#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا_ع
من دست خالی آمدم،دست من ودامان تو
سرتابه پادردوغمم،دردمن ودرمان تو
توهرچه خوبی من بدم،بیهوده برهردرزدم
آخربه این درآمدم،باشم کنارخوان تو
من ازهمه درراندهام،من رانده ای درماندهام
یاخوانده یاناخواندهام،اکنون منم مهمان تو
پای من ازره خسته شدبال وپرم بشکسته شد
هردربه رویم بسته شدجزدرگه احسان تو
گفتم منم درمیزنم،گفتی به توسرمیزنم
من هم مکررمیزنم،کوعهدوکوپیمان تو؟
سوی توروی آوردهام،ای خم سبوآوردهام
من آبروآوردهام،کو لطف بیپایان تو؟
حال من گوشهنشین،با گوشه ی چشمی ببین
جزسایه ی پرمهرتان،جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننمودهام،دانم بسی آلودهام
امابه عمری بودهام،چون خاردربستان تو
شاعر: #استاد_علی_انسانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر_علیه_السلام
#مثنوی #شهادت
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی
از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»
بر درد جهل خلق، ز عالم طبیبتر
نامت غریب و قبر، ز نامت غریبتر
وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش
باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش
آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت
دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت
گلدستهای نداشت حرم، مرقدی نبود
صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود
این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟
غمهای عهد کودکی از یاد کی رود
آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود
یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود
از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه
اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه
تو دیدهای چهها به اسارت به عمه شد
در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد
تو طفل روی ناقهی عریان نشستهای
بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشستهای
تو طعم تازیانه و سیلی چشیدهای
بر روی خار، همره طفلان دویدهای
دیدی تو خیمههای به آتش کشیده را
داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را
#استاد_علی_انسانی
@Maddahankhomein
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مکه_به_سمت_کربلا
مپرس از من چه مظلومانه رفتند
کبوترها به شب از لانه رفتند
حرامی ها چه با این زمره کردند؟
که حج خود بدل بر عمره کردند
صفا و مروه آن شب بی صفا شد
که روح کعبه از کعبه جدا شد
به شب از خانه، صاحب خانه می رفت
پی یک شمع صد پروانه می رفت
حرم شد از حرم یک باره خالی
شده آواره مولی با موالی
نگویم می رود مهمان کعبه
رود از جسم کعبه جان کعبه
نه بیت و حِجر و زمزم گریه می کرد
که سنگین دلْ حَجَر هم گریه می کرد
مقام از هجر، سوزی در جگر داشت
که مولایش ز چشمش پای بر داشت
به سوی حج اکبر رو گذارد
که مُحرم اصغری شش ماهه دارد
روان با شوق دل سرو روان ها
کنار محمل مادر جوان ها
ز محمل می رود چون پرده بالا
تبسم می کند بر نجمه، لیلا
که هر کس خواست پیغمبر ببیند
بگو آید رخ اکبر ببیند
تفاخر، با تبسم گشت چون جفت
نگاه نجمه با لیلا سخن گفت
که بنگر در برم سرو چمن را
در این وجه حسن، بنگر حسن را
رباب آسا، رباب اندر خروش است
دلش غوغا کنان و لب خموش است
جوانان گرد مهدش جمع آیند
همه شش ماهه را از هم ربایند
ندانم از چه دستی آب خورده ست
که یک غنچه دل صد باغ برده ست
ادب را گرد او صف می کشیدند
صدای عمه را تا می شنیدند
به شب، مه چاکر و روز، آفتابش
به کف قاسم عنان، اکبر رکابش
کنار دیده از گریه یمی داشت
دمی چشم از حسینش برنمی داشت
خلاف بخت او، چشمش نمی خفت
دل او با برادر، فاش می گفت:
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای وصل بی بال و پرم کرد
اگر چه شد عجین با غم گِل من
ولی در این سفر، لرزد دل من
از آن ترسم به غم دم ساز گردم
تو را بگذارم و خود باز گردم
خسان شادابی گلشن بگیرند
همه بود و نبود من بگیرند
کریم از خوشه چین خرمن نگیرد
الهی حق تو را از من نگیرد
اگر چه این سفر باشد خدایی
ولی آید از آن بوی جدایی
بیا و در کنارم رهسپر باش
به نخل آرزوی من ثمر باش
مگر با چشم و دل سیرت ببینم
ز گلزار رخ تو گل بچینم
#استاد_علی_انسانی
@Maddahankhomein
#مرثیه_امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت
در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت...
یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد
جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت
یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ
دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت
ماهی که آفتاب از او نور میگرفت
جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت
دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟
تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت
از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود
میخواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت
یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک
میرفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت...
شاعر: #استاد_علی_انسانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح #حضرت_زهرا_س
فقط حیدرامیرالمومنین است
گر علی دل، قرار او زهراست
ور علی گل، بهار او زهراست
او که خود فخر خلقت است به حق
مایه ی افتخار او زهراست
جلوهگاه خداست خود، اما
جلوه ی کردگار او زهراست
ذوالفقارش اگر عدوکُش شد
جوهرِ ذوالفقار او زهراست
در علی میتوان خدا را دید
زآن که آیینهدار او زهراست
او ندارد به دار دنیا مِهر
تا که دار و ندارِ او زهراست
سیر، از سِیْرِ باغ و گلزارست
گل و باغ و بهار او زهراست
خود میان بهشت ميبیند
تا به خانه کنار او زهراست
#استاد_علی_انسانی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein