#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه کوفه تا شام
از تنت دوری و سرنیزه مکانت شده است
آیه ی کهف خدا ذکر زبانت شده است
سرِ تو دست سنان است و گلویت خسته
خسته از دست تکان های سنانت شده است
بین هجده گل سرخم که به نی می سوزند
زخم پیشانی تو خوب نشانت شده است
برسان از سر نی نیم نگاهی به من و
دخترت که نفسش، مرثیه خوانت شده است
من عزادارم و دستانم اگر بسته، ولی
سنگ ها بر سر من لطمه زنانت شده است
شده امروز مرا همسفر کوفه و شام
آنکه دیروز تو را قاتل جانت شده است
معجر سوخته ی دخترکانت، امروز
بدترین زخم روی روح و روانت شده است
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#کوفه_تا_شام
#اثر_جدید #حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه کوفه
دلم در کوفه چون موی سرت سوخت
تو بر نیزه، به محمل خواهرت سوخت
حرارت بود و آتش بود و گرما
ولی از هرم طعنه دخترت سوخت
نگو نیزه بگو مسمار وحشی
که اینگونه تمام حنجرت سوخت
ز پنجه صورت طفلان سیاه و...
به نیزه غیرت آب آورتر سوخت
رباب است و به هر لالای تلخش
دوباره حلق خشک اصغرت سوخت
سکینه خون جگر با کام عطشان
به یاد آب آب آخرت سوخت
تمام عمر چون قلب خیامت
به روضه زخم قلب نوکرت سوخت
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
#اثر_جدید #حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا
#مدح #مربع_ترکیب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السلامُ علیکِ یابنت امیرالمومنین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بانو ! به احتــرامِ تو، خَم شد قلم زِ دست
تعـظیـم کـرد و نــامِ تو بر دفتـرم نشست
دروصف نام وشأنِ توآنگونه ای که هست
پیــدا نکرد واژه و ، بغض قلــم شکـــست
بردم دوبـاره نـامِ تو ، بانوی قهـرمان!
تا بشکفد به پایِ تو این شعر نیمه جان
بانواگرچه وصف تومقصوداین دل است
اما قلــم زدن زِ تو ، بسیـار مشـکل است
شعرم بدون لطف تودیگر چه قابل است
باز این قلم ،به درگَهِ لطفِ تو سائل است
تا باز خـود ، مـدد کنی از بحـرِ رحمتت
تا واژه واژه صف شود از بهرِ خدمتت
ای آنکــه بــرده نــورِ تو تــأثیـــر آفتـــاب
پنهـــان نموده بَدرِ تو رخســارِ مـاهـتـــاب
ای گوهـــر نجابـت و ای مظهـــر حجــاب
ای وارثِ جلالــتِ زهـــرا و بـوتـــراب
هر زینبـــی که زینــت بــابــا نمـی شــود
هر دختـری که دختــر زهــرا نمـی شــود
پیغمبــری، پیـام تو عیــنِ رســالـت است
یک خطبـه از کلام تو تفسیـر عزت است
شـورِ خـطـابه های تو، آری قیـامت است
سنگینی و وقـار تو ، معنـای عفـّـت است
بانوی عشق و عاطفه ای نهضت آفـرین
بر اوجِ این صـلابـت و صبــر تو آفـرین!
ای یادگار حیدر و، چون مرد ، شــیر زن !
ای مظــهـر صبــوریِ بانـوی مُـمتَـحـــَن
ای غمـگســار غربـت و تنهــایــیِ حســـن
ای یار شــاه بی کفـن ! ای مـادرِ مِـحَـــن
داری نشــان زِ حیـدر و بانـوی بی نشـان
دریا شبیـه قطـره ، تو دریـای بیکــــران
آیینــه دار طلعــت رخشــان فاطـــمـه!
احیــاگـر حقـیـقـت عـرفـان فاطــــمـه!
داری کَرَم ز وسـعــت دسـتان فاطــمـه
زیبنـده گوهری تو به دامـان فاطـــمـه
بـاری اگر تو چـادر خود را تکـان دهــی
یک گوشه از کرامت مادر نشـان دهــی
ای حامـیِ شهـــادت و همســنگـر شهیــد
ای راوی ِ روایــتِ ســـرخِ ســـرِ شهیــد
وقتی که بوسه می زدی بر حنجـر شهیـد
بغضت شکست بی صدا ای خواهرشهید
(ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من)
(وی صیددست وپازده درخون حسین من)
همنـاله با تو ، مــادرِ پهـــلو شکســته هـم
می گفت"یا بُنَــیَّ"و می ریخت دم به دم
همــراهِ گریه های تو، سیــلابِ اشک غـم
می ســوخت خیمــه گاه تو از آتش ستم
با عمقِ درد و فاجعه ، بانوی بی بدیل!
این رنجْنامه ها شده در چشم توجمیل
وقتــی که نوبــتِ دَمِ بُــرّنــدهٔ تو شـــد
دنیــا اسیــرِ خطـبــهٔ کوبـنــده تـو شـــد
حیــدر ، زبان ناطق و گوینــدهٔ تو شـــد
دشمن زِ خطبه های تو شرمندهٔ تو شـــد
می ریخت کاخ دشمنِ دون از کلام تو
آتش به قلب من زده اَلشـّامْ شــامِ تو
سجده به زیر پای تو از "کیمیا" کم است
اشکم ، کنار اشک تو در حدّ شبنـم است
درشــام ، با قیـامِ تو ، غوغای ماتم است
داریم هر چه ، از تو و مـاه محرم است
بنیــان گذارِ مکتــبِ کرب و بـلا شـــدی
تصــویر نـاب آیــهٔ "قالــوا بلــیٰ "شــدی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بند چهارم مربع ترکیب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
جای عباس ، علمدار شده خواهر تو
جای اکبر شده در ماذنه پیغمبر تو
جای هفتاد ودو تن یک تنه شد یاور تو
ناخدا گشته به کشتی نجات آور تو
جای تو جای تو و جای تو و جای خودت
می زند بوسه بر آن دختر زیبای خودت
زینت کریمی نیا(شیدای زینب)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#سلامٌ_علي_قلبِ_الزينَبِ_الصَبور
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
از عشق بخوان به نام زینب
فطرس بگو از مقام زینب
برداشت کلاه از سر خویش
تاریخ به احترام زینب
زهرا و علی نمود دارند
در آینه ی مرام زینب
اندازه ذوالفقار مولاست
بُرّندگی کلام زینب
شد ملتمس دعای خیرش
از نافله ها امام زینب
ما را ز جهان همین لقب بس
باشیم اگر غلام زینب
تشبیه به کوه کمترین است
در مرتبه ی مقام زینب
نقش است بر آسمان ایثار
تصویر علی الدوام زینب
تاریکی جهل را گذشتیم
با روشنی پیام زینب
مصباح هدی نگشت خاموش
با معجزه ی قیام زینب
تندیس غرور شام و کوفه
بشکست به زیر گام زینب
از یاد نبرده مقتل عشق
در عصر دهم سلام زینب
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مسمط_مثلث
قلم شدم بنویسم قسم به باور زینب
قسم به عشق ، حسین است نامِ دیگر زینب
حسین اول زینب حسین آخر زینب
دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم
فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم
نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب
ملیکهی ملکوت و جلیلهی جبروت و
بهشتِ هر بَرَهوت و تمام ، غرق ثبوت و
و روشن است عَوالم زِ نورِ انورِ زینب
اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش
اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش
که زنگِ قافلهی عشق هم مسخر زینب
خداست مَحوِ حجابش نبیاست ماتِ نقابش
حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش
تمامِ خانهی زهرا به گِردِ محورِ زینب
اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند
و هرچه هست در عالم به دورِ خویش دَوانَد
که میبَرند همه روزی از در زینب
حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس
نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس
به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب
صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم
قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم
دلش گرفت از اینجا دلِ مطهر زینب
برادران همه هستند در این زمان همه هستند
هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند
دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب
رسید و دید بلا را شنید همهمهها را
نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را
به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب
چقدر حول و هیاهو چقدر نیزه در آنسو
چقدر تیغِ بلند و چقدر تیرِ سه پهلو
قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب
بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است
صدای نالهی من نَه که التماس رُباب است
بیا بزن دو سه باره گِره به معجرِ زینب
گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد
دوباره شانهی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد
میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده
چقدر خورده زمین و گمان کنم که بُریده
و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب
دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد
رسید موقعِ غارت برای پیرهن آمد
ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب
میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن
حرامی است و حرامی حسین چشم تو روشن
هزار دشمن و یک زن همه برابر زینب
به ناله گفت نخندید به خاک و خون ننشانید
به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید
زد آنقدر زِ جگر داد سوخت حنجرِ زینب
"سری به نیزه بلنداست در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
رسیده ناقه* کجایی امیر لشکرِ زینب
#حسن_لطفی
*در مقاتل آمده است،امام سجاد علیهالسلام میفرمایند که ناقهی عریان من لنگ و علیل و ناقهی عمه مان لاغر و استخوانی بود.
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مربع ترکیب تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها
در بین طوفان با دلی آرام رفته
او دست بسته، با شکوهِ تام رفته
مردانه پای پرچمِ اسلام رفته
از کربلا ، کوفه از آنجا شام رفته
هر چند در بند اسارت بود زینب
راهِ سعادت را فقط پیمود زینب
این زن مسیرِ عشق را هموار کرده
در نشرِ حق مثلِ رسولان کار کرده
از خوابِ غفلت شام را بیدار کرده
با " ما رایتُ " دشمنش را خوار کرده
با نورِ زینب گشت قلبِ شام روشن
در مجلسِ کفّار شد اسلام روشن
آمد که از این شهر ظلمت را بگیرد
آمد عقیله تا جهالت را بگیرد
از شامیان می خواست غفلت را بگیرد
دل مردگیِ این جماعت را بگیرد
زینب چو دید این شهرِ کفر ، ایمان ندارد
آمد که بذرِ عشقِ حیدر را بکارد
با خطبه هایش کرد کارِ صد نبی را
آورد با خود نور ِ پیغامِ ولی را
باید ببیند شام این نورِ جلی را
وقتش شده این شهر بشناسد علی را
این خاک از نسلِ ابوسفیان غمین بود
دل تنگِ اولادِ امیرالمومنین بود
زینب به شام آمد حقایق را بگوید
آمد که اینجا را به اشک خود بشوید
جاری شد اشکش تا گلِ ایمان بروید
این خاک باید عطرِ حیدر را ببوید
مانند زهرا مادرش روشنگری کرد
غوغای زینب شام را هم حیدری کرد
هر آن چه ممکن بود در راه خدا کرد
این عالمه حق را زِ هر باطل جدا کرد
بعد از برادر کارِ مصباح الهدی کرد
خود را به کوهی از مصائب مبتلا کرد
باید بخوانم روضه را آرام آرام
می گفت زین العابدین الشام الشام
ظلم و جفا را چون به اوج خود رساندند
بر قلب زینب داغِ عالم را نشاندند
کوچه به کوچه آلِ حیدر را کشاندند
با دستِ بسته کودکان را می دواندند
این قافله در شام مرگِ خویش را دید
اینجا دلِ زینب زِ داغی سخت لرزید
اینجا ستم بر دختِ زهرا شد مکرر
اینجا سر بابا شده مهمان دختر
اینجا تداعی شد به زینب غسلِ مادر
اینجا به وقتِ غسل ، شد غساله مضطر
کنج خرابه شد محیطِ اشک و ناله
از بس جراحت بود بر جسمِ سه ساله
#رضا_یزدی_اصل
#ورود_به_شام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته روضهیِ حضرت زینب و امام حسین علیهم السلام بعد از عاشورا(کوفه)
ای سببِ گریههایِ هر شبِ خواهر
قـاریِ نیزهنشین ..... ترنُّـمِ کـوثر
من سرِ بازار طعنه میخورم و سنگ ...
پیش دو چشمَم زدند بر سرِ دلبر
بیکس و دلواپسم .... پناه ندارم
روز و شبم روضههایِ توست برادر
کوفه به فکرِ شکستنِ دلِـمان است
در صدقاتـَش هزار زخم زبان است
بیصفتی نانِ خشک پیشِ من انداخت
طعنه زد این هم تصدّقِ سَرِمان است
خانهیِ قـاریِ کـوفه گـوشهیِ زندان
سهمِ حرم خندههایِ شمر و سنان است
سارقِ انـگـشترِ تو همـسفـرم بود
روضهیِ کنج تنور داغِ حرم بود
بویِ گـلاب از فرازِ نیـزه میآید
راهِـبِ نـصرانی از تـَبارِ کـرم بود
قصّهیِ خورجینِ تنگِ مَرکبِ خولی
روضهیِ هرروزهیِ دوچشمِ ترم بود
مـثل سرِ تو شکسته شد سرِ زینب
مادریام خورده ضربهها پَر زینب
قاریِ قرآن همین که لَـعلِ تو وا شد
خونِ لـَبـَت ریخـت در برابرِ زینب
ندبه بخوان کُـلِّ روضهیِ حرم این است
ساقیِ نیزهنشـین و مـعـجرِ زینب
#محرم #مدح_مرثیه #کوفه #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #بعد_از_عاشورا
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
مجبور بودم از دل بازار بگذرم
از کوچه های خنده ی اشرار بگذرم
چیزی از ان جلال قدیمم نمانده بود
دست مدافعی ز حریمم نمانده بود
آنکس که روی سینه ی زخمی تو نشست
فریادها ش حرمت ما را زد و شکست
عباس کو که سایه ی آرامشم شود
چشمش دوباره آیه ی آسایشم شود
دستم نمی رسید سرت را بغل کنم
یا لحظه ای سر پسرت را بغل کنم
جانی نمانده بود به راهت فدا کنم
دستی نماند تا سپر سنگ ها کنم
یک قافله شکار هزاران هزار چشم
افتاده در حصار هزاران هزار چشم
پلکی به سمت این تن زخمی بزن حسین
خون می چکد ز چشم تو و چشم من حسین
قرآن بخوان قناری شیرین دهان من
قرآن بخوان مسافر نیزه مکان من
از آفتاب جان و تن ما گداختند
ما را به سنگ خارجی از دین نواختند
هم درد من شدند کنیزان سوخته
انداخت مردکی طرفم نان سوخته
کاش ان کنیز سابقه حرمت نمی شناخت
من را در این لباس اسارت نمی شناخت
آوار شد جهان به سر دختر علی
در کوچه های کینه ای از خیبر علی
تازه زمان اذیت آنها شروع شد
باران سنگ و آتش از آنجا شروع شد
می سوخت زیر آتش نیزه سرت حسین
آتش گرفت روسری دخترت حسین
باران سنگ از لب هر بام تا رسید
دیدم سرت ز نیزه که بر خاک پر کشید
خوردی زمین همینکه زمین خورد دخترت
خونین و خسته نام تو می برد دخترت
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
#کوفه_تا_شام
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه کوفه تا شام
از تنت دوری و سرنیزه مکانت شده است
آیه ی کهف خدا ذکر زبانت شده است
سرِ تو دست سنان است و گلویت خسته
خسته از دست تکان های سنانت شده است
بین هجده گل سرخم که به نی می سوزند
زخم پیشانی تو خوب نشانت شده است
برسان از سر نی نیم نگاهی به من و
دخترت که نفسش، مرثیه خوانت شده است
من عزادارم و دستانم اگر بسته، ولی
سنگ ها بر سر من لطمه زنانت شده است
شده امروز مرا همسفر کوفه و شام
آنکه دیروز تو را قاتل جانت شده است
معجر سوخته ی دخترکانت، امروز
بدترین زخم روی روح و روانت شده است
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#کوفه_تا_شام
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
@qazalegerye
السلام علی الشیب الخضیب
به ابی انت و امی یا اباعبدلله
سرت از روی نی با هر تکانی ساده می افتد
بدون سنگ بازی هم گهی بر جاده می افتد
تمام قافله را بهت خواهد برد وقتی که
نگاه دخترت بر این سر افتاده می افتد
نسیم از بین گیسوی تو رد شد قلب من لرزید
نگاهت کی عزیزم بر من دلداده می افتد؟
صدایت را مفسر با سکوتی تلخ پنهان کن
اگر نه کار لبهایت به طشت و باده می افتد
حواس چشم هایت را به من ده سایه ی چشمم
اگر نه چشم تو بر نیزه ی شهزاده می افتد
#حسن_کردی
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه کوفه تا شام
ای ماه سرخ نیزه ها،سالار زینب
قرآن بخوان ای کعبه ی سیار زینب
ابروی تو از سنگ بازان در امان نیست
شیب الخضیبی همچنان دلدار زینب
تا چشم در چشمت شدم تو چشم بستی
از شرم حال کوچه و بازار زینب
این روزها دور و برم پر از حرامی ست
دیدی کجا افتاده آخر کار زینب
من رمیِ شیطان می کنم با دست بسته
تکرار زهرا می شود پیکار زینب
شرط مواسات است اینجا سرشکستن
ای مرجع پیشانی خونبار زینب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کوفه_تا_شام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
#اجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
مرثیه اول ماه صفر
رسیده روضه به بازار شام واویلا
تمام مرثیه در یک کلام واویلا
شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر
شکنجه در ملأ بار عام واویلا
ز کوچه ها همه بوی شراب می آید
رسیده قافله در ازدحام واویلا
در ازدحام نظرها،سلاله های علی
اسیر و خسته و بی احترام واویلا
به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی
رسیده مرحله ی انتقام واویلا
به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد
سری به نیزه ندارد دوام واویلا
مقابل دل زینب چگونه می شکنند
به سنگ کینه جبین امام واویلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کوفه_تا_شام
#استادحسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
دو بیتی مرثیه حضرت رقیه س
سرت را دخترت تا دید در طشت
نگاه زخمی ات لرزید در طشت
به جای دختر دلتنگ بابا
لبت را خیزران بوسید در طشت
هلال نیزه ها ماه منیرم
بخوان قاری من تا جان بگیرم
بخوان از آیه های سوره ی کهف
بخوان تا مزد قرآنت بمیرم
به نی حال و هوایت فرق کرده
سرِ در خون حنایت فرق کرده
بخوان هر چند زیر بارش سنگ
کمی لحن صدایت فرق کرده
چهل منزل سرت را نیزه می برد
رقیه دم به دم از غصه می مرد
به خنده حرمله منزل به منزل
کنار نیزه ات هی آب می خورد
#کوفه_تا_شام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه مجلس یزید لعنت الله علیه
میرسد روضه به یک طشت خدا رحم کند
خیزران کاش به زخم دل ما رحم کند
چند جای لبت از چوب ترک خورده حسین
زخم چشمان ترت باز نمک خورده حسین
با سرت خنده کنان حرمله بازی می کرد
خیزران با دل یک قافله بازی می کرد
مگر از خاطره ام می رود آن بزم عذاب
می چکید از لب آن مردک سرمست شراب
خواهرت می رسد از راه طنابی بر دست
دشمنت دور سرت پیک شرابی در دست
مست بود و به دهانش غزلی کفر آمیز
تکیه می کرد به ضرب المثلی کفر آمیز
دخترت خواست روی پنجه ی پا برخیزد
به تماشای تو در طشت طلا برخیزد
هر چه کردم نگذارم به تو سوگند نشد
خیزران از لب و دندان تو دل کند نشد
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
در شهر یهودیان به اجبار
وارد شده زینب عزادار
این بار نخست اوست والله
تا حال نرفته است بازار
جای علی اکبر و اباالفضل
دور و بر اوست خیل اشرار
زینب چه خلاف کرده یا رب
هستند همه از او طلبکار
می داد سلام و سنگ می خورد
سنگ است مگر زبان گفتار؟
این مجلس شوم مجلس کیست
جمع است در آن چقدر کفتار
از حد تصور است بیرون
فهمیدن روضه است دشوار
ناموس یزید در حجاب و
ناموس حسین بین انظار
با دختر فاطمه چه کردی!
