#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#حضرت_علی_اکبر_ع_روضه
در این حریم ذکرم ، یارب و یا کریم است
دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است
کم میشود مگر از این سفره هرچه بردند؟
وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است
بیهوده زائرانش دست کرم ندارند
هرکس شد آشنای این آشنا کریم است
تضمین ذکر یامن یعطی الکثیر من اوست
گرچه زیاده خواهم، اومنتها کریم است
بااین لباس پاره ، فورا"مرا بغل کرد
من باورم نمیشد، اینقدرها کریم است
نوکر غریب باشد، مولا نمی پسندد
گفته سه جامی آیم ، آقای ما کریم است
اصلا " بهشت یعنی در این حرم نشستن
امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است
باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم
باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است
هرجاکه روضه بوده ، بالا نشسته زهرا
آنکس که برده من را ، تا کربلا کریم است
بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را
این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است
شاعر: #رضا_دین_پرور
https://eitaa.com/madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
یاثامن الحجج به امید نگاه تو
دل راسپرده ام به حریم پناه تو
صدها سلام خاصه بر روی ماه تو
از این گدای بی هنر روسیاه تو
من از ازل گدای تو بودم وهمچنان
برسینه ام مدال گدایی است,بی گمان
اصلا محبت تو عجین است بادلم
از مشهدتو فاصله ای نیست تا دلم
می لرزد از تلاطم نقاره ها دلم
به به!چقدر با تو شده باصفا دلم
مدفون به ارض طوسی و از خانواده دور
ساقی مباد یک نفس از جام باده دور
دستم بگیرحضرت سلطان؛امام عشق
تکبیر گفته ام به هوای قیام عشق
چیزی نمانده پر بزنم تا مقام عشق
وقتی که می شود غزلم همکلام عشق
زیباترین سروده ی هستی است مشهدت
ترکیب بند پنجره فولاد و گنبدت
مرغ دلم هوایی مشهد شدو پرید
دلتنگی ام برای تو بی حد شدو پرید
از کوره راه حادثه ها رد شد و پرید
دل؛بی خیال فاصله شاید شد و پرید
اشکی به روی گونه نشست و چکید و بعد...
یک "السلام"بر لبم از دل دوید و بعد...
دست نوازشی که کشیدی تو برسرم
دیدم ضریح پاک تو را در برابرم
آقا! من خراب کجا و کجا حرم؟؟!!!
ای کاش از این مکاشفه سردر بیاورم
ای آیه های یوسف و اخلاص و نور ،تو
والشمس تو ؛کوثر و لقمان و طور،تو
شمس الشموسی وحرمت آسمان من
وصف تو را چگونه بگوید بیان من؟
ای حجت رئوف خدا؛ مهربان من
شکرخداکه عشق شما شد از آن من
این بی قراری دلم اصلا عجیب نیست
جز اهل بیت؛هیچ حبیبی حبیب نیست...
#علیرضا_بیاتانی
https://eitaa.com/Madahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات #زائرانه
عمری دلم زائرسرای این حرم بوده
اصلاً حیات من برای این حرم بوده
هر مستجاب الدعوه ای را دیده ام،روزی
نه؛بلکه عمری را گدای این حرم بوده
احساس من می گویداین خورشید هم انگار
در حسرت گنبدطلای این حرم بوده
با"یاحسین بن علی"واردشو،ذکری که
ذکر علی موسی الرضای این حرم بوده
اینجا دوباره می شود درد دلم آغاز
بااینکه در دارالشفای این حرم بوده
این گریه هایی هم که دارم می کنم شاید
تاثیر صحن باصفای این حرم بوده
یا اصلاً این دریای مواج دلم شاید
از گریه های های هایِ این حرم بوده
هرکس زیارت کرده سالار شهیدان را
از روضه های کربلای این حرم بوده
جامانده قلبم در یکی از صحن ها اما
یادم نمی آید کجای این حرم بوده
درصحن گوهرشاد یادر صحن جمهوری
اصلا گمانم جای جای این حرم بوده
دارم امید اینکه روز محشر کبری
گویند او هم مبتلای این حرم بوده
با اینکه استحقاق دوزخ دارد این بنده
اما وجودش آشنای این حرم بوده
دستم بگیر ای"پیشوای مهربانی ها"
دستی که بر دیوارهای این حرم بوده...
#علیرضا_بیاتانی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
از سر پیچ جاده راه افتاد
با صفا صاف و ساده راه افتاد
پا برهنه پیاده راه افتاد
پدر خانواده راه افتاد
از اهالی ده به رسم وفا
گفت رفتیم التماس دعا
راه دور و پر از مشقت بود
کوله بارش پُراز ارادت بود
گرچه هر گامِ او عبادت بود
آرزویش فقط زیارت بود
چقدر قطره رو به دریایند
همگی پا برهنه می آیند
راه بسیار رفته کم مانده
گریهٔ شوق جای غم مانده
روی دوشش فقط علم مانده
دو قدم تا دم حرم مانده
فلکه آب روبروی حرم
بر مشامش رسید بوی حرم
ناگهان ایستاد می گردد
چشم او مثل باد می گردد
با همه اعتقاد می گردد
پی باب الجواد می گردد
عشق شأن نزول آن در بود
اشک اذن دخول آن در بود
دم در گفت یا امام رضا
من مریضم شفا امام رضا
سرطان مرا امام رضا
نه فقط کربلا امام رضا
دم در بود که مسافر شد
ساک خود وا نکرده زائر شد
چند شب بعد پنجره فولاد
کربلا خسته از مسیر زیاد
کفش خود را به کفشداری داد
پای شش گوشه تا رسید افتاد
گرد و خاک حرم که پاکش کرد
خادمی کنج صحن خاکش کرد...
شاعر: #محسن_عرب_خالقی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای که دستی گرهگشا داری
در رُخَت جلوهی خدا داری
خانهای سبز و باصفا داری
در حریمت برو بیا داری
نه عجب اینهمه گدا داری؛
ارث شاهی ز مرتضی داری
شبم و از صباح میگویم
از عنایات شاه میگویم
پیش تو از فلاح میگویم
این منِ گم، ز راه میگویم
به خودم گاهگاه میگویم:
"خوش بحالت امام رضا داری"*
ای دلآرای کاظم و نجمه!
ای تمنّای کاظم و نجمه!
ای مسیحای کاظم و نجمه!
نخل طوبای کاظم و نجمه!
ماهْسیمای کاظم و نجمه!
عاشقی همچو مصطفی داری
نوری و آبروی خورشیدی
با ظهورت به خلق تابیدی
تو سزاوار مدح و تمجیدی
چه رئوفانه خیر باریدی
یأسم امّا تو بحر امّیدی
عوض خوف من، رجا داری
مَعدِنُالخَیر و مُنتَهای کَرَم!
مهربانتر ز مادر و پدرم!
سایهات مستدام روی سرم
جز در خانهی تو، غیر حرم؛
حاجت خویش را کجا ببرم؟!
"تو هوای دل مرا داری" *
گره بستم به پنجره فولاد
و قسم دادمت به جان جواد
شدم از بند حاجتم آزاد
لطف تو نسخهای مجرّب داد
خانهات تا همیشه باد آباد؛
که "برای همه دوا داری" *
وصف سیمای توست آیهی نور
حرم امن توست وادی طور
زائران تو "حَجُّهُم مَبرور"
زائران تو "سَعیُهُم مشکور"
ضامن زائران اهل قبور!
که به قول خودت وفاداری
گرچه تاریکم و سیَهرویم؛
گرچه کمتر ز بچه آهویم؛
در حریم تو در تکاپویم
از ضریح تو عشق میبویم
مثل دعبل من از تو میگویم
من شدم شاعرت، عبا داری؟!
ای که شرط قبول ایمانی!
بی تو دورم من از مسلمانی
تو نه تنها عزیز ایرانی؛
نه فقط قبله ی خراسانی؛
به دو عالم امیر و سلطانی
تو احاطه به ماسوا داری
یاکریمت شدم، اسیرم کن
گاه گندم بریز و سیرم کن
سرکِشم من، تو سربزیرم کن
روسیاهم، تو دلپذیرم کن
و مرا شیعهی غدیرم کن
"ای که اعجاز کیمیا داری" *
التفاتی به حال زارم کن
کربلای مرا فراهم کن
و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن
چشم من را شبیه زمزم کن
قلب من را اسیر ماتم کن
ای که بهر حسین عزاداری!
روضه خواندی ز پیکری زخمی
نه فقط از تن، از سری زخمی
از نفَسهای حنجری زخمی
از لباس مُطهّری زخمی...
صاحب چشمهی تری زخمی!
که به دل داغ بوریا داری
*تضمین از سرودهی آقای محمدجواد پرچمی.
اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا...
شاعر: #علی_بیرقدار
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
اشک شوقم کنار این گنبد
موج در موج، بی کران شده است
بد قیافه ترین کلاغ جهان!
عاشق چشم هایتان شده است
دو دلم بینِ رفتن و ماندن!
کوله بار گناه را چه کنم!؟
با چه رویی در این حرم بپرم؟
پر و بال سیاه را چه کنم!؟
به خودم بارها نهیب زدم:
صحبت از دیدنِ بهشت نکن
آسمانی به این سپیدی را
با حضورت سیاه و زشت نکن
از مرام کبوترانت بود
بینِ شان پر زدم، نرنجیدند
خادمانت چه قدر آقایند!
از صدای بدم نرنجیدند
خوش صدا نیستم، چه کار کنم !؟
دلخراش و عجول می خوانم
قارقارِ مرا نگاه نکن
دارم اذن دخول می خوانم
کاش من روز و شب مجاور این
بارگاه مطهرت بودم
به حسابِ حسادتم نگذار
کاش من هم کبوترت بودم
شاعر: #وحید_قاسمی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#محاوره
هر چه قدر که درد بی دوا داریم
دلای اسیر و مبتلا داریم
یادمون نمیره توی سختیا
آقایی مثل امام رضا داریم
پیش هر غریبه زانو نزدیم
ما به هر بی آبرو رو نزدیم
هر جایی گره به کارمون نشست
رو به جز ضامن آهو نزدیم
به جز این خونه که امید همه ست
دل ما به هر کسی رو زد، نشد
قربونش برم که از صحن و سراش
کسی با دستای خالی رد نشد
قربون کبوترای حرمش
قربون اینهمه لطف و کرمش
الهی تا زنده ایم از سرمون
کمنشه سایه لطف علمش
چی میشه برای ما دعا کنی
مارو جزو عاشقات صدا کنی
چی میشه مثل ضریح با صفات
دل سنگ ما رو هم طلا کنی
توی تاریکی نمیلرزه تنم
با تو سر شدن روزای روشنم
دم آخر آقا چشم به راهتم
قول دادی سه جا بیای به دیدنم
شاعر: #محمود_یوسفی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای که دستی گرهگشا داری
در رُخَت جلوهی خدا داری
خانهای سبز و باصفا داری
در حریمت برو بیا داری
نه عجب اینهمه گدا داری؛
ارث شاهی ز مرتضی داری
شبم و از صباح میگویم
از عنایات شاه میگویم
پیش تو از فلاح میگویم
این منِ گم، ز راه میگویم
به خودم گاهگاه میگویم:
"خوش بحالت امام رضا داری"*
ای دلآرای کاظم و نجمه!
ای تمنّای کاظم و نجمه!
ای مسیحای کاظم و نجمه!
نخل طوبای کاظم و نجمه!
ماهْسیمای کاظم و نجمه!
عاشقی همچو مصطفی داری
نوری و آبروی خورشیدی
با ظهورت به خلق تابیدی
تو سزاوار مدح و تمجیدی
چه رئوفانه خیر باریدی
یأسم امّا تو بحر امّیدی
عوض خوف من، رجا داری
مَعدِنُالخَیر و مُنتَهای کَرَم!
مهربانتر ز مادر و پدرم!
سایهات مستدام روی سرم
جز در خانهی تو، غیر حرم؛
حاجت خویش را کجا ببرم؟!
"تو هوای دل مرا داری" *
گره بستم به پنجره فولاد
و قسم دادمت به جان جواد
شدم از بند حاجتم آزاد
لطف تو نسخهای مجرّب داد
خانهات تا همیشه باد آباد؛
که "برای همه دوا داری" *
وصف سیمای توست آیهی نور
حرم امن توست وادی طور
زائران تو "حَجُّهُم مَبرور"
زائران تو "سَعیُهُم مشکور"
ضامن زائران اهل قبور!
که به قول خودت وفاداری
گرچه تاریکم و سیَهرویم؛
گرچه کمتر ز بچه آهویم؛
در حریم تو در تکاپویم
از ضریح تو عشق میبویم
مثل دعبل من از تو میگویم
من شدم شاعرت، عبا داری؟!
ای که شرط قبول ایمانی!
بی تو دورم من از مسلمانی
تو نه تنها عزیز ایرانی؛
نه فقط قبله ی خراسانی؛
به دو عالم امیر و سلطانی
تو احاطه به ماسوا داری
یاکریمت شدم، اسیرم کن
گاه گندم بریز و سیرم کن
سرکِشم من، تو سربزیرم کن
روسیاهم، تو دلپذیرم کن
و مرا شیعهی غدیرم کن
"ای که اعجاز کیمیا داری" *
التفاتی به حال زارم کن
کربلای مرا فراهم کن
و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن
چشم من را شبیه زمزم کن
قلب من را اسیر ماتم کن
ای که بهر حسین عزاداری!
روضه خواندی ز پیکری زخمی
نه فقط از تن، از سری زخمی
از نفَسهای حنجری زخمی
از لباس مُطهّری زخمی...
