eitaa logo
مهدقرآن شاهین شهر
244 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
471 ویدیو
42 فایل
موسسه قرآن کریم و ولایت شاهین شهر برای مشاهده اطلاعات بیشتر و پیوستن به خانواده بزرگ ما، به لینک زیر مراجعه کنید. https://zil.ink/mahdkarim_sh2
مشاهده در ایتا
دانلود
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 تکرار گناهان، فرو رفتن در ظلمات است خداوند به انسان امر فرموده که گناه نکن. محرمات را ترک کن. ولی فرد شقی گناهان را یکی پس از دیگری مرتکب می شود تا آنجا که به قدری خود را تاریک می کند که بالاخره ضلالت ثانویه صورت می گیرد نه اینکه خداوند بر ضلالتش بیفزاید، بلکه آن توفیق را که می داد سلب می کند. قبلاً مرتب دعوت می کرد و نورافشانی می نمود ولی از این مرحله به بعد دیگر نیرو تزریق نمی کند. وای به حال کسی که این گونه شود با این همه نورپاشی که خداوند می کند باز هم انسان ها به زحمت به راه می آیند؛ امان از زمانی که آن هم سلب شود. گویا خدا می فرماید، حال شما نخواستید زیر نور و مشعل هدایت ما باشید بنابراین ما هم مشعل خود را برمی داریم تا در تاریکی بمانید کسی که راحت گناه می کند و لذت هم می برد چشم از او برداشته اند. @mahshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 🌱 چرا خداوند در سوره فجر به عناصر زمان سوگند خورده؟ 🌷نخست باید چند چیز را روشن کنیم اینکه چرا در این آیات به عنصر زمان سوگند میخورد؟ بعد از این که معلوم شد چرا به زمان قسم یاد کرده است می پرسیم درمیان عناصر زمان، خداوند به چه دلیل به فجر سوگند خورده است؟ این آیات دربارۀ ستمگران تاریخ سخن به میان آورده است. همه امور این دنیا که حکومتها هم یکی از امور است بر بستر زمان حرکت می کند و مرور زمان هر چیز را دگرگون و متحول می سازد. سوگند به زمان اشاره بر این دارد که شما از حکومت های طاغوتی نهراسید و آنها را ثابت نپندارید زیرا قدرت آنها عاریتی است. آنان در بستر زمان حرکت می کنند و به زودی سقوط می کنند. مگر ندیدید که خداوند با تازیانه زمان چه بر سر عاد و ثمود و فرعون آورد؟ در دنیا چیزی به صورت ثابت نمی ماند جوانی ها می رود و زیبایی ها فروکش می کند؛ نه طاغوتیان خیال کنند که در قدرت باقی می مانند و نه مظلومان تصور کنند. که نمی شود شوکت ظالمان را شکست. قابل توجه این که در میان عناصر زمان، فجر را برگزیده است که با مفاهیم فوق رابطه مستقیم دارد. سوگند خوردن به فجر ارمغان امید دارد. شما وقتی در تاریکی فراگیر شب آسمان و زمین را نگاه می کنید می بینید ظلمت همه جا را فرا پوشیده است. ولی در این میان می‌بینید یک خط سفید کمرنگی در افق پدید می آید. کسی که از عامل زمان غافل است وقتی این خط را مشاهده می‌کند با نابآوری می گوید: ای خط ناچیز و مغلوب ظلمت و سیاهی! تو می خواهی بر این ظلمت گسترده پیروز شوی؟ اما بعد همین خط ناچیز، بر گستره ظلمت شب چیره می‌شود تا این که آفتاب سر می زند. گویا همه ظلمت و تاریکی، افسانه‌ای بیش نبوده است. پس فجر، نقطه امید است و پیروزی حق بر باطل. @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 نفس مطمئنه (در سوره ی فجر) به چه چیزی اطمینان یافته؟ . این ندای دل انگیز ربّانی که انسان وارسته را به جنّت لقا می خواند خاص عارفان بالله است و کمتر کسی به مقام اطمینان نفس می رسد باید به این امر فکر کرد که منشأ اطمینان و آرامش نفوس این افراد چیست؟ حداقل مقام نفس مطمئنه که برای هر کسی امکان پذیر است آن است که انسان در خداشناسی و نبوت و معاد به ایمان و باوری مطمئن رسیده و هرگونه شبهه و تردیدی را از خود رفع کرده باشد و نیز با ایمانی راسخ به احکام عملی از واجبات و محرمات عامل باشد. @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 حَنّه مادر گرامی حضرت مریم( علیهاالسلام) خدا فرمود ای حنّه ما دیدیم با چه خلوص و ولعی نذر کردی و لذا از این نیت تو خشنود شدیم و گفتیم حالا که این طور است یک نقشه به نفع تو بریزیم تو می خواستی که یک خدمتگزار خانه خدا از تو متولد شود و خادم معبد گردد. ما برای آن که به عالی ترین وجهی نذرت را قبول کنیم کودک تو را مؤنث قرار دادیم؛ چرا که برای این منظور ما، پسر، کارایی نداشت (وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى). اینجا مونث بودن تحفه است. ما این دختر را بستر و رَحِم طاهری می سازیم که از آن عیسایی پدید آید که نه خادم یک معبد باشد، بلکه معبدها بسازد. برای این منظور حتما نوزاد باید دختر باشد خدا می داند چه تحفه ای عنایت کرده و حنّه تصوّر می کند که نذرش قبول نشده و خیال می کند در این راستا فقط مذکر تحفه است و اطلاع ندارد که مؤنث چگونه می تواند جواب نذر او باشد. حال بار دیگر به معنای آیات بر میگردیم. حنّه همین که کودک را به دنیا آورد عرض کرد: پروردگارا! این را دختر آوردم در حالی که خدا واقف است که او چه تحفه ای به دنیا آورده است. مذکر بودن برای طرحی که خداوند برای این نوزاد در نظر گرفته بود که بستری باشد برای به دنیا آوردن پیامبری که زمینه ساز ظهور آخرین پیامبر شود، کاری از پیش نخواهد برد. بنابراین دیگر نمی تواند مثل مؤنث مفید باشد و آن مذکری که حنّه در آرزویش هست مانند مونث نیست و نقش او را نمی تواند ایفا کند. @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 ﴿سختی و آسانی با همند ولی آسانی پیروز است﴾ در این آیه مهمترین بشارت به پیامبر( صلی‌الله علیه وآله) داده شده که به یقین با این سختی آسانی است؛ یعنی این مشکلات همیشه باقی نمی ماند. آنچه همیشه باقی است رسالت تو و اسلام است. انسان وقتی مشکلات رسیدن به هدفی را با نتایج آن مقایسه می کند در می یابد که نتیجه کار با مشکلات آن قابل قیاس نبوده و نتیجه وسیع تر بوده است و تکرار این جمله نشان می دهد که با هر سختی دو آسانی است، به دلیل اینکه «عُسر» معرفه به الف و لام است و «العُسر» دوم تکرار همان اولی است، ولی یُسر نکره آمده و هر یک از آن دو مستقل و جدا از هم می باشند. این نکته ادبی مطابق نظریه نحویون و ادبای عرب است یعنی از دوبار« العُسر» یک عُسر مراد است ولی دو یُسر در این آیه تکرار یکدیگر نیست، بلکه دو «یُسر» مستقل مراد است. روایت: روزی پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) خندان بود و میگفت:« لَن یَغلِب عُسرٌ یُسرین» یعنی هیچ وقت یک سختی بر دو آسانی پیروز نگردد. . @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 هر یُسری از مسیر عُسر می گذرد اصولاً برای رسیدن به هر هدفی که آرزوی آن را در سر می پرورانیم زحماتی لازم است اما همیشه یُسر که نتیجه کار است، وسیع تر می باشد. طبیب چند سال عُسْر کلاس نشینی و رنج شاگردی را تحمل می کند و آنگاه به يُسر طبابت نائل میشود که تا آخر عمر آن را دارد. در یک دید وسیع کل دنیا برای مؤمن دوران عُسر است و بهشت ابدی يُسر است. شما یک سال زحمت آموزش ترجمه و تفسیر قرآن را تحمل کنید تا یُسر همیشه قرآن دانستن را داشته باشید. @mahdshahinshahr
┅━❀🍃❀🍃❀🍃❀━┅ ﴿برای طالبان حق راه را باز میکنیم﴾ گاهی دیده می شود در بعضی جلسات ذکر و وعظ برخی، چهار ساعت بی وقفه با عشق و علاقه فراوان می نشینند و نه تنها خسته نمی شوند بلکه احساس رضایت می کنند. این همان پاداشی است که به پاس آن هدایت اولیه داده اند. در سوره حجرات می فرماید اگر من تو را دوست داشته باشم محرّمات را برای تو کَرَّهَ می کنم. این با حَرَّمَ فرق می کند. حَرَّمَ یعنی حرام کرد وقتی به ما بگویند چیزی حرام است انرژی صرف می کنیم که نزدیک آن ،نرویم اما خداوند می فرماید: اگر مورد علاقه ام باشی، امور حرام را کَرَّهَ می کنم؛ یعنی در ذائقه تو آن را منفور و تلخ می نمایم تا نه تنها ترک گناه سخت نباشد بلکه لذت بخش باشد و با ترک گناه احساس راحتی از یک چیز منفور و رنج آور بکنی. علت این که معصوم به گناه میل نمی کند این است که برای او حَرَّمَ نیست، بلکه کَرَّهَ است. مثلاً اگر بگویند: این موز هوس انگیز را حرام کردیم انسان مؤمن به علت عشقی که به خدا دارد از آن می گذرد و احساس می کند که از لذتی صرف نظر کرده است اما فرض کنید چهره باطنی آن را مانند سوسک های سرخ شده در روغن نشانش بدهند اینجا دیگر سخن از حَرَّمَ نیست بلکه کَرَّهَ متجلی شده است؛ دیگر رغبتی به خوردن آن ندارد که سراغش برود ┅━❀🍃❀🍃❀🍃❀━┅ @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 ﴿نفسی که تزکیه شد خاموشی ندارد﴾ فرمود:« وَالنَّهارِ إِذا جَلتها - وَالَّيْلِ إِذا يَغْشنها؛ شمس/۱_۶»يعنى وقتی روز می آید تمام عالم و اطراف ما را نور و روشنایی فرا می گیرد و چون شب می آید تمام فضای اطراف ما را ظلمت می پوشاند به گونه ای که انسان حتی جلو پای خود را هم نمی بیند. ما با توجه به جمله حضرت علی (علیه السلام) که فرمود: «آیا خیال میکنی که یک جرم کوچک هستی در حالی که عالم اکبر در وجود تو مندرج شده است» و با عنایت به مطلب فوق، یک مطلب مهم را در موضوع تزکیه نفس از آیات الهام می گیریم؛ به این معنی که اگر انسان نفس خود را از رذایل پاک کند تمام فضای وجود و جان او را نوری فرا می گیرد که خاموشی ندارد؛ نوری بالاتر از خورشید، نور تقوا که خدا بر جان انسان الهام فرموده است و هر کس نفس خود را در همان حد طبیعت حیوانی نگه دارد، تمام وجودش را ظلمتی چون ظلمت شب فرا می گیرد که هیچ چیز را نمی بیند و این تاریکی، همان فجور است که در آیات بعدی عنوان شده است. @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 آيه ١ - اِنّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ... لغت اَعْطَيْنا عطا کردیم كَوْثَر: «صیغه مبالغه» خیر بسیار. ما به تو خیر کثیر عطا کردیم گوثَر به معنی خیر بسیار و نعمت فراوان است؛ لذا مفسران در مصداق خیر کثیر تفسیرهایی کرده اند: شرح صدر نهری در بهشت حوض کوثر رسالت، کثرت اصحاب و یاران کثرت ذریه پیامبر از فاطمه که تا قیامت ادامه دارد و همه این امور در کلمه کوثر مندرج است و راستی چه خیری وسیع تر از این است که از ذریه حضرت زهرا الا الله ، ائمه معصومین و پس از آن، علمای بزرگی که تاکنون مبین و مروج اسلام و حافظ ارزش‌های اسلامی در طول تاریخ بوده‌اند و باز ادامه خواهند یافت پدید آمده‌اند. از این رو بسیاری از مفسران شیعه، با توجه به شأن نزول سوره، فاطمه زهرا علیها السلام را یکی از بارزترین مصادیق کوثر دانسته اند. نسیم حیات سوره کوثر @mahdshahinahahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 فرزند دختر می تواند نسل آدمی را ادامه دهد مشرکان به پیامبر ( صلی الله علیه وآله) طعنه میزدند که تو مقطوع النسل شدی و با تعبیرهای زننده ای به او می گفتند ،تو ابتری خداوند با نزول این آیات فرمود: ای پیامبرا این دشمن توست که ابتر و دم بریده است. سؤال: به نظر می رسد این یک پاسخ کوبنده برای آن عصر و زمان نمی باشد دعوای آنها بر سر همین بود که او فرزند ذکور ندارد و فرزند دختر هم کاری از پیش نمی برد ولی سوره کوثر با تأکید میگوید ما اساسا به تو خیر کثیر، یعنی فاطمه را دادیم. حالا سؤال این است که این چه پاسخی است؟ تولد مریم و فاطمه حَنّه» همسر عمران نازا و عقیم بود حنّه از خداوند آرزوی یک فرزند کرد و نذر نمود که کودک خود را خادم شبانه روزی بیت خدا کند مدتی گذشت و متوجه شد که باردار شده است لذا گفت: خدایا! من نذر کردم آنچه در بطن دارم آزاد کرده بیت تو باشد. این را از من بپذیر (انّی نَذَرْتُ لَكَ ما فى بطنى مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنّی). همانا تو شنوا و پذیرای دعایی «إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَليم - آل عمران / ۳۵ - ». یعنی تو آگاه و شنوایی و من فهمیدم که تو قبول کردی حنه در این ذهنیت و تفکر بود که خدا نذر او را قبول کرده! پس معلوم است که این فرزند باید پسر باشد چون مؤنث را به عنوان خادم دائم بیت نمی پذیرند. فَلَمّا وَضَعَتْها قَالَتْ رَبِّ إنّى وَضَعْتُها انثى. همین که آن را به دنیا آورد با حالت تأسف گفت: خدایا! من که این را دختر به دنیا آوردم. ناراحتی حنّه ربطی به برتری پسربچه یا دختر بچه ندارد بلکه از این جهت است که نکند نذر ما قبول نشده است. وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَا الأنثى: خدايا! آخر مذکر مثل مؤنث نیست. حنّه از این نظر که نذرش (به زعم او مقبول نیفتاد غمگین شد و گفت: خدایا! من که این را مؤنث آوردم، اما خدا در ادامه آیه می فرماید: وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ، خدا به آنچه به دنیا آورده عالم تر است. نسیم حیات سوره کوثر @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 ﴿تناسب فاطمه علیها السلام با ماجرای مریم علیها السلام﴾ با توضیحات فوق معنای( بِقبولٍ حَسنٍ) نیز روشن شد اینک با در نظر گرفتن این مفهوم نگاهی به سوره کوثر می‌اندازیم: ای پیامبرا از نسل های انسانی آن که بتواند نام تو را در این عالم بقا بخشد، فرزند ذکور نمی‌تواند باشد ما فاطمه را به تو دادیم از پدری چون پیامبر اسلام صلى الله عليه وآله و مادر طاهره ای همچون خدیجه کبری فاطمه ام الائمه را به تو دادیم تا از او حسن و حسین و دیگر ائمه بیایند که رسالت پیامبر را ضمانت و بقا ببخشند. ای مسلمانان عالم و ای دانایان اهل تسنن جا دارد یک مقدار به این مطلب توجه بیشتری شود اگر بقای پیغمبر و زنده ماندن نام پیامبر صلی الله علیه و آله به رسالت اوست، بدون تعارف باید اذعان کرد که بقای رسالت به وجود زهرای طاهره و فرزندان اوست. آیا حقیقتا این نشان دهنده تعصب است؟ اگر از تشکیلات اسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی علیه السلام و زهرا را برداریم و حسین و حماسه کربلا را منها کنیم؛ امام صادق و باقر و امام زمان را در نظر نگیریم، آیا چیز دیگری باقی می ماند؟ فقط یک ماکت و ظاهری می ماند؛ مانند اسکناسی که یک طرفش چاپ خورده و طرف دیگرش چاپ نخورده باشد. راستی کدام مادری لیاقت آن را داشت که حسنین بیاورد؟ کدام مادری میتوانست دختری چون زینب بیاورد و کدام زنی لیاقت همسری علی را داشت و می توانست بقای رسالت و نام محمد صلی الله علیه و آله را ضمانت کند. آیا جز زهرا ؟ آری ما به تو کوثر دادیم؛ خیر کثیر را ای پیامبر! اینها میگویند تو با از دست دادن عبدالله ، دیگر خاموش شدی ، اما ما به تو فاطمه ، ام الائمه را دادیم. پس به شکرانه این خیر کثیر برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن. نَحْر به معنای قربانی کردن شتر و همین طور بالا بردن دست ها هنگام تکبیرهاست که با معنی دوم این گونه ترجمه میشود نماز بگزار و هنگام تکبیر دستها را بالا بیاور، البته این معنا را المیزان مطرح کرده است. إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْاَبْتَرُ: همانا دشمن تو خودش دم بریده و مقطوع النسل است که البته همین طور هم شد و نسل عاص بن وائل ها پس از دوره ای نابود شد و از بین رفت و نسل وایده هر که دشمن پیامبر صلی الله علیه و آله است رفتنی است . نسیم حیات سوره کوثر @mahdshahinshahr
🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷🍃🪷 نعمت دنیا چگونه ابزار امتحان است؟ فاما الإنسان... در این آیات سخن بر سر آزمون انسان است. وقتی خدا نعمتی را به عنوان اکرام و آزمایش به انسان عطا کرد مغرور میشود و مرتکب کفران نعمت میگردد، در حالی که توجه ندارد که این نعمت ها آزمایش الهی هستند که گاهی با نعمت دادن صورت میگیرد و گاهی با سلب آن، ولی اغلب کسانی که دارای رفاه در زندگی هستند و از دین و ایمان و عبادات بیگانه اند، خود را عزیز کرده های خدا می دانند و البته این بی ظرفیتی انسان را نشان می دهد، بنابراین نباید انعام یا امساک خدا در انسان غرور و بخل و یا ناامیدی به بار آورد و او را به مسیر گناه بیندازد. چه بسیار پیامبر و معصومی که گرفتاریها دیدند و چه بسیار ظالمانی که غرق نعمت بودند پس این داشتن و آن نداشتن، ملاک دوری یا نزدیکی به خدا نیست. لذا میگوید وقتی خدا آدمی را با رویکرد دنیا بیازماید (فَلَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابتليه رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَمَهُ) او گوید خدا مرا عزیز داشته (فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ) و چون او با پشت کرد دنیا بیازماید ( وَأَمَّا إِذا مَا ابْتَليهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ.. گوید خدا مرا خوار داشته است (فَيَقُولُ رَبِّي أَها نَنِ). @mahdshahinshahr