eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
693 ویدیو
365 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی الله علیک یا اباعبدالله دارد این دل هوای تو ، می دهم جان برای تو ای که گفتی به قتلگاه ، راضی ام به رضای تو نام تو رایت الهدی ، شد سر از پیکرت جدا دادنِ جان بهر خدا ، شده هر دم دعای تو معنی دین ولای تو ، عاشقی مبتلای تو گوش جان و صلای تو ، ای خدا در ثنای تو آیه ی سرخیِ شفق ، و قسم بر نور فلق شده تسلیم امر حق ، آن که دارد هوای تو کربلا اقلیم تو و ، حق کند تکریم تو و شده ام تسلیم تو و ، راضی ام به قضای تو وارث دین مصطفی ، منشأ هر لطف و وفا می دهد بر همه شفا ، تربت کربلای تو خونِ دل شد پیاله و ، داغ تو گشته لاله و می کنم بر تو ناله و ، نی شده در نوای تو از حرم تا به قتلگاه ، زینب آمد به سوز و آه مقتلت را کند نگاه ، تا کند جان فدای تو خنجر آمد به حنجرت ، سر جدا شد ز پیکرت به سرِ نیزه شد سرت ، وایِ دل از بلای تو شعله ور گشته خیمه ها ، خون بجوشد ز چشمه ها شده خورشیدِ نیزه ها ، سرِ از تن جدای تو تا به عشقت لوح و قلم ، می زند نام تو رقم زینب از مقتل و حرم ، شد حماسه سرای تو تا قیامت کرببلا ، می بَرَد جان و دل ز ما می کند محشری به پا ، عشق بی انتها تو سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ عصر عاشورا محرم ۱۴۴۶ https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلی الله علیکِ یا زینب کبری این روضه تا محشر بس است ؛ زینب به بازار آمده این غصه تا آخر بس است ؛ بر چشم اغیار آمده تنها غریب و بی پناه ، رو سوی او تیر نگاه در زبر لب هر لحظه آه ، با داغ دلدار آمده او که شبانه سایه اش ، چشمان نامحرم ندید در بین این قوم پلید ، از چه به اجبار آمده او دختر پیغمبر است ، از عالم و آدم سر است ناموس آل حیدر است ، از چه گرفتار آمده از هجر یارش بی قرار ، بر ناقه ای عریان سوار چشم یتیمان چون بهار ، با اشک بسیار آمده جانا از این ماتم مپرس ، از این بلا و غم مپرس از چشم نامحرم مپرس ، این قصه دشوار آمده صبر و وقارش بی حد و ، داغی به سینه دارد و سنگ جفا می بارد و ، دشمن به آزار آمده شد همسفر با ساربان ، می داد انگشتر نشان با خنده ی شمر و سنان ، این صحنه غمبار آمده با قافله ره کرده طی ، با خارهای پی ز پی ناگاه از بالای نی ، یار آمده یار آمده یاری که قرآن بر لب است ، بر نیزه چون ماه شب است یاری که عشق زینب است ، اکنون به دیدار آمده سنگِ سر بام از جفا ، بارَد به سوی نیزه ها قاری قرآن خدا ، با لعل خونبار آمده زخم زبان ها می شنید ، در جمع نامحرم رسید ناگاه از محمل بدید ، رأس علمدار آمده خاکستر از بام الامان ، طعنه و دشنام الامان الشّام الشّام الامان ، داغی به تکرار آمده ما را غم مادر بس است ، روضه ی انگشتر بس است این روضه تا محشر بس است ؛ زینب به بازار آمده https://eitaa.com/Maddahankhomein
سَلامٌ عَلی ساکنِ کربلا تا که دعوت شوم ، سفرِ کربلا دل من مانده در ، گذر کربلا منِ جا مانده و ، دلِ وا مانده و رسد از هر طرف ، خبر کربلا منِ حیرت زده ، منِ غفلت زده آرزوی نماز ، سحر کربلا مات و حیرانم و ، بی تو بی جانم و برق چشمانم و ، نظر کربلا با تو می خوانم و ، با تو می مانم و تو شدی جانم و ، ثمر کربلا اوج عرش خداست ، با دلم آشناست همچو معراج ماست ، اثر کربلا می کنم زمزمه ، ای گل فاطمه دلبری از همه ، هنر کربلا شد ز عشق تو پُر ، دل من همچو حر برتر از هر چه دُر ، گهر کربلا با تو پیوستم و ، دل به تو بستم و مست تو هستم و ، قمر کربلا رأس تو در عبور ، می زنم غرق نور بوسه از راه دور ، به سر کربلا یا به بال و پرم ، تا حرم می پرم یا به جان می خرم ، خطر کربلا یا که سر می نهم ، روی خاک حرم یا که جان می دهم ، به بر کربلا ای امام کرم ، در دفاع از حرم روح و جان و سرم ، سپر کربلا بر جوانان اگر ، آرزو عیب نیست : با امام زمان ، سفر کربلا https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلی الله علیک یا اباعبدالله دارد این دل هوای تو ، می دهم جان برای تو ای که گفتی به قتلگاه ، راضی ام به رضای تو نام تو رایت الهدی ، شد سر از پیکرت جدا دادنِ جان بهر خدا ، شده هر دم دعای تو معنی دین ولای تو ، عاشقی مبتلای تو گوش جان و صلای تو ، ای خدا در ثنای تو آیه ی سرخیِ شفق ، و قسم بر نور فلق شده تسلیم امر حق ، آن که دارد هوای تو کربلا اقلیم تو و ، حق کند تکریم تو و شده ام تسلیم تو و ، راضی ام به قضای تو وارث دین مصطفی ، منشأ هر لطف و وفا می دهد بر همه شفا ، تربت کربلای تو خونِ دل شد پیاله و ، داغ تو گشته لاله و می کنم بر تو ناله و ، نی شده در نوای تو از حرم تا به قتلگاه ، زینب آمد به سوز و آه مقتلت را کند نگاه ، تا کند جان فدای تو خنجر آمد به حنجرت ، سر جدا شد ز پیکرت به سرِ نیزه شد سرت ، وایِ دل از بلای تو شعله ور گشته خیمه ها ، خون بجوشد ز چشمه ها شده خورشیدِ نیزه ها ، سرِ از تن جدای تو تا به عشقت لوح و قلم ، می زند نام تو رقم زینب از مقتل و حرم ، شد حماسه سرای تو تا قیامت کرببلا ، می بَرَد جان و دل ز ما می کند محشری به پا ، عشق بی انتها تو سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ عصر عاشورا محرم ۱۴۴۶ https://eitaa.com/Maddahankhomein