#مدح_امام_رضا_ع
چه افتخار بزرگی، رضا امام من است
میان ظلمت شب ها،مهِ تمام من است
زمان اوج گرفتاری ام میان حرم
نوای "ضامن آهو مدد" کلام من است
پر است دست من از برکت کرامت او
سلام می دهم و می روم زیارت او...
سلام حضرت نور و سلام شمسِ شموس
سلام معنی لطف و کرم، انیسِ نفوس
سلام بضعه ی احمد، عزیز قلب بتول
سلام حجت هشتم، سلام ساکن طوس
ابالجوادی و مشکل گشای ما هستی
رئوفی و تو عطوفیّ و باسخا هستی
شب ولادت تو من کبوتری شده ام
ز عطر و بوی نسیمت پیمبری شده ام
شبیه مادر ساداتی و شبیه علی
به عشق نام نکوی تو حیدری شده ام
تویی که آینه ی حیدری و زهرایی
الا که نور دل نجمه ای و موسایی
ولایت تو رضا، از شروط ایمان است
زیارت حرمت، حجّ ما فقیران است
براستی چه کسی در تمام این عالم
به جز تو معنی و مفهوم لفظ "سلطان" است؟!
گدایی در تو برترین اعمال است
و حال زائر تو بهترین احوال است
میان صحن عتیقت به کف سبو دارم
من از غبار حریم تو آبرو دارم
اگر چه حرف دلم را تو خوب می دانی؛
ولی درون حرم، اذن گفتگو دارم
تهی است دست من آقا چه غم! تو را دارم
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
ز رأفت تو همیشه پر است دستانم
عنايت تو شده شاملم، مسلمانم
دروغ نیست، گزافه وَ یا مبالغه نیست؛
من از محبت تو ساکن خراسانم
خوشم که مشهد تو مأمن و سرای من است
عنایت تو که باشد، بهشت جای من است
شدم کبوتر تو تا هوائیم کردی
همیشه از حرمت، کربلائیم کردی
گره زدی دل من را به پنجره فولاد
به یک اشاره ی چشمت، رضائیم کردی
مرا به فاطمه از این سرا جدا نکنید
مرا که "ذاکر"تان گشته ام، رها نکنید
#علی_بیرقدار
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای که دستی گرهگشا داری
در رُخَت جلوهی خدا داری
خانهای سبز و باصفا داری
در حریمت برو بیا داری
نه عجب اینهمه گدا داری؛
ارث شاهی ز مرتضی داری
شبم و از صباح میگویم
از عنایات شاه میگویم
پیش تو از فلاح میگویم
این منِ گم، ز راه میگویم
به خودم گاهگاه میگویم:
"خوش بحالت امام رضا داری"*
ای دلآرای کاظم و نجمه!
ای تمنّای کاظم و نجمه!
ای مسیحای کاظم و نجمه!
نخل طوبای کاظم و نجمه!
ماهْسیمای کاظم و نجمه!
عاشقی همچو مصطفی داری
نوری و آبروی خورشیدی
با ظهورت به خلق تابیدی
تو سزاوار مدح و تمجیدی
چه رئوفانه خیر باریدی
یأسم امّا تو بحر امّیدی
عوض خوف من، رجا داری
مَعدِنُالخَیر و مُنتَهای کَرَم!
مهربانتر ز مادر و پدرم!
سایهات مستدام روی سرم
جز در خانهی تو، غیر حرم؛
حاجت خویش را کجا ببرم؟!
"تو هوای دل مرا داری" *
گره بستم به پنجره فولاد
و قسم دادمت به جان جواد
شدم از بند حاجتم آزاد
لطف تو نسخهای مجرّب داد
خانهات تا همیشه باد آباد؛
که "برای همه دوا داری" *
وصف سیمای توست آیهی نور
حرم امن توست وادی طور
زائران تو "حَجُّهُم مَبرور"
زائران تو "سَعیُهُم مشکور"
ضامن زائران اهل قبور!
که به قول خودت وفاداری
گرچه تاریکم و سیَهرویم؛
گرچه کمتر ز بچه آهویم؛
در حریم تو در تکاپویم
از ضریح تو عشق میبویم
مثل دعبل من از تو میگویم
من شدم شاعرت، عبا داری؟!
ای که شرط قبول ایمانی!
بی تو دورم من از مسلمانی
تو نه تنها عزیز ایرانی؛
نه فقط قبله ی خراسانی؛
به دو عالم امیر و سلطانی
تو احاطه به ماسوا داری
یاکریمت شدم، اسیرم کن
گاه گندم بریز و سیرم کن
سرکِشم من، تو سربزیرم کن
روسیاهم، تو دلپذیرم کن
و مرا شیعهی غدیرم کن
"ای که اعجاز کیمیا داری" *
التفاتی به حال زارم کن
کربلای مرا فراهم کن
و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن
چشم من را شبیه زمزم کن
قلب من را اسیر ماتم کن
ای که بهر حسین عزاداری!
روضه خواندی ز پیکری زخمی
نه فقط از تن، از سری زخمی
از نفَسهای حنجری زخمی
از لباس مُطهّری زخمی...
صاحب چشمهی تری زخمی!
که به دل داغ بوریا داری
*تضمین از سرودهی آقای محمدجواد پرچمی.
اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا...
شاعر: #علی_بیرقدار
https://eitaa.com/Madahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای که دستی گرهگشا داری
در رُخَت جلوهی خدا داری
خانهای سبز و باصفا داری
در حریمت برو بیا داری
نه عجب اینهمه گدا داری؛
ارث شاهی ز مرتضی داری
شبم و از صباح میگویم
از عنایات شاه میگویم
پیش تو از فلاح میگویم
این منِ گم، ز راه میگویم
به خودم گاهگاه میگویم:
"خوش بحالت امام رضا داری"*
ای دلآرای کاظم و نجمه!
ای تمنّای کاظم و نجمه!
ای مسیحای کاظم و نجمه!
نخل طوبای کاظم و نجمه!
ماهْسیمای کاظم و نجمه!
عاشقی همچو مصطفی داری
نوری و آبروی خورشیدی
با ظهورت به خلق تابیدی
تو سزاوار مدح و تمجیدی
چه رئوفانه خیر باریدی
یأسم امّا تو بحر امّیدی
عوض خوف من، رجا داری
مَعدِنُالخَیر و مُنتَهای کَرَم!
مهربانتر ز مادر و پدرم!
سایهات مستدام روی سرم
جز در خانهی تو، غیر حرم؛
حاجت خویش را کجا ببرم؟!
"تو هوای دل مرا داری" *
گره بستم به پنجره فولاد
و قسم دادمت به جان جواد
شدم از بند حاجتم آزاد
لطف تو نسخهای مجرّب داد
خانهات تا همیشه باد آباد؛
که "برای همه دوا داری" *
وصف سیمای توست آیهی نور
حرم امن توست وادی طور
زائران تو "حَجُّهُم مَبرور"
زائران تو "سَعیُهُم مشکور"
ضامن زائران اهل قبور!
که به قول خودت وفاداری
گرچه تاریکم و سیَهرویم؛
گرچه کمتر ز بچه آهویم؛
در حریم تو در تکاپویم
از ضریح تو عشق میبویم
مثل دعبل من از تو میگویم
من شدم شاعرت، عبا داری؟!
ای که شرط قبول ایمانی!
بی تو دورم من از مسلمانی
تو نه تنها عزیز ایرانی؛
نه فقط قبله ی خراسانی؛
به دو عالم امیر و سلطانی
تو احاطه به ماسوا داری
یاکریمت شدم، اسیرم کن
گاه گندم بریز و سیرم کن
سرکِشم من، تو سربزیرم کن
روسیاهم، تو دلپذیرم کن
و مرا شیعهی غدیرم کن
"ای که اعجاز کیمیا داری" *
التفاتی به حال زارم کن
کربلای مرا فراهم کن
و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن
چشم من را شبیه زمزم کن
قلب من را اسیر ماتم کن
ای که بهر حسین عزاداری!
روضه خواندی ز پیکری زخمی
نه فقط از تن، از سری زخمی
از نفَسهای حنجری زخمی
از لباس مُطهّری زخمی...
صاحب چشمهی تری زخمی!
که به دل داغ بوریا داری
*تضمین از سرودهی آقای محمدجواد پرچمی.
اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا...
شاعر: #علی_بیرقدار
https://eitaa.com/Madahankhomein