✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#شرح و #حکمت 32
#ارزش_و_والایی_انجام_دهنده_کارهای_خیر
#اخلاقی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْه
📋 نيكوكار از كار نيك بهتر است، و بد كردار از كار بد بدتر
✳️ بهتر از خوب و بدتر از بد:
☀️امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «انجام دهنده كار نيك از كارنيكش بهتر است و انجام دهنده كار بد از كار بدش بدتر»; (فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَفَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ).
🔰در اينكه چگونه فاعل خير بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود; وجوهى به نظر مى رسد: نخست اينكه همواره فاعل از فعل قوى تر است به همين دليل اگر كار نيك باشد آن فاعل از كارش قوى تر و اگر كار بد باشد از كارش بدتر است.
ديگر اينكه شخصى كه كارى انجام مى دهد غالبا داراى ملكه آن است و آن ملكه مى تواند سرچشمه كارهاى فراوانى بشود، بنابراين اگر كسى را ببينيم كه مثلا يتيمى را نوازش مى كند و دست افتاده اى را مى گيرد مى دانيم كه او داراى صفتى است درونى كه مى تواند سرچشمه ده ها و گاه صدها و هزاران از اين گونه كارها شود و به همين دليل از كارش بهتر است.
سوم اينكه كسانى كه كار نيكى انجام مى دهند بسيار مى شود كه آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امكانات آن در اختيارشان نيست و به تعبير ديگر همتشان از آنچه انجام مى دهند بسيار بالاتر است و گاه به زبان جارى كرده مى گويند: افسوس كه بيش از آن توان نداريم و اگر مى توانستيم چنين و چنان مى كرديم. همين گونه، شروران بسيار مى شود كه داراى چنين باطنى هستند; يعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبه بالاترى مى رساندند.
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم:
«نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِكَ لاَِنَّهُ يَنْوِي مِنَ الْخَيْرِ مَا لاَ يُدْرِكُهُ وَ نِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِكَ لاَِنَّ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَيَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لاَ يُدْرِكُهُ; نيت مؤمن از عملش بهتر است، زيرا كارهاى خيرى در دل دارد كه نمى تواند آنها را انجام دهد و نيت كافر بدتر از عمل اوست، زيرا كارهاى بدى در سر دارد که توان آن را ندارد».(1)
🔰وجه چهارمى نیز بعضى براى این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیرى انجام مى دهد معمولا عوامل بازدارنده اى از جمله هوا و هوس ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت مى کند و آن عوامل را به عقب مى راند و کار خیر را انجام مى دهد به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسى که کار بدى انجام مى دهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهى، اوامر و نواهى آسمانى در برابر اوست ولى پشت پا به همه آنها مى زند و به سراغ شر مى رود. به همین دلیل از عملش بدتر است.(2)
👈البته منافاتى میان این وجوه چهارگانه نیست و همه آن ممکن است در معناى حدیث جمع باشد.(3)
پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 67، ص 190.
(2). راه روشن، ج 1، ص 153.
(3). سند گفتار حکیمانه: در مصادر نهج البلاغه آمده است: جمعى از دانشمندانى که بعد از مرحوم سیّد رضى مى زیسته اند آن را در کتاب خود ـ گاه با تغییراتى ـ آورده اند از جمله زمخشرى در ربیع الابرار در باب «الخیر و الصلاح» و آمدى در غررالحکم در حرف فاء و از کسانى که قبل از سیّد رضى مى زیسته اند و آن را در کتاب خود نقل کرده اند ابوعلى قالى (متوفاى 356) در کتاب خود به نام امالى ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 30). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز به عنوان جزیى از خطبه «الوسیله» ذکر شده که در نهج البلاغه نیامده آمده است. (تمام نهج البلاغه، ص 157)
📚آرشیو نهج البلاغه
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.👇
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠⭕
ೋღ❤ღೋ
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#شرح حکمت 33
#اعتدال_در_بخشش_و_حسابرسی
#اخلاقی #اجتماعی #اقتصادی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 كُنْ سَمْحاً وَ لاَ تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لاَ تَكُنْ مُقَتِّرا
📋 بخشنده باش نه با تبذير و اندازه نگه دار و بر خود سخت مگير.
ترجمه دیگر🗒
«بخشنده باش، امّا اسراف كاري نكن و ميانه رو باش، ولي سختگير مباش».
#شرح_و_تفسیر
افراط و تفريط ممنوع!
☀️امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى كند و مى فرمايد: «سخاوتمند باش و در اين راه اسراف مكن و در زندگى حساب گر باش و سخت گير مباش»; (كُنْ سَمْحاً وَلاَ تَكُنْ مُبَذِّراً، وَكُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَكُنْ مُقَتِّراً).
🔰 مى دانيم بسيارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضايل اخلاقى را حد وسط در ميان افراط و تفريط مى دانند.
👈 اين مسئله هرچند عموميت ندارد; ولى در مورد بسيارى از صفات از جمله فضيلت سخاوت صادق است كه در ميان دو صفت رذيله قرار گرفته: اسراف و تبذير، و بخل و تقتير. مُبذّر از ماده «تبذير» از ريشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشيدن دانه است; ولى چون اين واژه در مورد اموال به كار رود به كار كسانى اطلاق مى شود كه اموال خود را به صورت نادرست مصرف كرده و آن را حيف و ميل مى كنند. معادل آن در فارسى امروز ريخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف اين است كه اسراف مصرف بى رويه و تبذير اتلاف بى رويه است. البته اين در صورتى است كه اين دو واژه در مقابل هم قرار گيرند; ولى هرگاه جداگانه استعمال شوند ممكن است مفهوم عامى داشته باشند.
«مُقتِّر» از ماده «تقتير» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى كه در مورد اموال به كار رود به معناى بخيل و خسيس بودن است. «مقدّر» از ماده تقدير به معناى مديريت صحيح اموال است كه حد وسط در ميان تبذير و تقتير است. قرآن مجيد درباره مبذّرين مى فرمايد: «(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَالْمِسْكينَ وَابْنَ السَّبيلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذيراً * إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطين);
👈حق خويشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا كن و تبذير مكن، چرا كه تبذير كنندگان برادران شيطانند». در جاى ديگر درباره صفات والاى بندگان برگزيده و عباد الرحمان مى فرمايد: «(وَالَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً); آنها كسانى هستند كه هنگامى كه انفاق مى كنند نه اسراف مى كنند و نه بخل و سخت گيرى دارند و در ميان اين دو، حد اعتدال را رعايت مى كنند».
💥 در روايتى از امام صادق(عليه السلام) با ذكر مثال روشن و جالبى اين حد اعتدال بيان شده است. راوى مى گويد: «فَأَخَذَ قَبْضَةً مِنْ حَصىً وَقَبَضَهَا بِيَدِهِ فَقَالَ هَذَا الاِْقْتَارُ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى كَفَّهُ كُلَّهَا ثُمَّ قَالَ هَذَا الاِْسْرَافُ ثُمَّ أَخَذَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى بَعْضَهَا وَأَمْسَكَ بَعْضَهَا وَقَالَ هَذَا الْقَوَامُ; امام مشتى از سنگريزه برداشت و محكم در دست خود گرفت سپس فرمود: بخل و اقتار كه خداوند فرموده همين است.
🔰 آن گاه مشت ديگرى بر داشت و چنان دست خود را گشود كه همه آن روى زمين ريخت و فرمود اين اسراف است آن گاه مشت ديگرى برداشت و آن را به طورى گشود كه مقدارى در كف دست باقى ماند و مقدارى از لابه لاى انگشتان فرو ريخت و فرمود اين همان قوام است (كه در قرآن مجيد آمده است)». در شأن نزول آيه 29 سوره «اسراء» نيز آمده است كه شخص سائلى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) تقاضاى پيراهن كرد. پيامبر پيراهن خود را به او بخشيد و همين امر سبب شد كه آن روز نتواند براى نماز به مسجد برود. اين جريان سبب شد كه زبان منافقان باز گردد و بگويند محمد خواب مانده يا مشغول لهو و سرگرمى شده و نمازش را به فراموشى سپرده است.
(ولى هنگامى كه از جريان كار باخبر شدند شرمنده گشتند) آيه فوق نازل شد و به پيامبر چنين دستور داد: «(وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَلا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً); دست خود را بر گردن خويش زنجير مكن (و انفاق و بخشش را ترك منما) و بيش از حد (نيز) دست خود را مگشاى كه خانه نشين شوى و مورد سرزنش قرارگيرى و از كار خود فرو مانى».
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
نهج البلاغه کلام امیر ع 👇
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت 36
#آرزوهای_طولانی_و_بزهکاری
#اخلاقی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 مَنْ أَطَالَ الأَْمَلَ أَسَاءَ الْعَمَل
📋 آن كه آرزو را دراز كرد، كردار را نابساز كرد.
🖇 #شرح کوتاه
از آن رو كه آرزوي زياد در دنيا باعث توجّه به دنيا و كوشش بي اندازه در كار دنيا و غفلت از آخرت است، نسبت به كار اخروي عملي بد و ناپسندي است.
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید👇
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت 38 و #شرح
#ارزشها_و_آداب_معاشرت_با_مردم
#اخلاقی #اجتماعی #تربیتی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 وَ قَالَ ( عليه السلام ) لاِبْنِهِ الْحَسَنِ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لاَ يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ
إِنَّ أَغْنَي الْغِنَي الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَهِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُق💫ِ
يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الأَْحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
#شرح_و_تفسير حکمت 38
قسمت اول
✅ نكته سرنوشت ساز:
☀️امام(علیه السلام) در این گفتار پربار حکمت آمیزش خطاب به فرزندش امام حسن مجتبى(علیه السلام) و در واقع خطاب به همه انسان ها مى فرماید:
«فرزندم! چهار چیز و چهار چیز را از من حفظ کن که با آن هر کار کنى به تو زیان نخواهد رسید»; (قَالَ لاِْبْنِهِ الْحَسَنِ(علیه السلام): یَا بُنَیَّ، احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً، وَأَرْبَعاً، لاَ یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ).
در اینجا این سؤال پیش مى آید که امام(علیه السلام) چرا نفرمود من هشت چیز را به تو توصیه مى کنم، بلکه فرمود: چهار چیز و چهار چیز.
پاسخ سؤال این است که امام مى خواهد بدین وسیله مخاطب را متوجه تفاوت این دو را با هم سازد، زیرا چهار قسمت اول ناظر به صفات «اخلاقى» است و چهار قسمت دوم ناظر به امور «رفتارى» و اضافه بر این چهار قسمت اول از باب اوامر است و چهار قسمت دوم از باب نواهى.
☀️امام در چهار قسمت اول نخست مى فرماید: «(فرزندم) بالاترین سرمایه ها عقل است»; (إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ).
انسانى که داراى عقل کافى است هم از نظر معنوى غنى است و هم از نظر مادى; از نظر معنوى عقل، او را به سوى خدا و اعتقاد صحیح و فضایل اخلاقى و اعمال صالحه دعوت مى کند، زیرا عواقب شوم رذایل اخلاقى را به خوبى درک مى نماید و او را از آن باز مى دارد و در امور مادى با حسن تدبیر و همکارى صحیح با دیگران و تشخیص دوست و دشمن و درک فرصت ها و استفاده صحیح از نیروى دیگران به فواید و برکات مادى مى رساند، بنابراین سرمایه پیروزى در دنیا و آخرت عقل است.
♻️استثنایى که بعضى از شارحان به این اصل کلى زده اند که منظور از عقل، آنجاست که از طریق مشورت نتوان کارى کرد صحیح به نظر نمى رسد، زیرا در مورد مشورت نیز عقل است که انسان را به استفاده از افکار دیگران و عمل کردن به نتیجه مشورت دعوت مى کند.
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم:
«قِوَامُ الْمَرْءِ عَقْلُهُ وَلاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ; اساس کار انسان عقل اوست و آن کس که عقل ندارد دین ندارد».(1)
در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان مى خوانیم: «اَلْعَقْلُ مَرْکَبُ الْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ مَرْکَبُ الْحِلْمِ; عقل مرکب علم و دانش و علم مرکب حلم (و اخلاق) است».(2)
♻️در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَیْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِل;
خداوند چیزى برتر از عقل در میان بندگانش تقسیم نکرده، لذا خواب عاقل برتر از بیدارى (و شب زنده دارى) جاهل است».(3)
در حدیث دیگرى در کتاب شریف کافى «اصبغ بن نباته» از على(علیه السلام) نقل مى کند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: من مامورم تو را در میان سه چیز مخیر سازم که یکى را بر گزینى و آن دو را رها سازى.
🍃 آدم گفت: آن سه چیز کدام است؟ جبرئیل گفت: عقل و حیا و دین است. آدم گفت: من عقل را برگزیدم.
جبرئیل به حیا و دین گفت: شما برگردید و عقل را رها کنید. آنها گفتند: اى جبرئیل «إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَکُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَیْثُ کَانَ; ما ماموریم هر جا که عقل است با او باشیم. جبرئیل گفت پس به ماموریت خود عمل کنید و به آسمان رفت».(4)
#ادامه_دارد...
📚آرشیو نهج البلاغه
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠⭕
ೋღ❤ღೋ
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت 38 و #شرح
#ارزشها_و_آداب_معاشرت_با_مردم
#اخلاقی #اجتماعی #تربیتی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 وَ قَالَ ( عليه السلام ) لاِبْنِهِ الْحَسَنِ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لاَ يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ
إِنَّ أَغْنَي الْغِنَي الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَهِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُق💫ِ
يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الأَْحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
#شرح_و_تفسير حکمت 38
قسمت دوم
👈البته منظور از عقل در اینجا کمال عقل است، زیرا آدم داراى عقل بود که در این گزینش آن را برگزید.
نقطه مقابل جمله اول چیزى است که امام(علیه السلام) در دومین جمله از گفتار حکیمانه خود بیان کرده است. مى فرماید «بزرگ ترین فقر حماقت و نادانى است»; (وَأَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ).
زیرا آدم احمق هم آخرت خود را به باد مى دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم مى دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات تهى است و پشتش از بار سیئات سنگین. در دنیا نیز بر اثر ندانم کارى ها دوستان خود را از دست مى دهد و منافع آنى را بر درآمدهاى آینده مقدم مى شمرد. بخل و تنگ نظرى که لازمه حماقت است مردم را به او بدبین مى کند و تدبیر لازم براى تمشیت امور مادى را از دست مى دهد وبه همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگى مادى او نیز مى شود.
👈یکى از مشکلات مهم کار احمق نیز مشکل بودن درمان اوست، زیرا او مانند بیمارى است که نه دارو مى خورد و نه پرهیز مى کند. مطابق آنچه مرحوم مفید در کتاب اختصاص آورده در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «إنَّ عیسَى بْنَ مَرْیَمَ قالَ: دَاوَیْتُ الْمَرْضَى فَشَفَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأَبْرَأْتُ الاَْکْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَالَجْتُ الْمَوْتَى فَأَحْیَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَالَجْتُ الاَْحْمَقَ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَى إِصْلاَحِه; حضرت عیسى بن مریم گفت: من بیماران (غیر قابل علاج) را مداوا کردم و آنها را به اذن خدا بهبودى بخشیدم. نابیناى مادرزاد و مبتلا به بیمارى برص را به اذن خدا شفا دادم حتى مردگان را به اذن خد ا زنده کردم; ولى به سراغ معالجه احمق رفتم و نتوانستم او را اصلاح کنم.(5)
♻️در ذیل حدیث بالا تفسیرى براى احمقِ غیر قابل علاج آمده; هنگامى که از آن حضرت سؤال کردند احمق کیست گفت: احمق کسى است که تنها به رأى خود و شخص خود عقیده دارد و تمام فضیلت را براى خود روا مى دارى و چیزى بر ضد خود قائل نیست، حق را به طور کامل براى خود مى شمرد و هیچ حقى براى دیگرى بر خود روا نمى داند. این همان احمقى است که راهى براى درمان او نیست.
🍃در این که احمق چه کسى است نیز روایات متعددى از معصومان(علیهم السلام) وارد شده است. در حدیثى از امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در کلمات قصار مى خوانیم: «مَنْ نَظَرَ فِی عُیُوبِ النَّاسِ فَأَنْکَرَهَا ثُمَّ رَضِیَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِکَ الاَْحْمَقُ بِعَیْنِهِ; کسى که عیوب مردم را مى بیند و آن را بد مى شمرد سپس آن را براى خود مى پذیرد، او عینا آدم احمقى است».(6)
از تفسیرهایى که براى احمق در بالا ذکر شد روشن مى شود که چرا احمق هم دین خود را از دست مى دهد و هم دنیاى خود را.
♻️در تواریخ داستان هاى زیادى از افراد احمق نقل شده که نشان مى دهد تا چه اندازه آنها از نظر اعتقاد و مسائل اجتماعى ناتوان هستند. در شرح نهج البلاغه علاّمه شوشترى آمده است که روزى یکى از خلفا در عید فطر یا قربان به سوى مصلاّ مى رفت، طبل ها در مقابل او مشغول به زدن بودند و پرچم ها در بالاى سر او در اهتزاز مرد نادانى حضور داشت سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «أللّهُمَّ لا طَبْلَ إلاّ طَبْلُکَ; خداوندا طبل تنها طبل توست!» کسى به او گفت: این سخن را نگو. خدا طبل ندارد. گریه کرد و گفت: پس فکر مى کنید او هنگامى که مى آید تک و تنهاست نه طبلى جلوى او مى نوازند و نه پرچمى بالاى سر اوست. در این صورت او از خلیفه زمان ما هم پایین تر است.
#ادامه_دارد...
📚آرشیو نهج البلاغه
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠⭕
ೋღ❤ღೋ
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت 38 و #شرح
#ارزشها_و_آداب_معاشرت_با_مردم
#اخلاقی #اجتماعی #تربیتی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 وَ قَالَ ( عليه السلام ) لاِبْنِهِ الْحَسَنِ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لاَ يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ
إِنَّ أَغْنَي الْغِنَي الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَهِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُق💫ِ
يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الأَْحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَهَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
#شرح_و_تفسير حکمت 38
قسمت سوم
✅ در عیون الاخبار «ابن قتیبه دینورى» طبق نقل علاّمه شوشترى آمده است شخص احمقى مى گفت من اسم گرگى که یوسف را خورد مى دانم; اسمش فلان بود. به او گفتند: یوسف را گرگ نخورد. گفت: پس این اسم، اسم همان گرگى است که یوسف را نخورد.(7)
سپس در سومین جمله از این کلمات نورانى مى فرماید: «بدترین تنهایى و وحشت خودبینى و خودپسندى است»; (وَأَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ).
😱«وحشت» در لغت هم به معناى تنهایى آمده است و هم به معناى ترس و ناراحتى ناشى از آن و به یقین، افراد خودبزرگ بین دوستان خود را به زودى از دست مى دهند، زیرا مردم حاضر نیستند زیر بار چنین افراد خودبین و خودخواهى بروند و به این ترتیب در زندگى تنهاى تنها مى مانند.
در حدیثى از ☀️امیرمؤمنان(علیه السلام) که در غررالحکم آمده مى خوانیم: «آفَةُ اللُّبِّ العُجْبُ; آفت عقل خودبینى و خودپسندى است».(8)
👈 در حدیث دیگرى از همان حضرت در همان منبع آمده است: «إزراءُ الرَّجُلِ عِلَّةَ نَفْسِهِ بُرْهانُ رِزانَةِ عَقْلِهِ وَ عِنْوانُ وُفُورِ فَضْلِهِ وَ إعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ بُرْهانُ نَقْصِهِ وَ عُنْوانُ ضَعْفِ عَقْلِهِ; خورده گیرى انسان نسبت به خویشتن (و کارهاى خود) دلیل بر قوت عقل او و گواه فزونى فضل اوست و خودپسندى انسان دلیل بر نقص او و گواه ضعف عقل اوست».(9)
♻️ سر انجام در چهارمین دستور انسان ساز مى فرماید: «برترین حسب و نسب اخلاق نیک است»; (وَأَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ).
حسب در لغت هم به شرافت هاى ذاتى و صفات برجسته اطلاق شده و هم به شرافت پدران و اجداد، بنابراین منظور امام این است که بالاترین شرافت ذاتى و اکتسابى از پدران و اجداد دارا بودن حسن خلق است، زیرا بیش از هر چیز جاذبه دارد و قلوب را متوجه انسان مى کند و شرافت هاى دیگر تا این حد توان ندارند.
👌 درباره اهمیت حسن خلق آیات و روایات فراوانى وارد شده تا آنجا که قرآن حسن خلق را یکى از عوامل مهم پیروزى پیغمبر مى شمرد و مى فرماید: «(فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ); پس تو به لطف و رحمت الهى با آنان نرمخو شدى و اگر درشت خوى و سخت دل بودى بى شک از گرد تو پراکنده مى شدند» و در جاى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم مى فرماید: «(وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم); تو اخلاق بسیار برجسته اى دارى».(10)
تأثیر این اخلاق در پیشرفت پیغمبر به اندازه اى بود که بعضى آن را به عنوان معجزه اخلاقى پیغمبر مى شمرند.
#ادامه_دارد...
📚آرشیو نهج البلاغه
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠⭕
ೋღ❤ღೋ
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت_چهل_ام
#راه_شناخت_عاقل_و_احمق
#اخلاقی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الأَْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِه💫
📋 زبان خردمند در پس دل اوست،
و دل نادان پس زبان او.💫
🔗ترجمه دیگر🔗
«زبان خردمند پشت قلب، و قلب بي خرد، پشت زبان اوست.
📎 #شرح سید رضی📎
و اين از معنيهاي شگفت و شريف است و مقصود امام (ع) اينست كه:
خردمند زبان خود را رها نكند تا كه با دل خويش مشورت كند و با انديشه خود رأی زند👌
و نادان را آنچه بر زبان آيد و گفته اي كه بدان دهان گشايد، بر انديشيدن و رأي درست را بيرون كشيدن سبقت گيرد.⛔️
💫پس چنان است كه گويي زبان خردمند پيرو دل اوست و دل نادان پيرو زبان او.
سيد رضي مي گويد: «اين سخن امام (ع) از جمله مطالب شگفت آور دلپذير است،👌
و مقصود آن است كه خردمند زبانش را آزاد نمي كند، مگر پس از مشورت با فكر و انديشه و مراجعه به آن✨
و بي خرد حركات زبان و لغزشهاي سخنش، از مراجعه به فكر و بررسي انديشه اش جلو مي افتد.❌
بنابراين گويي
زبان خردمند بدنبال دل وي💫
و دل بي خرد، پيرو زبان اوست.💫
و اين مقصود بعبارت ديگري نيز از آن حضرت نقل شده است.
«دل بي خرد در دهان او، و زبان خردمند در دل اوست.» و معني اين دو سخن يكي است.
امام (ع)، كلمه الوراء را در دو مورد استعاره آورده است، براي كار عاقلانه اي كه يك فرد عاقل انجام مي دهد و پس از انديشه سخن مي گويد،💫
و همچنين براي بي خرد كه به دنبال سخني كه بدون مراجعه به فكر و خرد مي گويد، و پس از آن مي انديشد كه چه گفته است.💫
مقصود امام (ع) همان است كه سيد رضي (رحمه...) اشاره كرده💫
و بنا به روايت ديگر مقصود آن است كه آنچه مورد نظر نادان است در داخل دهان اوست يعني بي انديشه بر زبان مي آورد،❌
و امّا سخن خردمند ريشه در عقل دارد و جز بر اساس انديشه درست، بر زبان نمي راند.✅
كلمه «قلب» در مورد اوّل به مجاز شامل تصوراتي است كه در قالب الفاظ ظاهر مي شود.
و كلمه لسان به مجاز در مورد الفاظ ذهنی بکار رفته است.💫
📚آرشیو نهج البلاغه👇
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠⭕
ೋღ❤ღೋ
✹﷽✹
ೋღ❤ღೋ
🔶🔸🔶💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠🔶🔸🔶
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت_چهل_و_یکم+ #شرح
#راه_شناخت_عاقل_و_احمق
#اخلاقی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
وهذا المعني بلفظ آخر و هو قوله
📒 قَلْبُ الأَْحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ و معناهما واحد
و اين معني به لفظي ديگر از آن حضرت روايت شده است كه:
📋 دل بيخرد در دهان اوست📌 و زبان خردمند در دل او📌[ومعنی هر دو یکی است]
شرح کامل 🖇
سيد رضي مي گويد: «اين سخن امام (ع) از جمله مطالب شگفت آور دلپذير است،👌
و مقصود آن است كه خردمند زبانش را آزاد نمي كند، مگر پس از مشورت با فكر و انديشه و مراجعه به آن✨
و بي خرد حركات زبان و لغزشهاي سخنش، از مراجعه به فكر و بررسي انديشه اش جلو مي افتد.❌
بنابراين گويي
زبان خردمند بدنبال دل وي
و دل بي خرد، پيرو زبان اوست.
و اين مقصود بعبارت ديگري نيز از آن حضرت نقل شده است.
«دل بي خرد در دهان او، و زبان خردمند در دل اوست.» و معني اين دو سخن يكي است.
امام (ع)، كلمه الوراء را در دو مورد استعاره آورده است، براي كار عاقلانه اي كه يك فرد عاقل انجام مي دهد و پس از انديشه سخن مي گويد،
و همچنين براي بي خرد كه به دنبال سخني كه بدون مراجعه به فكر و خرد مي گويد، و پس از آن مي انديشد كه چه گفته است.
مقصود امام (ع) همان است كه سيد رضي (رحمه...) اشاره كرده
👇👇👇👇
و بنا به روايت ديگر مقصود آن است كه آنچه مورد نظر نادان است در داخل دهان اوست يعني بي انديشه بر زبان مي آورد،❌
و امّا سخن خردمند ريشه در عقل دارد و جز بر اساس انديشه درست، بر زبان نمي راند.
كلمه «قلب» در مورد اوّل به مجاز شامل تصوراتي است كه در قالب الفاظ ظاهر مي شود.
و كلمه لسان به مجاز در مورد الفاظ ذهنی بکار رفته است.
📚آرشیو نهج البلاغه
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
⭕💠⭕💠⭕💠⭕
ೋღ❤ღೋ
💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ 💠
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر🍁🍁
#حکمت_چهل_وپنجم
#راه_شناخت_مومن_و_منافق
#اخلاقی #انسان_شناسی #سیاسی
☀️ امام علی عليه السّلام فرمودند:
📒 لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَي أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي
وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَي الْمُنَافِقِ عَلَي أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي
وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَي عَلَي لِسَانِ النَّبِيِّ الأُْمِّيِّ ( صلي الله عليه وآله وسلم )
أَنَّهُ قَالَ يَا عَلِيُّ لاَ يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لاَ يُحِبُّكَ مُنَافِقٌو
📋 اگر بدين شمشيرم بر بيني مرد با ايمان زنم كه مرا دشمن گيرد، نگيردواگرهمه جهان رابرمنافق ریزم تامرا دوست دارد٬نپذیرد
اين از آن است كه قضا جاري گشت و بر زبان پيامبر امّي گذشت كه فرمود:
اي علي مؤمن تو را دشمن نگيرد و منافق دوستي تو نپذيرد.
🖇#شرح:
جمّات جمع جمّه،
عبارت است از جايي از زمين كه در آن جا آب گرد آيد.
و از آنرو كه ايمان راستين باعث اتحاد و محبت خالص ميان مؤمنان در راه خداست،
ناگزير دشمني و كينه امام (ع) با آن در يك دل جمع نشود.
و از طرفي چون نفاق مخالف ايمان است،
با آنچه لازمه ايمان است يعني محبت در راه خدا نيز مخالف است و با آن جمع شدني نيست،
هر چند به بهاي دادن مال فراواني به شخص منافق باشد.
كلمه جمّات را از باب تشبيه معقول به محسوس، براي محل اجتماع اموال دنيا، استعاره آورده است،
آري گاهي به وسيله مال دنيا محبت عرضي حاصل مي شود كه با از بين رفتن علّت يعني صرف مال و نظير آن، محبت نيز از بين مي رود،
و سخن در اين نوع از محبت نيست،
اينست راز سخن امام (ع): دشمن نمي دارد... و امام (ع) اين مطلب را بر قضاي الهي كه بر زبان پيامبر خدا (ص) مقدّر شده، نسبت داده است.
📚آرشیو نهج البلاغه
به جمع عاشقان امیرالمومنین علی (ع) بپیوندید.
@MaeMaein3
☀️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج☀️
☀️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻰ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ☀️
📒 #حکمت 61
الْمَرْأَهُ عَقْرَبٌ حُلْوَهُ اللَّسْبَه
📋 زن كژدمي است،
گزيدنش شيرين.
🖇 #شرح: کوتاه
در مورد كژدم گزيدنش را لسبه گويند.
و كلمه عقرب را با صفت مزبور از آن جهت استعاره از زن آورده است كه كار زن آزردن است،
امّا آزاري آميخته با لذّت بطوري كه شخص احساس اذيت نمي كند،
مانند اذيت و آزارگري كه آميخته با لذّتي كه ناشي از خارش آن است.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
📒 #حکمت_شصت_ویکم
📒 #شیرینی_آزار_زن
📒 آرشیو نهج البلاغه👇
@MaeMaein3
☀️التماس دعای فرج ☀️
📒#حکمت 107
رُبَّ عَالِم قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَعِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ.
امام(عليه السلام) فرمود: چه بسيار دانشمندى كه جهلش او را كشته، در حالى كه علمش با اوست;اما به حالش سودى نمى بخشد.
#شرح
عالم جاهل منش
در اين گفتار حكيمانه و كوتاه و پرمعنا امام به عالمان بى عمل و آلوده به رذائل اخلاقى اشاره كرده مى فرمايد:
«چه بسيار دانشمندى كه جهلش او را كشته در حالى كه علمش با اوست; اما به حالش سودى نمى بخشد»;
(رُبَّ عَالِم قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَعِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ).
همان گونه كه در بالا اشاره شد امام(عليه السلام) در اين عبارت كوتاه و پرمعنا از عالمان نادانى سخن مى گويد كه جهلشان قاتل آنها شده است در اين كه چگونه علم و جهل در وجود آن ها جمع مى شود تفسيرهاى مختلفى مى توان بيان كرد. از همه روشن تر اين كه علم اگر با عمل همراه نشود همچون جهل است،
بنابراين نكوهش امام(عليه السلام) از عالمانى است كه از علم خود بهره نمى گيرند و به آن عمل نمى كنند و سبب هلاكت مادى و معنوى آنها مى شود.
در حديثى در كتاب شريف كافى از امير مؤمنان على(عليه السلام)مى خوانيم كه
«إنَّ الْعالِمَ الْعامِلَ بِغَيْرِهِ كَالْجاهِلِ الْحائِرِ الَّذى لا يَسْتَفيقُ عَنْ جَهْلِهِ; شخص عالمى كه به علمش عمل نكند مانند جاهل سرگردانى است كه از بيمارى جهل بهبود نمى يابد. سپس حضرت در همان روايت مى فرمايد:
«بَلْ قَدْ رَأيتُ أنَّ الْحُجَّةَ عَلَيْهِ أعْظَمُ وَالْحَسْرَةُ أدْوَمُ;
بلكه حجت الهى را بر او بزرگ تر و حسرت او را پايدارتر ديدم».
همين عبارت با اندك تفاوتى در ذيل خطبه 110 نهج البلاغه نيز آمده است. در حديث ديگرى در غررالحكم از همان حضرت مى خوانيم:
«عِلْمٌ لا يُصْلِحُكَ ضَلالٌ وَمالٌ لا يَنْفَعُكَ وَبالٌ; دانشى كه تو را اصلاح نكند گمراهى است و ثروتى كه تو را (در راه خشنودى خدا) سودى نبخشد بدبختى است».
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از «جهل» صفات جاهلانه اى مانند غرور و تكبر و خودخواهى و سودجويى و رياكارى باشد; هر گاه علم با اين صفات نكوهيده جاهلانه همراه گردد عالم را به نابودى مى كشاند، همان گونه كه در طول تاريخ مصاديق زيادى دارد. آيا طلحه و زبير عالم به احكام اسلام و قرآن نبودند؟ آيا موقعيت على(عليه السلام)را در اسلام و نزد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نمى شناختند؟ چه شد كه علمشان سودى به آنها نبخشيد؟ آيا جز اين است كه جاه طلبى و پيروى از هواى نفس آنها را به جنگ جمل كشانيد و نه تنها علمشان به حالشان سودى نداشت، بلكه صفات جاهلانه آنها سبب مرگشان در دنيا و مجازاتشان در آخرت شد.
حدود هفده هزار نفر از مسلمانان را به كشتن دادند و هرگز به مقصدشان نيز در دنيا نرسيدند. نيز احتمال مى رود منظور اين باشد كه ظواهرى از علم دارد ولى به عمق آن نرسيده است و به تعبيرى ديگر، علم او فاقد بصيرت است همان گونه كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْعامِلُ عَلى غَْيرِ بَصيرَة كَالسّائِرِ عَلى غَيْرِ الطَّريقِ فَلا تُزيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ مِنَ الطَّريقِ إلاّ بُعْداً;
آن كس كه بدون بينش و بصيرت عمل مى كند همانند كسى است كه در بيراهه گام بر مى دارد، چنين كسى هر قدر تندتر برود از راه اصلى دورتر مى شود».
جمع ميان اين تفسيرها نيز مانعى ندارد.
شرح از
14khorshid.ir
📒#حکمت_صد_و_هفتم
📒#علل_سقوط_عالمان_بی_عمل
📒آرشیونهج البلاغه
@MaeMaein3
دعای فرج برای ظهور در رأس همه امور
یادمون نره...
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج 🤲
📒#حکمت 117
هَلَكَ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبٌّ غَال، وَمُبْغِضٌ قَال.
امام(ع) فرمود: دو كس درباره من هلاك شدند: دوست غلو كننده و دشمن كينه توز!
#شرح
افراط و تفريط مايه هلاكت
امام(ع) در اين گفتار حكيمانه، افراط و تفريط در امر محبت اولياء الله را نكوهش مى كند و مى فرمايد:
«دو كس درباره من هلاك شدند: دوست غلو كننده و دشمن كينه توز»;
بى شك محبت اولياء الله از اركان ايمان است و همان سبب پيروى بى قيد و شرط از آنان و در نتيجه سبب نجات در دنيا و آخرت مى شود ولى اگر اين محبت از حد اعتدال تجاوز كند و به شكل غلو در آيد و امام را به مقام نبوت يا الوهيت برساند، به يقين چنين محبتى گمراهى و ضلالت است. همان گونه كه اگر محبت محو شود و جاى خود را به عداوت و دشمنى دهد سبب خروج از ايمان و گمراهى و ضلالت خواهد بود. تاريخ مى گويد:
اتفاقا هر دو گروه در مورد امير مؤمنان( ع) پيدا شدند; جمعى از غلات كه امروز هم آثارى از آنان باقى است او را برتر از پيغمبر بلكه خدا مى دانستند و مى گفتند: خداوند در جسم على( ع)حلول كرده، زيرا صفاتش صفات خدايى است.
در روايات آمده است كه امير مؤمنان(ع)جمعى از آنان را توبه داد و چون توبه نكردند فرمان مرگ آنها را صادر كرد.
امروز هم كسانى پيدا مى شوند كه در اشعار و سخنان معمولى خود مطالبى مى گويند كه عين غلو است. اين گونه سخنان آميخته با غلو متأسفانه به جلسات مذهبى به ويژه از طريق بعضى مداحان يا خطباى بى خبر و كم اطلاع راه يافته است.
آنان مى كوشند گروهى از عوام را نيز به دنبال خود بكشانند و گاه آن را حقيقت ولايت مى پندارند، در حالى كه گمراهى و ضلالت است و اگر علماى دينى و خطباى آگاه و مداحان بامعرفت از آن پيش گيرى نكنند آينده بدى در انتظار آنان است. از آنجا كه دنياى امروز دنياى ارتباطات است، اين سخنان آميخته با غلو از يك مجلس كوچك به همه جا منتقل مى شود و دشمنان شيعه كه در كمين نشسته اند آن را به همه شيعيان تسرى مى دهند و حكم كفر و قتل آنها را صادر مى كنند. بايد در برابر اين توطئه ها بيدار بود.
در برابر اين گروه، گروه ديگرى نه تنها نور ولايت و محبت امامت در قلبشان نيست بلكه به جاى آن دشمنى و عداوت دارند; مانند خوارج كه آن حضرت را (نعوذ بالله) لعن و نفرين مى كردند و واجب القتل مى دانستند.
آن افراط گران و اين تفريط كنندگان هر دو گمراهند. تنها كسانى در صراط مستقيم گام بر مى دارند كه حد اعتدال را رعايت كنند. همان گونه كه امام(ع) در خطبه 127 فرمود:
«وَخَيْرُ النّاسِ فِىَّ حالاً النَّمَطُ الاْوسَطُ فِالْزِمُوهُ; بهترين مردم در مورد من گروه ميانه رو هستند. هرگز از آنها جدا نشويد».
متأسفانه اين گونه افراد كه در فقه ما به عنوان نواصب (ناصبى ها) شمرده مى شوند مانند طائفه غلات، از اسلام خارج اند و در رديف كفار به شمار مى آيند، بلكه ناصبى ها بدترين كافران اند. مع الاسف در عصر و زمان ما افرادى نيز يافت مى شوند كه گرچه عداوت خود را با صراحت آشكار نمى كنند ولى در دل علاقه اى به امير مؤمنان على(ع)ندارند، فضايل او را منكر و از ذكر آن ناراحت مى گردند به گونه اى كه شنيده شد در ايام ما در عربستان سعودى كتاب هاى فضايل على(ع) جمع آورى مى شود و اجازه نشر به آن نمى دهند. اين هم نوعى ناصبى گرى است. اين سخن را با روايتى از امام صادق(ع) پايان مى دهيم: در روايتى در اعتقادات صدوق از آن حضرت مى خوانيم كه در پاسخ كسى كه مى گفت: خداوند محمد و على را آفريده و تمام كارها را به دست آنها سپرده، آفرينش به دست آنها و رزق نيز در دست آنهاست، زنده مى كنند و مى ميرانند، فرمود: اين دشمن خدا دروغ گفته است، آيه سوره «رعد» را براى او بخوانيد كه مى فرمايد:
«آنها براى خدا شريكانى قرار داده اند كه اعتقاد داشتند اين همتايان نيز مانند خدا مى آفرينند… بگو خداوند خالق همه چيز است و او يگانه پيروز است.
📒#حکمت_صد_و_هفدهم
📒#پرهیز_از_افراط_وتفریط_در_دوستی_با_امام
📒آرشیو نهج البلاغه
@MaeMaein3
دعای فرج برای ظهور در رأس همه امور
یادمون نره...
کوتاهترین دعا برای بزرگترین آرزو👇
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج 🤲