‹مـٰاهِ مَـڹ›
من بی تو چون دنیای بی شاعر خطرناکم من بی تو واویلاست دنیا بی تو واویلاست′! -بنده
تارهای نفسم را به زمان میبافم
که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
تارهای نفسم را به زمان میبافم که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است -شما
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
تشخیص درد من به دل خود حواله کن آه ای طبیب درد فروش جوان من -بنده
نه مثل کوه محکمم نه مثل رود جاریام
نه لایقم به دشمنی ، نه آنکه دوست داریام !..
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
نه مثل کوه محکمم نه مثل رود جاریام نه لایقم به دشمنی ، نه آنکه دوست داریام !.. -شما
مثل آن کودک نوزاد که بازیچه شده
خسته ام خسته تر از آن که بگویم چه شده′!
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
مثل آن کودک نوزاد که بازیچه شده خسته ام خسته تر از آن که بگویم چه شده′! -بنده
هی ریشه زد و ریشه زد و ریشه کنم کرد
این تودهی بدخیم گمانم سرطان بود :)
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
هی ریشه زد و ریشه زد و ریشه کنم کرد این تودهی بدخیم گمانم سرطان بود :) -شما
در باور من نيست تو را داشته باشم
با ياد تو هم قانعم از بس كه فقيرم′!
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
در باور من نيست تو را داشته باشم با ياد تو هم قانعم از بس كه فقيرم′! -بنده
می سپارم کشور دل را به دستانت ولی
خواهشاً مانند مسئولان ایرانی نباش..!)
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
می سپارم کشور دل را به دستانت ولی خواهشاً مانند مسئولان ایرانی نباش..!) -شما
شعله دارم میکشم در تب، نمیفهمی چرا؟
تاب بی ماهی ندارد شب، نمیفهمی چرا؟
-بنده
‹مـٰاهِ مَـڹ›
شعله دارم میکشم در تب، نمیفهمی چرا؟ تاب بی ماهی ندارد شب، نمیفهمی چرا؟ -بنده
آن چُنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود، از دل و از جان نرود. :)
-شما
‹مـٰاهِ مَـڹ›
آن چُنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود، از دل و از جان نرود. :) -شما
دلتنگ تو ام ای که به وصلت نرسیدم
ای کاش خودت را سر قبرم برسانی′!
-بنده
خب کافیست بر گمانم؛
فاخرین و شعر دوستانِ عزیز خسته نباشید′!
ممنون بابتِ همراهیِ قشنگتون:)