صاحب چشمهی تری زخمی!
که به دل داغ بوریا داری
*تضمین از سرودهی آقای محمدجواد پرچمی.
اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا...
شاعر: #علی_بیرقدار
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است
یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است
خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست
دور تا دور حریمت پر میدان شده است!
با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر
درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است
ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است
مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است
میرسد کار گدای تو به آنجایی که
همه ی شهر بفهمند سلیمان شده است
اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست
تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست
زائرت حضرت موسا و حریمت طور است
آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است
گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر
کفشداری تو از دادن جا معذور است
مطمئن است شفا میدهی اش نابینا
گره ای هم که زده دور مشبک کور است
دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت
کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!
از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم
خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است
من همان سائل انگشتری هر روزه
تو علی هستی و در نجفت فیروزه
دل زوار تو از شور و شعف پر شده است
صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است
اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت
آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت
از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد
سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت
اثر جذبه ی ایوان تو بود آقا جان
راهب دیر مسلمان شدنش علت داشت
پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است
درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت
کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت
فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت
یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت
مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت
تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا
لال یکمرتبه در بین حرم گفت: رضا
جان به قربان تو و معجزه های حرمت
من نفس میکشم...اما به هوای حرمت
خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست
یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله ست
صد و ده بار علی گفته ام اطراف حرم
باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم
خیرهای کثیر را عشق است
کرم کم نظیر را عشق است
طول صحن غدیر را عشق است
سنگفرش مسیر را عشق است
زائر سر به زیر را عشق است
پیش سلطان اسیر را عشق است
اینهمه مستجیر را عشق است
حال و روز فقیر را عشق است
این حرم این امیر را عشق است
نغمه ی یا رضا رضا عشق است
مشهدت مثل کربلا عشق است
کل القاب تو بجا اما
اینکه اسمت علیست را عشق است
حب آل علیست راه نجات
بر گل روی مرتضی #صلوات
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
آيينه ايزدنما هو يا علي موسي الرضا
گنجينه علم خدا هو يا علي موسي الرضا
سبط رسول مؤتمن آرام جان بوالحسن
نور دل خيرالنسا هو يا علي موسي الرضا
مخدوم جبريل امين سر حلقه اهل يقين
سلطان اقليم صفا هو يا علي موسي الرضا
اي داور دنيا و دين اي پيشواي مسلمين
اي مقتداي ماسوا هو يا علي موسي الرضا
هم حق نما هم حق تويي فرمانده مطلق تويي
هم بر قدر هم بر قضا هو يا علي موسي الرضا
هم دين و هم ايمان تويي هم جان و هم جانان تويي
بر عاشقان مبتلا هو يا علي موسي الرضا
ذرات عالم سر به سر از بيش و كم از خشك وتر
گويند هر صبح و مسا هو يا علي موسي الرضا
خورشيد گردون كاين چنين تابد بر اقطاع زمين
از گنبدت گيرد ضيا هو يا علي موسي الرضا
داناي اسرار قدم فرمانده لوح و قلم
دارنده ارض و سما هو يا علي موسي الرضا
بر مردمان، سنگ سيه، با ياد پايت بوسه گه
كام از تو آهو را روا هو يا علي موسي الرضا
از معجزت اي ذوفنون در مجلس مأمون دون
مات است موسي با عصا هو يا علي موسي الرضا
با اينكه از حكمت قدر همچون قضا نبود به در
بر هر قضا داري رضا هو يا علي موسي الرضا
اي مخزن فضل و كرم اي معدن بذل و نعم
اي منبع جود و سخا هو يا علي موسي الرضا
تو شاه و شاهان بنده ات پيش كف بخشنده ات
خلق جهان يكسر گدا هو يا علي موسي الرضا
چون اسم اعظم بيسخن نام تو دافع بر محن
ياد تو رافع بر بلا هو يا علي موسي الرضا
خاك خراسان تا شده منزلگهت پهلو زده
از رتبه بر عرش علا هو يا علي موسي الرضا
بر كعبه خلق از چارسو دائم نماز آرند و او
كرده به كويت اقتدا هو يا علي موسي الرضا
بر ايمني آن ره برد كز هر دو عالم آورد
بر آستانت التجا هو يا علي موسي الرضا
اي بيكسان را جمله كس اي عاصيان را دادرس
اي شافع روز جزا هو يا علي موسي الرضا
در هر دو كون از هر جهت باشد تو را بر مكرمت
چشم صغير بينوا هو يا علي موسي الرضا
شاعر: مرحوم #صغیر_اصفهانی
https://eitaa.com/Madahankhomein