شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
بسم رب العشق #قسمت_هفتاد_و_یکم 😍علمدارعشق ماشین روشن کردم به سمت خونه مرتضی اینا حرکت کردم آوی
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_و_دوم
😍علمدارعشق
ماشین پارک کردم
زن عموم دیدم
این زن عموم دو سال پیش خیلی اومد خواستگاریم برای پسرش اما من گفتم نه
بعدش رفت دخترخاله ام بعنوان عروس انتخاب کرد،
الان خدا بخیر کنه میخاد چه زخم زبانی بزنه
رفتم سمتش
- سلام زن عمو خوب هستید؟
پسرعمو و عروس عمو خوبن
زن عمو: سلام الحمدالله
نرگس جان بدت نیادا
اما خداشاکرم عروسم نشدی
چون بخاطر ۱۰۰میلیون پول شوهرت راهی سوریه کردی
سرم انداختم پایین و هیچی نگفتم
قطرات درشت اشک از چشمام راهی صورتم شد
زن عمو:خوب کاری نداری دخترم
زنگ در زدم
مامانم تا منو دید گفت خاک توسرمـ
نرگس چی شده ؟
چرا گریه میکنی؟
-مامان چرا مردم فکر میکنند پول میدن
اصلا کدوم زنی حاضر تو اوج جوانی تنها بشه
برای پول
اصلا حال خوش بچه های مدافع موقع شهادت به پول گرفتن میخوره
عزیزجون: نرگس دخترم برو استراحت
امروز پیش خودمون بمون
دلمون برات تنگ شده
- چشم
عزیزجون:بی بلا
خودم تو یه بیابان بی آب و علف دیدم
هیچکس نبود
شروع کردم به دادزدن
کســــــــــــی اینجانیست ؟
کســــــــی اینجا نیست ؟
لباس عربی با نقاب و چادر عربی سرم بود
شروع کردم به راه رفتن تو بیابان
صدای طبلهای جنگی و شیع های اسبا و شیپور از فاصله نزدیکی میومد
چند مترکه رفتم جلو
یه آقا دیدم
صداش کردم
ببخشید برادر
روش برگردون طرفم دیدم مرتضی است
دویدم سمتش اون لباس جنگی تنش بود
زره و شمشیر
-مرتضی اینجا کجاست ؟
چرا ما اینطوری لباس تنمون 😳😳
+اینجا کربلاست
بیا بریم پیش آقاامام حسین
رفتیم جلو
دیدم آقامون امام حسین ،حضرت عباس و خیلی از افراد حاضر در کربلا اونجا بودن
یهو یه خانم نورانی رفت پیش امام حسین
حسین برادرم
یاران من آمده اند تا در رکابت باشند
اذن میدانش بده برادر
جنگ شروع شد
سرها بریده شد
مرتضی اومد پیشم
نرگس زینب وار رفتار کن
به وسط میدان رفت
نیزه بالارفت تا در قفسه سینه اش ماندگار بشود
که دادزدم نــــــــــــــــــه یا امام رضا
خودت کمکش کن
نرگس نرگس بابا از خواب بیدارشو
نرگس عزیز بابا پاشو
سرم گذاشتم رو سینه آقاجون
بابا خیلی سخته
خیلی سخته
هشت روز از رفتن مرتضی میگذشت
که مائده سادات زنگ زد
نویسنده .بانو......ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_و_سوم
😍علمدارعشق
-الو سلام مائده جان خوبی عزیزم؟
مائده : ممنونم عمه شما خوبی؟
عمه جان پس فردا یه مهمون ویژه داریم
صدام لرزید مهمون کیه؟
مائده سادات :عمه نترسید
فعلا ما لایق نشدیم
یه شهید مدافع حرم بعداز سه ماه پیکرش برگشته عقب
چندروزه اومده شهرما
اما اصالتا شیرازیه
حالا پس فردا خانواده اش دارن میان قزوین
ما داریم میریم معراج الشهدا آماده کنیم
حالا میخاستم ببینم شما و زهرا خانم میاید کمک ؟
- آره عزیزمـ ماهم میایم
به زهرا زنگ زدم قرارشد برم دنبالش
آقا مجتبی هم قرارشد باما بیاد
به مادرجون گفتیم که این دوروز اصلا نمیایم خونه
همه معراج ابتدا سیاه پوش کردیم
بعد چون نزدیک محرم بود،
یه صحنه از عاشورا درست کردیم
دوروز مثل برق و باد گذشت خانواده شهید ساعت ۹ صبح رسیدن معراج الشهدا
یه بچه سه -چهارماهه همراهشون بود
گویا زمان اعزام شهید همسرش ماههای آخر بارداری طی میکرده
بعداز گفتگوی مادر
همسرش نزدیکش شد
محمدجانم
ببین آقا
علی آوردم
بی وفا چه زود ازپیشم رفتم
رجعت مبارک آقا
باباشدنت مبارک بی وفا
محمد یادت نرها گفتی
اینجا فقط یه سال کنارت بودم
اون دنیا همیشه کنارت میمونم
میدونم حرفت همیشه حرفه
محمد من پسرت یه شیر مرد بزرگ میکنم
تا اونم فدای حضرت زینب بشه
کارای انتقال اون شهید بزرگوار به زادگاهش انجام شد
یازده روز از اعزام مرتضی میگذشت
و من فقط یه بار صداشو شنیده بودم
خونه مادرجون بودم
زهرا تو اتاقش بود داشت رو
تحقیقش کار میکرد
مادرجون هم تو آشپزخونه مشغول آشپزی بود
تلفن زنگ خورد،
مادرجون : نرگس سادات دخترم لطفا تلفن جواب بده
نویسنده بانو.....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
هدایت شده از سالاری نژاد| تربیت مادر موفق
🍃سلامٌ عَليٰ آل يٰس🍃
صبحي تازه شده..☀️
⛅ اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم بہ ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان
حضـــرت صاحـــب الـــزمان (عج)!
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹
⛅ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان
💞روزتون مَهدوي💞
✔️ امروز برای پررنگ شدن رابطه ات با امام زمانت چی کار میکنی؟
❤️ @reyhanetoor
[آلعمران]
يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ{۴۳}
ای مریم، فرمانبردار خدا باش و نماز را با اهل طاعت به جای آر
#تماملذتدنیایمنسلامِحسینع♥️✋🏽
لب باز میکنم
سخنم گریه میکند...
با ما چه کرده دوریات
ای بهتر از بهشت؟💔
#السلامعلیکیاقمرالعشیره🌙
#السلامعلیکیاسیدالشهدا♥️
─━✿❀✿🌻✿❀✿─━
@Majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
بسم رب العشق #قسمت_هفتاد_و_سوم 😍علمدارعشق -الو سلام مائده جان خوبی عزیزم؟ مائده : ممنونم عمه شما
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_و_چهارم
😍علمدارعشق
#راوی مرتضی
امروز روز آخر حضورما تو معقر حضرت ابوالفضل هستیم
قرارساعت ۹ شب فرمانده بیاد برای توجیه عملیات
فردا صبح تاظهر
اعضا با خانوادهاشون تماس بگیرن ظهر بریم حرم بی بی خداحافظی
وحرکت کنیم به سمت حمص حرکت کنیم
به سمت سیدحسن و سیدحسین رفتم
این برادرا دوقلو بودن سیدحسن ۶ دقیقه از سید حسین بزرگتر بود
+ سیدحسن میگم چطورشد
حاج خانم اجازه داد شما هردوتون باهم بیاید سوریه ؟
سیدحسن: از اول قرارمون همین بود
آخه یه قراری بین ما و عمه جانمون هست
+ چه قراری؟
سیدحسن: قراره هردومون غریب بمونیم
داداش مرتضی
+ جانم سیدحسن
سیدحسن: یادت نره اسم منو داداشم زنده نگهداری
+ یعنی چی؟
سیدحسن : پدرشدی پسراتو به اسم ما بذار
رفقا حاضر باشید
فرمانده داره میاد
فرمانده
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر شهــدا
آن مهــدے باوران و یاوران
ڪہ"لبیڪ"گفتند بہ نائب المهدے
و مهدے نیز"ادرڪنـے"شان را خریدار شد
اے ڪاش"ادرڪنـےِ"ما جاماندگان
با"لبیڪِ"شهدا اجابت گردد
و شهید شویم!
رفقا امشب شب وداع باهم است شاید فرداشب خیلی هامون دیگه تو این جهان نباشیم
وصیت نامه هاتون ببنویسید
از هم حلالیت بگیرید
درهای بهشت باز شده
آقا حضرت عباس ماه منیر بنی هاشم
و آقاسیدالشهدا
منتظر شمان
آغوش باز کردند تا شمارو در آغوش بگیرن
هرکسی پرید سلام سایرین به حضرت زهرا برساند
و بگویید تا شیر بچه های حیدرکراراست
حرم دخترش بی بی حضرت زینب امن میماند
رفقا یادمان باشد اسارت و جانبازی بطور حتم کمتر از شهادت نیست
بقول شهید باقری فرمانده دلها
آنان که رفتن کار حسینی کردن
آنها که میمانند کار زینبی بکند
رفقا ما قراراست این خط از دشمن پس بگیریم
در دو خط آتش جدا
فردا با خانواده ها تماس بگیرید
بگید شاید تا ۱۵ روز باهشون تماس نگیرید
بگید قراره منتقل بشید یه معقر دیگر
در اولین فرصت صددرصد تماس میگرید
شماره خونمون گرفتم باز خداشکر سادات برداشت
+ الو سلام
- الو مرتضی خودتی؟
+ آره خانم گل
- مرتضی کی میای ؟
+ سادات وقت نیست
زنگ زدم بگم داریم میریم یه جایی دیگه شاید دیگه زنگ نزنم
حلال کن اگه تو این ۶-۷ ماه بدی دیدی
خیلی دوست دارم
خداحافظ
به سمت حرم بی بی حضرت زینب به را افتادیم
۵۰-۶۰ متری به حرم خانم مونده بود
من و سید هادی داشتیم حرف میزدیم
که صدای خمپاره اومد
نویسنده بانو .....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_و_پنجم
😍علمدارعشق
همه سریع خودشون به نقطه انفجار رسوندن
چیزی که میدیدیم اصلا قابل باور نبود
انفجار تو نطقه ای بود که
سیدحسن و سیدحسین بودند
یکیشون که اصلا محو شده بود
انگار نبود
دیگری هم سرش نبود
هیچ پلاک و کد شناسایی هم نبود
ثانیه ثانیه های سختی بود
باید میرفتیم حمص
در حالی که نمیدونستیم این شهید سید حسن یا حسین
فرمانده بیسیم زد عقب
°°حسین حسین
عباس
عباس جان بگوشی
*عباسم
حسین جان بگو
°°دوتا پرستو بدون بال پریدن
یکیشون تو لانه ماندگارشد
یکیشون بال نداره
پرستو باید برگرده کلا آشیونه
یه چندساعتی طول کشید تا اومدن شهید ببرن
بعنوان شهیدگمنام
ما مجبوریم محکم باشیم
تو حرم از خانم شهادت خاستم
اما چرا بقیه مخصوصا سیدهادی بوی خدایی میده
نوربالا میزد
بالاخره سوار اتوبوس شدیم
همه سرشون به شیشه بود
شاید بعضی گریه میکردند
که یک دفعه سیدهادی،وسط اتوبوس ایستاد
کیستم رهبرمن پور ابیطالب است
پیرو هر بی پدری نیستم
علویم پسر کرارم
رگ ناموس پرستی ز ابوالفضل دارم
من به جنت نروم خرده حسابی باشد
تا عمر نزنم پا به جنان نگذارم
ای داعش
بی سبب که از شام
به عراق آمده اید
شما کمتر از آنید
که حسین تیغ بکشد
و علمدار علم بردارد
ما جوانان بنی فاطمه اربابیم
بی حیا عمه عمه ما
مالک اشتر دارد
ایل ما ایل عجمهاست
یک کودک ما
جگری برابر با شیر دارد
اینکه مادست به شمشیر
و زهره ایستادیم
سبب این است
که این طایفه رهبر دارد
کشور ضامن آهوست
بزرگتر دارد
وای اگر گرد و حرم عمه ما بنشیند
تیغ ما آن زمان شوق سر افکندن دارد
باید شام به آرامش بگردد.
چونکه شب جعمه
حرم روضه مادر دارد
دوران معاویه صفتها به سرآید
این پرچم شیعه است که برقله دنیاست
هرکس زعلی دم بزند
هموطن ماست
یاحیدر کرار زند به زودی
نقش بر پرچم عربستان سعودی
ما منتظر حمله ی از سوی حجازیم
تا مابین بقیع حرمی ناب بسازیم
مکه بشود مرکز شیعه چه قشنگ است
کلنا عباسک یا زینب
مداحی سید که تموم شد
رفتم سمت عباس
تنها مدافع ترک تو کاروان ما
اصالتا ترک بود
اما قزوین زمین گیر شده بود
عاشق یه دختر قزوینی شده بود
و ماندگار شهرما بود
خودش میگفت شب اعزام فهمیده پدر شده اما اومده
فارسی میفهمید
اما نمیتونست جواب بده
رفتم سمش زدم رو شانه اش
+ عباس
°° جانا قارداش(جانم داداش)
+ برامون مداحی ترکی بخون
°° اخی من مداحیه ترکی اوخوسام سسیز که بولمییجاخسوز ( آخه من مداحی ترکی بخونم شما نمیفهمیدکه )
+ اشکال نداره یه تکیه خیلی کوتاه بخون
°° من غم عشقه گرفتار اولموشام
اهل عشقه یار و غمخوار اولموشام
دلبریم باب الحوائج دور منیم
عاشق دست علمدار اولموشام
یا ابوالفضل یا ابوالفضل یا حسین
( من دچارغم وگرفتارعشق شدم
اهل عشق یاروغم خواریارشدم
کسی که دلبرمنه ودلم برده باب الحوائج..
عاشق دست علمدارشدم
یاابولفضل......)
رو به سیدهادی کرد و گفت
حضرت ابوالفضلیدن ایستریم که اوزی تک شهید اولام .قوللاریم بدنیمنن ایریلا و بدنم تکه تکه اولا
( از حضرت عباس خاستم مثل آقا شهید بشم بدنم شرحه شرحه)
عباس به سیدهادی میگفت سیدهادی هم برای ما ترجمه میکرد
رسیدیم حمص
نویسنده بانو......ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
هدایت شده از قرار عاشقی با شهیدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• و چه شهیده هایی که به راه تو رفتن مادر 😔😔💔💔
#شهیده_زینب_کمایی🌹
#شهیده_حجاب
👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🏴🌷🕊🏴🌷
@ya_zahhra_313
#حضرتِارباب♥️
لُطف هآ مےڪنے
اے خاڪ دَرَتـــ
تآج سرم... :))
#شبجمعهحرمیارعجبحالوهواییدارد🌙
-------------🦋--------------
@majid_ghorbankhani_313
💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🌿
🌸باسلام وصبح بخیر
🗓 امروز جمعه
☀️ 3دی ماه ۱۴۰۰
🌙 19 جمادی الاول ۱۴۴۳
🎄 24 دسامبر ٢٠۲۱ میلادی
"اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم"
هدایت شده از شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
سلام امام زمانم
جمعه ها که می رسد
دلم مدام غر می زند
بهانه می گیرد
تو را می خواهد
و من، جوابی ندارم به او بدهم !
جمعه ها که می رسد
دلم را با یاد تو آرام می کنم !
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
@Majid_ghorbabkhani_313
هدایت شده از شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
مهلت واریز هزینه کتاب تا ۵ آذر تمدید شد📚
[آلعمران]
ذَٰلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ{۴۴}
این از اخبار غیب است که به تو وحی میکنیم، و تو حاضر نبودی آن زمان که قرعه برای نگهبانی و کفالت مریم میزدند تا قرعه به نام کدام یک شود، و نبودی نزد ایشان وقتی که بر سر این کار نزاع میکردند.
#هرروز_یک_حدیث
#درمکتب_اهل_بیت
پیامبر اکرم{ص}:🌹
من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم؛
زیرا خدای – عزوجل – فاطمه علیها السلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است...🕊
[عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 46]
-------------🦋--------------
@majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعانحرم"
بسم رب العشق #قسمت_هفتاد_و_پنجم 😍علمدارعشق همه سریع خودشون به نقطه انفجار رسوندن چیزی که میدیدی
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_و_ششم
😍علمدارعشق
منتظر دستور فرمانده بودیم
فرمانده به جمع ما پیوست
بسم الله الرحمن الرحیم
برادرا خط آتش قبلی خیلی شهید داده
و اکثرا گمنام هستن
به چهره ها نگاه کنید
اگه کسی شناختید اعلام کنید
اخوی ها ببینید خانمی که شما مدافع حرمش شدید
زینب کبری است
تو کربلا شهادت ۱۸عزیزش دیده
سر ۷۲ نفر روی نیزه دید
اما رسالتش انجام داد
ما آمدیم تا حرامی پا به حرام نذاره پس محکم باشید
خیلی دقیق به چهره شهدا نگاه میکردیم
یهو گفتم یاحسین
علی
این استاد مرعشی نیست
علی: چرا خودشه
حاج حسین
این شهید استاد ما تو دانشگاه بودن
اسم فامیلشون هم علی مرعشی هست
حاج حسین : عباس
عباس
اخوی بیا اینجا این شهید هویتش معلوم شد
ما به خط آتش تزریق شدیم
اوضاع به نفع ما بود
داعش عقب رفت
وارد منطقه مسکونی حمص شد
- حاجی چیکار کنیم
حاج حسین : دست نگه دارید
بعداز نیم ساعت
سیدهادی و عباس
آماده باشید باید برید تو خط دشمن
برای شناسایی
هادی اومد سمتم :مرتضی جان ما بریم اون سمت صددرصد شهید برمیگردیم
این انگشتر بده ب مائده سادات بگو وقتی زینبم بزرگ شود
بگه بابا خیلی دوست داشت
بهش بگو زینب من حتما چادر مادر سرش کنه
+ هادی تو سالم برمیگردی
ثانیه ها به ما سال میگذشت
چندساعت بعد داشتم دیدبانی میدادم
حاجی
حاجی
بچه ها اسیر داعش شدن .
فرمانده داعش حاج حسین علمدار ببین چه میکنم با نیروهات میکنم
عباس بستن به درخت و نارنجک سراسر بدنش کار گذاشتن و در چشم بهم زدنی
عباس شهید شد
موهای هادی گرفت رو پلاکش نوشته سید
های حاجی ببین این عجم عرب نما چیکارش میکنم
سر هادی برید و پرت کرد سمت ما
بدن بی جانش گلوله باران کردن
بعد دستور حمله شدید به خط آتش ما داد
یه گلوله توپ بین منو علی خورد
نویسنده بانو.....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_و_هفتم
😍علمدارعشق
راوے نرگس سادات
امروز پنجشنبه است
ازصبح که ازخواب پاشیدیم هممون یه حالی هستیم
خیلی بی تابم
دیشب با مائده سادات تماس گرفتم
اونمـ گفت ڪہ سیدهادی زنگ زده حلالیت از این حرفا
دیگه مطمئن شدم یه خبری هست
خدا خودش ختم بخیر کنه
دم اذان بود
زهرا آجی میای بریم مزارشهدا من خیلی بی تابم
زهرا :آره آجی بریم خودمم خیلی دلم شور میزنه
رفتم مزارشهدا
دعای کمیل
بازم آروم نشدیم
وارد خونه شدیم
باهمون چادرمشکی لب حوض نشستم
دستم کردم تو آب
چقدر دلم برای سیدهادی و مرتضی تنگ شده 😢😢
در کوچه بازشد
آقامجتبی داخل خونه شد،
چشماش قرمز بود
با صدای آروم ،بغض آلودی گفت سلام زنداداش
رفت تو خونه
یهو صدای یاحسین مادر بلندشد
زهراهم مثل ابربهار گریه میکرد
با سرعت وارد اتاق شدم
چی شده
سر سیدهادی و مرتضی بلای اومده
زنداداش آروم باشید
یه مجروحیت کوتاهه
باید بریم تهران
دستم زدم به دیوار گفتم یامادرسادات
مامان نرگس دخترم بریم تهران
ببینیم چه بلای سرمون اومده
نویسنده بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@Majid_ghorbabkhani_313
✅مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، تمام کارگرانش را برای صرف شام دعوت کرد.
جلوی آنها یک جلد قرآن مجید و مقداری پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا پول را...؟!
اول از نگهبان شروع کرد و گفت یکی را انتخاب کنید:
نگهبان گفت آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم
پس پول را میگیرم که فایدهی آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و پول را انتخاب کرد.
سپس از کشاورزی که پیش او کار میکرد خواست یکی را انتخاب کند:
کشاورز گفت زن من خیلی مریض است و نیاز به پول دارم تا او را معالجه کنم
اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا پول را انتخاب میکنم.
سپس از آشپز پرسید که قرآن را انتخاب میکنید یا پول را؟
آشپز گفت من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته مشغول کار هستم ، وقتی برای قرائت قرآن ندارم
بنابراین پول را بر میگزینم...
نوبت رسید به پسری که مسئول حیوانات بود. این پسر خیلی فقیر بود.
مرد ثروتمند گفت من یقین دارم که تو پول را انتخاب میکنی تا غذا بخری یا به جای این کفش پارهی خود کفش جدیدی بخری
پسر گفت: درست است که من نیاز دارم کفش نو بخرم یا اینکه مرغی بخرم و با مادرم میل کنم ؛ ولی من قرآن را انتخاب میکنم ، چرا که مادرم گفته است:
یک کلمه از جانب خداوند تبارک و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرینتر است
قرآن را برداشت ؛ بوسهای بر آن زد و آن را گشود تا بخواند ؛ بین آن دو پاکت دید:
در یکی از آنها ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا وجود داشت
در دیگری وصیتنامهای بود که ایشان را وارث تمام اموال و دارایی مرد ثروتمند قلمداد میکرد.
مـــــــرد ثروتمند گفــــــت:
هر کسی گمانش نسبت به خداوند خوب باشد خدا او را ناامید نمیکند.
گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟!؟
آيه ۱۱۴ سوره مباركه «طه» رويگردانی و اعراض از ذكر و ياد خدا را عامل اصلی تنگدستی و سختی در زندگی انسان معرفی میكند:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى»
پس تلاش کنیم از خدا و قرآن فاصله نگیریم.
🙏
سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا یادت کنه نه بندهی خدا
اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
#پند
#قرآن
@Majid_ghorbabkhani_313