eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
688 ویدیو
359 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
(اَلسّلامُ عَلَیكَ یٰا اَبٰاعَبدِاللّٰهِ‌الْحُسَیْن) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (حلولی دلنشین) سرم خاکِ سرِ کوی حسـین است دلم در بنـد گیسوی حسـین است گــُـلِ گلــزار بــاغ عشـق و مستی نشــاط شیعـــه در گلـــزار هستی عــزیــز مصطفـــا و پــور حیـــدر گــُــل بســتـان زهـــــرای مطهّــــر بـــزرگ آمـــوزگـــار اسـتقـــامــت مــُـرادِ شـیعـــه تـا روز قیـــامــت بــُـوَد کشــتی دریــــای هـــدایــت چــــراغ زنـدگـی، تا بـی نهـــایــت پَر قنـداقه اش سِحـر حـلال است شِفـای فطـرس بشکسته ‌بال است غبـــار مقــدش، کُحـــل بصــر شد فروزان از رخش شمس وقمر شد مــَـرام دلپـــذیـــرش، عــاشقـــانه قیــــام بـی‌نظیـــرش، جــــاودانه چو فــانـی در وجود کبــریــا شد بــزرگ آییـــنه ی ایـــزد نمـــا شد از آدم تا به خــاتــم، ریزه‌خوارش به جز احمـــد که باشد افتخارش ز رتبـت بـرتـر از عیسَی بن مـریـم گـــدای کــویـش ابـراهیــمِ ادهــم به صورت یا به سـیرت یا کلامش بوَد صد یـوسف مصری غـــلامش مبـارک باشد این فرخنــده میــلاد که شعبـان را حلــولی دلنشین داد اَلا ای شـیعـــه ی نــــاب حسـیـنی! ز جـــان بگـــذر در آداب حسـیـنی که بر شـیعــه شفـیـــع روزِ محشر بُــود نــــور دل (ساقی) کــــوثــــر سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد امام سجّاد علیه السلام تو از تبارِ بهاران و نسلِ بارانی تمامِ آبرویِ سرزمینِ ایرانی تو روحِ نابِ دعا و نماز و راز و نیاز امامِ آیِنه و آیه‌هایِ قرآنی تو نورِ قبله‌ای و عشقِ منبر و محراب امیرِ هر دو سرا هستی و سلیمانی چه آفتاب و چه مهتاب روز و شب هر دو نبود و نیست زمان غافل از شما آنی تو حسرتی به دلِ آفتاب و مهتابی تو دوّمین علی از نسلِ دین و اربابی تو آمدی و شده لحظه‌هایِ قلبم شاد تمامِ حسرتِ سجّاده سجده‌یِ سجّاد دوباره حرفِ علی آمد و حرم آرام به احترامِ تو بر رویِ پایِ دین افتاد شکوفه زد گلِ خنده به لعلِ اربابم تپید سینه‌یِ دنیا و شد علی‌آباد صدایِ شکرِ اباالفضل آمد و زینب کنارِ مهدِ تو کرد از خلوصِ مادر یاد تو بهترین نوه‌یِ حیدری یقین دارم سرم به خاکِ تو افتاده برنمی‌دارم چقدر فاصله دارد دعایِ من با تو ؟! چه فرق‌ها که ندارد خدایِ من با تو خدا خدایِ من از رویِ کبر و خودخواهی‌ست خدا خدایِ تو و بندگیِ اعلا تو منم که قطره‌تر از قطره‌ام ولی آقا تو پاک و صاف و وسیعی زلالِ دریا تو نفس نفس به هوایت‌‌‌‌‌ زدم در این دنیا نفس زدم به امیدِ قیامتم تا تو ..... بیایی و بِفِشاری دوباره دستم را شفاعتی بِنَما جانِ مادرت زهرا اگر چه کنجِ دلِ عاشقم حرم داری ولی خودِ تو از احوالِ من خبر داری مزارِ خاکیِ تو می‌دهد عذاب مرا اگر چه خاک‌نشینی امیر و سرداری اگر چه کرب‌وبلاییست روضه‌هایِ تو میانِ شعله تو ماندی و چشمِ تر داری به یادِ مادرِ سادات و آن در و دیوار همیشه روضه‌یِ مرغِ شکسته‌پر داری میانِ فاطمیونی و می‌زنی ناله بیا امیدِ دلِ فاطمه اباصالح https://eitaa.com/Maddahankhomein
(اَلسّلامُ عَلَیكَ یٰا بٰابُ‌الحَوائـج) ا࿐❈❁࿐✿࿐❈❁࿐ا (علمدار حسین) مـاه شعبـــان آمد و قرص قمــر در سمــاوات ولا شـد جــلوه‌گــر اين قمــر، باشد ابـاالفضــل عـلی کز فروغش شد جهــانی منجـلی زاده‌ی امّ البــنـــین و مـــرتـضـــا ســبط پیغمبــــر امیــــــر انبــــیا یــاور و يــار و علمــــدار حسـين دلبـر و دلـدار و غمخـوار حسـين سـاقـی و سـالار دشـت کـــربـــلا مظهــر ایمـان و اخـلاص و وفـــا گــوهـــر دریـــای ایثـــار و شرف ثــانـی حیـــــدر شـهنـشـاه نجـف قلــزم فضـل و کمــال و معـرفت که «ابوفاضـل» بوَد او را صفت در سخاوت داشت دستِ حیـدری حسرت خورشید و ماه و مشتری بـاب حـاجـات و امیـــد شیعیــان چون مسیحا می‌هد بر مُرده جان از وفــا هــرگــاه می‌گويی سخـن نـام عبـــاس است شمــع انجمــن هرچه ميخواهم ز غـم دوری کنم تا که از شـادی بگويم بيش و کم بــاز آيـد کــربـــلا، در ذهــن مــن می‌کنم يـادی ز هفتــاد و دو تــن بـاغـی از احساس را ‌بيـنم عيـان گلــرخ عبـــاس را ، در آن میـــان نـام عبـــاسِ علـی، با کـربـلاست زآنکه (ساقی) رشـيد نيــنواست. سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السّلامُ عَلیكَ یا اباالفضل العباس ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (مسمط) باد نوروزی، ز طرْف لاله‌‌زار آید همی وز گلستان نغمه‌ی نغز هزار آید همی گویی از شهرِ شتا ، پیک بهار آید همی مژده‌ی دیدار ، از مشکوی یار آید همی طبع من در این‌چنین وقتی به‌کار آید همی تا سُرایم وصف روح افزای آن فرخنده یار باغ فردوس‌است گويی كوه و صحرا و دمن هر طرف روييده در دشت و دمن سرو و سمن سوسن و سيسنبر و نسرين و ياس و ياسمن عندليبان نغمه‌‌خوان در دشت و گلزار و چمن عاشقان را رفته صبر و تاب، از تن همچو من كز فراق دوست نبوَد در وجود من قرار لشكر اسپند و دی، از عرصه‌ی ميدان گريخت شهسوار فرودين ، شيرازه‌اش از هم گسيخت شاهد وصل آمد و با عقل ، طرح عشق ريخت باده‌ی پيروزی‌ام ، در ساغر ايام ريخت مُشک عزت بر سرم بر نظم اين اشعار بيخت گفت: برگو مِدحت پور ولی نامدار آنكه بوفضل است زيبا كنيه‌‌ی جانپرورش آنكه در فضل و وفا ، جبريل نبوَد همپرش آنكه در جود و سخا حاتم، گدايی بر درش آنكه در تقوا بُوَد سلمان ، كهينه چاكرش آنكه چون ام‌‌ّالبنين ، باشد مهينه مادرش آنكه باشد پور سلطانِ سرير اقتدار چارم شعبان، جهان روشن شد از مولود او مُلک دين ، آباد شد از مقدم مسعود او شد زمين رشک برين از فضل و بذل و جود او حمد بی حد گفت حيدر در برِ معبود او زآنكه تابان كرد بر عالم ، رخ محمود او مكتب اسلام را افزوده بَر مجد و وقار شد مَه برج بنی‌هاشم فروغ چرخ دين كشتی بحر هدايت ، پيشتاز صالحين افسر عالی ‌مقام ارتش شرع مبين رهبر دانشور دين ، پور مير مؤمنين آنكه فضل و علم گيتی بودش اندر آستين ميوه‌ی قلب رسول و نور چشم هشت و چار مظهر لطف و صفا و مخزن مهر و وفا مخزن مهر و وفا ، فرماندهِ جيش هدا جيش ارباب هدا را پيشوای و مقتدا مقتدای اوليا و راهدار انبيا انبيا را غير خاتم ، رهنما و پيشوا پيشوای اتقيا ، عبد سليم كردگار بهر استقرار دين شد ياور و يار حسين در صف هيجا شدی از جان علمدار حسين لحظه‌‌ای غافل نشد از ماه رخسار حسين بود در هر وقعه‌ی جانسوز غمخوار حسين هيچكس چون او نشد يار فداكار حسين هيچكس چون او نكرده در رهش جان را نثار باغ دين را آبياری كرد ، با خون جگر تا نهال دين حق از همّتش شد بارور جانفشانی كرد در بستان دين همچون پدر زآن پدر ، بايد به بار آيد چنين رعنا پسر باغ دين را بايد این‌سان حاصل و این‌سان ثمر گلشن دين را سزد چون پور حيدر ، آبيار خُلق او خُلق علی و خوی او خوی علی در بيان ِ حكم حق ، لعل سخنگوی علی در صداقت ، پيرو دستور نيكوی علی در شجاعت ، همتراز و همترازوی علی نيروی بازوی او نيروی بازوی علی ماحصل زآن شمس دين این‌سان قمر شد آشكار (شمس قم) شد مكتسب از نور آن ماه عرب گرچه مَه ، از پرتوِ خورشيد باشد مكتسب شوكت دين را كمال و فضل او باشد سبب زآنكه در علم و ادب زآن شاه دين دارد نسب كيميای فضل آن شَه ، خاک را سازد ذهب داروی مهرش ، شفای دردمندان نزار شادروان سيد عليرضا شمس قمی https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط ترکیب‌بند میلاد حضرت علی‌اکبر علیه السلام تجلِّیِ رویِ پیمبر رسید پلک نزن که خودِ حیدر رسید وارثِ شیرازه‌یِ کوثر رسید هم‌قدمِ ساقیِ لشکر رسید ساغری از باده‌یِ محشر رسید مژده بده که علی‌اکبر رسید جلوه‌یِ ختم‌الانبیا آمده سبطِ علیِ مرتضی آمده آئینه‌یِ آلِ عبا آمده صفایِ خانه‌یِ وفا آمده مؤذّنِ کرب‌وبلا آمده گلِ حسین شبهِ پیمبر رسید میوه‌یِ دردانه‌یِ لیلاست این سلاله‌یِ حیدر و زهراست این فرمانروایِ دلِ طاهاست این آرامشِ اردویِ باباست این هم‌قدم و همدمِ سقّاست این تفسیری از اَللّهُ‌اکبر رسید اَللّهُ‌اکبر به گلِ رویِ او رشته‌یِ دل گِره به گیسویِ او قوّتِ مرتضی به بازویِ او فدایِ آن قامتِ دلجویِ او حسین شانه می‌زند مویِ او چشمه‌یِ نورِ چشمِ دلبر رسید پیمبرِ کرب‌وبلا یاعلی گل‌پسرِ شاهِ وفا یاعلی گوشِ تو وُ امرِ خدا یاعلی نامِ تو ذکرِ اولیا یاعلی نگاه کن به حالِ ما یاعلی که صبر و تابِ دلِ ما سر رسید نا و نفس نیست نوایم بده تو قوّتی به این صدایم بده میانِ عاشقان تو جایم بده تذکره‌یِ کرب‌وبلایم بده حالِ خوشی به ندبه‌هایم بده بگو که شامِ غم به آخر رسید @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی حضرت علی اکبر علیه السلام و صلوات بر دامنِ پاکِ اُم‌ِّلیلا  صلوات بر قامتِ رعنایِ مسیحا صلوات لاٰ حولَ وَ لاٰ قُوّةَ اِلّا بِااللّه نذرِ نوه‌یِ علی و زهرا صلوات @Maddahankhomein
هر چند که مظلوم جهان است حسین مظلوم تر از حسین ،نام حسن است! تو شاه بیت شعر ناب اهل بیتی در حُسنِ واحسان آفتاب اهل بیتی در بیت بیت دفتر شعر خداوند تنها ترین شعر کتاب اهل بیتی کیوانی کریم آل طه ،تنهاترین سردارسبز پوش ولایت امام حسن مجتبی مبارک
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع میلاد امام هادی علیه السلام نَشود بیان  وَجَناتِتان به قصیده یا به مُسمّطی وَ چه‌سان قلم بُکند رقم که چه‌صولتی و چه‌صورتی تو محمّدی به محبّت و علوی مَرام و طریقتی وَ به هر زمان و به هر مکان و به هر زبان تو مسلّطی تویی قلّه‌یِ همه‌یِ صفات و مُقدّرات علی‌َّالنّقی من و اهلِ بیت و عشیره‌ام همگی فدات علی‌َّالنّقی دهمین اِمامِ به نامی و علوی مرام و مقامْ  علی وَ به سجده و به تشهُّد و به رکوع و قاٰم و سلام علی وَجَناتِ تو  سَکَناتِ تو  حرکات تو  چو امام علی چه رویِ زمین چه در آسمان به خدا همیشه به نام علی به بلاغت  و به سخنوری  تو پیمبری رویِ منبری به شجاعت و به قلندری علی‌َّالنّقی خودِ حیدری به نیاز و نازِ نگاه تو  شده بنده  شیرِ درَنده‌ای به خدا رِسَد برسد اگر سخنَت به هر شنونده‌ای تو درونِ سینه‌یِ عاشقانِ خودت چو قلب تپنده‌ای یلِ روز معرکه‌ای به وقتِ نمازِ شب شکنَنده‌ای تو دعا‌گویِ همه‌ای به وقتِ نمازِ شب تبِ کوثری شَهِ سامرا  دلِ خسته را به حرم دوباره تو می‌بری قدمت رسیده به هر کجا شده غرقِ عطر و بویِ رضا شده مشهدی به نَفَسْ‌نَفَسْ زدنَت مدینه و سامرا نوه‌ای و جشنِ تو می‌کند شبِ عید تو نظری به ما صِله می‌دهد به همه رضا  به خدا مجوّزِ کربلا شبِ جشنت آمده می‌تپد دلِ عاشقانِ تو با غدیر بکِشان مرا طرفِ خودت برسان مرا تو به این اَمیر به علی قسم به‌ علی اگر برسم به نور می‌رسم نفسم اگر علوی شود به خودِ خدا که مقدّسم نشود اگر کس و کارِ من چه کند گدا و چه بی‌کَسم به همین امام و همین حرم به هوایِ شهرِ نجف قسم ...... به سرم نیامده جز علی به خدا هوایِ کسی خدا به وِلایِ او برسانم و به سپاهِ دلبر و دلربا https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب بند میلاد امام هادی علیه السلام چشمِ او باز شد وُ چشمِه نشسته به تماشا سامرا دارد از امشب علیِ عالیِ اَعلا چه‌جمالی؟! چه‌وقاری؟!چه‌کمالی؟!چه‌شکوهی؟! گلِ تکبیر نشسته به لبِ حضرتِ زهرا علی از نسلِ رضا ُو علی از نسلِ حسین ُو... علی از نسلِ علی ُو علی از جنسِ مسیحا نفسَش مُرده کند زنده پس اِکسیرِ حیات است کیمیایِ نظرش ساخته از سنگ  طلاها این مرادِ دو‌جهان وُ پسرِ بابِ مراد است هر دری بسته شود جز درِ  فیضیه‌یِ مولا هادیِ آلِ امیر است وُ مسیری به غدیر است پسرِ شیرِ خدا علّت آرامشِ شیر است خوش به حالِ سائلی که بِنِشیند سرِ راهت نانِ او می‌رسد از دستِ تو با نازِ نگاهت لقمه‌ای که تو بگیری نانَش از تنورِ زهراست روسفید است غلامِ خانه‌زادِ رو‌سیاهت زائر از سمتِ خراسان طرفِ کرب‌وبلا رفت در حریمت روزی‌اش شد چند ساعت استراحت وسطِ جامعه پیچید شمیمِ گلِ نرگس به فدایِ تو ُو اصل وُ نسب ُو نسلِ چو‌ ماهت ما نداریم شبیهِ تو  ندیدیم مثالی در فِصاحت   در بِلاغت  در صِراحت  در مِلاحت اسداللّه ضمیری    ولی‌ُاللّه سَریری اصلاً آقا تو‌ به دنیا آمدی دست بگیری گِره به کار ندارم دستگیرم که تو باشی با تو دورم زِ غرور وُ حسد ُو کِبر ُو حواشی منِ مجنون اگر این جادّه را پیش گرفتم نَه حَواسم به غم است ُو نَهَراسم زِ خراشی با شما قلبِ من آرام و قدمهامْ بلند است بی تو یک‌دَم که بمانم می‌شوم من متلاشی از بهشتی که شنیدیم وُ فراوانیِ نعمت من که می‌خواهم عزیزم گوشه‌ای را که تو باشی آمدی تا برسانی دلِ ما را به غدیر ُو .... آمدی تا نمکی بر رویِ این زخم بپاشی زخمیِ روضه‌یِ شاه وُ ماهِ رویِ نیزه‌هایم از اهالیِ غدیر وُ بی‌قرارِ کربلایم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
4_5960762201315740484.ogg
زمان: حجم: 411.4K
🌴ا﷽ا🌾 (ع) حاجات همه،فروغ انجُم آمده جانِ علی و فاطمه،امام هفتم آمده ای ثمر آل عبا ای پسر شیر خدا ای پدرِ امام رضا جلوهٔ نور سرمدی کاظم مددی... 💚💚💚 جان و دل از مَقدَم تو،زنده شد و صفا گرفت زمزمه های عاشقان،عطر خدا خدا گرفت نور خدا خوش آمدی نخلِ سَخا خوش آمدی بَحرِ عطا خوش آمدی ای قمرِ محمّدی کاظم مددی... 💚💚💚 ای حَسَنی طینَت و اِی،سُلالهٔ پاک حسین به عشق تو نموده دل،هوای صحنِ کاظمین طعمِ وِلایَت چو رُطَب خوانم تو را به تاب و تب مرا به کویت بطلب ای که زِ خلق،اَمجَدی کاظم مددی... 💚💚💚 دعای فرج https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته  میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام هر کس که می‌خواهد ببیند لطف حیدر را باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را باب‌الحوائج شد که درمانده نَمانیم و... باب‌الحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را از نسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَ‌ست با دستِ بسته می‌کند تسخیر... خیبر را از هر سرِ انگشت او جود و کرم جاریست وقتی نَفَس می‌زد جهان می‌دید کوثر را بابایِ سلطان خراسان است و معصومه دنیا ببین  این پادشاهِ ذرّه‌پرور را بر رویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است در هر کجای کشور ما رَدّی از پایش شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش معصومه‌یِ او سفره‌داری می‌کند در قم پهن است در مشهد به لطف حق ببین سایهَ‌ش شیراز  صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش... در شهرِری وا شد اگر موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش با این حَرم‌ها کشورِ ما کاظمینی شد موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست که ایران حسینی شد با روضه‌اَش صدها گِره از کار ما وا شد چه دردهایی که در این مجلس مداوا شد مادربزرگی سفره‌یِ موسی ابن جعفر داشت حاجت روا از پایِ سفره هر کسی پا شد هر کس که از خُدّام این آقاست شد آقا هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم... تا شد... از بانوان جَنّةُ‌الاعلی شد و با یک... گوشه نگاه او براتِ عشق  امضا شد هستم گدایِ خانه‌اش دارم رضا را شکر از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر امشب سر این سفره‌اَم که پر درآوردم حرف دلِ خود را برایِ دلبر آوردم ماهِ محرّم می‌رسد دستِ گدا خالیست جایش دو تا دیده که نَه دو کوثر آوردم دلواپسم... کار و کسم... چشمَم نماند خشک وقتی به لب ذکرِ لالایی اصغر آوردم حرف جوان شد جان‌به‌لب کُن نوکرِ خود را باید بمیرم بر حَصیری اکبر آوردم از قتلگَه می‌تاخت سویِ کوفه خولی و... با قهقهه می‌گفت مژده که سر آوردم از کاظمین و کربلا هر بار می‌خوانم... چشم انتظارِ وصل روی یار می‌مانم @Maddahankhomein