eitaa logo
- ماھ‌ِحرم‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
2 فایل
أفتقد زيارتك يا سيدي ؛ خذني إلى الضريح لأعبدك أريدك أن تعلم أنني أريد المحال . - @Information_00 - صلوات بفرست مومن . کپی به هیچ‌عنوان رضایت نداریم !
مشاهده در ایتا
دانلود
:) ‼️خانوم خوشگله شماره بدم ⁉️خانوم خوشگِله کجا میری برسونمت 🗣اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!🥀 ⭕️بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود . . . این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد. به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی دخترک وارد حیاط امامزاده شد . . . خستہ . . . انگار فقط آمده بود گریه کند ـ ـ . دردش گفتنی نبود . . . ‼️ رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد . . وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. . . زیر لب چیزی می گفت انگار‼️ 🕊خدایا ڪمڪم کن . . . چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با 👓صدای زنی بیدار شد. . . خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی،🤗 مردم می خوان زیارت کنن‼️ 🏘دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند . . . به سرعت و با عجله از آنجا خارج شد. ـ ـ اما . . اما انگار اتفاق عجیبی افتاده بود . .‼️ دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد . . . انگار نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد . . احساس امنیت میکرد . با خود گفت: مگر میشود آنقدر زود دعایم مستجاب شده باشه! . فکر کرد شاید اشتباه میکند..! ♨️اما اینطور نبود!❣️ ️یک لحظه به خود آمد . . دید امامزاده را سر جایش نگذاشته است..! «نقشہ ۍخداۅڹد؛ همیشه زیباتر از خواستہ هاے ماسٺ:)
❤️ 🌱 یکی گره روسری شو شل کرد😒 رفت جلو دوربین📸 واسه لایک👍🏻😏 یکی بند پوتینش رو سفت کرد👞 رفت رو مین واسه خاک✌🏻 ‍‎‌‌‎‎‎
🎀✨🎀 ✨ 🎀 🦋 💞 😏 حاج آقای کافے نقل مے ڪردند✨ 👈🏻ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﻗﻢ🕌، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎے ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﯾﻢ 🚌 یہ ﺧﺎﻧﻤے ﻫﻢ ﺟﻠﻮے ﻣﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ،👱🏻‍♀ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢ ڪہ ﺭﻭسرے ﺳﺮﺷﻮﻥ نمے ڪرﺩﻥ !😟 هے ﺩقیقہ ﺍے یڪباﺭ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ تڪوﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺗڪﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻦ .😑 هے ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﯿﻨﺸﺴﺖ، ﻫے ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ڪرد.🙇🏻‍♀ ﻣے ﺧﻮﺍﺳﺖ یہ ﺟﻮﺭے ﺟﻠﺐ ﺗﻮجہ ﻋﻤﻮمے ڪنہ😒 ﺑﺮﮔﺸﺖ، یہ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻧﮕﺎﻩ ڪرﺩ بہ ﻣﻨﻮ ﺧﺎﻧﻤﻢ ڪہ ڪنار ﺩﺳﺖ ﻣﻦ نشستہ ‏( ﺧﺐ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﻮشیہ ﻫﻢ ﺯﺩھ ﺑﻮﺩ بہ ﺻﻮﺭﺗﺶ‏)😌💖 ﮔﻔﺖ : 🗣ﺁﻗﺎ ﺍﻭﻥ بقچہ چیہ ﮔﺬﺍشتے ڪناﺭﺕ؟😤 ﺑﺮﺩﺍﺭ یڪے بشینہ. ﻧﮕﺎھ ڪرﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ بہ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎ میگہ بقچہ!😓 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎﺳﺖ .😡 ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭے ﭘﯿﭽﯿﺪﯾﺶ؟ همہ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.😂 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ڪمڪمون ڪن ﻧﺬﺍﺭ مضحڪہ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﺸﯿﻢ ...😔 ﯾﻬﻮ یہ ﭼﯿﺰﯼ بہ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﺳﯿﺪ.💬 ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ : 🗣ﺁﻗﺎے ﺭﺍﻧﻨﺪھ! ﺯﺩ ﺭﻭ ﺗﺮﻣﺰ .😳 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ چیہ ﺑﻐﻞ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ❓ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﺟﻮﻥ، ﻣﺎشینہ !🚗 ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪے ﺗﻮ، ﺁﺧﻮﻧﺪ؟ !😳😐 ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ؟ ! ﺩﯾﺪﻡ . ﻭلے ﺍﯾﻦ چیہ ﺭﻭﺵ ڪشیدن؟🤔 ﮔﻔﺖ : ﭼﺎﺩﺭھ ﺭﻭﺵ ڪشیدن ﺩﯾﮕﻪ!😑 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ڪشیدھ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺗﺮﻣﺰ ڪنم ، چہ مے ﺩﻭﻧﻢ !? ڪشیدن ڪسے ، ﺧﻂ ﻧﻨﺪﺍزھ ﺭﻭش ...👀 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ نمے ڪشے ﺭﻭ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ؟ ﮔﻔﺖ ﺣﺎجے ﺟﻮﻥ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﺮﺁﻥ .😩 ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻤﻮمیہ!🚍 کسے ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﯽ ڪشہ! ﺍﻭﻥ ﺧﺼﻮصیہ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ ڪشیدن❗️ "ﻣﻨﻢ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﺯنہ ﮔﻔﺘﻢ🙋🏻‍♂: ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮصیہ، ﻣﺎ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ ڪشیدیم ☺️💕 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در حصار چادر خود در امانی تا ابد قدر این ارثیه را باید بدانی تا ابد
" سلیقه‌نیست" احکام‌داره،مثل‌تمام‌دین که‌‌نظر‌شخصی‌ملاک‌نیست:)) | 🌸
°•|♥️🐚|•° شاید چادر ڪلمه اے است عربی! ولی عرب ڪه "چ" ندارد! پس شاید، به جاے "چ" باید"ج" گذاشت و گفت جادر یعنی: ⁦♡⁩جاے در⁦♡⁩ 👑 ✨ (。♥️‿♥️。)
🐞 محجبه بودن مثل زندگی بین ابرهایی ست☁️🍃 که مٰاه🌙✨ راٰ فقط برای خدایش نمٰایان میکند...🌻
چـون‌حجـاب‌دآری...¦•• هـروقـت‌دلـت‌گرفـت‌با‌طعنـہ‌هـا...🙃💔¦•• قـرآن‌روبـازڪن.. ¦•• وسـوره‌مطـففیـن‌رونـگاه‌ڪن...🌱¦•• آنـان‌ڪه‌آن‌روزبـه‌تـومۍخندنـدفردا گـریانـند‌‌وتـوخنـدان...🙂❤️¦•
•••💔🥀••• اگر به این باور برسے ڪه این چادر همان چادریست ڪه پشت در سوخت؛ ولی از سر حضرت زهرا (س)نیفتاد هرگز از سرت شل نمیشود🥲🖤 🌸 🌱
💕🌱 ترس دشمن🖇✨ از حجاب زینب است حفظ چادر انقلاب زینب است🍓☕️😌 خواهرم تـوهمـ باچادرتـ سرباز زینبے سرباز حضرت فاطمه زهرائے❤️🌸
🧕🏻 . . وچه زیباست سیاهی چادرت…💫 نمی دانم این چه حسی بوده که چادرت به من داده…💕🌼 اما می دانم که با دیدن آن… امید.. قوت قلب... و آبرو می گیرم🔖 باور کن چادرت نعمت است🍃😌 قدر این نعمت را بدان! . . .
🌸 تو جامعہ ای که ... بعضی از پسـرا 🧔 چفیه میزارن و مدافع حـ♡ــرم میشن ♥️ هسـتن دختـرایی که 🧕 چــ✿ــادر میپوشن 🌹🍃 و مــدافع حیــا میشن 😍👌 🦋