اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل فاطمیه مدح و مرثیهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها
به جز غدیر مسیری نداشتی بیبی
در این مسیر نظیری نداشتی بیبی
تمامِ زندگی و بندگیِ تو سند است
که جز علی تو امیری نداشتی بیبی
به جانِ محسنِ ششماههات قسم هرگز
به وقتِ گریه تو سیری نداشتی بیبی
بهارِ عمرِ علی زود میشوی پاییز
تو اشتیاق به پیری نداشتی بیبی
ملیکهیِ همهیِ اهلِ آسمانی و .....
به جز سرایِ حقیری نداشتی بیبی
چه حیدرانه به یاریِ حیدرت رفتی
اگر چه تیغِ غدیری نداشتی بیبی
میانِ کوچه اگر خورده صورتت سیلی
به جز فرج تو مُجیری نداشتی بیبی
#غزل #مدح_مرثیه #فاطمیه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع فاطمیه مدح و مرثیهیِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها با گریزِ روضهیِ کربلا
تار و پودِ چادرِ رویِ سرش حبلُالمتین
قائمه یعنی ستونِ آسمانها و زمین
علّتِ زیباترین لبخندِ ختمالمرسلین
حضرتِ زهرا علمدارِ امیرالمؤمنين
دخترِ بدرُالدُّجا آیاتِ نابِ کوثر است
مادرِ سادات تسبیحِ قنوتِ حیدر است
دستِ خلقت تا قیامت خالی از مانندِ او
زندگیِ مرتضی وابسته بر لبخندِ او
نغمهیِ یافاطِرُ یافاطمه سوگندِ او
نامِ زهرا حک شده بر رویِ بازوبندِ او
قبلهیِ قلبِ محبّان بیتُالاحزانش شده
جانِ ما قربانِ قرآنی که گریانش شده
جانِ قرآن بر لب آمد کوثرش جانبرلب است
خانهدارِ بیتِ غصّه بعدِ زهرا زینب است
چاه تنها مَحرمِ دردِ امیرِ مذهب است
عصرِ عاشورا نَمی از روضههایِ امشب است
گوشهیِ گودال تا چکمه بر آن پیکر نشست
سینهیِ ارباب مثلِ سینهیِ مادر شکست
گوشهیِ گودال هم مانند کوچه بیحیاست
رویِ چادر رویِ سینه رویِ قرآن ردِّ پاست
قاتلِ جانِ حرم زخمِ زبان و طعنههاست
جایِ قنفذ پیرِ ملعونی که در دستش عصاست ....
بر رویِ بازو که نَه رویِ لبِ ارباب زد
با لگد یک بیحیا طفلی که رفته خواب زد
لشکرِ هیزی به سویِ خیمهها میآمدند
پایِ نیزه فاطمیون را خدایا بد زدند
هِی زدند و هِی به هم گفتند اینها مُرتدند
کربلا بد کوفه بدتر شامیان خیلی بَدَند
دخترِ زهرا شبیه مادرش شد قدکمان
دست بر دیوار شد أدرکنی یا صاحبزمان
#فاطمیه #مدح_مرثیه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مدینه #کربلا
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مدح_مرثیه
تو کیستی؟ تو دختر زهرای اطهری
آیینهی تمام نمای پیمبری
گفتند زینبِ علیِ مرتضی تویی
امّا به شام و کوفه، عیان شد که حیدری
چون فاطمه شفیعهی محشر به روز حشر
محشر بوَد گواه، تو هستی چه محشری
باشد نجات بخش بشر کشتی حسین
کشتی عشق را ت به والله لنگری
میخواستم که مریم عذرا بخوانمت
یا آنکه گویم آسیه، حوا وهاجری
امّا همین چهار زن از روی افتخار
اقرار میکنند که بانو تو برتری
تو زینبی چه زینب، ناموس کردگار
تو دخت کوثر استی، یا آنکه کوثری
تنها نه آنکه اسوهی حلم و مقاومت
ایمان و اقتدار و حیا را تو مادری
ایوب صبر کرد به درد وبلا ولی
در آسمانِ صبر، تو هستی که محوری
بعد از امیر علقمه بودی علم به دوش
تو یک تنه ز بعدِ علمدار لشکری
دیدی به نوک نیزه تو خورشید وماه را
دیدی به روی خاک چه گلهای پرپری
دیدی که جسم یوسفت عریان به خاک بود
دیدی به دست خولی و شمرو سنان سری
چشمی ندیده آنچه دو چشم تو دیده است
دیدی تو جای نعل به رگهای حنجری
شائق تمام عمر در این خانه هست و بس
پایش شکسته گر برود جای دیگری
#محمود_اسدی_شائق
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_کاظم_علیهالسلام
#غزل
#مدح_مرثیه
بسم الله الرحمن الرحیم
«باب الحوائج»
کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود
چنان آئینهی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود
ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد
که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود
کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن
غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود
برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را
کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود
زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند
و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود
غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت
که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود
یهودی زادهای که دم به دم آزار داد او را
میان سینهاش بغض علی از فتح خیبر بود
شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما
تمام غصهاش از روضهی پهلو و مادر بود
خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند
خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود
#میثم_کاوسی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی باب الحوائج موسیبنجعفر روحی فداه
#امام_کاظم_علیهالسلام
#غزل #مدح_مرثیه
کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود
چنان آئینهی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود
ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد
که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود
کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن
غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود
برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را
کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود
زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند
و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود
غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت
که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود
یهودی زادهای که دم به دم آزار داد او را
میان سینهاش بغض علی از فتح خیبر بود
شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما
تمام غصهاش از روضهی پهلو و مادر بود
خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند
خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود
#میثم_کاوسی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ امام حسین علیه السلام سیاهپوشان ماه محرّم
سربهزیر آمده این سینهزنِ سربههوا
توبهام را بپذیر و ببرم کربوبلا
دیده بر پرچمِ تو دوختم و سوختم و ....
مانده این حسرتِ دیرینه بر این سینه خدا
خیلی از سینهزنان در حرمت مهمانند
باز جا ماندم از این قافلهیِ عشق چرا ؟!
خوش بر احوالِ غلامی که به چشمش دیده
شده تعویض حسین جان پرچمِ سرخ و سیاه
جانِ عالم به فدایِ نخِ مشکیِ عَلم
رخصت از مادرتان خواستهام بسمِاللّه
دیگر امسال در این روضهیِ تو میمیرم
تَهِ گودال چه آمد به سرت ؟! واویلا
قصّهیِ خنجرِ کُند و قتلِ صبر و خواهر
روضهیِ پیرُهن و زمزمهیِ وا اُمّاٰ
من بمیرم به سرِ یار چهها آوردند ؟!
مانده عریان بدنِ بیسرِ او در صحرا
أَیُّهاَالنّاس کسی نیست کمی جمع کند
روضه را ریختوپاشی شده اینجا .... آنجا
نعلها عطرِ شهیدم جابهجا میکردند
لَعلها ندبهسرایند بیا آه بیا
📄حرم سیدالکریم علیه السلام
#غزل #مدح_مرثیه #سیاه_پوشان #محرم #امام_حسین_علیه_السلام #کربلا
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه چهارم محرّم دو شیر پسرهای عمّهیِ سادات
شیرزن بود و کفن بر تن فرزندان کرد
دخترِ فاطمه در کربوبلا طوفان کرد
قوّتِ قلبِ برادر شد و با لبّیکی
نذریِ کعبهیِ عشّاق دو تا قربان کرد
قطراتِ شیرِ او شد ضرباتی علوی
همه را دیدنِ شمشیرزنان حیران کرد
هر دو تا روحِ حماسه هر دو تا کوهِ غیور
قصّهیِ این دو پسر معرکه سرگردان کرد
ذکرِ لاٰ حَول وَ لاٰ بر لبِ عبّاس نشست
و چهها با دژِ شیطانِ رجیم ایمان کرد
کوفه و شام نبودند حریفِ این دو
روضهیِ معجرِ مادر تنشان بیجان کرد
جان سپردند نبینند عدو کتبسته ....
مادری زار سوارِ ناقهای عریان کرد
چشمِ سرها به رویِ نیزهیِ کین بسته شدند
تازیانه که تنِ ندبهسرا سوزان کرد
📃۱۴۰۴/۴/۸
#غزل #مدح_مرثیه #چهارم_محرم #دو_شیرپسر_عمه_سادات #کربلا
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مدح و مرثیهیِ امام حسین علیه السلام
ای بهترین مُقدَّرِ سالِ گدا حسین
ای لحظِهلحظِه روضهیِ اهلِ کسا حسین
یا أیُّهاَالعزیز تَصَدَّقْ علیَ الفقیر
دستِ مرا بگیر و ببر کربلا حسین
من بی نگاهِ نابِ تو بیچاره میشوم
از من مَگیر عاشقی و شور را حسین
قرآن به سر گرفتهام و ناله میزنم
العفو باِالحسین عزیزِ خدا حسین
معنایِ رحمتی تَهِ گودال دادهای
پیراهن ُو عمٰامه وُ خوُود وُ عبا حسین
آیاتِ نابِ عشق بخوان آیههایِ وحی
جانم فدایِ قاریِ سرنیزهها حسین
زیباترین نواست سلامٌ علیَ الحسین
کِی میرسد تقاصِ غمِ نینوا حسین
#مدح_مرثیه
#امام_حسین_علیه_السلام
حسین ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مدح امام حسن علیه السلام
علی رسیده به دادم به احترام حسن
هزار جان گرامی فدایِ نامِ حسن
گدایِ خانه زبان وا نکرده او بخشید
فدایِ این دلِ دریایی و مرامِ حسن
همیشه نانخور این سفره بودم و هستم
که قسمتِ همگان بوده بارِ عامِ حسن
ملالی از غم و درد و مِحن ندارم چون ....
دوایِ هر غم و دردیست التیامِ حسن
منم به نامِ حسین و نوشته رویِ دلم
حسین را تو بخوان بی شناسنامِه حسن
اگر چه او همهیِ عمر خونِ دل خورده
گرفتم عزّت و آرامش از کلامِ حسن
امامِ بیکفنِ ما حسن حسن گوید
بخوان تو کربوبلا را فقط قیامِ حسن
به ندبهیِ سرِ نیزه به لرزه در کوچه
بیا امیدِ حسین و دمِ امام حسن
📃۱۴۰۴/۴/۹
#غزل #مدح_مرثیه #مدینه #کربلا #امام_حسن_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل هفتم محرّم حضرت علیاصغر علیه السلام
در آغوشِ پدر وقتی به میدان رفت محشر شد
علیاصغر علیاکبر که نَه یکباره حیدر شد
همین طفلِ به ظاهر شیرخواره در دلِ میدان
به هم زَد لشکرِ روباهها را شیرِ لشکر شد
علیِ ابنِ حسینِ ابنِ امیرالمؤمنین بود و ....
همه دیدند تا آمد دوباره فتحِ خیبر شد
نگو هِقْهِق علیٌ حق مَعَالحق بود و از حق گفت
فُتوحاتِ حسینی در حضورِ او مُکرّر شد
شبیهِ پهلوان آمد به میدان وُ دَمِ عمّه
دوباره با اُمید وُ عشق وُ غم اَللّهُاکبر شد
اَمان از حرمله از چِلِّه میخواهد چه بردارد؟!
عجب تیری رها کرد وُ چهها با حلق وُ حنجر شد؟!
شبیهِ مرغِ بِسمِل میکَنَد جان رویِ دستِ شاه
صدایِ خندههایِ شمر وُ خولی صدبرابر شد
اگر چه شد مزارِ طفلِ بیسر پشتِ این خیمه
سرِ نیزه فرو در خاکها که رفت محشر شد
به پیشِ چشمِ مادر بر رویِ نیزه سری بستند
دعایِ ندبه نجوایِ حریمی پایِ این سر شد
#غزل #مدح_مرثیه #هفتم_محرم #کربلا #حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#مدح_مرثیه
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
«علی اکبر»
دلارام و دلیر و دلکش و دلبر علی اکبر
قیامت رو و جنت جلوه و محشر علی اکبر
همین که میگذشت از کوچههای شهر، ساعتها
به جا میماند از او عطر پیغمبر، علی اکبر
محمد را زدم فریاد و پژواک اینچنین برگشت
علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر
علی، در کودکی استاد او بودهست این یعنی
به تنهایی برابر بوده با لشگر علی اکبر
رجز میخواند و میپاشید از هم لشگر دشمن
که بر رخ داشت از ابرو دوتا خنجر علی اکبر
به خلق و خلق پیغمبر، به وقت رزم چون حیدر
تمام حسن ها جمعند یکجا در علی اکبر
بسوز ای دل که زینب داشت با چشمان خود میدید
که میزد زیر تیغ و تیر، بال و پر علی اکبر
حسین افتاد از پا آن زمان که پیش چشمانش
زمین افتاد از بالای زین با سر، علی اکبر
#میثم_کاوسی
@Maddahankhomein
#یا_امام_رضا_سلام_الله_علیه
السلطان یا اباالحسن
#مدح_مرثیه
دوباره میزنم از دل صدا امام رضا
بیا برای خودت کن مرا امام رضا
چه دارم از همه دنیا به جز همین یک دل
دلی که هست به نام شما امام رضا
هوای نفس گرفته مرا، گرفتارم
مرا ز دست خودم کن رها امام رضا
خدا کند دم آخر به داد من برسی
که گفتهام همه دم هرکجا امام رضا
به دست هیچکسی رو نمیزنم بس که
گرفته دست مرا بارها امام رضا
تورا که داشته باشم همیشه دارایم
هزار شکر که دارم تورا امام رضا
چقدر حاجت ناگفته را روا کردی
الا اجابت هرچه دعا امام رضا
چنین که فکر یتیم و اسیر و مسکینی
پس السلام علی هل اتی امام رضا
چقدر پیش تو وقت زیارتت گفتم
زمان مرگ تو پیشم بیا امام رضا
غریبهای دو عالم چقدر دل گرم اند
که هست با دلشان آشنا امام رضا
مرا اگر به حرم هم نیاوری عشق است
که راضیم به رضای تو یا امام رضا
کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم
که هست بانی کرببلا امام رضا
دلم گرفته، دلم باز روضه میخواهد
گرفته از غم تو دل عزا امام رضا
نوشتهاند که پنجاه مرتبه افتاد
به درد زهر که شد مبتلا امام رضا
برای اینکه کسی با خبر از او نشود
کشید روی سر خود عبا امام رضا
ولی نیامده جایی به او سنان زدهاند
ندید ضربهی سر نیزه را امام رضا
سرش جدا نشد از تن، تنش کشیده نشد
نخورد نیزه و سنگ و عصا امام رضا
#محمدحسن_بیات_لو
@Maddahankhomein