#امام_حسن_ع
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یادِ آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سَرَم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
✍حسن لطفی
@Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
سالها گریه سالها روضه
همه ی عمر مجتبی روضه
روزگارش گذشت با روضه
کوچه،در،طشت چندتا روضه
بانی و روضه خوان وسینه زن است
سوخته نام دیگر حسن است
دوستانی چو دشمنان دارد
گله از دست این و ان دارد
کارد بر روی استخوان دارد
گرچه هرروز میهمان دارد
شان اورا کسی نفهمیده
از مدینه حسن چه ها دیده
کس نفهمید ابتلایش را
در گذر بغض بی صدایش را
جوشن زیر این عبایش را
روی پا زخم آشنایش را
غصه اش را خضاب کرد حسن
مرگ را انتخاب کرد حسن
وای اگر بی کس حرم باشی
خسته از جان به هررقم باشی
بین خانه اسیر غم باشی
روزه باشی و تشنه هم باشی
پر شکسته ز خاک پر بکشی
زهر را جای اب سر بکشی
چون حسن بی کسی به دهر نبود
شان او طعنه های شهر نبود
با کسی جز مغیره قهر نبود
جگر پاره اش ز زهر نبود
داغ ناموس بود بر جگرش
به در خانه بود هر نظرش
داغ انروز که رسیدند و
چهل نفر داد میکشیدند و
پدرش را غریب دیدند و
مادرش را زمین کشیدند و
همه قاتل شدند حتی در
بی هوا رد شدند از مادر
گرچه آماده ی جدایی بود
به لب تشنه اش نوایی بود
دلش انگار کربلایی بود
وقت گریه به روضه هایی بود
روضه ی ذبح از قفای سری
زدن خواهری بپای سری
سیدپوریا هاشمی
@Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
بعد از دو ماه اشک و عزا فابک للحسن
خواهی رضای فاطمه را فابک للحسن
این روضه وا کند گره ی کور را ، اگر
دردت شده بدون دوا ، فابک للحسن
بازین چه شورش است؛ تو ای سینه زن بیا
همراه سید الشهدا ، فابک للحسن
نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری
ای زائران کرببلا فابک للحسن
او گرچه مادری است ؛ ولی بی کسیش هست
خیلی شبیه شیر خدا فابک للحسن
آید به گوش نالۀ زهرا که می زند
در کوچۀ مدینه صدا فابک للحسن
جز او برای مادر قامت کمان که بود ؟
در کوچۀ مدینه عصا فابک للحسن
مرد حماسه ساز جمل ، مانده بی سپاه
در خانه و محله چرا ؟ فابک للحسن
باران تیر و مجلس تشییع یک امام
هرگز نبود شرط وفا فابک للحسن
در مجلس یزید گمانم سر حسین
زد ناله بین طشت طلا فابک للحسن
محمدحسین رحیمیان
@Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
هرکه دیدار من سوخته جان می آید..
یار من نیست،پی لقمه نان می آید
بین این مردم بد، گریه رفیق خوبیست
بهر دلداری من اشک روان می آید
اینهمه خوبیشان کردم و راضی نشدند
همه انگار که از من بدشان می آید
بین هر جمعیت از دور مشخص هستم
حسن آن است که با قد کمان می آید
مادرت را وسط کوچه دودستی بزنند
در بهار تو همان وقت خزان می آید
قاتل مادر من پیش رویم میخندد
صبر از صبر عجیبم به فغان می آید
تا به امروز ازآن کوچه نگفتم به کسی
مگر آن فاجعه راحت به زبان می آید؟!
جعده برخیز مرا زهر بده خسته شدم
دم افطار شده صوت اذان می آید
برو از خانه من ،من که حلالت کردم
دارد عباس به اینجا نگران می آید
طشت خونین مرا از نظرش دور کنید
خواهر سوخته ام سینه زنان می آید
اگر امروز حسین آمده دور و بر من
پیش او گوشه گودال سنان می آید
✍سیدپوریا هاشمی
@Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست
یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست
بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست
چشمی که گریان عزای مجتبی نیست
وقتی سکوتش این همه محشر به پا کرد
دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست
در کربلا هر چند با دقت بگردی
چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست
کرب وبلا با آن همه داغ مصیبت
همپایه ی درد و بلای مجتبی نیست
طوری تمام هستی اش وقف حسین شد
انگار قاسم هم برای مجتبی نیست
او جای خود دارد در این دنیا مجال ِ
رزم آوری بچه های مجتبی نیست
یا اهل العالم ما گدای مجتبائیم
ما خاک پای خاک پای مجتبائیم
آیا شده بال و پرت افتاده باشد
در گوشه ای از بسترت افتاده باشد
آیا شده مرد جمل باشی و اما
مانند برگی پیکرت افتاده باشد
آیا شده در سن وسال کودکی ات
جایی ببینی مادرت افتاده باشد
آیا شده در لحظه های آخرینت
چشمت به چشم خواهرت افتاده باشد
من شک ندارم که عروس فاطمه نیست
وقتی به جانت همسرت افتاده باشد
آیا شده سجاده ات هنگام غارت
دست سپاه و لشگرت افتاده باشد
مظلوم و تنها و غریب عالمین است
گریه کن غم های این بی کس حسین است
✍علی اکبر لطیفیان
@Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
سینه ودست وسر وچشم ترم گفت حسن
گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن
نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت
ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن
بعداز این خوب تر است جای صفاتی مثل
سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن
زائری در وسط صحن غریب الغربا
دید تا گنبد زیبای حرم گفت: حسن...
تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم
چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن
قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه
خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن
پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود.
آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود
رضا قربانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_باخدا
#امام_حسن_ع
#امام_جواد_ع
حمد، مخصوص خداوند کریم حسن است
آنکه در سفره ی رزقش، نظر پنج تن است
چهارده نور، عطا کرده به مخلوق خودش
سجده ی شکر، فقط در خور این ذوالمنن است
از ازل بوده خدا، تا به ابد هست خدا
از ازل تا به ابد، کار گدا در زدن است
برنگشته نظرش از منِ آلوده هنوز
همه گفتند برو، او نظرش آمدن است
باغ چشمم چقدر خشک شده، اشکم کو!
علف هرز گناهم، ضرر این چمن است
سفره، پهن است ولی جهل، مرا بازی داد
طفلِ محتاج، سرش گرمِ دو قطره لبن است
بزنی یا نزنی، بنده ی تو مست علی است
آن شرابی که علی داده به دستم کهن است
در سرازیری قبرم که پدر پیشم هست ...
مادرم را برسان، گر نظرت سوختن است
بارها هر گره ای داشته ام رفتم قم
بسکه غمهای دلم در حرمش سرشکن است
قسمم چیست ... الهی بجواد ابن رضا !
کفه ی جود رضا، در کف آقای من است
کاظمین و حرم مشهد سلطان، یکیَ اند
طور را دیدم و موسا که دمِ کفش کن است
این جوان کیست کنیزان به غمش می خندند
من بمیرم چقدر همسر او بد دهن است
زهر دادند به او و همه بر طشت زدند
فاطمه از غم او، مثل حسن سینه زن است
بین خانه جگرش سوخت و سیراب نشد
آنکه عطشانِ غمِ تشنه ی دور از وطن است
رفت تا بام، سرش را نوک هر پله شکست
چونکه گودال نرفته، به تنش پیرهن است
ما مصیبت زده ی داغ حسینیم فقط
سرِ آن پاره حصیری که بجای کفن است
رضا دین پرور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
43.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ
#مناجات_با_خدا
#امام_حسن_ع
#سال_جدید
🎙حاج منصور ارضی
السلام ای ماه من ! ماه خدا ، ماه کریم
دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم
برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند
یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند
من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی
باز هم پیش خدا ، بهر گدا ، رو زد علی
خاک پای بوترابم ، نوکر مولا حسن
آخر سالی ، غبار از دل تکاندم با حسن
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است
کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است
رضا دین پرور
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
#بالحسن_الهی_العفو
قلم میزنم در ثنایت حسن
به امید لطف و عطایت حسن
چه فخری بِه از این که از کودکی
غلامی نمودم برایت حسن
همه هستی ام را دهم در رهت
پدر مادر من فدایت حسن
الهی بریزم در ایامِ عمر
همه هستی ام را به پایت حسن
تویی معنیِ جود و احسان و فضل
کرامت نخی از عبایت حسن
کرم کن به حقِ علی ای کریم
ز کویت نکن رد گدایت حسن
گره از امورات من باز کن
به یک گوشه چشم و دعایت حسن
سروده: #یونس_وصالی (یونس)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_ع
#اربعین_حسینی
من الازل علی است و الی الابد زهراست
به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است
به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است
که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است
طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست
میان راه ببین که قدم قدم حسن است
فقیرها همه در اربعین کریم شوند
چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است
به روی تیرک این جادهها به موکبها
نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است
پیادهها به حرم میرسند و میفهمند
کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است
چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله
حسین نه به گمانم در این حرم حسن است
از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد
رفیق اشک حسین و قرین غم حسن است
از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند
به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است
#حسن_لطفی
https://eitaa.com/MaddahanKhomein
شورامامحسنع.mp3
زمان:
حجم:
2.62M
﷽
#امام_حسن_ع
شور امام حسن (ع)
بند1️⃣
آرامش امام حسن - با بخشش امام حسن
هر عشقی بجز عشقش - بی ارزش امام حسن
آرامش امام حسن
ضربان دلم حسن میخونه
همهی زندگیم بهش مدیونه
اینو صد دفعه گفتم و باز میگم
همه میرن امام حسن میمونه
من و خدا و این قسم حسن
منم ذلیل و محترم حسن
اگه با جون و دل میگم حسین
ولی یه جور دیگه میگم حسن
(حسن مولانا)
بند2️⃣
ای جانم امام حسن - حرفم یک کلام حسن
کاشکی که یه روز منم - به چشمش بیام حسن
ای جانم امام حسن
میذارم دستمو فقط تُو دستش
به منم حق بدید که هستم مستش
پامُ هرجا گذاشتم و بر گشتم
ولی اینجا فقط شدم پابستش
غم و سرور من شده حسن
تُو ظلمت نور من شده حسن
اگه حرف کَرَم بیاد وسط
فقط منظور من شده حسن
(حسن مولانا)
🖍️ #امیر_طاهری
http://eitaa.com/Maddahankhomein
بارونی میشه چشام.mp3
زمان:
حجم:
4.53M
#زمزمه_شهادت #امام_حسن_ع
بارونی میشه چشام، برا غریب در وطن
غربت تو سوزونده، منو امام حسن
هر شب جمعه مادر
درسته با اشک و آه
تو کربلاس
دل شکستش قطعا
کنار قبر خاکی
پیش شماس
ای کشته بی مهری /از زهر ستم مسموم
ای پاره جگر، بی کس /یا سیدنا المظلوم
(یا سیدنا المظلوم)
ــــــــــــــــــــــ
زهر غم به کودکی، موهاتو کرده بود سفید
از وقتی که تو کوچه، اون بی حیا رسید
کاش سن تو بیشتر بود
قد تو رعناتر بود
اون روز شوم
کاش جلو چشمای تو
نمی اومد نامرد به
قصد هجوم
مادر بود و یک دیوار/ سر بود و یه ضرب دست
جوری زده اون ملعون/ گوشواره تو گوش شکست
(مادر مادر ای مادر)
محمدرضا زادسرور
http://eitaa.com/Maddahankhomein