نفرین به تو روزگار بی عار...
#علی_ذوالقدر
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
چهل روز از برادر بی خبر بود
فقط با نیزه او همسفر بود
شبیه مادرش افتاد بر خاک
چهل دفعه ولی او پشت در بود
مصیبت دیده او از خردسالی
که زینب دائما خونین جگر بود
سپر بود هر کجا وقت کتک ، پس
کبودی های زینب بیشتر بود
نشسته کرد اقامه او صلاتش
که درد کعب نی ها دردسر بود
همه گفتند زهرا در خرابه است
همان لحظه که دستش بر کمر بود
ز بام آتش به سمتش پرت کردند
میان کوچه های پر خطر بود
تمام بچه ها را خواب می کرد
نگهبان همه شب تا سحر بود
چهل روز از فراق کربلا سوخت
تمام حاصل او شعله ور بود
رسید و روی خاک افتاد و غش کرد
چهل رو از برادر بی خبر بود
#مجید_احدزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه اربعین
من زنده ام که زنده بماند صدای تو
برگشته ام که روضه بگیرم برای تو
این شانه ی شکسته و این قد سوخته
این مو سفید خواهر خسته فدای تو
ای تشنه ی کنار فرات ای شکسته دل
تازه شروع می شود اینجا عزای تو
ای پاره پاره پیکر رفته به نیزه ها
در من دوباره زنده شده ماجرای تو
اینجا هنوز بوی تو دارند سنگ ها
مانده به روی خیلی از اینها حنای تو
ای کاش که حسین چهل روز پیش از این
من تشنه ذبح می شدم اینجا به جای تو
اینجا عصای پیری ات از هم شکسته شد
اما نه قطعه قطعه شد اینجا عصای تو
بی دست تا که پیکر سقا به خاک ریخت
آورد نیزه ای تن او را برای تو
با محرمان رسیدم و نامحرمان مرا
بردند دست بسته از این کربلای تو
از کوفه تا به شام چهل بار لااقل
نیزه به نیزه شد سر از تن جدای تو
#اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مرثیه اربعین
برخیز برادر شهیدم
من زینبم از سفر رسیدم
از رنج اسارت آمدم من
مشتاق زیارت آمدم من
با پیکر خسته ام رسیدم
با قلب شکسته ام رسیدم
ای تشنه،ذبیح کربلایی
برخیز حسین من کجایی؟
هرچند به خون وضو گرفتم
پیراهنت از عدو گرفتم
با معجر خون نقاب کردم
در راه تو انقلاب کردم
از شام بلا رسیده ام من
دنبال سرت دویده ام من
من در غم تو اسیر بودم
در سلسله هم امیر بودم
تو رفتی و غیرت از جهان رفت
آه دل من به اسمان رفت
تا پرچم ساقی ات زمین خورد
از معجر خواهرت امان رفت
تو رفتی و نیزه ها رسیدند
از شانه ی کودکان توان رفت
با ضربه ی دست های سنگین
هوش از سر و گوش دختران رفت
جان بود هنوز در وجودت
دیدم که سر تو بر سنان رفت
انگشتر خون گرفته ات را
دیدم که به دست ساربان رفت
از داغ تو باغ ارغوانم
چل روز شده که قد کمانم
از شام یهود آمدم من
با روی کبود آمدم من
با کوه عذاب می رسم من
از بزم شراب می رسم من
باز آمده ام به رنگ لاله
با قافله ات به جز سه ساله
بعد از تو همیشه بی کسم من
با چادر پاره می رسم من
در کوفه شد آنچه فرض کردم
من چادر کهنه قرض کردم
بگذار نگویمت ز بازار
از کوچه و از نگاه انظار
در کوفه به روی باز بودیم
بر ناقه ی بی جحاز بودیم
در کوفه غریب و آشنا زد
شاگرد قدیمی ام مرا زد
چل منزل عذاب کشت ما را
لالای رباب کشت ما را
در پنجه ی قوم پست بودیم
همراه سپاه مست بودیم
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
#حسن_کردی
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
❃﷽ ❃ #سرود_میلاد
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#سبک: ستاره بریزید آمد ماه عالمین ...
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از دلِ مــدینـــه ســــر زد نـــور عالمیــــن
اومـــده به دنیـــا ، زینب ، خواهر حسین
ستــاره مــی باره باز امشـب از آسمـــون
ملائکه هستن دست افشان و نغمه خون
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گل زهرا /عزیز طاها / زینت مولا /خوش اومدی
مَه انور/ شمس منور /زینب کبری/خوش اومدی
خوش اومدی زینب/ یا زینب خوش اومدی(۴)
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از دامــن زهـــرا ســر زد نـور کوثـــری
پیچیـــده به عالم عطـــر یاس دیگری
مظهـــر نجابت ، پاکی ، عفـت و حیــا
بانــوی عقیـــله ، پـرچمــــدار کــربــلا
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گل زهرا/ عزیز طاها /زینت مولا /خوش اومدی
مَه انور/ شمس منور /زینب کبری/خوش اومدی
خوش اومدی زینب /یا زینب خوش اومدی(۴)
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نور دل زهـــرا ، زینب بانوی دمشــق
معنی متــانت ، ای کنز حیا و عشـق
یاور حسیــن و غمخوار امام حسن
اسوهٔ شهامت غیرتمنــد و شیـر زن
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گل زهرا/ عزیز طاها /زینت مولا /خوش اومدی
مَه انور/ شمس منور /زینب کبری/خوش اومدی
خوش اومدی زینب /یا زینب خوش اومدی(۴)
🌸࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیـــه سعیـدی(ڪیمیــا)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب میلاد خواهر اربابه.mp3
3.62M
#سرودولادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
بند1⃣
شب میلاد خواهر اربابه
عاشقا شادن و دلا بی تابه
شده محو نگاه ماهش خورشید
یه فرشته رو دست حورا خوابه
حور اومده حور اومده، اهلا و سهلا
جلوه ی مستور اومده، اهلا و سهلا
وقت زیارتش میگن، باهم ملائک
نورٌ عَلیٰ نور اومده، اهلا و سهلا
داره مثل ستاره
خیر و برکت میباره
اومده دختری که گوهر پروردگاره
محرم راز مادر
معنی ناب خواهر
اومده اونکه تا ابد دیگه همتا نداره
یا زینب یا عقیلة العرب
بند2⃣
اومده مونس دل بابا شه
خدا گفته که زینت باباشه!
فاطمه اِنْ یکاد میخونه واسش
الهی چشم بد ازش دور باشه
زینب کبری اومده، اهلا و سهلا
سوره اسراء اومده، اهلا و سهلا
میوه ی قلب مصطفی، از شاخه سر زد
زهره ی زهرا اومده، اهلا و سهلا
چه شکوه و وقاری
چه جلال و تباری
چه خلوص و عیار و منزلت بیشماری
چه طلوع و چه نوری
چه حضور و ظهوری
چه مبارک سحر و صبح سپید بهاری
یا زینب یا عقیلة العرب
بند3⃣
آسمونا شده چراغون امشب
گل خنده شکفته روی هر لب
هرکسی که گره داره تو کارش
یه دفه کافیه بگه یا زینب
قبله ی حاجات اومده، اهلا و سهلا
باب کرامات اومده، اهلا و سهلا
داره میخونه جبرئیل، ای اهل عالم
عمه ی سادات اومده، اهلا و سهلا
همه عالم فداشن
غبار زیر پاشن
دخیل چادرش و سائل نیمه نگاشن
ببین اوج مقام و
عزت و احترام و
مریم و هاجر و حوا همه از خادماشن
یا زینب یا عقیلة العرب
شعر و ملودی: #طاها_تحقیقی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها
شد شکوفا به لبِ لؤلؤ وُ مرجان لبخند
ریزد از کامِ فلک شهد و شکر دانهیِ قند
یاسمن خنده زد و بر رویِ عالم خندید
شامِ غم شد سپری مَطلعِ امّید دَمید
آسمان غرقِ شعف بیتِ علی مصدرِ نور
عرشیان در تب و تابند چنان شور ُو نُشور
نورِ خورشید کجا؟! تابشِ این چهره کجا ؟!
تختِ جمشید کجا ؟! شوکتِ این زهره کجا ؟!
از سویِ عرش روان خیلِ مَلک سویِ زمین
بر لبِ تک تکشان مدحِ خداوند ببین
جبرئیل آمده تا بویِ خدایی گیرد
عشقِ این نازگلِ کربوبلایی گیرد
مُرشدِ حق به کَفَش جامِ تهی آورده
داند از یک نگهش زنده شود صد مرده
رویِ دستان بگِرفتند ملائک میِ ناب
بادهای که نتوان کرد تصوّر در خواب
کشتیِ نوح زِ طوفان شده آزاد و به گِل
بنِشستهَست سفینه زِ دَمَش بر ساحل
چه بگویم چه سرایم زِ خوشیهایِ خلیل
گشته مبهوت تواناییِ دستانِ جلیل
اِبنِ عمران زده تکیه بارِ دیگر به عصا
آمده تا که فرا گیرد از او مهر وُ وفا
کرده عیسی به امیدِ کرمَش شال و کلاه
تا که از برکت او زنده کند مرده به آه
شکرِ حق میکند احمد صلواتش بر لب
آمده یارِ حسین بیبیِ عالم زینب
بیتِ حیدر زِ شعف حالِ دگر بگرفتهَست
خانهیِ شاهِ نجف غرقِ صفا و طرب است
گلِ خنده به لبِ فاطمه امشب بِشکفت
بند بندِ سخنِ کون و مکان زینب گفت
پر شد از بویِ اَقاقی چمن و دشت و دَمن
آیتِ صبرِ الهی آمده اُختُ الحسن
اهلِ عالم به نوا وُ شعف و شور ولی
شادتر نیست به دنیا زِ حسین ابنِ علی
روحِ احساس به دامانِ گلِ یاس آمد
دیده بگشا و ببین خواهرِ عبّاس آمد
تا که دیده به رویِ چرخهیِ گردون شد باز
مرغِ جانش به سویِ عشق شدی در پرواز
دانه دانه گوهرِ اشک چنان مروارید
بر رخِ ماه مثالِ گلِ حیدر غلتید
نشد آرام به آغوشِ بتول از ندبه
در برِ پاکِ نبی یکسره شور و گریه
رویِ دستانِ یداللّه نگشتی آرام
قاطعِ گریه نشد سینهیِ آن دوّم امام
گوئیا خاتمه بر گریهیِ او نیست خدا
دخترِ فاطمه آیا شود از غصّه جدا
نالهاش گفت مرا در برِ یارم بدهید
گریهاش گفت به آغوشِ نگارم بدهید
شد مبدّل به گلِ خنده همین شیون و شین
شد قرارِ دلِ زینب نفسِ گرمِ حسین
داد درسی به جهان روزِ نخست این نوزاد
لب نزد لیک به کردار چنین زد فریاد
نشود این دلم آرام به جز با یارم
که همین عشقِ حسین است تمامِ کارم
من سرآمد به همه دلشدگانش هستم
ثانیِ فاطمهام راحتِ جانش هستم
گره خورده دلِ من بر سرِ مویش وَاللّه
ضربانِ دلِ من نغمهیِ یا ثاراللّه
من جدا کی شوم از او به غم و درد و بلا
همرهش میروم آخر سفرِ کربوبلا
غیرِ او نیست مرا در دو جهان کار به کس
یارِ من کیست ؟! حسین ابنِ علی باشد و بس
عبدِ زینب شدم از روزِ اَزل میدانی
که غلامیِ درَش به زِ دوصد سلطانی
#مثنوی #میلاد #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #دمشق
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بحرِ طویل میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها
سحر آمده وُ گاهِ تراویدنِ باران به چمنهاست
گهِ خندهیِ غنچه به برِ دشت و دَمنهاست
وَ شبنم متبلور به رویِ برگهیِ سبزینهیِ باغ وُ ....
به رویِ صورتِ گلهاست
آفتابی به زمین تاخته و ُ
ظلمت و اندوه برانداخته و ُ
بعدِ بارش هفت رنگی به سماوات مهیّاست
آسمان گلشنِ عشقِ علوی گشت
چه زیباست ؟! چه زیباست ؟!
بیایید درِ خانهیِ حیدر
که کنون اسوهای از حُجب وُ عفافِ نبوی
شهرهیِ آفاق به ایثار و پرستاریِ دلدار
بلیٖ زینبِ کبری به رویِ دامنِ زهراست
چه زیباست ؟! چه زیباست ؟!
شگفتا که شکوفا شده گلواژهیِ صبر و ُ
همهیِ معنی وُ اندازهیِ یک لیلهیِ قدر و ُ
صورتِ ماهِ شبِ چاردهِ بدر و ُ
پس از فاطمه چون مریم و ساره
همچنان مادرِ غمپرورِ موسی
مینشیند به اِرم بر رویِ تختِ افضل و صدر و ُ
میفروشد به تمامِ بانوانِ جنّتی فخر
که من یارِ حسینِ ابنِ علی فخرِ جهانم
عاشق و مستِ حسینم مقتدایِ عاشقانم
قلبِ من میتپد از عشقِ وی و ُ
میرود از تن به در از غصّهیِ او تابم و جانم
عشقش آمیخته با گوشتم و پوستم و روح و روانم
آتشِ ماتم و داغش میزند بر استخوانم
ضربانِ دلِ من نامِ حسین و مدحِ او وِردِ زبانم
من پلی بینِ دو دریایِ کمالم مَظهرِ یَلتَقیانم
بحرِ صبر است حسن بحرِ کرامات حسین و ُ
در میانِ این دو دریا من نشانم
عصرِ عاشور به آن قافلهیِ بیسر وُ سامان ساربانم
مادرِ ماتم وُ اندوه وُ غم وُ دردِ زمینم
در صبوری آسمانم
من گرفتارِ حسینم دل و دلدارِ حسینم
بی حسینم نتوانم بی حسینم نتوانم
زینبم دخترِ صبر وُ زینبم مادرِ ایثار
زینبم خواهرِ عشق وُ عمّهیِ سرورِ بیمار
زینبم بانویِ ویرانهنشینِ مَهجبین وُ
اُختِ عبّاسِ علمدار
منم انگشتنشانِ شهرِ کوفه
منم آنکه دست بسته میکند شام گرفتار
من سخنور چو علیام صابرم من حسنیام
باحیایم فاطمیام مونسِ خونِ خدایم
سِپرِ دوّم علیام
عمّهیِ داغ به جان دیدهیِ یابنالعسکریام
زینبم من زینبم من
#بحر_طویل #میلاد #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #دمشق
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5884327880984364655.mp3
3.09M
🌷﷽🌷 #سرودولات
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🎊اللهم عجل لولیک الفرج 🎊
✅بنداول
چه خبر شده تو عالم بالا
خنده نشسته رو لبای مولا
اومده خواهره حضرت ارباب
کنیزاش آسیه مریم و حوا
افضل و برتره،فاضله و اطهره
فاطمی سیرته وعلوی منظره
دختره شیرخدا از همه مردا سره
بنت مرتضی علی کننده ی خیبره
بهترین سرودو نغمه ی هرلب
مددی سیدتی حضرت زینب
بی بی زینب مدد یابی بی زینب((س)
✅بنددوم
تو مدینه بازم جشن و سروره
دامنه فاطمه لبریزه نوره
بلا از خونه ی علی به دوره
بساطه شادیمون دوباره جوره
دمه روز و شبم،شده ورده لبم
نوکری برای تو شدبهترین منصبم
همه ی مکتبم،دینمو مذهبم
من مسلمون شده ی دست بی بی زینبم
با صدای قراح میخونم امشب
مددی سیدتی حضرت زینب (س)
بی بی زینب مدد یابی بی زینب((س)
✅بندسوم
ملیکه ی جهان عمه ی سادات
دلبره حسنین روح مناجات
بردنه نامت افضل از عبادات
عصمت اللهی و قبله ی حاجات
نائب الکوثری شفیعه محشری
نطق تو آتشین نوه ی پیغمبری
اسوه ی عشقی و خود فاطمه ای دیگری
برای حضرت ارباب بهترین خواهری
ناز مقدمش بزن کف مرتب
مددی سیدتی حضرت زینب
بی بی زینب مدد یابی بی زینب((س)
✅بندچهارم
مدد سیدتی بی بی عقیله
نام تو ذکر قلب جبرییله
برای رسیدن به سمتِ الله
تویی تو عمه بهترین وسیله
سایه ی روسرم ای بانوی محترم
افتخارم همین که بر درت نوکرم
خواهر امام حسن شفیعه ی محشرم
چه شود شوم من از مدافعان حرم
در ره تو شدم صاحب منصب
مددی سیدتی حضرت زینب
بی بی زینب مدد یا بی بی زینب مدد
#شعرای_آیینی
#الیاس_محمدشاهی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#یاحجة_بن_الحسن_عجل_الاظهورک
https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا
#مدح #مربع_ترکیب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
السلامُ علیکِ یابنت امیرالمومنین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بانو ! به احتــرامِ تو، خَم شد قلم زِ دست
تعـظیـم کـرد و نــامِ تو بر دفتـرم نشست
دروصف نام وشأنِ توآنگونه ای که هست
پیــدا نکرد واژه و ، بغض قلــم شکـــست
بردم دوبـاره نـامِ تو ، بانوی قهـرمان!
تا بشکفد به پایِ تو این شعر نیمه جان
بانواگرچه وصف تومقصوداین دل است
اما قلــم زدن زِ تو ، بسیـار مشـکل است
شعرم بدون لطف تودیگر چه قابل است
باز این قلم ،به درگَهِ لطفِ تو سائل است
تا باز خـود ، مـدد کنی از بحـرِ رحمتت
تا واژه واژه صف شود از بهرِ خدمتت
ای آنکــه بــرده نــورِ تو تــأثیـــر آفتـــاب
پنهـــان نموده بَدرِ تو رخســارِ مـاهـتـــاب
ای گوهـــر نجابـت و ای مظهـــر حجــاب
ای وارثِ جلالــتِ زهـــرا و بـوتـــراب
هر زینبـــی که زینــت بــابــا نمـی شــود
هر دختـری که دختــر زهــرا نمـی شــود
پیغمبــری، پیـام تو عیــنِ رســالـت است
یک خطبـه از کلام تو تفسیـر عزت است
شـورِ خـطـابه های تو، آری قیـامت است
سنگینی و وقـار تو ، معنـای عفـّـت است
بانوی عشق و عاطفه ای نهضت آفـرین
بر اوجِ این صـلابـت و صبــر تو آفـرین!
ای یادگار حیدر و، چون مرد ، شــیر زن !
ای مظــهـر صبــوریِ بانـوی مُـمتَـحـــَن
ای غمـگســار غربـت و تنهــایــیِ حســـن
ای یار شــاه بی کفـن ! ای مـادرِ مِـحَـــن
داری نشــان زِ حیـدر و بانـوی بی نشـان
دریا شبیـه قطـره ، تو دریـای بیکــــران
آیینــه دار طلعــت رخشــان فاطـــمـه!
احیــاگـر حقـیـقـت عـرفـان فاطــــمـه!
داری کَرَم ز وسـعــت دسـتان فاطــمـه
زیبنـده گوهری تو به دامـان فاطـــمـه
بـاری اگر تو چـادر خود را تکـان دهــی
یک گوشه از کرامت مادر نشـان دهــی
ای حامـیِ شهـــادت و همســنگـر شهیــد
ای راوی ِ روایــتِ ســـرخِ ســـرِ شهیــد
وقتی که بوسه می زدی بر حنجـر شهیـد
بغضت شکست بی صدا ای خواهرشهید
(ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من)
(وی صیددست وپازده درخون حسین من)
همنـاله با تو ، مــادرِ پهـــلو شکســته هـم
می گفت"یا بُنَــیَّ"و می ریخت دم به دم
همــراهِ گریه های تو، سیــلابِ اشک غـم
می ســوخت خیمــه گاه تو از آتش ستم
با عمقِ درد و فاجعه ، بانوی بی بدیل!
این رنجْنامه ها شده در چشم توجمیل
وقتــی که نوبــتِ دَمِ بُــرّنــدهٔ تو شـــد
دنیــا اسیــرِ خطـبــهٔ کوبـنــده تـو شـــد
حیــدر ، زبان ناطق و گوینــدهٔ تو شـــد
دشمن زِ خطبه های تو شرمندهٔ تو شـــد
می ریخت کاخ دشمنِ دون از کلام تو
آتش به قلب من زده اَلشـّامْ شــامِ تو
سجده به زیر پای تو از "کیمیا" کم است
اشکم ، کنار اشک تو در حدّ شبنـم است
درشــام ، با قیـامِ تو ، غوغای ماتم است
داریم هر چه ، از تو و مـاه محرم است
بنیــان گذارِ مکتــبِ کرب و بـلا شـــدی
تصــویر نـاب آیــهٔ "قالــوا بلــیٰ "شــدی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
گمان کن که با کعبه همسایه ای
پی حفظ چندین هزار آیه ای
و حتی اگر غرق سرمایه ای
بدان بی علی پست و بی مایه ای
خود کعبه هم می رود صبح و شام
به دیدار حیدر علیه السلام
علی نزد حق است و حق با علیست
مسیر الی الله تنها علیست
مپرس از چه ذکر لب ما علیست
عبادت همین گفتن یا علیست
اگر که خدا خواندن او بد است
بشر خواندنش کفر صد در صد است
همیشه خدا بود هم صحبتش
به محراب خم شد فقط قامتش
خدا نیز در پاسخ طاعتش
به او دختری داد شد زینتش
ندیده فلک اینچنین دختری
که بر خلق عالم کند سروری
از افلاک تا خاک پرواز کرد
برای برادر کمی ناز کرد
در آغوش او چشم را باز کرد
سپس پرده برداری از راز کرد
چنین گفت چشمش به ماه منیر
امیری حسینٌ و نعم الامیر
نگاهش دوای تب پنج تن
حضورش چراغ شب پنج تن
چه بنویسم از کوکب پنج تن
شده قبله ام زینب پنج تن
به طغیان کشانده جنون مرا
به پایش بریزید خون مرا
چه خوب است امشب خدا خواستن
طلا نه دل مبتلا خواستن
هر آنچه که خوب است را خواستن
خلاصه فقط کربلا خواستن
تمام سحر ذکر یا رب بگو
همه حاجتت را به زینب بگو
چنان مادرش عالمه زینب است
به بیت علی قائمه زینب است
به غم های او خاتمه زینب است
پس از فاطمه، فاطمه زینب است
زمان دعا نوحه دم داده ام
خدا را به زینب قسم داده ام
چو با او کسی همنشین می شود
یکی از بزرگان دین می شود
یکی مثل ام البنین می شود
که روزی قمر آفرین می شود
به ام البنین مرحمت کرده است
اباالفضل را تربیت کرده است
اباالفضل حالا هوادار اوست
اباالفضل ماه شب تار اوست
ابالفضل امروز علمدار اوست
و کار دفاع از حرم کار اوست
خوشا آنکه او انتخابش کند
فدایی زینب خطابش کند
#علی_ذوالقدر
باما بروز مداحی کنید
عضو شوید👇
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
تقدیم به مادر صبر نائبة الزهرا زینب کبری سلام الله علیها
کوه از کمر خم می شود در پای زینب
پیدا نگردد واژه ای همتای زینب
مثل چکاچک های ناب ذولفقار است
هر خط به خط از خطبه ی غرای زینب
یک شهر ساکت می شود وقتی بخواهد
طوفان کند فریاد یا زهرای زینب
تهدید تاج و تخت حتی در اسیری
هست از کلام معجزه آسای زینب
پرچم به دوش کربلای بی حسین است
نامی نبود از کربلا منهای زینب
عطر حماسه می وزد هر جا که باشد
صدها قصیده می شود غوغای زینب
مریم تر از مریم به عفت رنگ و بو داد
دارد به زهرا می رسد تقوای زینب
از بس قنوت عرش پیما داشت هر شب
شد ملتمس بر وتر او مولای زینب
غمهای عالم غم نخواهد بود هرگز
در پیش یک غم از همه غمهای زینب
جا داشت یک دریا ببارد آسمان اشک
وقت مرور صبر پر معنای زینب
دین در کُمای بدعت بوزینه ها بود
امروز زنده مانده با احیای زینب
خفاش ها دشمن ترین هستند با او
نورٌ علی نور است، بس، سیمای زینب
با دست بسته معجرش را حفظ کرده
غیرت از او آموخته سقای زینب
سر می سپارم زیر تیغ غیرت عشق
فتوا نمی خواهم به جز فتوای زینب
#حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود
که فضا جلوهگر از آیت زیبایی بود
در بهاری که نسیمش نفس جبریل است
گل ناز دگری رو به شکوفایی بود
خانهای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید
در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود
تا بیایند به تبریک محمد، جبریل
با ملائک همه در حال صف آرایی بود
به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا
ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود
تا که قنداقه ی او را به بر آورد حسن
حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود
ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت
این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود
دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا
که سراپا همه آیینه ی زیبایی بود
دختری داشت سراپای همانند علی
زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود...
پنج معصوم به او معرفت آموختهاند
که ز ایمان و یقین در خور یکتایی بود
وصف او عالمه ی غیر معلم شده است
تا به این مرتبهاش پایه ی دانایی بود
بود از صبر و رضا نائبه ی خاص امام
نازم او را که به این قدر توانایی بود
کربلا صحنه ی عشق است و در آن صحنه ی عشق
همت زینب نستوه تماشایی بود
به علمداری صحرای بلا کرد قیام
رهبر قافله ی عشق به تنهایی بود
یک زن و آن همه داغ دل و آنقدر شکیب
عقل از این واقعه در چنبر شیدایی بود...
مرحوم #استاد_سیدرضا_موید
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
خانه روشن شده از زینت بابای حسن
یک عروسک شده پیش از همه اهدای حسن
شده شیرینی بیداری و رویای حسن
موج در موج شد از او دل دریای حسن
مرد مانند اسد یا که چنان زهره زن است
چه رقابت سر او بین حسین و حسن است
آنکه بر دور سرش واله و پروانه شده
بیش از پیش ترش ساکن در خانه شده
گردن خم شده اش محور دردانه شده
این حسین است که قلبش همه پیمانه شده
این حسین است که عالم همه دیوانه اوست
یا که زینب خودش از دم همه دیوانه اوست
هیچکس نیست در این شور چنان شور علی
اشک شوق است به چشمان پر از نور علی
سر زده پرتواش از دامنه طور علی
انعکاس سخنش از لب منشور علی
چون که لب باز کند لهجه ی او حیدری است
چشم را باز کند جلوه ی او مادری است
کار تشخیص شده سخت که مانندش کیست
مثل مادر شده یا مثل پدر؟ پیدا نیست
از کمالات علی یک علویِّ عالی است
فاطمی سیرت و صورت شده و زهرا زیست
ز جمالات خدیجه است نشان در رویش
فاطمه بنت اسد دیده شود در مویش
ولی انگار به گهواره تکان ها خاص است
هیچکس نیست ، ولی رایحه عباس است
متولد نشده ، کشته یک وسواس است
بیشتر از همه بر گریه او حساس است
شاید آن لحظه که بی هیچ سبب خندیده
شش برادر همه را دور سر خود دیده
آمده تا که کند کرب و بلا را کامل
تا که دلبر بشود یا ببرند از او دل
تا دهد خون خدا از مدد او حاصل
تا کند از همه ی قافله حل مشکل
شاید از خیمه ی او حُسن حَسَن می بارد
که ابالفضل قدم جای قدم می کارد
زینت اب شده یعنی که پدر تنها نیست
مادر مادر و بابا که فقط زهرا نیست
جمله ای مثل جمیلای خودش زیبا نیست
عاشقی نیست که در محضر او شیدا نیست
پای یک قول که داده ست به مادر یک روز
نیم قرن است که پایش به رکاب است هنوز
پنج ساله است که بانوی بزرگ خانه است
بال می سوزد و در مطبخ جان پروانه ست
به عرب هست عقیله به عجم فرزانه است
چه اسیری ست؟ که یک مکتب آزادانه ست
سر ترین باشد و سر را بدهد سرور نه
جان و جانانه ببخشد به جفا معجر نه
هر که داداش شود پس جگرش می سوزد
توی گودال به فکر است و سرش می سوزد
مهدی از شام غمش چشم ترش می سوزد
هر که شیداش شود بال و پرش می سوزد
کاش شیدایی زینب دلش آسان ببرد
نام او را به کلاف نخی ارزان بخرد
زینت کریمی نیا (شیدای زینب )
http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیڪ یا زینب کبری
#غزل_مدح
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
به احتــرامِ شــکوهِ همـیشه کامل تو
سزد که سجده کند کوه در مقابلِ تو
قسم به غیرتِ دریادلان یقیــن دارم
فراتر از دلِ دریاست وسـعتِ دل تو
تمامِ زینت هفت آسمان به نامِ علی
و هست زینت نامِ علے فــضائل تو
بلند مرتبه هستے و از عجایب نیست
اگر که بوسه زند آسمان به محملِ تو
تو آفریده شدے تا که زینِ اب باشی
صفات حیـدرِ کرار گشتــه شاملِ تو
امام هم به تو گفته است التماسِ دعا
چه دیده بود حسین از تو و نوافلِ تو
تو دست بسته شکستے غرورِ دشمن را
اسیرِ عشــق ، امیران شــدند سائلِ تو
اگرچه امِّ مصائب شــدے در اوجِ بلا
اگرچه با غمِ ایام شــد عجین گِل تو....َ
جمیل گشت به چشــم تو هر بلا زیرا
هر آنچه میلِ خدا بوده گشته مایلِ تو
به گوشه چشم تو از کف دهم دل و جان را
نگاه کن که شــوم خاکِ پای بیدلِ تو
قبول کن تو مــرا چون مدافعان حرم
بگیر جان مــرا گرچه نیست قابل تو
****************
#رضا_یزدی_اصل
http://eitaa.com/Maddahankhomein