eitaa logo
فرزندان حآج قٵسِـــم
476 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
49 فایل
▒هَݩــۉز هـــم بــڑﭑے شـــهـید شڍݩ ڢْࢪصت هسـت▒ 🌱ڍڷ ࢪﭑ بآیـــڍ صـﭑڢْ ڪࢪڍ🌱 به یاد سࢪدار دلــ♥️ــها•| **تبادل ادمینی نداریم** کپی آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج مولا
مشاهده در ایتا
دانلود
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل چهارم پارت ۳۳۳ نویسنده:فاطمه ولی نژاد از اینکه میخواست باز هم به سراغ پدر برود، دلم لرزید و پیش از آنکه حرفی بزنم، عبدالله قدمی را که به سمت در اتاق برداشته بود، عقب کشید و رو به مجید طعنه زد:«اینهمه مصیبت کم نیست؟!!! میخوای بری که دوباره با بابا درگیر شی؟!!! این همه تن الهه رو لرزوندی، بس نیست؟!!!» و مجید انتظار این برخورد عبدالله را میکشید که ساکت سر به زیر انداخت تا عبدالله باز هم عقده دلش را بر سرش خالی کند:«بذار خیالت رو راحت کنم! بابا که هیچی، ابراهیم و محمد هم از ترس بابا، دیگه کاری به تو و الهه ندارن!» مجید آهسته سرش را بالا آورد و نگاه متحیرم به عبدالله خیره شد تا با عصبانیت ادامه دهد:«من دیروز هم به ابراهیم زنگ زدم، هم به محمد، ولی هیچ کدوم حاضر نیستن حتی یه زنگ بزنن حال الهه رو بپرسن، چه برسه به اینکه براتون یه کاری بکنن!» از اینهمه بی مهری برادرانم قلبم شکست و خون غیرت در چشمان مجید جوشید که پیش از آنکه من حرفی بزنم، مردانه اعتراض کرد:«مگه من ازت خواسته بودم بهشون زنگ بزنی و واسه من گدایی کنی؟!!!» عبدالله چشمانش از عصبانیت گرد شد و فریاد کشید:«اگه به تو باشه که تا الهه از گشنگی و بدبختی تلف نشه، از کسی کمک نمیخوای!!!» از توهین وقیحانه اش، خجالت کشیدم که به حمایت از مجید، صدایم را بلند کردم:«عبدالله! چطوری دلت میاد اینجوری حرف بزنی؟!!! اومدی اینجا که فقط زجرمون بدی؟!!!» و فریاد بعدی را از روی خشمی دلسوزانه بر سر من کشید:«تو دخالت نکن! من دارم با مجید حرف میزنم!» و مجید هم نمیخواست من حرفی بزنم که با اشاره دست لرزانش خواست ساکت باشم. به سختی از روی صندلی بلند شد و دیدم همه خطوط صورتش از درد در هم شکست و خواست جوابی بدهد که عبدالله امانش نداد:«میبینی چه بلایی سر الهه آوردی!! لیاقت خواهر من این بود؟!!! لیاقت الهه این مسافرخونه س؟!!! زندگیش نابود شد، از همه خونواه ش بُرید، بچه ش از بین رفت، خودش داره از ضعیفی جون میده! اینهمه عذابش دادی، بس نیست؟!!! حالت میخوای اینجا زنده به گورش کنی؟!!! بعدش چی؟!!! وقتی دیگه پول کرایه اینجا رو هم نداشتی میخوای چی کار کنی؟!!!» زیر تازیانه های تند و تیز عبدالله، از پا در آمدم که نفسهایم به شماره افتاد و در اوج ناتوانی لب تخت نشستم. 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل چهارم پارت ۳۳۴ نویسنده:فاطمه ولی نژاد صورت زرد مجید از عرق پوشیده شده و نمیدانستم از شدت درد و هوای گرم و گرفته اتاق اینچنین به تب و تاب افتاده یا از طوفان طعنه های عبدالله، غرق عرق شده که بالاخره لب از لب باز کرد:«لیاقت الهه، من نبودم! لیاقت الهه یکی بود که بتونه آرامشش رو فراهم کنه! لیاقت الهه کسی بود که به خاطرش انقدر عذاب نکشه! منم میدونم لیاقت الهه این نیست...» و آتشفشان خشم عبدالله خاموش نمیشد که باز میان حرف مجید تازید:«پس خودتم میدونی با خواهر من چی کار کردی!» سرم به شدت درد گرفته و جگرم برای مجید آتش گرفته بود و میدانستم که عبدالله هم به خاطر من اینطور شعله میکشد که دلم برای او هم میسوخت. مجید مستقیم به چشمان عبدالله نگاه کرد و با لحنی ساده پاسخ داد:«آره، میدونم. ولی دیگه کاری از دستم برنمیاد، میتونم سلامتیش رو بهش برگردونم؟ میتونم زندگیش رو براش درست کنم؟ میتونم خونواده ش رو بهش برگردونم؟» و دیدم صدایش در بغضی مردانه شکست و زیر لب زمزمه کرد: «میتونم حوریه رو برگردونم؟» و شنیدن نام حوریه برای من بس بود تا صدایم به گریه بلند شود و زبان عبدالله را به تازیانه ای دیگر دراز کند:«الان نمیتونی، اون زمانی که میتونستی چرا نکردی؟!!! چرا قبول نکردی فقط اسم اهل سنت رو داشته باشی و به اعتبار همین اسم برگردی سر ِ خونه زندگیت؟!!! میتونستی قبول کنی فقط سنی شی و با الهه تو اون خونه زندگی کنی!» میدیدم از شدت ضعف ساق پایش میلرزد و باز میخواست سر پا بایستد که به چشمان غضبنا ک عبدالله خیره شد و با صدایی که از عمق اعتقاداتش بر می امد گفت:«واقعا ً فکر میکنی اگه من سنی شده بودم، همه چی تموم میشد؟ مگه الهه سنی نبود؟ پس چرا من جنازه ش رو از اون خونه آوردم بیرون؟» که عبدالله بالفاصله جواب داد:«واسه اینکه الهه هم از تو حمایت میکرد!» و مجید با حاضر جوابی، پاسخ داد:«الهه از من حمایت میکرد، ابراهیم و محمد چرا جرأت ندارن حرف بزنن؟ تو چرا نمیتونی یک کلمه به بابات اعتراض کنی؟ شماها که شیعه نیستید، شماها که اهل سنتید، پس شما چرا اینجوری تو مخمصه گیر افتادید؟» و حالا نوبت او بود که با منطقی محکم، عبدالله را پای میز محاکمه بکشاند... 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل چهارم پارت ۳۳۵ نویسنده:فاطمه ولی نژاد «ولی من فکر نمیکنم شماها هم بتونید خیلی دووم بیارید، بالاخره یه روزی هم شما یه حرفی میزنید که به مذاق بابات و اون دختره خوش نمیاد، اونوقت حکم شما هم صادر میشه! مگه برای این تروریستهایی که به جون عراق و سوریه افتادن، شیعه و سنی فرق میکنه؟!!! شیعه رو همون اول ُ میکُشن، سنی رو هر وقت اعتراض کرد، گردن میزنن!» که عبدالله با عصبانیت فریاد کشید:«تو داری بابای منو با تروریستها یکی میکنی؟!!!» و مجید بیدرنگ دفاع کرد:«نه! من بابات رو با تروریستها یکی نمیکنم! ولی داره از کسی خط میگیره که با تروریستهای تکفیری مو نمیزنه! روزی که من اومدم تو اون خونه و مستأجر شما شدم، بابات یه مسلمون سنی بود که با من معامله میکرد و بعدش رضایت داد تا با دخترش ازدواج کنم!من سر ِ یه سفره با شما غذا میخوردم، من و تو با هم میرفتیم مسجد اهل سنت و تو یه صف نماز جماعت میخوندیم، ولی از وقتی پای این دختر وهابی به اون خونه باز شد، من کافر شدم و پول و جون و آبروم برای بابات حلال شد!» سپس نگاهش به خاک غم نشست و با حالتی غریبانه ادامه داد:«من و الهه که داشتیم زندگیمون رو میکردیم! ما که با هم مشکلی نداشتیم! ما که همه چیزمون سر ِ جاش بود! خونه مون، زندگیمون، بچه مون...» و دیگر نتوانست ادامه دهد که به یاد اینهمه مصیبتی که در کمتر از سه ماه بر سر زندگیمان آوار شده بود، قامتش از زانو شکست و دوباره خودش را روی صندلی رها کرد. عبدالله هم میدانست پدر با هویت انسانی و اسلامی اش چه کرده که بارها به تباهی دنیا و آخرتش گواهی داده بود، ولی حالا از سر در ماندگی زبان به اعتراض باز کرده که شاید گمان میکرد اگر در برابر پدر تسلیم شده بودیم، زندگی راحت تری داشتیم، اما من میدانستم این راه بن بست است که وقتی چند روز با پدر مدارا کردم و حتی برای جلب رضایتش تقاضای طلاق دادم، بیشتر به سمتم هجوم آورد که برایم شوهری انتخاب کرد و میخواست طفلم را از بین ببرد! مجید به قدری عصبی شده بود که بند اتصال آتل دستش را از گردنش باز کرد و روی تخت انداخت که انگار از شدت گرما و ناراحتی، تحمل باند پیچی دستش را هم نداشت. عبدالله هم میدانست مجید بیراه نمیگوید که از قله غیظ و غضب به زیر آمد ،ابرو در هم کشید و با صدایی که از عمق چاه ناراحتی اش بر می آمد، پاسخ داد:«منم میدونم بابا به شما بد کرد! قبول دارم به خاطر نوریه، به شما ظلم کرد! ولی بعضی وقتا خود آدم هم اشتباه میکنه و اجازه میده بقیه بهش ظلم کنن!» 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃💞 🌸🍃یا صاحب الزمان روز سہ‌ شنبہ‌ بود کہ‌ رفتے و سال هاست... بغض غروب جمعه ے من این سه شنبـہ‌ هاست... 🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
✨﷽ْ✨ 🦋 🌃 🖇...اگر مردم میدانستن ، ڪہ در اثر نخواندن چه ثواب بزرگ و پاداش همیشگی را از دست داده اند، گریه هایشان برای از دست دادنش طولانی میشد.🥺 🌱در حدیثی از♥️رسول اڪرم♥️(ص) آمده ✨ هیچ چیز به اندازه❌گناه❌ڪردن انسان را دچار خستگی نمی ڪند 🖇هر چقدر ڪه هنگام از خوابتان برای نمازشب بزنید اگر اخلاص داشته باشید به همان اندازه خستگی از شما دور می شود. 📜 پیامبررحمت صلی الله علیه واله: ✨دو رڪعت نماز در از دنیا و آنچه در آن است ،نزد من محبوتر است😍 🌱پ.ن: ازخوندن نمازشب غافل نشیم👌😇چه زیباست که دوستامونم به نمازشب خوندن دعوت کنیم🤝🤩 💎مومن حاضری ؟🤩📿  🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
. اعمال‌قبل‌از‌خواب. حضرت‌رسول‌اکرم‌فرمودند‌هر‌شب‌پیش‌از‌خوابـ‌وضو‌یادتون‌باشه..💕؛ 1️⃣__قران‌را‌ختم‌کنید 3بار‌سوره‌توحید..🌿؛ 2️⃣__پیامبران‌را‌شفیع‌خود‌گردانید 1بار‌اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وال‌محمد‌عجل‌فرجهم‌؛اللهم‌صل‌علی‌جمیع‌الانبیاء‌و‌المرسلین..💕؛ 3️⃣__مومنین‌را‌از‌خود‌راضی‌کنید 1بار‌اللهم‌اغفر‌للمومنین‌والمومنات..🌿؛ 4️⃣__یک‌حج‌و‌یک‌عمره‌به‌جا‌اورید 1بار‌سبحان‌الله‌والحمد‌لله‌و‌لا‌اله‌الا‌الله‌و‌الله‌اکبر..💕؛ 5️⃣__اقامه‌هزار‌رکعت‌نماز 3باریَفْعَلُ‌اللهُ‌ما‌یَشاءُ‌بِقُدْرَتِهِ،‌وَ‌یَحْكُمُ‌ما‌یُریدُ‌بِعِزَّتِهِ..🌿؛ ایا‌حیف‌نیست؟!‌هرشب‌به‌این‌سادگی‌از‌چنین‌خیر‌پر‌برکتی‌ محروم‌شویم 🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂🌷🍃🍂🌷🍃🍂🌷 ✴️ چهارشنبه 29 اردیبهشت/ثور 1400 7 شوال 1442 19 می 2021 ❇️ امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ شروع به کار و شغل . ✅ شکار و صید و دام گذاری . ✅ و دیدارها نیک است . 👶 مناسب زایمان و نوزادش ستاره اقبال خفیفی دارد و رزق اش زیاد و مبارک و خوش قدم خواهد شد . ان شاءالله 🚘مسافرت : اصلا خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد . 🔭 احکام نجوم . 🌗 این روز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است ✳️ جهیزیه بردن خانه عروس . ✳️ خواستگاری و عقد و ازدواج. ✳️ خرید ملک و خانه . ✳️ جابجایی و نقل و انتقال . ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✳️ کندن چاه و جوی . ✳️ ورود به خانه نو . ✳️ خرید حیوان . ✳️ شروع امور دائمی و معالجات . ✳️ و شروع به شغل نیک است . 💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث مرگ ناگهانی می شود . . 😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 8 سوره مبارکه " انفال" است . لیحق الحق و یبطل الباطل ...... و مفهوم آن این است که میان خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده بوده است .ان شاءالله . و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 💫ذات الکرسی عمود ۷:۰۴ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🌷زمان ذات الکرسی مخصوص روز است 🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
🌷❣ ☀️صبح آمد به غزل‌خوانی چشمان شما 💨باد هم می‌گذرد از سر زلفان شما 🌨نرم نرمک بگشا پلک که خورشید تویی 🌤روز روشن شود از چهره‌ی تابان شما 🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
☀️ ☀️ 🌷 امام رضا علیه السلام فرمودند : هر کس اندوه و مشکلی را از مؤمنی بر طرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش بر طرف سازد . 📚 اصول کافی ، ج ۳ ، ص ۲۸۶ 🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem