‹مـٰاهِ مَـڹ›
-
-
عمیق باش، حتی اگر آهی:) .
-
دفترم را میبندم .
جوهرِ خودکار تمام شده و دفتر هم پر و پیمان است و حتی حاشیه هایش هم جایی برای نوشتن ندارند′!
نگاهی به جلد دفتر میکنم و با لبخندی مملو از بغض تمام خاطرات نوشته شده را مرور میکنم .
نگاهی به اطراف میکنم و ماندهام این دفتر را کجای خاطراتم بگذارم تا با گذشت زمان آسیب نبیند؟
بیخیال؛
نوشته ها همیشه میمانند؛
حتی وقتی آدم ها دیگر نیستند:)
دفتر و خودکاری میخرم و به خانهی افکارم می آیم ..
دفتر را باز میکنم و صفحهی اول را اینچنین مینویسم:
«به نام تو که همهی عمرم برایت صرف نشد خدای من″
و اما بعد؛
آغازِ داستانِ فلان سالگی:).»
و چه آغاز شیرینی که در مهمانیت هستم؛
هرکس به نوعی تبریک میگوید و من هاج و واج از گذشت زمان؛
گذشته ای بیاد نمیآورم و آینده برایم هیچ است .
قلب آدم موجود عجیبیست؛ بخاطر یک نفر به تکاپو میافتد برای زنده بودن و از یک نفر حذر میکند برای آرامشش .. و تو درست همان تکاپوی قلبی هنگامی که میبینمت:)′اینکه فراموش میشوم حتی در وجود خودم و تو به من حواست هست، آرامم میکند . بروی خودم نمیآورم چقدر دوستت دارم؛ اما تو بیش از من از این تپش های پر هیجان خبر داری . عزیزِ وجودِ من؛ ارزشمندی آدم ها به پول و ظاهر و حرف های دهن پر کنشان نیست، ارزشمندی آدم ها به هست و وجود و روح آسمانیشان است .. روز آغازِ فلان سالگی ام میشود چیزی که انتظارش را نداشتم اما رقم خورد؛ و تو در خوش رقم زدنِ آن چقدر نقش داشتی′! برای تویی که روحت من است و جسمت خودت؛ برای مهربانیات به هنگام خوشحال کردنِ من(:′ [ #زینبِبهار | حال و هوای روزی که یکسال بزرگتر شدم؛ برای بزرگیِ قلبِ مهربانت منِ عزیزم:)؛ بیستمین روز از فروردین 1402 ] پ.ن¹ بیاد ماندنی ترینهایم در فراموشی رقم خورد؛ پ.ن² شاید برای دو من یکی منَ و دیگر مَنِ تو:)
https://eitaa.com/mimshafieii/4431
سلام و عرض ادب؛
تبریکتان را یا بهتر بگویم شیرین سخنانِ تلختان را خواندم و لمس کردم تمام کلمات را با پوست و استخوانم .
سپاس از لطفتان و تبریک متفاوتتان که وقت گذاشتید و قلم زدید:)
امید است در این تولدهای هرساله
به تولد واقعی عمرمان نزدیک شویم؛
گذر سن بهانهاست برای تحول ..
‹مـٰاهِ مَـڹ›
#قرار هجدهم 100 صلوات هدیه به شهید سید مرتضی آوینی (:💚″
#قرار نوزدهم
100 صلوات هدیه به شهید صیاد شیرازی(:💛″
‹مـٰاهِ مَـڹ›
-
آدم ها هرچه تکمیل شوند؛
باز کم است .
-
انگار همین دیروز بود که داشتم برای به دنیا آمدنت، با ذوق لباس های سایز صفر میخریدم و در دلم قربان صدقه ات میرفتم .
انگار همین دیروز بود که با دیدن نام علی در شناسنامهات اشک در چشمانم حلقه زد:)
انگار همین دیروز بود که واکسن شش ماهگی ات را زدیم و یک هفته بعدش تو سینهخیز خود را روی زمین میکشاندی تا به اسباب بازی ها برسی .
انگار همین دیروز بود که دستت را به دیوار گرفتی و تاتی تاتی شروع به راه رفتن کردی .
انگار همین دیروز بود که یک ساله شدی .
انگارهمین دیروز بود که برای اولین بار صدایم کردی و گفتی: آجی:)″.
نمیدانم چطور گذشت این یک سال و هشت ماه عمرت که شیرین ترین تجربه هارا به من چشاندی و با آمدنت حال و روزِ اتاقِ شلوغ دلم را سروسامان دادی .
بدون تردید یک روز این نوشته ام را میخوانی و حتی بیاد نمیآوری یک واژه از این کلماتم را ..
اما تا آن روز قول میدهم تا میتوانم از تجربه ها و خاطرات قشنگی که در کنارت داشتم برایت بنویسم و در کنارت بمانم و به قدر توانِ خودم مراقبت باشم′!
پسرِکوچکِقلبم؛
این عکس را تو در روز تولدم در گوشیِ من ثبت کردی و با دیدنش چند چیز بهخاطرم آمد که برایت بگویم .
«ثبت کن؛ تمامِ خاطرات و روز های خوش زندگی ات را ثبت کن نه لزوما با عکسی که با نوشتهای ..
شاید یک روز در تاریک ترین نقطهی زندگی ات و در ناامیدانه ترین حالت ممکن همین ثبتها و خاطرات تورا از تاریکیِ ناامیدی نجات دادند′!
سبز و یکرنگ بمان؛
دنیا بوم نقاشی است و گاهی با پاشیدن رنگ دروغ و پنهان کاری بومِ سفیدِ روحت را سیاه میکند . در برابر حوادث و اتفاقات قوی باش و بسیار توکل کن بر رحمت و هدایت خدا:)′
مراقب سایهها باش؛
که سایه ها فریب میدهند مارا به امید پناه دادن از گرما در حالی که رهایمان میکنند در ظلمات .
از سایهی آدم ها پرهیز کن که با تاریکی هوا سایههایشان میروند و این خود آنها هستند که میمانند..
و در آخر
قدر نعمت هایت را بدان؛
و بسیار به جزئیات و عمقِ خلقت های خدا دقت کن و هر چیز را در زندگی ات به چشم موهبتی ببین و آنرا آیه ای از سوی خدا بدان .»
این عکس را که میبینم در دل هزار بار برایت ماشاءالله میخوانم و قربان صدقه ات میروم ..
نمیدانم کی بزرگ شدی که اینقدر از نوزادی هایت خاطره دارم .
کاش قدرِ این روزهای قشنگِ بودنت را در کنارم بدانم و بتوانم به تو که فرشتهی خدایی در زمین آنگونه که لیاقتِ توست، خدمت کنم:)))
دوستت دارم؛
به میزانِ تمامِ یاختههایی که در
بوجود آوردن تو نقش دارند(:♥️.
‹دوستت دارم منِ کوچکِ زندگیام′!›
[ #زینبِبهار| خواهرانهای برای تو که همهی منی؛ برای قلبِ کوچکِ یکسال و هشت ماههات علیجانم:)؛ ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ ]
سید رضا نریمانی4_5987753309107129171.mp3
زمان:
حجم:
15.6M
و برای یتیمانِ امشبِ کوفه:)′با من بشنوید؛ با من گریه کنید .. ‹مـٰاهِ مَـڹ›
هدایت شده از جهاد علمی 🇵🇸🇮🇷
ـــــــــــــ ✨🌘 ـــــــــــــ
نکته این است که لیلة القدر میگویند، نه یوم القدر!
در دلِ تاریکیها و بطنِ حادثهها است که تو باید طرح فردا را بریزی و در طلوعِ فجر، همراه فرشته های نازل شده در شب، قدم برداری.
«استادعلیصفاییحائری»
ـــــــــــــ ✨🌘 ـــــــــــــ
@jahadelmi313
‹مـٰاهِ مَـڹ›
#قرار نوزدهم 100 صلوات هدیه به شهید صیاد شیرازی(:💛″
#قرار بیستم
100 صلوات هدیه به شهید محسن حججی(:💚″