eitaa logo
فرزندان حآج قٵسِـــم
472 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
49 فایل
▒هَݩــۉز هـــم بــڑﭑے شـــهـید شڍݩ ڢْࢪصت هسـت▒ 🌱ڍڷ ࢪﭑ بآیـــڍ صـﭑڢْ ڪࢪڍ🌱 به یاد سࢪدار دلــ♥️ــها•| **تبادل ادمینی نداریم** کپی آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج مولا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- ناشناس.mp3
120.8K
صوت شهید علمدار آقا امام حسین خیلی بزرگوار است اوبهتر از همه ما شلمچه را میشناسد را بهتر از همه ما تعریف میکند.. 🖤💫🖤💫🖤💫🖤💫🖤💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻 پارت۱۴۰ نویسنده:ت،حمزه لو فوری گفتم:«بله بفرمایید!!» گفت:«با مهتاب خانوم کار دارم!» با استرس گفتم:«خودم هستم،بفرمایید!» کمی مکث کرد و گفت:«من علی هستم،دوست حسین!حسین ازم خواست باشما تماس بگیرم که نگران نشید. » با نگرانی پرسیدم :«خودش کجاست؟!» علی گفت:«نگران نباشید؛یه کمی کسالت داشت،الان بیمارستانه،فردا مرخص میشه،فقط یه امانتی داده که به دستتون برسونم.هرجا بفرمایید میارم براتون.» دلم فرو ریخت،یعنی چه بود.فوری گفتم:«من الان میام بیرون؟!» در یکی از میادین معروف باهم قرار گذاشتیم و من فورا راه افتادم.مادرم سرگرم کار بود و متوجه رفتن من نشد. وقتی رسیدم،علی رسیده بود.از روی نشانه هایی که داده بود شناختمش.جلو رفتم و سلام کردم.سر به زیر جواب سلامم را داد و فوری یک پاکت سفید به طرفم گرفت.با دو دلی،پاکت را گرفتم. فوری گفت:«با اجازه تون من مرخص میشم!» آهسته گفتم:«خیلی ممنون ،زحمت کشیدید..» علی با گامهای بلند و تند،به سیل عابران پیاده پیوست و من به سمت ماشینم حرکت کردم. در راه خانه به خودم لعنت فرستادم که چرا فراموش کردم بپرسم حسین در کدام بیمارستان بستری است. به محض رسیدن به خانه به اتاقم رفتم و در را قفل کردم.روی تختم نشستم و با تردید نامه را باز کردم.خط زیبای حسین جلوی چشمانم پدیدار گشت. گاه می اندیشم، خبر مرگ مرا با تو چه کس میگوید. آن زمان که خبر مرگ مرا از کسی می شنوی، روی ترا شانه بالا زدنت را بی قید و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد وتکان دادن سر را که عجب!!عاقبت مُرد؟؟ افسوس!! کاشکی میدیدم!! من به خود میگویم چه کسی باور کرد، جنگلِ جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد... •••به نام خداوند مهربان••• امیدوارم حالت خوب باشد و زیاد نگران من نشده باشی. هرچه فکر میکنم ،بیشتر به این نتیجه می رسم که،بهتر است این رابطه همین جا به پایان برسد.من به زودی رفتنی هستم و دلم نمی خواهد تو را هم ،با این همه مشکل و در گیری،وارد زندگی ام کنم که سختی و مشقتت زیاد شود. من و تو حتی اکر به نتیجه ای هم برسیم و به فرض محال که پدرت راضی به ازدواج ما بشود،خیلی نمی توانیم باهم باشیم.من میروم و تو باید تنها ،بار یم زندگی سخت را بر دوش بکشی. چرا من با خودخواهی ام ،زندگی و جوانی تو را فنا کنم !!! بین ما هنوز هیچ رابطه ی رسمی وجود ندارد،ومن میبینم با هربار شدت یافتن بیماری من تو چطور رنج میبری و چشمانت پر از اشک میشود.!! باخودم فکر میکنم،اگر من و تو باهم ازدواج کنیم چقدر بیشتر از بیماری من،که جزئی از وجودم شده ،رنج میبری.!! می دانم که زندگی شاد و سعادت باری در انتظار توست ،منتها بیرون از زندگی من و مشکلاتم.دلم میخواهد تو بیرون از این دایره خوشبخت شوی!! خواهش میکنم پیشنهادم را قبول کن و مرا یک عمر سپاسگذارت بگذار!!!» با خشم،نامه را ریز ریز کردم و داد زدم به تو هیچ ربطی نداره...من خودم راجع به زندگی خودم تصمیم میگیرم....بدبخت ترسو!!!!!! 🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
فنا فی‌الله شد اما بقا دارد سلیمانی_۲۰۲۲_۰۱_۰۲_۲۰_۲۷_۳۸_۸۳۰.mp3
4.25M
🖤 بمناسبت سالگرد_شهادت فنا فی الله شد اما بقا دارد سلیمانی مقام‌قدس‌درقرب‌خدا دارد سلیمانی حاج محمود کریمی🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمیدانم چه تاریخی است و دقیقا کی و کجاست! فقط از نوع لباس حاجی میشود فهمید زمستان است و سرد! گاهی فکر میکنم ،فکر میکنم و فکر میکنم آنقدر که مغزم خسته می‌شود عصبی میشوم و دندان به هم میسایم که آن زمان که حاجی در زمستان در حلب یا بوکمال در بیابانهای سوریه دنیا را بازیچه کرده بود و مرگ را به سخره گرفته بود مثلاً هاشمی چه میکرد؟ احتمالاً تا گردن در جکوزی بود و آب درمانی میکرد که خدا در همان استخر فرح جانش را گرفت! روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی چکار میکرد؟ با عبای ایتالیایی و تفکر انگلیسی و کفشهای براق دستور میداد که پنجه به روی دنیا نکشید! حسن خمینی چه؟ 🔹اصلا چرا هاشمی و روحانی خودم چه میکردم؟ وقتی حاجی با آن سن و محاسن سفید به خاطر من دولا دولا می‌دوید زمین میخورد و زانوهایش زخمی میشد وقتی سرما به استخوان هایش میزد وقتی صدای سوت خمپاره می آمد و روی زمین می‌خوابید و سرش به زمین میخورد سر من بر بالش نرم بود وقتی غصه زن و بچه های در محاصره را میخورد،من غصه چه را می‌خوردم! 🔹میدانید چه چیز اذیت میکند؟ اینکه او هیچگاه بر کسی منتی نمی‌گذاشت اصلا حرفی نمیزد آنگاه که نامردان اصلاحات در قصرهای نیاوران می گفتند اگر ما نبودیم قحطی میشد حاجی حتی نمی‌گفت اگر.... اگر داغ او ما رو نکشد حتما دِیْن او ما را میکشد ما خشمگینیم ما داغداریم و عصبانی هستیم از این همه خدمت سلیمانی ها و این همه خیانت غرب‌گرایان بغض گلویمان را میفشارد اما چیزی که باعث میشود امید داشته باشیم انتقام است انتقامی سخت
🍃🌺💞🌿 هیچ بنده ای نیست که قصد کند پاسی از شب را برای برخیزد اما خوابش برد، جز این که خوابش ای باشد که خداوند آن را از طرف او دهد و نیتی که کرده است، برایش منظور گردد .«میزان الحکمه، ج2، ص1655»  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ـبِـ‌سمِـ‌الله‌الࢪحمــݩِ‌الࢪحیـمـ 🌸 قالَ الصٰادِقُ (ع) : " اَیُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤمِنٍ کُربَةً ، نَفَّسَ اللَّهُ عَنهُ سَبعینَ کُربَةً مِن کُرَبِ الدُّنیا و کُرَبِ یَومِ القیامَةِ " امام صادق (ع) : هر مؤمنی که گرفتاری مؤمنی را بر طرف کند، خداوند هفتاد گرفتاری دنیا و آخرت را از وی دور می‌کند . 📙 مستدرک الوسائل ، ج 12، ص413
❣ السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌یا‌بقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ اَلسّلامُ عَلَیْکَ‌یا مَولایَ یاصاحِبَ‌الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُ‌ویاشَریکَ‌الْقُران وَیااِمامَ الْاُنسِ‌وَالْجان اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق جہــاڹ انتظار قدومت را می کشد چشمماڹ را بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ اے روشڹ تر از هر روشنایی ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج