20230816_090911-AudioConverter.mp3
1.61M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
من دختر سه ساله ي مولا حسينم
در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم
معناي عشقم
ماه دمشقم
مظلوم رقیه...
آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم
شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم
جز آرزوي ديدن بابا ندارم
چشمم پُر آب است
قلبم كباب است
مظلوم رقیه...
در كربلا آتش گرفته دامن من
رحمي به حال من نكرد اهريمن من
آخر مرا گردد كفن پيراهن من
جان مي دهم جان
در شام ويران
مظلوم رقیه...
پايم شده پُرآبله در راه شامات
ديدم جفا از مردم گمراه شامات
هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات
روزم چو شام است
عمرم تمام است
مظلوم رقیه...
نامم رقيّه دختري دُردانه هستم
گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم
عشق پدر شمع است و من پروانه هستم
سوزم دمادم
در آتش غم
مظلوم رقیه...
با آه و غم گشته عجين آب و گِل من
درد بزرگي هست يارب! در دل من
شهزاده ام امّا، خرابه منزل من
غم گشته يارم
بابا ندارم
مظلوم رقیه...
بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من
هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من
آمد به شام و شد در اينجا زائر من
بهر قيامت
خواهد شفاعت
مظلوم رقیه...
✍سید بشیر حسینی میانجی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یتیمی.mp3
1.25M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
یتیمم من دیگه بابا ندارم
کف پاهام چقد آبله دارم
انقده طعنه و ناسزا شنیدم
دیگه از زنده موندن بیزارم
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
من از این آدما خیری ندیدم
خیلی رو خار صحراها دویدم
شمر نامرد به من سیلی زد و گفت
توی مقتل بابات و سر بریدم
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده
گناه ما بچه ها مگه چی بوده
بس که دشمن به من تازیانه زد
بدنم درد میکنه خیلی کبوده
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
دخترا بابایین اینو میدونی
غم و غصه هام و از چشام میخونی
دخترای شام به من محل نمیدن
منو با خودت ببر اگه میتونی
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
دشمن پست به آیینه ترک زد
به روی زخمای قلب من نمک زد
نبودی تا ببینی بابای خوبم
بین راه شام هی منو کتک زد
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
زجر نامرد چه وحشیانه ام زد
خیلی با کعب نی روی سرم زد
دستامو روی سرم گذاشتم اما
ندیدی بابا چطوری لگدم زد
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
✍️حسن نازپرور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_144913-AudioConverter.mp3
1.38M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی
شبا نخوابیدم، کجایی بابایی
سر تو رو نیزه، نمیرسه دستم
پایین پای این، نیزه ها بنشستم
یا ابتا مظلوم...
نفس به عشق تو، می کشم ای بابا
بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها
عمه سپر میشد، همیشه جای من
بعد تو شد غصه، بابا دوای من
یا ابتا مظلوم...
پاهام پر آبله، بس که دویدم من
ببین که از داغت، دیگه بریدم من
از غصه دق کردم، ببر منو بابا
پیش عمو عباس، که اومده زهرا
یا ابتا مظلوم...
سر تو رو بردن، بزم شراب و می
نپرسیدی راه و ، چطوری کردم طی
منو ببر با خود، زجر کشیدم من
چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من
یا ابتا مظلوم...
✍️روح اله گائینی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_145228-AudioConverter.mp3
1.52M
زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم
سلام بابا...بیا بنشین به دامانم
سلام بابا...ببین در کنج ویرانم
سلام بابا
سلام بابا... ببین گیسو سپیدم من
به آغوشم... تورو آخر کشیدم من
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
یه ماه میشه...که لبهام و نبوسیدی
چِشِت روشن... لباسِ پارم و دیدی؟
پدرجانم
خبر داری؟..شبا رو خاکا می خوابم
ببین کرده... موهای سوخته بی تابم
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره
منو بد زد... لباسامم پر از خاره
پدر جانم
یه جمله من...میگم با این سرِ پُر درد
بدون جایِ.... بغل کردن .بلندم کرد
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
ازون مجلس ... دیگه من با همه قهرم
بهم میگن.... کنیزِ مردمِ شهرم
پدر جانم
یه پیغامم... بابا واسه عمو دارم
بیار چادر... آخه من آبرو دارم
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
✍قاسم نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_145708-AudioConverter.mp3
914.2K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: همه جا کربلا
خیز و بین عمه جان با طبق سر رسید
رنگ از روی من در کنارش پرید
با لب زخمی و با رخ غرق خون
شد لبم از لبش عمه جان لاله گون
آه و واویلتا آه و واویلتا...
همره خود مرا ای پدر جان ببر
جان من را پدر زین خرابه بخر
من نفس میزنم کنج ویران پدر
دشمن دون زده با لگد بر کمر
آه و واویلتا آه و واویلتا...
من فدای سرت پیکرت در کجاست
هم علمدار و هم اکبرت در کجاست
مونس من شده کنج ویران رباب
از غم اصغرم حال من شد خراب
آه و واویلتا آه و واویلتا...
✍مرتضی محمودپور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به #حضرت_رقیه (س)
از زبان دختری زائر پرستو
دختری با چشم خیسش شانه زد موهای خود را
در دل دریای خون انداخت آن قوهای خود را
آسمان می دید دختر مثل مادرهای عاشق
زیر چتر چادرش برده پرستوهای خود را
اربعین آمد که او هم باز باشد یک کبوتر
او که بر بالَش نمی بالید و بازوهای خود را...!
زائر شش گوشه ای شد که برایش آشنا بود
دختری که ذوبِ او بود و النگوهای خود را...
در وداع آخرش حس کرد دردی ناگهان را
در وداع آخرش بارید پهلوهای خود را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یارقیه مددی
چنان از غم دوری افسرده بودم
که از داغِ تو سخت پژمرده بودم
سپر گر نمیکرد عمه خودش را
همان عصر روز دهم مُرده بودم
فقط خون دل بود و اشک دو دیده
غذایی اگر هم که من خورده بودم
گرسنه نخفتم شبی در اسارت
که هر شب پدرجان، کتک خورده بودم
حسابش ز دستم برون گشته آخر
که من اینقدَر زخم نشمرده بودم
حلالم کن امشب اگر شکوه کردم
دلم تنگِ تو بود، آزرده بودم
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات، مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
باب حاجاتم اگر چه در محرم کربلاست
در شب سوم ولی سَمتِ دمشقِ باصفاست
دختر ارباب ما مشکل گشائی می کند
هرچه گوییم از کراماتش دراین وادی بجاست
دست او کوچک ولی دست خدائی علیست
سفره ی نذری او هم سفره ی بذل خداست
دردمندی، مستَمندی، سوی این خانوم بیا
در کَفَش رزقِ گدا و یک نگاهِ او دواست
هر که آمد در حریمش دست خالی رَد نشد
او که مثلِ جدّه خود معدن جود و سخاست
هر چه می خواهی بگو، تأثیر دارد گفتنت
گرچه او خود واقف ازحرف دلِ شاه و گداست
یا رقیه آمدم، حاجات من را کن روا
حاجتم، پای پیاده، اربعین، کرببلاست
گفتی ای بابا چرا مویت سیاه و خونی است؟
علتش کُنجِ تنور خولی یا تشت طلاست!
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
نوشتم روی قلبم، آه عمه
ببین حالم شده جانکاه عمه
کف پایم پر از خار مغیلان
زِ بس که رفته ام من راه عمه
من از کرببلا تا شام دیدم
یک عده مردم گمراه عمه
همه بر ما جفا کردند بی حد
همه بودند چون بدخواه عمه
قَدَم خم گشته و رویم كبود است
منی که بوده ام چون ماه عمه
یک حسی در دلم دائم بگوید
شده عمرم دگر کوتاه عمه
شبیه من قد سرو تو خم شد
مرا چون بوده ای همراه عمه
بگو از خاطرات کربلایت
بگو از پیکر آن شاه عمه
بگو با من، بدانم چی گذشته
در آن گودی قتلگاه عمه
شِمُردی زخم های او، وَ گفتی..
..هزار و نهصد و پنجاه!، عمه
می آید عاقبت بابایم از راه
خودش گفته به من، والله عمه
می آید، می بَرد من را زِ ویران
تو می مانی و سوز و آه عمه
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
تمام درس و مشقم آب بابا
ندارم در دلم من تاب، بابا
زِ بعد کربلا هم تشنه بودم
نخوابیدم شبی سیراب، بابا
شدم زهرای دشت کربلایت
شبیه مادرت بی تاب بابا
اَنیس درد بی درمان شبهام
بُوَد نور کمِ مهتاب بابا
سراپا جسم من می سوزد از زخم
کز این رو گشته ام بَدخواب بابا
به روی نیزه تا که دیدمت آه..
غمت جسم مرا کرد آب بابا
من و عمه پریشانیم و گریان
ولی شمر و سنان شاداب بابا
به شام و کوفه مردانِ حرامی
نکردن رحم بر اصحاب بابا
سر بازار بردن دخترت را
میانِ عده ای ارباب بابا
چنان سیلی زدن بر صورت من
که شد ذکرم، مرا دریاب بابا
همه رذل و همه هیز و همه مست
دلاشان بود چون مرداب بابا
من هرجا از تو گفتم، سير خوردم
لگد، همراهِ مشتی ناب بابا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها
باید این شهر بفهمد که تو بابای منی
با همین روی پر از خون همه دنیای منی
گرچه خونیست لب و موی و دهان و رگ تو
تو شبیه منی و تو گل زیبای منی...
آنقدر گریه کنم تا که بمیرد دشمن
چون بفهمد تو همه هست و تمنای منی
تو نیایی هم اگر من زِ عطش میمیرم،
تو بیا جان که ببینند تو رویای منی
می کُشد دخترکت را به خدا این خِجلَت
من پریشانم و تو محو تماشای منی
همه شب ناله زدم از غم دوریِ پدر
جان فدای تو که لالایی شبهای منی
عاقبت با سر خود آمدی و خوشحالم
که شب تار گذشته است و..تو فردای منی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها
من از لگد بدم میاد
از حرف بد بدم میاد
از اونکه هی تو صورتم
سیلی میزد بدم میاد
من از طناب بدم میاد
از اضطراب بدم میاد
از اونی که نداد بهم
یه ذره آب بدم میاد
از خیزرون بدم میاد
از ساربون بدم میاد
از اونکه مارو با چشاش
میداد نشون بدم میاد
من از غذا بدم میاد
از دشمنا بدم میاد
از این روزا که میگذره
هی بی بابا بدم میاد
از آبله بدم میاد
از حرمله بدم میاد
از قاتل بابام حسین،
که سنگ دله بدم میاد
از مرد مست بدم میاد
از زجر پست بدم میاد
از اونی که سیلی زد و..
دستام و بست بدم میاد
از میخونه بدم میاد
از ویرونه بدم میاد
از اونکه با خندش مارو
میسوزونه بدم میاد
از جیغ و داد بدم میاد
از زخم حاد بدم میاد
از اون که عمه مو میزد
خیلی زیاد بدم میاد
من از شرور بدم میاد
از حرف زور بدم میاد
از اونکه برد سر تو رو..
توی تنور، بدم میاد
از جام می بدم میاد
از طبل و نی بدم میاد
از اونکه رأس بابامو
زد روی نی بدم میاد
من از سبو بدم میاد
از سُرخْ مو بدم میاد
از اونکه زَد ما رو پیشه
سر عمو، بدم میاد
من از شراب بدم میاد
از تب و تاب بدم میاد
از اونی که سر تو رو..
کرده خضاب بدم میاد
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
https://eitaa.com/Maddahankhomein