eitaa logo
بنیاد مهدویت شاهین شهر
368 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
782 ویدیو
44 فایل
برگزاری دوره های آموزشی، مسابقات کتابخوانی فروشگاه محصولات فرهنگی، خیریه مهدی یاوران آدرس: خیابان فردوسی، فرعی۴شرقی،پلاک۷۳ ۰۹۱۳۸۷۶۰۹۱۸ لینک کانال @mahdaviyatshahinshahr آیدی مدیر کانال @zohoregolnarges
مشاهده در ایتا
دانلود
بنیاد مهدویت شاهین شهر
#داستان_مذهبی داستان #سامره، داستان یک منتظر است در پیچ و خم برج انتظار #قسمت_چهل_و_سوم کنیز ملک
داستان ، داستان یک منتظر است در پیچ و خم برج انتظار بازگشت صدای دلنواز أذان از بلندگوهای مصلی پخش شد و صفهای به هم پیوسته نماز فشرده تر شد. ساعت حدود هشت بود. در بین نمازگزاران شیرینی و شکلات پخش کردند تا قبل از شروع نماز افطار کنند. همه شیرینی به دست و مردّد، که بخورند یا نخورند. شیرینی اطاعت از معبود را نمیشود با شیرینی دنیایی جایگزین کنی، جز آنکه به شیرینی افطار آغشته اش کنی و زیر لب بگویی "اللّهُمَّ لَکَ صُمنا و علیَ رِزقِکَ افطَرنا" . افطار کردیم و هنوز طعم شیرین "لَکَ صُمنا" زیر زبانمان بود. نماز مغرب و عشاء با شکوه و جلوه ی خاصی برگزار شد و من و ملکه در میان ردیفهای به هم پیوسته، همچون دو دانه تسبیح به بقیه دانه های تسبیح وصل شده بودیم و با نخ تسبیح بندگی حرکت میکردیم، انگار از نرده های پلکان برج گرفته و بالا میرفتیم و اوج میگرفتیم! چه تفاوت میکرد که کجای این نخ تسبیح قرار گرفته باشی؟ سر تسبیح باشی یا وسط و یا حتی ته آن! مهم این بود که پیوسته باشی و در ید قدرت الهی جابه جا شوی و خدا نیاورد که گسسته باشی و در ید خلق اسیر شوی! سامره سالهای مدیدی را در خانه باغ و در خفّت و تنهایی سپری کرده بود و در میان خبرچینان و جاسوسان خان و همسرانش غریبانه زندگی کرده بود؛ خانه باغ شبیه زندان هارون الرشید شده بود و باغ، پادگان عسگری، و روستا برای او سامراء دیگری بود. سامره از همه طرف محاصره شده بود؛ شماتت دوست و دشمن، کنایه ی همسایه و غریبه، بیماری پدر، دلخوری مادر و بی اعتنایی خواهر و برادران. دیگر در محل کسی نبود که به آنها نیش و کنایه نزده باشد و بیشتر از همه، زن همسایه که وعده ی سامره را به خان داده بود و سامره را برای او لقمه گرفته بود! زن همسایه از روی نعش سامره رد شده بود تا مگر پله ای بالاتر بایستد. ملکه بعد از نماز دستهایش را بالای سرش میبرد و خدا را شکر میکرد. هیچ کس در اطراف ما اینگونه خدا را شکر نمیکرد. همچون کودک سرکش فرار کرده از آغوش مادر که اسیر دیو روزگار شده باشد و زخم افعی های زمان را چشیده باشد و آتش اژدهای دوران را خورده باشد و بعد نادم و پشیمان به آغوش مادر برگشته باشد! چهره اش مثل ماه شب چهارده نورانی و معصومانه شده بود و لبخند رضایت معبود بر لبهای او نشسته بود! دستهای ملکه، دیگر از آستان معبود جدانشدنی بود. ادامه دارد... @Mahdaviyatshahinshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ای راز نگه دارِ دل زار کجایی؟ ای برق مناجاتِ شبِ تار کجایی؟ صحرای غمت پر شده از قافله ی عشق ای قافله را قافله سالار کجایی؟ فرج مولا صلواتـــــــ 🌸 @Mahdaviyatshahinshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است...🤲 💠 امام زمان ارباب ماست... 📌آخرین فرمایشات حضرت آیت الله ناصری پیرامون امام زمان ارواحنافداه و فرج حضرت @Mahdaviyatshahinshahr
📚 کتاب تأملی‌درنشانه‌های‌حتمی‌ظهور درباره نشانه‌های ظهور کتاب‌های بسیاری نوشته شده است و مجموعه‌های بزرگ و کوچکی از روایات علائم‌ظهور گردآوری شده است. اما آن چه در این میان کمتر بدان پرداخته شده و خلاء آن هنوز احساس می‌شود بررسی سندی و دلالی و تحلیل این روایت است و امروزه با گسترش دامنه فعالیت مدعیانی که گه‌گاه از گوشه و کنار سر بلند کرده و به ادعای پیشگویی و نزدیک بودن ظهور و یا تحقق فلان نشانه ظهور و دعاوی دیگر جمعی را به خود می‌خوانند و باعث ایجاد اشتهای کاذب و در نهایت سرخوردگی و یاس می‌شوند ضرورت نگاه عالمانه به روایات علائم ظهور و نیز جداسازی روایات معتبر از غیر معتبر بیش از پیش احساس می‌شود. 🖊نویسنده: 🔹قطع: رقعی 🔹نوع جلد: شومیز 🔹تعداد صفحات: ۲۷۲ 🔹موضوع:اخرالزمان 🔹علاقمندان میتوانند برای تهیه این کتاب با شماره تلفن ۰۹۱۳۸۷۶۰۹۱۸ تماس بگیرند. @Mahdaviyatshahinshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... ⚜️یقیناً نماز انسان را از زشتے ها و منکر باز مے دارم. 📚سوره ی عنکبوت آیه ۴۵ @Mahdaviyatshahinshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنیاد مهدویت شاهین شهر
#نکات_ناب_مهدویت عزیزان تلاشتان این باشد که #محبت حضرت را به دلها وارد کنید... بنای کار خود را بر
✅ یکی از وظایف مهم ما امامِ معصوم است... هر کس بگردد در زندگی اش ببیند آن محوری که می تواند امامش را یاری کند چیست؟ یکی می تواند حرف بزند... یکی می تواند پول بدهد... یکی می تواند با قلمش کاری کند... یکی می تواند با نصب یک پرچم در کوچه... ◼️هر کداممان راههای را در زندگیِ مان بیابیم... @Mahdaviyatshahinshahr