eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
400 ویدیو
235 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
نوکرت را بخوان به صحن و سرات تا نگویند شوقِ یک‌طرفه لنگ امضای کربلای توایم چند روزی که مانده تا عرفه مسعود یوسف پور https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام ای باقر بحر علوم پیش شمست تار، سیمای نجوم در حدیث لوح می گوید رسول باقرالعلمی تو‌از نسل بتول السلام ای هاشمی هاشمَین از حسن داری نسب هم از حسین السلام ای هادی دین مبین شاکر الطاف حق عبد امین السلام استاد استادان دهر جهل و ظلمت ریخت در کام تو زهر ای شهید کشته با سیف سموم ای گل آزرده از یوم هجوم السلام ای یادگار کربلا غنچه در دام طوفان بلا السلام ای با سه ساله همسفر باشد از خار مغیلانت خبر ای شهی که جابرش داد این پیام داده ات پیغمبر خوبان سلام عسکری را هم نگاهی ای امام آنکه باشد خاندانت را غلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا شدند آئينه ی دل ها امام باقر و مسلم نسیم صبح محفل ها امام باقر و مسلم فتاده مثل تصویری پُر از امواج توفانی میان چشم ساحل ها امام باقر و مسلم یکی در شهر یثرب دیگری در کوفه جنگیده برای دفع باطل ها ، امام باقر و مسلم یکی پنجم امام و آن یکی نایب مناب گل شدند از عشق حاصل ها امام باقر و مسلم برای حفظ قرآن و برای حفظ دین آری بسی دیدند مشکل ها امام باقر و مسلم یکی با زهر کین و دیگری با تیغ جان داده ز ظلم و جور قاتل ها ، امام باقر و مسلم حقیقت خواه بودند و گذشتنداز سرو از جان ز دنیا و ز منزل ها امام باقر و مسلم نگیرد تا که رنگ تیره گی «یاسر» چراغ دل شدند آئينه ی دل ها امام باقر و مسلم محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
😢مسلمیه حضرت مسلم ع در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست حتی در آسمان کبودش ستاره نیست گرچه سفیر لایق رویت نبوده ام دیگر به کوفه نیز امیدی دوباره نیست درها به روی باغ نگاهم که بسته شد دیدم درون باطنشان جز شراره نیست دعوا سر بریدن راس ستاره هاست فرقی میان مقتل و دارالعماره نیست سنگی که خورد بر لب و دندان مسلمت بدتر ز نعل مرکب صدها سواره نیست انگشتر تو رفت به یغمای ساربان غارت شده پیرهن و گوشواره نیست سقا و مشک و ظهر عطش... آه ای فرات آبی جز اشک، سهمیه ی گاهواره نیست پرپر شده به تیر سه شعبه گلوی عشق لب تشنگی سزای گل شیرخواره نیست باید خضاب کرد به خون حنا و اشک در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست آغوشت ای حسین پناه رقیه است سهمت ز زندگی بدن پاره پاره نیست حسین جعفری https://eitaa.com/Maddahankhomein
1626531677767195380793.mp3
5.9M
و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت از سن کودکی شده غم آشنای من باد خزان وزیده به دولت سرای من بغض و شرر گرفته مسیر صدای من بالا گرفته کار دل و گریه های من اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند من را به روی مرکب سمّی نشانده اند از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من بر روی خار سخت مغیلان دویده ام از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من بازار و ازدحام نرفته زِ خاطرم آتش زِ پشت بام نرفته زِ خاطرم بزم حرام شام نرفته زِ خاطرم یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم آتش گرفته بود ، پرِ عمه زینبم یادِ لباس شعله ور عمه زینبم من روضه خوان غربت عمه رقیه ام مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام آه … از شبِ شهادت عمه رقیه ام یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم آن خاطرات می گذرد از برابرم یک عمر یاد تشنگی جدِّ اطهرم :محمدجواد شیرازی 🎤 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام محمدباقر علیه السلام السلام ای نور حی کبریا پنجمین گل از گلستان ولا السلام ای رحمت حق بر زمین نجل زهرا و امیرالمؤمنین السلام ای پور زین العابدین شیعیان را رهبر دنیا و دین السلام ای زینت عرش علا منجی و روشنگر دین خدا السلام ای عالم علم نبی قلب شیعه با ولایت منجلی السلام ای نوربخش عالمین همدم و همسنگر مولا حسین سوزم و گریم برای تربتت جان من گردد فدای غربتت با وجود این همه قدر رفیع قبر تو مظلوم در خاک بقیع از جنایات و ستم های هشام شد امام انس و جان روز تو شام زهر آلوده شده بر روی زین کرد اثر بر جسم تو از ظلم و کین زین همه درد و غم و رنج و بلا بوده ای هر دم به یاد کربلا بوده ای در کربلا در شور و شین دیده ای تنهایی جدت حسین دیده‌ای اصغر چو گل پرپر شده پاره پاره پیکر اکبر شده دیده‌ای پرپر گلان یاس را دست از پیکر جدا عباس را دیده‌ای شمر از ستم خنجر کشید یوسف زهرا حسین را سر برید دیده ای آتش درون خیمه را دیده‌ای سرها به روی نیزه را کربلا گوش دریده دیده ای پیکر در خون تپیده دیده ای چهره ی طفلان تو نیلی دیده‌ای صورت گلگون ز سیلی دیده ای دیده‌ای بر زخم عمه زد نمک پیش چشمش بچه ها را زد کتک دیده‌ای زینب میان قتلگاه بوسه زد بر حنجری با اشک و آه دیده ای تو در میان شیخ و شاب با اسیران مجلس بزم شراب دیده ای تو آن یزید بی حیا چوب می زد بر لب خون خدا دیده ای تو گریه های این (رضا) در مدینه در نجف در کربلا بر من و آباء من هستی امیر حق زهرا مادرت دستم بگیر 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا باقر العلوم علیه السلام ای شیعه ی ثانی عشرحضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق گنجینه ی غرق گهر حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده ی شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد قربان دل وچشم تر حضرت باقر داغ غم زهرا وعلی درهمه ایام آتش زده بر بال وپر حضرت باقر زهر ستم وکینه ی بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که  در سوک نشستند ملائک زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5814441461634043937.mp3
2.01M
به نام خدا علیه السلام بند1️⃣ ماه ذالحجه بقیع غرق نوره زائرا هستن ولی سوت و کوره چاره چیه کنارت آقا گریه ی زائراس بی‌صدا نزدیکه ، وعده های شما روزی که ، منتقم بخدا میسازه ، مرقدت رو آقا ای آقا (السلام علی ، محمد بن علی) بند2️⃣ روزیِ ما دستته ای آقا جون عرفه یا اربعین کربلا مون میبری ما رو میدونم اونجا بیادت می‌مونم حالا که ، قبلِ ماه عزاست هرساله ، رزق ما با شماست غیر از تو ، خیر مارو کی‌خواست؟ ای آقا (السلام علی ، محمد بن علی) بند3️⃣ یادگار کربلا داره میره روضه‌دار کربلا داره میره تو کودکی چیا که دیده نیزه ها و سر بریده هر لحظه ، غصه و حقارت تو دیدی ، روز و شب جسارت واویلا ، بردنت اسارت ای آقا (السلام علی ، محمد بن علی) شاعر و نغمه پرداز : 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی علیهماالسلام ای پنجمین ولی خدا باقرالعلوم هفتم رئوف اهل ولا باقرالعلوم اسلام مانده تا به ابد زیر دِین تو شد زنده با کلام تو یا باقرالعلوم تنها دلیل خلقت عالم ولای توست مِهرت شده دلیل بقا باقرالعلوم شد شرح آیه آیه ی قرآن حقیقتاً بغض عدوی آل شما باقرالعلوم شاهانه در میان همه داد می زنم هستم همیشه بر تو گدا باقرالعلوم باید که گفت تا به ابد از فضائلت شایسته ای به هر چه ثنا باقرالعلوم داری مزار خاکی و سهمت نشد چرا یک بارگاه و صحن وسرا باقرالعلوم از تو جهان به غیر محبّت ندیده بود حقّت نبود زهر جفا باقرالعلوم از کودکی تو درد زیادی کشیده ای داری مقام صبر و رضا باقرالعلوم هستی تو هم شبیه پدر شاهد جفا راوی درد کرب وبلا باقرالعلوم یک نصفه روز شد غم پنجاه سال تو شد کار تو همیشه بکاء باقرالعلوم یادت نمی رود بدن پاره ای که بود پیچیده در میان عبا باقرالعلوم با وعده های آب، عمو رفت وبرنگشت شد فرق او ز کینه دوتا باقرالعلوم یادت نمی رود که به جدّ تو می زدند با سنگ وتیغ و چوب وعصا باقرالعلوم روی ضریح سینه ی او رفت چکمه و رأسش بریده شد ز قفا باقرالعلوم تا رفت روی نیزه سرش روبه روی تو آغاز شد زمان بلا باقرالعلوم با شعله های آتش و بغضش عدو رسید سمت خیام آل عبا باقرالعلوم خوردی کتک شبیه رقیه از آن به بعد از زجرها و حرمله ها باقرالعلوم با ناسزا و مسخره و کعب نی، عدو داده جواب آه تو را باقرالعلوم در کوچه ی یهودی شام ِ بلا تو هم خوردی ز بام، سنگ جفا باقرالعلوم شد خاطر تو زخم ز بزم شراب شام با یاد چوب و رأس جدا باقرالعلوم خون می چکید هم ز لب وهم ز گوشه ی چشمان صاحبین عزا باقرالعلوم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا محمد بن علی یا باقرالعلوم علیه السلام از چارسالگی من اگر قدخمیده ام حقّم دهید داغ زیادی کشیده ام آزرده است خاطر پنجاه سال ِ من از داغ های عمّه ی قامت خمیده ام مویم اگر سپید شده وقت کودکی هجده سر بریده سر نیزه دیده ام چون جدّ خود کنار تن زخمی علی من هم صدای هلهله ها را شنیده ام پایین نرفته آب خوشی از گلوی من یاد لبان اصغر ِ در خون تپیده ام هرچند پیش عمّه نبودم به روی تل چون او ز سینه آه غریبی کشیده ام از وقت دیدن سر جدّم به روی نی گویی میان مقتل خود آرمیده ام وقت هجوم و غارت خلخال دختران از خیمه ای به خیمه ی دیگر دویده ام در لحظه ی گذشتنمان بین قتلگاه من جای اشک ،خون ز دو دیده چکیده ام هر شب به یاد عمه و رخسار نیلی اش با خواب زجر پست ز جایم پریده ام مسمومم و شهید ولی چون رقیه من دق کرده از مصائب رأس بریده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
: عمریست که در این دل، من کرب و بلا دارم در سینه ی محزونم، کهفُ الشهدا دارم در دیده پر خونم، صحرای منا دارم من شاهدِ گودال و خود نیز عزادارم هفتاد و دو پیکر را، بی سر به زمین دیدم هجده سرِ بر نیزه، خونین و غمین دیدم اعضای مقطع را من دیده ام از یاران دستانِ جدا هر سو، از پیکر سرداران انگشتر و انگشت و غارت، ز جفاکاران من دیده ام از نزدیک خونبارش و خونباران از یوسفِ زهرا یک، پیراهن خونین را گه بر سرِ نِی دیدم، گه دستِ حرامی ها وای از دلِ مادرها، آه از غمِ خواهرها فریادِ ستم بود و نااَمنیِ دخترها دستورِ فرار آمد، از سَرورِ سَرورها من هیچ نمیگویم، از غارتِ معجرها انواعِ نوازش ها، با کعبِ نِیِ دژخیم یک باره برایم شد، محشر بخدا ترسیم دیدم به دو چشمِ خویش، من غربت زینب را در معبرِ آن گودال، غمهای لبالب را احوالِ اسیران را، سجاد و غم و تب را بر پیکر جدِ خود، جای سمِ مرکب را بودند در آن غوغا، عشاقِ خدا شیدا آهِ اُسرا بود و اشکِ شهدا پیدا دیدم به حرم آنگاه، انواعِ جسارت را در شدتِ ضرب و شتم، آغازِ اسارت را بر حرمتِ ناموسِ حق، اوجِ خسارت را اظهارِ شماتت را، اِعمالِ حقارت را آن چیز که در آن بِین، دلبسته به زهرا بود هشتاد و چهار آهِ پیوسته به زهرا بود در سلسله آل الله، غمهای فراوان دید با گریه ی ما دشمن، بدجور بما خندید از وحشتِ غم گاهی، جسمِ شهدا لرزید از نیزه عمو عباس، بر قافله بس گِریید این است حقوقِ ما؟ بارانِ جفا از بام؟ ناموسِ خدا همراه، با شمرِ لعین تا شام؟ از کوفه بگو اما، از شامِ خزان هرگز از نیزه بگو اما، از زخمِ زبان هرگز از گریه بگو اما، از اشکِ زنان هرگز از غصه بگو اما، از سوزشِ جان هرگز ناموسِ پیمبر را عنوانِ کنیزی چیست؟ هان! عترتِ زهرا را، این زخمه ی هیزی چیست؟ حاج محمود ژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
دلی شکسته و چشمی ز گریه، تر دارم گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم اگرچه ماه محرم خزان شدم اما همیشه چند دهه روضه در صفر دارم همه ز مرگ پدر ارث می برند ومن بساط گریه ام ارثی ست کز پدر دارم هشام! زخم دلم که برای حالا نیست من از غروب دهم زخم بر جگر دارم زمانه دست ز قلب شکسته ام بردار من از بریدن رأسش خودم خبر دارم به یاد ساقی لب تشنه امام شهید میان قاب دلم عکسی از قمر دارم اگرچه قصه من مال سال ها پیش است همیشه یک سر بر نیزه در نظر دارم غروب کرببلا زخمهای سختی داشت ولی ز شام بلا زخم بیشتر دارم! از اینکه بودم و اصغر ز نیزه می افتاد غرور له شده و آه شعله ور دارم دلم گرفته از اینکه نشد درآن ایام ز روی دست رقیه طناب بردارم شاعر: مهدی نظری https://eitaa.com/Maddahankhomein