eitaa logo
فرزندان حآج قٵسِـــم
469 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
49 فایل
▒هَݩــۉز هـــم بــڑﭑے شـــهـید شڍݩ ڢْࢪصت هسـت▒ 🌱ڍڷ ࢪﭑ بآیـــڍ صـﭑڢْ ڪࢪڍ🌱 به یاد سࢪدار دلــ♥️ــها•| **تبادل ادمینی نداریم** کپی آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج مولا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️صد فیلم دیگر مثل عنکبوت مقدس هم بسازید و جایزه بدهید، باز هم آن رژیم جعلی که از خانه عنکبوت سست‌تر است رژیم اشغالگر قدس ، است✊🏽
💚پیامبر صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله و سلّم: ثَلاثٌ لَو یَعْلَمُ النّاسُ ما فیهِنَّ ما اُخِذْنَ اِلاّ بِسَهْمَةٍ حِرصا عَلى ما فیهِنَّ مِنْ الْخَیْرِ وَ الْبَرَكَةِ: اَلتَّـأْذینُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجیُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ 📚 كنزالعمّال، ح ۴۳۲۳۵. سه چیز است كه اگر مردم آثار آن را مى ‏دانستند، به جهت حریص بودن به خیر و بركتى كه در آنها هست، به قرعه متوسل مى ‏شدند: ✳️ اذان نماز، ✳️شتاب به نماز جماعت ✳️نماز در صف اول.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍄🍃✨🍄🍃✨🍄🍃 🍃🍄✨🍃🍄✨ ✨🍄🍃 یادم میاد کوچیک بودم؛ اولین باری که میخواستم تو مسجد اذان بگم خیلی استرس داشتم. همراه بابام به مسجد رفتم. بابام خیلی تشویقم میکرد ، تو خونه حسابی باهام تمرین کرده بود .آماده ی آماده بودم. اتفاقا اون روز یکی از پسرای همسایه مون که پدرش یکی از خیرین هم بود، میخواست اذان بگه ؛ اما برای اذان گفتن به من اجازه دادن. هادی یه آدم کینه ای بود. همیشه دوست داشت خودش اولین نفرتو هرکاری باشه.... منتظر نشسته بودم تا وقت اذان بشه و من برم پشت میکروفون که هادی اومد رو بروی من نشست وگفت:«تو صدات خوب نیست، بزار من اذان بگم.» سری تکان دادم و گفتم:«نخیر،خیلی هم خوبه،خودم میخوام اذان بگم.» نیشخندی زد و گفت:«بهت میخندنا، از ما گفتن بود.» و از کنارم بلند شد رفت. موقع اذان رسید ،بلند شدم و خواستم شروع کنم ؛همین که گفتم: «الله اکبر....» هادی رو به باباش کرد و گفت:«بابا !!داره اشتباه میخونه!!!» همنیجور یواش پچ پچ میکرد که اعصاب من رو بهم بریزه که آخرهم موفق شد! من یه عادت بدی داشتم وقتی استرس و عصبانیت میومد سراغم همه چیز یادم می رفت. هرچی که تمرین کرده بودم فراموش کردم و همین باعث شد بزنم زیر گریه ... اون پسر هم، از خدا خواسته با خنده گفت:«بیا بشین از اول گفتم بزار من اذان بگم.» یکی از پیرمردای مسجد هم گفت:«بچه جون ،تو که بلد نیستی چرا بلند شدی اذان بگی؟!» بابام اومد دستم رو گرفت و کنار خودش نشوند و گفت:«گریه نکن بابا... حتما استرس گرفتی یادت رفته اشکالی نداره.» ✨🍄🍃✨🍄🍃✨🍄🍃
✨🍄🍃✨🍄🍃✨🍄🍃 🍃🍄✨🍃🍄✨ ✨🍄🍃 هادی شروع به اذان گفتن کرد و همه میگفتند ،به به چه صدایی داره و از این جور تعریفها ، بعد نیم نگاهی به من میکردند. من هم خجالت زده سرم رو پایین انداخته بودم. دلم میخواست زمین وا بشه من برم توش... بعد از نماز هادی اومد کنارم و با صدای نسبتا بلندی گفت:«محمد ؛اگه میخوای اذان گفتن رو بهت یادت میدم؟» همین جمله باعث شد یقه اش رو بگیرم وعصبی داد بزنم:«من بلد بودم تو باعث شدی هم چی یادم بره!» پدر هادی اومد جلو و گفت: «واقعا که محمد!! چرا اینجوری میکنی؟ جواب محبت و با بدی میدی؟ پسرم میخواد بهت اذان گفتن رو یاد بده چرا اینجور میکنی؟!» یقه هادی ول کردم و در حالی که آثار خشم روی صورتم مشخص بود،بدون هیچ حرفی به سمت در مسجد رفتم. باز هم افرادی تو مسجد بودن که منو به خاطر رفتارم سرزنش کردن و هادی رو به خاطر کارش موردتعریف و تمجید قرار دادن. صدای بابام و میشنیدم که داره از بابای هادی به خاطر رفتار من معذرت خواهی میکنه. چقدر از آدم های مثل هادی و پدرش بدم میاد،بخصوص از مردمی که فقط میخوان با حرف از کسی تعریف و تمجید کنند یا کسی رو تخریب کنن... این مردم با حرفاشون یکی مثل هادی رو بالا میبرن و یکی مثل من رو زمین می زنن. وارد حرم امام رضا(ع)شدم... این اولین سفری بود که مسافر مشهد بودم. نه برای زیارت برای کشتن یه نفر! البته دیگه اعتقادی ندارم... اما نمیدونم چرا از بودن در اینجا آرامش داشتم. سال ها پیش پدرم رو تو حادثه رانندگی از دست دادم،اون زمان من 8سالم بود... آرزوی یه زیارت امام رضا به دلش بود. همش میگن باید بطلبه! کدوم طلبیدن؟؟! لابد من رو برای کشتن اون مرد طلبیده؟! ✨🍄🍃✨🍄🍃✨🍄🍃
22.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سرود بسیار زیبای میلاد کریمه اهل بیت علیهم السلام و مبارک.🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۰ 💠 صلى الله عليه و آله: 🔅كابِدُوا اللَّيلَ بِالصَّلاةِ، وَ اذكُرُوا اللّهَ كَثيرا؛ يُكَفِّر عَنكُم سَيِّئاتِكُم. 🔸 رنج شب‏‌زنده‏‌دارى با نماز را تحمّل كنيد، و خداى را بسيار ياد كنيد تا گناهانتان را از شما بزُدايد. 📚 بحار الأنوار ، جلد ۸۲ ، صفحه ۲۲۳. رابه‌نیت‌ظهورمیخوانیم 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا