🥀(من امام باقرم)
باقرم رنج فراوان دیده ام
کربلا سوگ عزیزان دیده ام
داغ عباس علمدار حسین
من مصیبت ها ز عدوان دیده ام
داغ اکبر داغ اصغر دیده ام
داغ قاسم هم جوانان دیده ام
کودکی بودم میان قافله
من بسی محنت زدوران دیده ام
من خودم دیدم سرخورشید و نی
اربن اربای شهیدان دیده ام
خورده ام شلاق و عمه شد اسپر
با دو چشمم شام ویران دیده ام
در خرابه با رقیه همنشین
گریه ها از درد هجران دیده ام
مجلس بزم یزید بی حیا
تشت زرخورشیدرخشان دیده ام
عمه ام را همچو کوهی استوار
خطبه خوان دربین عدوان دیده ام
بعد از آن اشک ندامت بی امان
در میان قوم نادان دیده ام
( بیقرارم ) در میان قافله
باقرم رنج فراوان دیده ام
بیقراراصفهانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر #شهادت 🖤
من کیستم غبار تو یا باقرالعلوم
جان و تنم نثار تو یا باقرالعلوم
این روضه ها که دل خوشی ما فقیرهاست
هستند یادگار تو یا باقرالعلوم
کم گریه کرده ایم برایت حلال کن
عرش است داغدار تو یا باقرالعلوم
حجاج مکه اند ولی نیست یک نفر
زائر سر مزار تو یا باقرالعلوم
جانم فدای غربت زهراییت شود
جز غصه چیست کار تو یا باقرالعلوم
از خاطرات کودکی ات بیشتر بگو
ای با رقیه همسفر از آن سفر بگو
از ماجرای مجلس اغیار بردنت
از خاطرات کوچه و از سنگ خوردنت
از نعل های تازه و از سینه ها بگو
برخیز و از شکستن آیینه ها بگو
با ما بگو که عاقبت کاروان چه شد
با ما بگو که پیرُهن آسمان چه شد
((کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است))
#محمود_یوسفی
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
@Maddahankhomein
خورشید پنجم امام باقر ع
ای ماه منیر امام باقر
بر عشق امیر امام باقر
همنام گرامی محمّد
والا و خطیر امام باقر
فرزند امیر مؤمنانی
از نسل غدیر امام باقر
ای زاده ی عقل و بینش و عشق
دانا و خبیر امام باقر
خورشید امید پنجمینی
آئينه مسیر امام باقر
ای سرو همیشه سبز قامت
در دشت کویر امام باقر
در محضر آسمانی تو
ما جمله حقیر امام باقر
دل خسته رسیده ایم از راه
ما را به پذیر امام باقر
هستیم به درگه کریمت
مسکین و فقیر امام باقر
ای نور تجلّی امامت
بر سائل خویش کن کرامت
تو صبح سپیدِ بی قرینی
فرزند امام چارمینی
ای ماه که باقرالعلومی
بر خاتم آسمان نگینی
تفسیر زلال آفتابی
تعبیر شکوه راستینی
ای آیه ی روشن فضیلت
آئينه ی مصحف مُبینی
بر چشم فلک نشسته ای تو
خورشیدی و روشناترینی
پنجم گل بوستان ایمان
سرچشمه ی جاری یقینی
زیبنده چراغ آسمانی
پاینده شقایق زمینی
با هرچه سپیده همرکابی
با هرچه سپیده همنشینی
ای شاهد کربلای مظلوم
از حنجر لاله ها طنینی
ما مهر تو را به سینه داریم
گلواژه ای از مدینه داریم
ای حجّت حق ، ولیّ پنجم
روشن ز رخت تمام انجُم
با نام معطّر تو مولا
گل کرده به روی لب تبسّم
آید به نظر چراغ بینش
وقتی که کنم تو را تجسّم
با آن که تو آفتاب بودی
گردیده مقام و رتبه ات گُم
ای برده تو نان هر فقیری
دستان تو داشت بوی گندم
ای بوده کنار بینوایان
ای خورده غم تمام مردم
در پیش ستمگران تو بودی
چون کشتی غرقِ در تلاطم
جانها ز غم تو آتش افروز
دلها ز غم تو در تألم
بر تربت تو نشسته آهم
با قبر تو دیده در تکلّم
ای آن که کرامت وسیعی
آئينه ی عشق در بقیعی
ای نور امید در مدینه
وی صبح سپید در مدینه
اشکم به عزای جانگدازت
از دیده چکید در مدینه
ای لاله ی پرپر ولایت
ای گشته شهید در مدینه
چون قامت مرتضی ز ماتم
قدّ تو خمید در مدینه
تو سوخته ای به یاد زهرا
زآن شعله که دید در مدینه
خون گشت دلت ز رنج مادر
زآن رنج شدید در مدینه
از داغ غم تو غرقِ در خون
خورشید دمید در مدینه
از آتش آه سینه ی تو
شد شعله پدید در مدینه
وقتی که تو از نفس فتادی
اندوه رسید در مدینه
وقتی که شهادتت رقم خورد
بر بام دلم سیه عَلَم خورد
محمود تاری «یاسر»
@Maddahankhomein
مرثیه شهادت امام باقر ع
ایامِ غم و شهادتِ حضرتِ باقر
گریم به عزا و غربتِ حضرتِ باقر
در سن طفولیت خود غصه و غم دید
در کرببلا جور و جفا ظلم و ستم دید
آن بسترِ بیماری و آن خیمه ی سوزان
دید عمه کنارِ پدرش حالِ پریشان
گریان ز غم و ماتمِ آن لحظه ی غمبار
از شاهِ شهیدان و از آن کشته ی اغیار
او دیده وداعِ عمه با نورِ دو عینش
آن بوسه به رگهای بریده ی حسینش
او دیده همه ظلم و ستم یورش و غارت
با عمه و با آلِ نبی رفته اسارت
عمری به لبش آه و دلی خونجگر داشت
صد داغ نگفته برلب و اشکِ بَصَر داشت
یک عمر زده ، ناله بر آن شاهِ شهیدان
او دیده به گودالِ بلا پیکرِ عریان
از غربتِ بی حد و مِثالش چه بگویم
از قبرِ خراب و بی چراغش چه بگویم
در موسمِ حج که خیلِ زُوّار در آنجاست
بی زائری اش گواه از آن غربت بالاست
با ناله نوشته (یوسفی) شرحِ غمت را
امید بر آن روز بسازیم حرمت را
✍️ #محمود_یوسفی مشهدمقدس
@Maddahankhomein
مناجات با امام زمان(عج)
شهادت امام باقر (ع)
تسلیت گوییم امشب بر شما یابن الحسن
شد عزای حضرت باقر بیا یابن الحسن
گشته جدت از جفا مسموم زهر اشقیا
طوف قبرش را نما روزی ما یابن الحسن
✍️ #محمود_یوسفی_مشهد
@Maddahankhomein
به نام خدا
مدح امام باقر و حضرت مسلم ع
دو گل از شاخه افتادند پرپر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
شکست از کشتیِ این بحر لنگر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
دو مرد از آسمان حق دمیدند
شهادت را به جان خود خریدند
یکی از زهر کین آن یک ز خنجر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
ندیدم این چنین مظلوم و تنها
غریب و یکّه و بی یار مولا
یکی پور عقیل آن یک ز حیدر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
یکی با قلب خون چون ماهپاره
یکی دل خسته بر دارُالاماره
یکی لب تشنه آن یک نور کوثر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
یکی جسم شریفش گشت در خاک
یکی افتاده خونین جسم بر خاک
یکی بی دل یکی با جسم بی سر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
یکی اندوه او بر دل نشانند
یکی بر خاک جسمش می کشانند
وَ هر دو در غم و ماتم شناور
یکی در کوفه آن یک در مدینه
یکی بگریست بهرِ کام عطشان
یکی گفتا میا کوفه حسین جان
وَ هر دو با دل خون ، دیده ی تر
یکی در کوفه آن یک در مدینه
محمود تاری «یاسر»
@Maddahankhomein
زمینه شهادت آقا امام باقر علیه السلام
غم میباره امشب از دل پریشونم
من نگرونم واسه حالت آقا جونم
صورت زردت بابا برده قرار من
تنهام نزاری بابا بمون کنار من
بمون کنار من بمون کنارمن
غربت میباره از در و دیوار مدینه
تنها میمونم بی تو پدر زخمیه کینه
این دل پر درده آه تو چه سرده
بابای غریبم بابای غریبم
بابای غریبم بابای غریبم
این دم آخر باز هم به یاد شامی تو
به یاد عمه وُ سنگه پشت بامی تو
مگر پدر چی دیدی که در تمام عمر
حتی این دم آخر به یاد شامی تو
به یاد شامی تو به یاد شامی تو
میباره غم از چشمای تو وقتی که میگی
همراه پدر مادر و عمه تو چه دیدی
در شام وخرابه اشگای ربابه
بابای غریبم بابای غریبم
بابای غریبم بابای غریبم
سفر سلامت بابا خدا به همراهت
رسد به گوش دنیا کلام و پیغامت
هر که شود بر حیدر شیعه ی زهرایی
دو دنیا مدیون توست ز بس که آقایی
زبس که آقایی زبس که آقایی
ای باقر آل علی و حضرت زهرا
ای شیعه ی تو هر دو جهان سرور و آقا
ای باقر زهرا ای شافع عقبا
بابای غریبم بابای غریبم
بابای غریبم بابای غریبم
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها حسن رضا محمودی
نوکرت را بخوان به صحن و سرات
تا نگویند شوقِ یکطرفه
لنگ امضای کربلای توایم
چند روزی که مانده تا عرفه
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_محمد_باقر_ع
السلام ای باقر بحر علوم
پیش شمست تار، سیمای نجوم
در حدیث لوح می گوید رسول
باقرالعلمی تواز نسل بتول
السلام ای هاشمی هاشمَین
از حسن داری نسب هم از حسین
السلام ای هادی دین مبین
شاکر الطاف حق عبد امین
السلام استاد استادان دهر
جهل و ظلمت ریخت در کام تو زهر
ای شهید کشته با سیف سموم
ای گل آزرده از یوم هجوم
السلام ای یادگار کربلا
غنچه در دام طوفان بلا
السلام ای با سه ساله همسفر
باشد از خار مغیلانت خبر
ای شهی که جابرش داد این پیام
داده ات پیغمبر خوبان سلام
عسکری را هم نگاهی ای امام
آنکه باشد خاندانت را غلام
#سید_عسکر_رئیس_السادات
https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا
شدند آئينه ی دل ها امام باقر و مسلم
نسیم صبح محفل ها امام باقر و مسلم
فتاده مثل تصویری پُر از امواج توفانی
میان چشم ساحل ها امام باقر و مسلم
یکی در شهر یثرب دیگری در کوفه جنگیده
برای دفع باطل ها ، امام باقر و مسلم
یکی پنجم امام و آن یکی نایب مناب گل
شدند از عشق حاصل ها امام باقر و مسلم
برای حفظ قرآن و برای حفظ دین آری
بسی دیدند مشکل ها امام باقر و مسلم
یکی با زهر کین و دیگری با تیغ جان داده
ز ظلم و جور قاتل ها ، امام باقر و مسلم
حقیقت خواه بودند و گذشتنداز سرو از جان
ز دنیا و ز منزل ها امام باقر و مسلم
نگیرد تا که رنگ تیره گی «یاسر» چراغ دل
شدند آئينه ی دل ها امام باقر و مسلم
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😢مسلمیه
حضرت مسلم ع
در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست
حتی در آسمان کبودش ستاره نیست
گرچه سفیر لایق رویت نبوده ام
دیگر به کوفه نیز امیدی دوباره نیست
درها به روی باغ نگاهم که بسته شد
دیدم درون باطنشان جز شراره نیست
دعوا سر بریدن راس ستاره هاست
فرقی میان مقتل و دارالعماره نیست
سنگی که خورد بر لب و دندان مسلمت
بدتر ز نعل مرکب صدها سواره نیست
انگشتر تو رفت به یغمای ساربان
غارت شده پیرهن و گوشواره نیست
سقا و مشک و ظهر عطش... آه ای فرات
آبی جز اشک، سهمیه ی گاهواره نیست
پرپر شده به تیر سه شعبه گلوی عشق
لب تشنگی سزای گل شیرخواره نیست
باید خضاب کرد به خون حنا و اشک
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
آغوشت ای حسین پناه رقیه است
سهمت ز زندگی بدن پاره پاره نیست
حسین جعفری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
1626531677767195380793.mp3
5.9M
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتکربلا حضرت #امام_باقر_علیه_السلام
از سن کودکی شده غم آشنای من
باد خزان وزیده به دولت سرای من
بغض و شرر گرفته مسیر صدای من
بالا گرفته کار دل و گریه های من
اهل زمانه غصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جان من غم و غربت چشانده اند
من را به روی مرکب سمّی نشانده اند
از زهرِ زینِ اسب ورم کرده پای من
بر روی خار سخت مغیلان دویده ام
از ابن سعد و حرمله طعنه شنیده ام
هفتاد و دو ستاره سر نیزه دیده ام
این روضه هاست گوشه ای از ماجرای من
بازار و ازدحام نرفته زِ خاطرم
آتش زِ پشت بام نرفته زِ خاطرم
بزم حرام شام نرفته زِ خاطرم
یادم نرفته چشم ترِ عمه زینبم
آتش گرفته بود ، پرِ عمه زینبم
یادِ لباس شعله ور عمه زینبم
من روضه خوان غربت عمه رقیه ام
مردم شکست، حرمت عمه رقیه ام
آه … از شبِ شهادت عمه رقیه ام
یاد غروب کرب و بلا زار و مضطرم
آن خاطرات می گذرد از برابرم
یک عمر یاد تشنگی جدِّ اطهرم
#شاعر:محمدجواد شیرازی
#حاج_محمد_بذری 🎤
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام محمدباقر علیه السلام
السلام ای نور حی کبریا
پنجمین گل از گلستان ولا
السلام ای رحمت حق بر زمین
نجل زهرا و امیرالمؤمنین
السلام ای پور زین العابدین
شیعیان را رهبر دنیا و دین
السلام ای زینت عرش علا
منجی و روشنگر دین خدا
السلام ای عالم علم نبی
قلب شیعه با ولایت منجلی
السلام ای نوربخش عالمین
همدم و همسنگر مولا حسین
سوزم و گریم برای تربتت
جان من گردد فدای غربتت
با وجود این همه قدر رفیع
قبر تو مظلوم در خاک بقیع
از جنایات و ستم های هشام
شد امام انس و جان روز تو شام
زهر آلوده شده بر روی زین
کرد اثر بر جسم تو از ظلم و کین
زین همه درد و غم و رنج و بلا
بوده ای هر دم به یاد کربلا
بوده ای در کربلا در شور و شین
دیده ای تنهایی جدت حسین
دیدهای اصغر چو گل پرپر شده
پاره پاره پیکر اکبر شده
دیدهای پرپر گلان یاس را
دست از پیکر جدا عباس را
دیدهای شمر از ستم خنجر کشید
یوسف زهرا حسین را سر برید
دیده ای آتش درون خیمه را
دیدهای سرها به روی نیزه را
کربلا گوش دریده دیده ای
پیکر در خون تپیده دیده ای
چهره ی طفلان تو نیلی دیدهای
صورت گلگون ز سیلی دیده ای
دیدهای بر زخم عمه زد نمک
پیش چشمش بچه ها را زد کتک
دیدهای زینب میان قتلگاه
بوسه زد بر حنجری با اشک و آه
دیده ای تو در میان شیخ و شاب
با اسیران مجلس بزم شراب
دیده ای تو آن یزید بی حیا
چوب می زد بر لب خون خدا
دیده ای تو گریه های این (رضا)
در مدینه در نجف در کربلا
بر من و آباء من هستی امیر
حق زهرا مادرت دستم بگیر
#رضا_یعقوبیان
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یا باقر العلوم علیه السلام
ای شیعه ی ثانی عشرحضرت باقر
دین زنده شده از هنر حضرت باقر
بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق
گنجینه ی غرق گهر حضرت باقر
تا روز قیامت همه چون آینه ماتند
از دانش و علم و هنر حضرت باقر
زینت ده توحید پرستان جهان است
گلزار گل و بارور حضرت باقر
قدسی نفسان حرم قدس ندیدند
جز نور خدا در نظر حضرت باقر
مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند
درسجده ی شام وسحر حضرت باقر
جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر
آورده سلامی به بر حضرت باقر
عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد
قربان دل وچشم تر حضرت باقر
داغ غم زهرا وعلی درهمه ایام
آتش زده بر بال وپر حضرت باقر
زهر ستم وکینه ی بیداد چه کرده است
با جان و دل و با جگر حضرت باقر
افسوس که در سوک نشستند ملائک
زین داغ گران با پسر حضرت باقر
دادند مرا کوثر توفیق «وفایی»
تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر
#سیدهاشم_وفایی
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5814441461634043937.mp3
2.01M
به نام خدا
#زمینه
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
بند1️⃣
ماه ذالحجه بقیع غرق نوره
زائرا هستن ولی سوت و کوره
چاره چیه کنارت آقا
گریه ی زائراس بیصدا
نزدیکه ، وعده های شما
روزی که ، منتقم بخدا
میسازه ، مرقدت رو آقا
ای آقا
(السلام علی ، محمد بن علی)
بند2️⃣
روزیِ ما دستته ای آقا جون
عرفه یا اربعین کربلا مون
میبری ما رو میدونم
اونجا بیادت میمونم
حالا که ، قبلِ ماه عزاست
هرساله ، رزق ما با شماست
غیر از تو ، خیر مارو کیخواست؟
ای آقا
(السلام علی ، محمد بن علی)
بند3️⃣
یادگار کربلا داره میره
روضهدار کربلا داره میره
تو کودکی چیا که دیده
نیزه ها و سر بریده
هر لحظه ، غصه و حقارت
تو دیدی ، روز و شب جسارت
واویلا ، بردنت اسارت
ای آقا
(السلام علی ، محمد بن علی)
شاعر و نغمه پرداز : #امیر_طاهری
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#باقرالعلوم
السلام علیک یا اباجعفر
یا محمد بن علی علیهماالسلام
ای پنجمین ولی خدا باقرالعلوم
هفتم رئوف اهل ولا باقرالعلوم
اسلام مانده تا به ابد زیر دِین تو
شد زنده با کلام تو یا باقرالعلوم
تنها دلیل خلقت عالم ولای توست
مِهرت شده دلیل بقا باقرالعلوم
شد شرح آیه آیه ی قرآن حقیقتاً
بغض عدوی آل شما باقرالعلوم
شاهانه در میان همه داد می زنم
هستم همیشه بر تو گدا باقرالعلوم
باید که گفت تا به ابد از فضائلت
شایسته ای به هر چه ثنا باقرالعلوم
داری مزار خاکی و سهمت نشد چرا
یک بارگاه و صحن وسرا باقرالعلوم
از تو جهان به غیر محبّت ندیده بود
حقّت نبود زهر جفا باقرالعلوم
از کودکی تو درد زیادی کشیده ای
داری مقام صبر و رضا باقرالعلوم
هستی تو هم شبیه پدر شاهد جفا
راوی درد کرب وبلا باقرالعلوم
یک نصفه روز شد غم پنجاه سال تو
شد کار تو همیشه بکاء باقرالعلوم
یادت نمی رود بدن پاره ای که بود
پیچیده در میان عبا باقرالعلوم
با وعده های آب، عمو رفت وبرنگشت
شد فرق او ز کینه دوتا باقرالعلوم
یادت نمی رود که به جدّ تو می زدند
با سنگ وتیغ و چوب وعصا باقرالعلوم
روی ضریح سینه ی او رفت چکمه و
رأسش بریده شد ز قفا باقرالعلوم
تا رفت روی نیزه سرش روبه روی تو
آغاز شد زمان بلا باقرالعلوم
با شعله های آتش و بغضش عدو رسید
سمت خیام آل عبا باقرالعلوم
خوردی کتک شبیه رقیه از آن به بعد
از زجرها و حرمله ها باقرالعلوم
با ناسزا و مسخره و کعب نی، عدو
داده جواب آه تو را باقرالعلوم
در کوچه ی یهودی شام ِ بلا تو هم
خوردی ز بام، سنگ جفا باقرالعلوم
شد خاطر تو زخم ز بزم شراب شام
با یاد چوب و رأس جدا باقرالعلوم
خون می چکید هم ز لب وهم ز گوشه ی
چشمان صاحبین عزا باقرالعلوم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#از_چارسالگی
السلام علیک یا محمد بن علی
یا باقرالعلوم علیه السلام
از چارسالگی من اگر قدخمیده ام
حقّم دهید داغ زیادی کشیده ام
آزرده است خاطر پنجاه سال ِ من
از داغ های عمّه ی قامت خمیده ام
مویم اگر سپید شده وقت کودکی
هجده سر بریده سر نیزه دیده ام
چون جدّ خود کنار تن زخمی علی
من هم صدای هلهله ها را شنیده ام
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
یاد لبان اصغر ِ در خون تپیده ام
هرچند پیش عمّه نبودم به روی تل
چون او ز سینه آه غریبی کشیده ام
از وقت دیدن سر جدّم به روی نی
گویی میان مقتل خود آرمیده ام
وقت هجوم و غارت خلخال دختران
از خیمه ای به خیمه ی دیگر دویده ام
در لحظه ی گذشتنمان بین قتلگاه
من جای اشک ،خون ز دو دیده چکیده ام
هر شب به یاد عمه و رخسار نیلی اش
با خواب زجر پست ز جایم پریده ام
مسمومم و شهید ولی چون رقیه من
دق کرده از مصائب رأس بریده ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#روضه_جانسوز_امام_باقر_علیه_السلام_از_زبان_آن_حضرت:
عمریست که در این دل، من کرب و بلا دارم
در سینه ی محزونم، کهفُ الشهدا دارم
در دیده پر خونم، صحرای منا دارم
من شاهدِ گودال و خود نیز عزادارم
هفتاد و دو پیکر را، بی سر به زمین دیدم
هجده سرِ بر نیزه، خونین و غمین دیدم
اعضای مقطع را من دیده ام از یاران
دستانِ جدا هر سو، از پیکر سرداران
انگشتر و انگشت و غارت، ز جفاکاران
من دیده ام از نزدیک خونبارش و خونباران
از یوسفِ زهرا یک، پیراهن خونین را
گه بر سرِ نِی دیدم، گه دستِ حرامی ها
وای از دلِ مادرها، آه از غمِ خواهرها
فریادِ ستم بود و نااَمنیِ دخترها
دستورِ فرار آمد، از سَرورِ سَرورها
من هیچ نمیگویم، از غارتِ معجرها
انواعِ نوازش ها، با کعبِ نِیِ دژخیم
یک باره برایم شد، محشر بخدا ترسیم
دیدم به دو چشمِ خویش، من غربت زینب را
در معبرِ آن گودال، غمهای لبالب را
احوالِ اسیران را، سجاد و غم و تب را
بر پیکر جدِ خود، جای سمِ مرکب را
بودند در آن غوغا، عشاقِ خدا شیدا
آهِ اُسرا بود و اشکِ شهدا پیدا
دیدم به حرم آنگاه، انواعِ جسارت را
در شدتِ ضرب و شتم، آغازِ اسارت را
بر حرمتِ ناموسِ حق، اوجِ خسارت را
اظهارِ شماتت را، اِعمالِ حقارت را
آن چیز که در آن بِین، دلبسته به زهرا بود
هشتاد و چهار آهِ پیوسته به زهرا بود
در سلسله آل الله، غمهای فراوان دید
با گریه ی ما دشمن، بدجور بما خندید
از وحشتِ غم گاهی، جسمِ شهدا لرزید
از نیزه عمو عباس، بر قافله بس گِریید
این است حقوقِ ما؟ بارانِ جفا از بام؟
ناموسِ خدا همراه، با شمرِ لعین تا شام؟
از کوفه بگو اما، از شامِ خزان هرگز
از نیزه بگو اما، از زخمِ زبان هرگز
از گریه بگو اما، از اشکِ زنان هرگز
از غصه بگو اما، از سوزشِ جان هرگز
ناموسِ پیمبر را عنوانِ کنیزی چیست؟
هان! عترتِ زهرا را، این زخمه ی هیزی چیست؟
حاج محمود ژولیده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر_ع_مدح_روضه
دلی شکسته و چشمی ز گریه، تر دارم
گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم
اگرچه ماه محرم خزان شدم اما
همیشه چند دهه روضه در صفر دارم
همه ز مرگ پدر ارث می برند ومن
بساط گریه ام ارثی ست کز پدر دارم
هشام! زخم دلم که برای حالا نیست
من از غروب دهم زخم بر جگر دارم
زمانه دست ز قلب شکسته ام بردار
من از بریدن رأسش خودم خبر دارم
به یاد ساقی لب تشنه امام شهید
میان قاب دلم عکسی از قمر دارم
اگرچه قصه من مال سال ها پیش است
همیشه یک سر بر نیزه در نظر دارم
غروب کرببلا زخمهای سختی داشت
ولی ز شام بلا زخم بیشتر دارم!
از اینکه بودم و اصغر ز نیزه می افتاد
غرور له شده و آه شعله ور دارم
دلم گرفته از اینکه نشد درآن ایام
ز روی دست رقیه طناب بردارم
شاعر: مهدی نظری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه واحدامام باقر(ع)-(شاهمندی).amr
168.1K
نوحه واحد یا سنگین امام باقر (ع)
دلمون پر زده از تو سینه
رفته شهر غریب مدینه
حرمت دیگه زائر نداره
الهی دشمنت خیر نبینه
بی یار وبی یاوری
بی حرم و زائری
تو لاله ی پرپری
یا سیدی یا باقر (۳)
شده شهر مدینه پر از غم
از فراق تو شد غرق ماتم
مدینه گشته کرببلایی
بانی روضه های مُحرم
تو شاهد غمهایی
تو بیکس و تنهایی
هم دم ثار اللهی
یا سیدی یا باقر
همه ی کربلا رو تو دیدی
آتیش خیمه ها رو تو دیدی
سیلی و کعب نی ٬ تازیانه
زینب و گریه ها رو تو دیدی
ای شاهد کربلا
ای روضه خوان غمها
چشم و چراغ زهرا
یا سیدی یا باقر
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
423.5K
نوحه حضرت امام باقر (ع)
🏴🏴🏴🏴🏴
سبک: ای سمت نوکریت.....
حضرت باقرالعلوم،جان عالم به فدای شما
موسم حج است و ولی،کعبه آمد به منای شما
گریه کند ارض وسما،به غريبی و عزای شما
ای بفدای دل غمبار تو
کعبه و حجاج عزادار تو
🏴🏴🏴🏴🏴
کعبه تویی منا تویی،همه ی حیات زمزم تویی
مروه تویی صفا تویی،وارث رسول خاتم تویی
تو باقرالعلومی و،پنجمین امام عالم تویی
تو حیدری و قلمت ذوالفقار
به تربتت سلام پروردگار
🏴🏴🏴🏴🏴
حضرت باقرالعلوم،از غم شاه شهیدان بگو
از آتش خیمه بگو،ازشب شام غریبان بگو
ز کوفه تا شام بلا،قصه ی بی سر و سامان بگو
کنج خرابه نیمه ی شب چه شد
هم سفر و همدم زینب چه شد
🏴🏴🏴🏴🏴
ازعلم و علقمه و،ماجرای مشک سقا بگو
زحال طفلان حرم،از قد امام تنها بگو
برای این سینه زنان،از دل زینب کبری بگو
تو دیده ای این همه آزارها
آل علی را سر بازارها
🏴🏴🏴🏴🏴
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
صحیفه ی هدیٰ.mp3
799.1K
نوحه شهادت امام باقر علیه السلام
السلام عَلیٰ باقرِ علمِ مصطفی
صحیفه ی هُدیٰ، گنجینه ی لطف و وفا
ای مولای مظلوم؛ یا باقر العلوم
یا باقر العلوم...
زهر جفا نمود بر جسم و جان و تو اثر
جان دادی و عالم شد از غمت خونین جگر
گفتی که در مِنا؛ گیرند بر تو عزا
یا باقر العلوم...
ای شاهدِ غم کربلا و خون خدا
دیدی سر ها شده هلال روی نیزه ها
آه از تیر و خنجر؛ جسم شده بی سر
آه و واویلتا...
https://eitaa.com/Maddahankhomein
2023_06_21_18_08_30.mp3
788.3K
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#زمزمه_شهادت #امام_باقر_علیه_السلام
زهر جفا زده آتش به پیکرم
گریه مکن به من کنار بسترم
گریه کن از داغ عزیز زهرا
که شد تنش پاشیده بین صحرا
ای پسرم واویلتا واویلا
غم های کودکی کی می رود ز یاد
دیدم که جد من روی زمین فتاد
با عمه ام از روی تل می دیدم
هماره می دیدم و می لرزیدم
ای پسرم واویلتا واویلا
دور و بر حسین دیدم که صف زدند
او دست و پا زد و یه عده کف زدند
با دیدنش به سینه ام کوبیدم
شکاف زخم سینه اش را دیدم
ای پسرم واویلتا واویلا
دیدم به چشم تر جور و جفای شام
دیدم که بد زدند به نی سر امام
حرامیا قلب مرا بشکستند
دیدم که دست عمه ام را بستند
ای پسرم واویلتا واویلا
#محمود_اسدی_شائق
https://eitaa.com/Maddahankhomein
voice-changer-۲۰۲۳-۰۶-۲۵-۱۴-۰۵.mp3
1.7M
نوحه زمینه شهادت امام باقرع
🔹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ .. 🔹
بند اول👇
عاشقی همجوارت نیست
همدمی هم کنارت نیست
حتی شب عزاداریت
کسی پیش مزارت نیست
وااای وااای وااای واویلا
تو ذهن خودم ، حرم میکشم
همیشه تو خیال خودم
برای غمت علم میکشم
آه از بی یاری
آه غصه داری
آه از زهر کاری
غریب آقام غریب آقام
بند دوم👇
تو هنوزم عزاداری
گریه ی بی صدا داری
هر روز توی دلت آقا
روضه ی کربلا داری
وااای وااای وااای واویلا
دلت از عطش ، کبابه هنوز
صدای رقیه می پیچه
توی دل این خرابه هنوز
آه، از کربلا
آه، وا عطشانا
آه، کو مشک سقا
غریب آقام غریب آقام
...............
شعر از: #مظاهر_کثیری_نژاد
سبک از: #عباس_زاده (منتظر)
...................................
#نذر_فرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
voice-changer-۲۰۲۳-۰۶-۲۵-۱۴-۳۸.mp3
1.93M
#زمینه_شهادت
#امام_باقر_علیه_السلام
بند:۱
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره
گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره
نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره
صدای ناله ی مادرش و
یادم نمی ره
از حال رفتن خواهرش و
(ای وایم ای وای)
بند:۲
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
آتیش و غارت حرم یادم نمی ره
داغ جسارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره
دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره
زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره
گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره
رقیه هی میگفت معجرم
(ای وایم ای وای)
بند۳
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره
گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره
روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره
زخمای پای رقیه رو
یادم نمی ره
چادر پاره ی عمه رو
(ای وایم ای وای)
شعر از: #وحید_محمدی
سبک از: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
................................
#نذر_فرج
https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا باقرَالْعلوم
ای پنجمین امام یا باقرَالْعلوم
از ما تو را سلام یا باقرَالْعلوم
روی تو آفتاب شب را تو ماهتاب
ای نور صبح و شام یا باقرَالْعلوم
ای بحر ذُوالکَرم تا روز حشر هم
فیض ات رسد مدام یا باقرَالْعلوم
با هر نفس نسیم شهد ولای تو
ریزد مرا به کام یا باقرَالْعلوم
خود بود یک قیام ترویج علمِ دین
دین زنده زین قیام یا باقرَالْعلوم
من زنده ام به عشق ، این بودن و حیات
بی تو مرا حرام یا باقرَالْعلوم
نام تو را که هست آئينه ی دلم
بردم به احترام یا باقرَالْعلوم
ای وارث علی گنجینه ای ز علم
داری به هر کلام یا باقرَالْعلوم
دل شد کبوتر و ، تنها به شوق تو
بنشسته روی بام یا باقرَالْعلوم
بر تربتت که هست بی شمع و بی چراغ
سوزد دلم مدام یا باقرَالْعلوم
گشتی به دین مسموم زهر کین
از کینه ی هشام یا باقرَالْعلوم
از داغ کربلا یا زهر کینه ها
سوزد تو را کدام یا باقرَالْعلوم
من «یاسرم» شها در بارگاه عشق
هستم تو را غلام یا باقرَالْعلوم
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein