایین بود که از حضرت سوال می‌کرد. بقدری ما بالا بودیم که آن یک نفر کوچک شده بود. فقط صدایش را می‌شنیدیم که سوال می‌کرد و حضرت جوابش را می‌داد. از حضرت علی پرسیدم این کیست که این همه سوال می‌کند. آن حضرت جواب داد این ایوب است. رها کن. تمام سوالاتی که او می‌پرسد جوابش پیش من است. تو فقط دنبال من بیا. این خواب او را بسیار منقلب کرده بود. من هم گفتم خواب خوبی است، ان‌شاءالله که خیر است... بعد از گذشت دو ماه، بی خبر از من عازم نجف شد و اسمش را جزء مدافعان حرم ثبت نام کرد. هنگامی که خبر شهادت محمد را برای من آوردند، تازه تعبیر خواب را فهمیدم که قرار بوده محمد برود و شهید بشود. حضرت علی(ع) خواسته که در رکابش بجنگد. 🥀 @Mabsaa
💔آمدم نبودی... 🥀 به سوریه که اعزام شده‌ بود، بعضی شب‌ها با هم در فضای‌ مجازی چت می‌کردیم. بیشتر حرف‌هایمان احوال‌پرسی بود. او چیزی می‌نوشت و من چیزی می‌نوشتم و اندک آبی هم می‌ریختیم بر آتش دلتنگی‌مان. روزهای آخر مأموریتش بود؛ گوشی تلفن‌ همراهم را که روشن کردم، دیدم عباس برایم کلی پیام‌ فرستاده. وقتی دید‌ه‌ بود که من آنلاین نیستم، نوشته بود: "آمدم نبودی؛ وعده‌ی ما بهشت." ✍🏻 خاطره ای به یاد پاسدار شهید مدافع حرم عباس دانشگر راوی: همسر گرامی شهید 🥀 @Mabsaa
💔آقا نوید سالی دوبار یعنی روز عرفه و اربعین برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا می‌رفت و عاشق اهل بیت و امام حسین (ع) بود. اربعین سال 95 آخرین زیارت او بود و در کل هشت بار به کربلا رفت. او همیشه از من می‌خواست که برایش دعا کنم تا به شهادت برسد و آخرین صحبتی که تلفنی با او داشتم گفت تنها یک خواسته از تو دارم، دعا کن روز اربعین کربلایی شوم. ❤️‍🔥همسرم یک هفته قبل از شهادتش تماس گرفت، گفت: تصمیم نداری به پیاده‌روی اربعین بروی؟ گفتم: قرار بود با هم برویم، اما حالا که نیامده‌ای من هم تصمیمی برای رفتن ندارم و اگر بخواهم تنهایی بروم، برایم سخت است ضمن این که مرخصی و ویزا هم نگرفته‌ام. گفت: من دوست دارم حتما بروی و از شهداخواسته‌ام آنجا هوایت را داشته باشند، اگر می‌شود پیگیری کن و برای اربعین به کربلا برو. همه چیز در یک چشم بر هم زدن برایم مهیا شد و طبق خواسته او به کربلا رفتم. 💔شهید مدافع حرم نوید صفری به روایت همسر 🥀 @mabsaa